دراين گفت و گو در شماره پنجشنبه 21 آبان 1394 هجري خورشيدي به چاپ رسيده است، مي خوانيم: هر ساله با فرارسيدن هفته ترويج علم، بسياري از رسانهها، لزوم ترويج علم در جامعه را يادآوري كرده و بر نقش رسانهها در اين زمينه تأكيد ميكنند. البته علم مهم است و بهتر آنكه مردم عادي هم با دستاوردهاي جديد دانشمندان در حوزههاي گوناگون آشنا شوند.
اما پرسش مهم اين است كه آيا كاركرد و ترويج علم در ارضاي كنجكاوي شخصي ما خلاصه ميشود؟ آيا جوامع ديگري كه بر ترويج علم بين مردم تأكيد ميكنند، اهداف ديگري را هم مدنظر دارند؟ اصولا در ترويج علم بايد به چه موضوعاتي توجه كرد؟
براي يافتن پاسخ اين پرسشها با دكتر «رضا منصوري»، استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف، همكلام شديم كه هم در زمينه ترويج علم و هم در زمينه سياستگذاريهاي علمي صاحبنظر است.
به باور دكتر «منصوري»، شيوههاي ترويج علم در ايران بايد متناسب با ويژگيهاي مردم ما باشد، ازجمله اينكه ما علاوه بر اينكه دستاوردهاي جديد علم را بيان ميكنيم، بايد شيوه تفكر علمي را هم گسترش دهيم و بياموزيم در عصر جديد همه ما و بهويژه دولتمردان بايد براساس نوعي نگرش علمي كه مبتني بر نتايج پژوهشهاي علمي است، تصميم بگيريم.
**در هفتهاي كه گذشت برنامههاي بسياري براي بزرگداشت علم و بيان اهميت ترويج علم برگزار شد. در ابتدا ميپرسم شما چه توصيههايي به فعالان عرصه ترويج علم داريد كه كارشان به نتيجه مطلوب برسد؟
وقتي ما درباره ترويج علم صحبت ميكنيم، خوب است با دو مفهوم آشنا باشيم؛ يكي خود علم است و ديگري شيوههاي ترويج آن.
متأسفانه بسياري از افراد (حتي دانشجويان و فارغالتحصيلان و فعالان ترويج علم) ممكن است با مفهوم علم نوين و روشها و كاركردهاي آن بهخوبي آشنا نباشند و از طرف ديگر، نكته مهم اين است كه اگر ميخواهيم در حوزه ترويج علم فعال باشيم، بايد بهخوبي با روشها و شيوههاي ترويج علم آشنا باشيم و مثلا بدانيم آن روشهاي ترويج علم كه مثلا براي كشور آمريكا مفيد است و كارايي دارد، لزوما براي كشور ما مفيد نيست يا كارايي ندارد.
متأسفانه برخي از ما بهخوبي با مفهوم علم مدرن يا علم نوين آشنا نيستيم. البته ما روزگاري در زمينه علوم سرآمد بوديم و شايد همين موضوع باعث شده است تصوري كه ما امروزه از علم داريم، همان تصور سابق باشد.
درحاليكه واقعيت اين است تعريف علم جديد و روشها و كاركردهاي آن با علم قديم متفاوت شده است. يكي از مهمترين ويژگيهاي علم نوين اين است كه با زبان رياضي بيان ميشود. اهميت رياضي و زبان رياضي اين است كه باعث ميشود تفكر ما بسيار عميقتر و بنياديتر شود.
براي مثال، به دانشآموزان آموزش ميدهند دو دو تا ميشود چهار تا يا پنج پنج تا ميشود ٢٥ تا. دانشآموز تا زماني كه اين موضوع را نميداند، در سطحي از تفكر است و زماني كه آن را ميفهمد، به سطحي بالاتر از تفكر ميرسد.
البته اين مثال بسيار ساده بود اما با همين مثال ميتوان نتيجه گرفت، ما هرچه بيشتر با مفاهيم دقيق رياضي آشنا ميشويم، تفكر براي ما آسانتر و دقيقتر ميشود. بهعنوان يك مثال ديگر، دانشآموزان در درسهاي رياضي و فيزيك ياد ميگيرند اگر جسمي در حال حركت باشد، شما با انجام يك عمل رياضي روي معادله حركت آن، به مفهومي به نام سرعت ميرسيد و اگر عمل ديگري را روي معادله سرعت انجام دهيد، به مفهومي به نام شتاب ميرسيد.
اما اگر با مفاهيم و روشهاي رياضي آشنا نباشيم، نميتوانيم مفهوم سرعت و شتاب را درك كنيم يا تمايز ميان آنها را متوجه شويم.
