تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۷

تهران- ایرنا- میرزا كوچك خان جنگلی از مبارزان انقلاب مشروطه و رهبر جنبش جنگل بود كه نهضت او با خاستگاه مردمی، اندیشه اسلامی و ضداستعماری شكل گرفت و هدف آن برقراری استقلال و حاكمیت ملی در ایران به شمار می رفت.

شیخ یونس مشهور به میرزا كوچك خان جنگلی در 1259 خورشیدی در رشت دیده به جهان گشود و در مدرسه های جامع و حاج حسن در زادگاه خویش به تحصیل پرداخت. سپس به تهران مهاجرت كرد و در مدرسه محمودیه به یادگیری علوم مختلف مشغول شد. پس از تحصیل به دلیل ویژگی میهن پرستی، در راه مبارزه با استبداد و استعمار گام نهاد و در 1286 خورشیدی در گیلان به آزادی‌خواهان پیوست و برای سركوب محمدعلی شاه مبارزه كرد.
تشكیل «هیأت‌ اتحاد اسلام» در 1294 خورشیدی به جای مجلس اتحاد در رشت، سبب شد تا میرزا كوچك خان نیز عضو آن شود. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از طرف روسیه تزاری، هیأت اتحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزاری پرداخت و یك گروه مسلح به عنوان فدایی تشكیل داد و روستای كسما را در فومن به عنوان مركز فعالیت خود انتخاب كرد و در این شهر سازمان اداری و نظامی به وجود آورد.
هیأت اتحاد اسلام، پس از مدتی به كمیته اتحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 تن افزایش یافت، رهبری كمیته را میرزا كوچك خان به عهده گرفت و تا پایان 1296 خورشیدی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، كجور و تنكابن را زیر نفوذ خود قرار داد. این كمیته؛ «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نامیده شد. از این رو در 16 خرداد 1299 خورشیدی میرزا كوچك خان جنگلی در ادامه مبارزه های خود برای اعاده استقلال و حاكمیت ملی ایران، در رشت حكومت جمهوری اعلام كرد.
پس از كودتای سوم اسفند 1299 خورشیدی و قدرت گرفتن رضاخان، دولت مركزی تصمیم گرفت حاكمیت خود را بر تمام ایران اعمال كند؛ به همین دلیل باید دولت‌های محلی از میان برداشته می‌شد كه از جمله آنها دولت جنگل بود. از این رو به فرمان احمدشاه قاجار، نیروهای دولتی به فرماندهی رضاخان سردار سپه برای سركوب نیروهای جنگل وارد رشت شدند. هر چند نیروهای دولتی نخست شكست خوردند اما با گفت و گوهای پشت پرده، نیروهای شوروی رشت و انزلی را ترك كردند و میرزا كوچك خان شكست خورده و به همراه گائوك آلمانی مشهور به هوشنگ، به طرف كوه های خلخال رفت تا در فرصتی مناسب بتواند نیروهای پراكنده را سازماندهی كند اما گرفتار برف و بوران شد و سرانجام در 11 آذر 1300 خورشیدی به شهادت رسید.سر این مبارز راه آزادی به وسیله خالو قربان از یاران قدیم او كه بعدها به مخالفان وی پیوست، از بدن جدا و به تهران فرستاده شد.