ولي امروزه دانشآموزان دبيرستاني ما اين مفاهيم را درك ميكنند كه دليل اصلي آن آشنابودن با زبان و روشهاي رياضي است. به بيان ديگر، از زماني كه ما با روشها و نمادهاي رياضي آشنا شديم، تفكر ما هم عميقتر شده است.
به بيان ديگر، رياضي اجازه تفكر عميقتر را به ما ميدهد، يعني وقتي كه ما از زبان رياضي استفاده ميكنيم، تفكر ما بسيار عميقتر از زماني است كه از زبان واژگاني استفاده ميكنيم. يك عامل ديگر كه باعث تقويت تفكر در انسان ميشود، در اختيارداشتن تجهيزات است. ميدانيد تجهيزات، يكي از ضروريات براي علوم جديد است كه موجب تقويت تفكر شده است.
**علم پديده بسيار مهمي است، اما چه ارتباطي ميتواند با جامعه داشته باشد؟
علم يك فرايند پيچيده اجتماعي است. بسياري از كشورهاي پيشرفته، بخشي از درآمد خود را به علم اختصاص ميدهند. يكي از وظايف دانشگران در اين جوامع اين است به پرسشهايي كه در جامعه مطرح ميشود، پاسخ دهند.
ممكن است برخي از پرسشهايي كه مطرح ميشود، فقط در كنجكاوي انسان ريشه داشته باشد، مانند اينكه كيهان چگونه پديد آمده است؟ اما گاهي هم ممكن است اين پرسشها درباره مسائل روزمره زندگي مردم باشد، مثل اين پرسش كه چگونه ميتوان مشكل كمآبي را حل كرد؟ در اين موارد، دولت از متخصص ميپرسد براي حل مشكل چه بايد كرد؟ متخصصان يا بخش علمي جامعه نيز پاسخ اين پرسشها را بيان ميكنند.
نكته مهم اين است كه چگونگي مطرحكردن اين پرسشها نزد جامعه علمي، يا شيوه متقاعد كردن مسئولان و دولتمردان درباره لزوم توجه به يك موضوع علمي و هزينهكردن براي آن، فرايندهاي بسيار پيچيدهاي دارد.
ما در صد سال گذشته اين فرايند را بهخوبي ياد نگرفتيم، يعني نه دولت ميداند چگونه پرسشهاي خود را با دانشگران مطرح كند و نه متخصصان ما ميدانند چگونه ميتوان دولت را متقاعد كرد كه براي حل يك مشكل علمي خاص مشاركت كند.
**يكي از نكاتي كه شما چندين بار در صحبتهايتان تأكيد كرديد، اين بود كه ما هنوز اهميت پژوهش يا تحقيق علمي را درك نكردهايم. ميتوانيد اين موضوع را بيشتر توضيح دهيد.
من براي اينكه اهميت اين موضوع را بهتر بيان كنم، مثالي از جامعه امروز خودمان بيان ميكنم. دولت تصويب كرده است براي ساخت يك سد، مبلغ ٢٤ هزار ميليارد تومان هزينه شود.
اين مبلغ برابر با هشت سال بودجه پژوهشي كشور ماست. اگر ما تفكر مدرن داشته باشيم، پيش از اينكه اين مبلغ را براي ساخت سد هزينه كنيم، ابتدا يك درصد آن را يا دستكم يكهزارم آن را براي پژوهش درباره لزوم ساخت اين سد يا آثار ساخت آن هزينه ميكنيم.
ابتدا بايد ببينيم ساخت سد مفيد است يا زيانبار؟ آثار مثبت آن بيشتر است يا آثار منفي؟ اين سد كجا ساخته شود، بهتر است؟ چگونه ميتوان با آثار ناخواسته ساخت سد مقابله كرد؟ يعني ما بايد پيش از اقدام به فعاليتهايي كه ممكن است نتايج متفاوتي داشته باشد، به موضوع پژوهش در زمينه آثار آن فعاليت هم توجه كنيم.
متأسفانه ما در زمينه پژوهش و بهويژه پژوهش در علوم بنيادي، كمتر فعاليت ميكنيم و درنتيجه اكنون ميبينيم مشكلات بسياري در همين زمينه سدسازي پديد آمده است.
اين يك نمونه از رفتارهاي غيرعلمي است كه در جامعه (هم بين دولتمردان و هم افراد عادي جامعه) وجود دارد. درست است كه سدسازي يك دستاورد بزرگ مهندسي است، اما بايد در نظر داشت اگر همين كار سدسازي بدون پشتوانههاي پژوهش علمي انجام شود، ممكن است به جامعه يا محيطزيست ما آسيب بزند.