«لطف الله آجدانی» نویسنده و پژوهشگر تاریخ به مناسبت سالروز شهادت میرزا كوچك خان جنگلی در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با اشاره به شرایط زمان شكل گیری نهضت جنگل و زمینه های قیام میرزا كوچك خان جنگلی، گفت: در آستانه شكل گیری این نهضت، به دلیل وقوع جنگ جهانی اول و سلطه انگلیس و روسیه بر ایران، اوضاع داخلی كشور با بحران جدی رو به رو بود. ناتوانی شدید حكومت مركزی بر حل مشكل های داخلی و بحران های فراگیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از ویژگی های مسلط بر جامعه بود. در چنین شرایطی زمینه برای شكل گیری حركت های اصلاح طلبانه، ضد استبدادی و بیگانه ستیز در بخش هایی از كشور فراهم شد، به ویژه در شمال ایران علاوه بر متغیرهای مؤثر بر نابسامانی های داخلی، ظلم زمین دارهای گیلان كه از پشتیبانی و همكاری روس ها برخوردار بودند مردم منطقه را به شدت ناراضی كرده بود. مطرح شدن نام میرزا یونس مشهور به میرزا كوچك خان جنگلی كه پیشینه ای در مشروطه خواهی و آزادی خواهی داشت انعكاسی از یك ضرورت تاریخی در راستای مطالبه های اصلاحی، عدالت خواهانه، ضد استبدادی، تمایل های استقلال طلبانه و بیگانه ستیزی بود.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ درباره اهداف نهضت جنگل و دیدگاه این جنبش در مورد استقلال و هویت ملی در ایران، بیان داشت: نهضت جنگل از 1293 تا 1300 خورشیدی به مدت هفت سال در شمال ایران شكل گرفت و با اقدام میرزا كوچك خان در تشكیل كمیته اتحاد اسلام در همان وقت آغاز شد. اهداف ضداستبدادی، ضداستعماری، استقلال طلبانه و عدالت خواهانه را تعقیب می كرد. روزنامه جنگل كه ارگان نهضت بود در شماره 28 خود اهداف این نهضت را استقلال ایران بدون اندك دخالت دولت بیگانه، اصلاح اساس مملكت و برطرف كردن فساد دولتی و یگانگی در اتحاد عموم مسلمان ها اعلام كرد. در مرامنامه نهضت جنگل بر آزادی و تساوی افراد جامعه تأكید شده و به صورت آشكار آمده است كه ما خواهان حكومتی هستیم كه در اختیار نماینده های ملت باشد و قوه مجریه در برابر افرادی كه ملت انتخاب می كنند، مسئول باشد، تمام افراد از حقوق مدنی مساوی برخوردار شوند، آزادی های فكر، عقیده، اجتماع ها و روزنامه ها، كار و تساوی زن و مرد در حقوق مدنی و اجتماعی به رسمیت شناخته شود. در این مرامنامه، ممنوع بودن كار برای افراد زیر 14 سال، تعیین هشت ساعت كار در روز و تشكیل بیمارستان های عمومی و رایگان مورد تأیید قرار گرفته و تصریح شده بود كه آموزش اجتماعی باید برای عموم رایگان و اجباری باشد و آموزش متوسطه و عالی برای افراد با استعداد به صورت رایگان ارائه شود.
این پژوهشگر در ادامه افزود: در مورد دیدگاه نهضت جنگل در ارتباط با استقلال و هویت ملی باید بیان داشت كه نظر به این كه برخی از تاریخ نگاران و پژوهشگران تاریخ و علوم سیاسی عنوان نام جمهوری خودمختار گیلان را از طرف میرزا كوچك خان، به معنای تجزیه طلبی وی عنوان كرده اند، اما باید دانست، در مرامنامه و در شماره 28 روزنامه جنگل به صورت آشكار اشاره شده است كه ما خواهان استقلال و یكپارچگی سرزمینی(تمامیت ارضی) ایران هستیم و استقلالی به تمام معنی، یعنی مداخله نكردن بیگانگان را در امور كشور می خواهیم. پس استناد به ایجاد حكومت خودمختار جمهوری گیلان به منزله نادیده گرفتن یكپارچگی هویت ملیتی میرزا كوچك خان نیست، در واقع تأكید بر خودمختار بودن حكومت جمهوری به وسیله میرزا كوچك خان در نهضت جنگل وجه تمایز حكومت جنگل در برابر حكومت مركزی و استبدادی وقت به شمار می رفت. به عبارت دیگر میرزا كوچك خان برای این كه نشان دهد جمهوری مورد نظر گیلان متفاوت و متمایز است از حكومتی كه به ناحق در ایران حكومت می كند، به واژه خودمختاری تأكید دارد و این خودمختاری در برابر حكومت استبدادی و وابسته به بیگانه حاكم بر ایران است و به منزله خودمختاری در برابر یكپارچگی ارضی كشور نیست؛ زیرا او به صورت آشكار در مرامنامه و ارگان حزب یعنی روزنامه جنگل تأكید می كند خواهان استقلال ایران است.
لطف الله آجدانی در ادامه علت استقبال مردم گیلان و استان های شمالی از قیام جنگل را رویكرد ضد استبدادی و ضد استعماری آن دانست و تصریح كرد: رویكرد ضد استبدادی و ضد استعماری قیام جنگل و اهداف اصلاحی، عدالت خواهانه و تساوی طلبانه آن و اصرار به رعایت منافع عمومی طبقه ها و قشر ضعیف جامعه سبب شد تا قیام جنگل مورد پشتیبانی و استقبال مردم قرار گیرد. به عنوان نمونه یكی از اقدام های همسو با منافع قشر متوسط و فرودست شمال به ویژه گیلان، اقدام میرزا كوچك خان در بخشیدن مالیات بود كه این كار با خرسندی كشاورزها و خرده مالك ها رو به رو شد و در واقع انعكاسی از تضاد منافع میان زمین دارهای بزرگ با دهقان ها، خرده مالك ها و كشاورزهای تنگ دست جامعه شمال به ویژه گیلان بود.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ با اشاره به دیدگاه میرزا كوچك خان به جمهوری شوروی و علت شكست نهضت جنگل و نقش روسیه، انگلیس و حكومت ایران در این امر، بیان داشت: ارتباط نهضت جنگل در 1293 تا 1295خورشیدی با روسیه تزاری تیره و تار بود و بر پایه نوعی نگاه بدبینانه قرار داشت. اما با انقلاب اكتبر 1917 میلادی و به قدرت رسیدن بلشویك ها چرخه روابط شوروی با میرزا كوچك خان تغییر كرد. وی با تصور استفاده از تضاد میان سیاست های تازه حكومت كمونیستی شوروی با انگلیس و دولت ایران كوشید از این تضاد بهره مند شود و به شوروی نزدیك شد؛ این نزدیكی به علت حضور گروهی از نیروهای وفادار به روسیه و به سبب تناقض باورهایی ناشی از راه یافتن گروه های بلشویكی حزب داشناك و عدالت در صف نهضت جنگل قابل اطمینان بود.
این پژوهشگر مسائل تاریخی با برشمردن دشمنان اصلی میرزا كوچك خان و نهضت جنگل یادآور شد: انگلیس و دولت ایران دشمن های اصلی میرزا كوچك خان و نهضت جنگل بودند و پس از مدتی نیز حكومت شوروی به آنها پیوست. در این میان اختلاف های داخلی در نیروهای جنگل كه تا میزان زیادی مؤثر از حضور نیروهای وفادار به شوروی بود، نقش مهمی در شكست میرزا و نهضت جنگل داشت. تسلیم شدن حشمت طالقانی به نیروهای دولتی، خیانت افرادی چون احسان الله خان، خالو قربان و حیدر عمو اوغلی، اختلاف های داخلی گسترده در نهضت جنگل را نشان می داد. پیوستن سید جلال چمنی با 800 تن از نیروهای میرزا كوچك خان به قوای دولتی، تسلیم شدن افرادی همچون بحرالعلوم، معین الرعایا و احمد كسمائی به دولت، نهضت جنگل را از داخل ضعیف كرد.
لطف الله آجدانی در پایان گفت: بعضی از افراد وفادار میرزا كوچك خان مانند میراحمد مدنی، ابراهیم فخرایی، سعدالله خان درویش و میرزا محمد علی خان در یادداشت های خود ضعف میرزا كوچك خان در تشكیلات سازی و عضوگیری اعضای نهضت جنگل را در این امر مؤثر دانستند و معتقد هستند كه میرزا كوچك خان فردی پاك نیت، متدین و اندكی ساده باور بود و گاهی ظرافت ها و پیچیدگی های سیاسی را درك نمی كرد. در نهایت در حالی كه نهضت جنگل، تاب و توان رویارویی و مقاومت همزمان برای جنگ در چهار جبهه نیروهای دولتی، انگلیس، نیروهای شوروی و خیانت كارهای داخلی را در خود نمی دید و با انتقال رهبری نیروهای دولتی از احمد قوام به رضاخان سردار سپه، میرزا كوچك خان شكست خورد و در حالی كه می خواست به طرف خلخال برود در گردنه ای میان تالش و خلخال در اثر برف و بوران درگذشت و به این ترتیب دفتر مبارزه های ضد استبدادی و ضد استعماری او و نهضت جنگل در یك تراژدی سیاسی بسته شد و به تاریخ پیوست.
*گروه اطلاع رسانی(مهدی احمدی)
پژوهشم**9370**2002**9131