**برخي مدعي هستند اگر پژوهشهاي علمي مفيد باشد، خودش ميتواند هزينههايش را تأمين كند، پس دانشمندان نبايد انتظار داشته باشند دولت براي پژوهشهاي علمي هزينه كند. اين افراد معتقدند براي مثال فوتبال درآمدزاست و بايد هزينههايش را خودش تأمين كند. علم و پژوهشهاي علمي هم بايد هزينههاي خودش را تأمين كند.
برخي فكر ميكنند پولي كه در راه پژوهش و تحقيقات صرف ميشود، هزينههاي بيدليلي است كه بايد جلو آنها را گرفت، ولي بايد دانست اين طرز فكر بسيار اشتباه است.
در مقايسه پژوهش و فوتبال هم چند نكته بسيار مهم است؛ اول اينكه هزينه فوتبال بسيار بيشتر از پژوهشهاي علمي است. ديگر آنكه مردم مشتريان و طرفداران فوتبال هستند و خودشان هم بايد هزينههاي آن را تأمين كنند نه دولت ولي مشتري پژوهشهاي علمي دولت است و دولت هم بايد هزينههاي آن را تأمين كند، چون همانگونه كه گفتم، نتيجه اين پژوهشهاي علمي براي حل مشكلات جامعه به كار ميرود.
**شما بارها به شيوههاي ترويج علم در رسانهها انتقاد كردهايد. بهنظر شما، رسانههاي علمي ما چه مشكلاتي دارند؟
يكي از مشكلات رسانههاي علمي ما اين است كه در بسياري از موارد، بدون اينكه تحقيق كافي انجام دهند، ادعاهاي افراد مختلف را منتشر ميكنند، بدون اينكه قبل از انتشار اين ادعاهاي علمي، كمي درباره درستي و نادرستي آن تحقيق كنند، يعني هنوز بسياري از رسانهها و خبرنگاران علمي ما ياد نگرفتهاند اگر با يك پرسش يا موضوع جديد علمي مواجه شدند، به سراغ انجمنهاي علمي بروند و از آنها نظر بخواهند.
اميدوارم در اين هفته كه هفته ترويج علم است، رسانهها ارتباطشان را با انجمنهاي علمي تقويت كرده و از طرف ديگر، در انتشار اخبار علمي بيشتر دقت كنند تا اعتماد مردم به رسانهها از بين نرود.
**پرسش مهم ديگر اين است كه چه لزومي به ترويج علم در جامعه است؟ چرا مردم بايد از نوع فعاليتهاي دانشمندان يا جوامع و انجمنهاي علمي باخبر شوند؟
براي لزوم ترويج علم در جامعه، چندين دليل وجود دارد؛ يكي از نكات مهمي كه بايد به آن توجه داشت، اين است كه علم هزينهبر است.
در برخي از كشورها مانند كشور ما، هزينههاي لازم براي پژوهشهاي علمي از پول نفت تأمين ميشود، اما در بسياري از كشورهاي ديگر، اين هزينهها از پول ماليات مردم تأمين ميشود. به همين دليل اين پرسش براي مردم ايجاد ميشود پولهايي كه ما بهعنوان ماليات پرداخت كرديم، كجاها صرف شده است؟ مالياتدهندهها ميپرسند پول ما را براي چه كارهايي هزينه كرديد؟ دراينصورت دانشمندان يا جوامع و انجمنهاي علمي به مردم پاسخ ميدهند كه پولشان در كجاها و به چه دليلي و با چه هدفي مصرف ميشود. بههميندليل بسياري از افراد و انجمنهاي علمي، بخشي از وقت و انرژيشان را به موضوع ترويج علم اختصاص ميدهند.
**پس ما كه پول هزينه پژوهشهاي علميمان را دولت و از درآمدهاي نفت ميدهد، شايد چندان نياز نباشد كه جامعه را توجيه كنيم علم چه اهميت و كاربردي دارد؟ شايد با اين نوع نگاه ترويج علم در جامعه ما چندان موضوعيت نداشته باشد.
بله، اين صحبت تا حدودي درست است، ولي بهياد داشته باشيد ما هم به سمت مدرنيته ميرويم و در آينده بايد جامعهمان را با شيوههاي مدرن اداره كنيم، پس ما هم بايد با علم آشنا شويم و اهميت علم را درك كنيم.
البته باز هم تأكيد ميكنم نوع و شيوههاي ترويج علم در جوامع مختلف تا حدودي با هم متفاوت است. براي مثال، در بسياري از كشورهاي ديگر، نتايج پژوهشهاي جديد و دستاوردهاي علمي نوين بين مردم ترويج ميشود. مردم آن جوامع مدرناند و با طرز تفكر علمي هم آشنا هستند.
اما در جوامعي كه هنوز طرز تفكر علمي رايج نشده، خوب است علاوه بر بيان دستاوردهاي علمي، در برنامههاي ترويج علم، طرز تفكر علمي هم ترويج شود.
**پيشنهاد شما براي ترويج مؤثرتر علم چيست؟
به باور من، نكته مهمي كه بايد درباره ترويج علم به آن دقت كرد، اين است كه بايد به ويژگيهاي جامعه خودمان توجه كنيم و بر مبناي آن كار ترويج علم را انجام دهيم.
يعني ويژگيهاي جامعه ما با ژاپن يا اروپا متفاوت است. نكته مهم در ترويج علم اين است كه در كار ترويج علم، علاوه بر اينكه به ترويج دستاوردهاي جديد علمي ميپردازيم، به موضوع ترويج «تفكر علمي» هم اهميت دهيم تا در يكي، دو دهه بعد كه نسل جوان امروز ما سياستمدار شد و تصميمگيريهاي كلان جامعه بر عهده او قرار گرفت، بتواند بر مبناي تفكر علمي، جامعه را درست اداره كند.
يكي از انتقادها به ما اين است كه ما هنوز مدرن نشدهايم كه شايد يكي از دلايلش اين باشد كه ما هنوز ياد نگرفتهايم چگونه براي علم هزينه كنيم، يا اصلا علم چيست و از اهل علم بايد چه انتظارهايي داشت. توجه به چنين موضوعهايي در ترويج علم بسيار مهم است.
**بسياري ميخواهند با دانشمندان مشورت كنند، ولي بهنظر شما، بهترين دانشمند در حوزه محيطزيست يا بحران آلودگي هوا كيست كه دولتمردان به آنها مراجعه كنند؟
يكي از نكات مهم در زمينه علم همين پرسش است كه نمايندگان اهل علم چه كساني هستند، يعني براي حل مشكلات علمي بايد به چه كساني مراجعه كرد؟ در جوامع پيشرفته، معمولا اين كار برعهده انجمنهاي علمي است.
خوشبختانه ما در كشور تعداد زيادي انجمن علمي داريم كه از بسياري از كشورهاي ديگر بيشتر است اما هنوز هم شايد برخي از اين انجمنها به بلوغ رفتاري نرسيده باشند و شايد نتوانند همه وظايفشان را بهدرستي انجام دهند.
از آن طرف هم بايد مشخص كرد جامعه يعني چه و چه كساني نماينده جامعه هستند. در اين زمينه هم بايد گفت رسانهها، يكي از نمايندههاي مهم جامعه هستند.
يعني رسانهها از يكطرف بايد بيانگر مسائل و مشكلات جامعه باشند و از طرف ديگر، انجمنهاي علمي هم براي حل مشكلات نظر دهند كه متأسفانه ما در هر دو زمينه رسانهها و انجمنهاي علمي، ضعفهايي داريم كه بايد آنها را برطرف كرد.
**يكي از مشكلات مهم در زمينه ترويج علم اين است كه در برخي موارد اخبار نادرستي در رسانهها منتشر ميشود. براي پيشگيري از اين موضوع چه بايد كرد؟
اول اينكه همانطور كه گفتم، خبرنگاران بايد تلاش كنند با موضوعات علمي روز بيشتر آشنا شوند و در كارشان خطاي كمتري رخ دهد. ديگر اينكه ارتباطشان را با انجمنهاي علمي تقويت كنند تا بتوانند آسانتر و سريعتر به درستي يا نادرستي اخبار پي ببرند. ديگر اينكه وقوع اشتباه تا حدودي طبيعي است و هر فرد يا جامعهاي اشتباه ميكند و ما هم نبايد از اشتباه بترسيم.
اما نكته مهم اين است كه ما بايد سازوكاري داشته باشيم كه بتوانيم اشتباهها را درك و بعد آثار و نتايج اين تصميم اشتباه خود را جبران كنيم.
باز هم تأكيد ميكنم اگر دو نهاد رسانه و انجمنهاي علمي به بلوغ برسند و كارشان را درست انجام دهند، ميتوان بين اركان مختلف جامعه ارتباطهاي درستي برقرار كرد تا از بروز اشتباهها پيشگيري يا اشتباههاي پيشآمده را حل كرد.
رسانهها و انجمنهاي علمي بايد پل ارتباط دانشگران با جامعه باشند و بينشان ارتباط برقرار كنند. اگر اين سازوكار پديد آمد، هم اشتباه كمتري پيش ميآيد و هم ميتوان نتايج اشتباهها را رفع كرد.
*گروه اطلاع رساني
پژوهشم**9368**9128**2054
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۴
تهران-ايرنا-روزنامه شرق در صفحه علم خود در گفت و گو با «رضا منصوري» استاد دانشكده فيزيك دانشگاه صنعتي شريف به بررسي نقش رسانهها و انجمن هاي علمي براي برقراري پل ارتباطي ميان دانشگران با جامعه پرداخته است.