تهران - ايرنا - صحبت از شهري است كه برخي آن را هم سنگ بزرگترين كشفيات باستان شناسان جهان و برخي ديگر جايي كه مشابه آن دست كم در ديگر نقاط باستاني ايران هم وجود دارد مي دانند.

عده اي بخشي از هويت تمدني بشر را به آن نسبت مي دهند و افسانه وار از شگفتي هاي آن حكايت ها مي كنند و عده اي ديگر اينگونه ستايش ها را اغراق آميز و خارج از قواعد علمي مي خوانند. به راستي قصه سرگذشت و ماهيت واقعي و رازآلود شهر سوخته چيست؟!!
به گزارش خبرنگار ميراث فرهنگي ايرنا، درگذشته اي نه چندان دور، باستان شناسان در نزديكي شهر زابل در استان سيستان و بلوچستان، اشيايي پيدا كردند و با مطالعه بر روي آنها حدس زدند كه حدود پنج هزار سال پيش تمدن بزرگي در اين منطقه وجود داشته است. آنها با مطالعه و كاوش بيشتر دريافتند كه اين تمدن بعدها به طرز نامعلوم و عجيبي از بين رفته است و به همين علت آنها اين منطقه را «شهر سوخته » به معني نابود شده، نام گذاشتند.
اين شهر در 56 كيلومتري زابل و در حاشيه جاده ترانزيت زابل - زاهدان در شرق ايران و در استان سيستان و بلوچستان واقع شده‌است. شهر مزبور در روي آبرفت‌هاي مصب رودخانه هيرمند به درياچه هامون و زماني در ساحل آن رودخانه بنا شده بود. دورهٔ بناي اين شهر بزرگ با دوره برنز تمدن جيرفت مقارن است.
مهدي مرتضوي، باستان شناس به روزنامه ايران درباره نامگذار ي اين شهر بعلت آتش سوزي وسيع در آن گفته :
به هيچ عنوان آتش سوزي در كار نبوده و حتي شواهدي بر وجود جنگ افزار هم در شهر سوخته نديده ايم، اينكه موضوع آتش سوزي به ميان مي آيد به دوره چهارم استقرار برمي گردد آنجايي كه شهر دچار فروپاشي شده و مردم به عنوان دامدار از جايي به جاي ديگر حركت مي كنند، اين مردم هم به علت خشكسالي و محدود شدن منابع آب تنها از دام ها و محصولاتي كه از آن ها توليد مي شود، استفاده مي كنند. همين مردم در استقرارهايشان از بقاياي شهر سوخته استفاده مي كنند، چون شهر معماري داشته و مردم بيشتر در آنجا ساكن مي شدند. از طرفي اين مردم براي درست كردن غذا، زمين را مي شكافتند و آتش روشن مي كردند، پس تداخلي بين لايه هاي فرهنگي گذشته ايجاد مي شود. با اين شرايط نخستين باستان شناسان وقتي از اين منطقه بازديد داشتند مشاهده كردند كه يك سطح وسيع خاكستر وجود دارد، پس نخستين لقبي كه به آن دادند، شهر سوخته (The Burnt City) بود.
اين در حالي است كه اين موضوع در مناطق تاريخي مختلف نيز وجود دارد. براي نمونه باستان شناسان در خطه آذربايجان در نگاه اوليه خود به منطقه حسن لو (در شهر نقده آذربايجان غربي)آن را تپه سوخته ناميدند، در حالي كه اين مساله بر اثر آتش سوزي رخ نداده بود.
سيد منصورسجادي آبانماه سال جاري به بهانه كاوش پانزدهم اين محوطه به خبرنگارميراث فرهنگي ايرنا گفته بود: شهر سوخته براي نخسين بار در سال 1324(1945ميلادي ) توسط باستان شناسي به نام اشتاين شناسايي شد و در سال هاي 1346و 1358(1967تا 1979ميلادي )به تناوب توسط گروه باستان شناسان ايتاليايي مورد كاوش قرار گرفت .
وي خاطرنشان كرده بود: پس از پيروزي انقلاب اسلامي كار حفاري دراين محوطه تاريخي به مدت 18سال متوقف شد تا اينكه در سال 1376در زمان رياست سيد محمد بهشتي بر سازمان ميراث فرهنگي كاوش در شهر سوخته شروع وتاسال 1388ادامه يافت. در سالهاي 1389تا 1392به مدت 4سال كار كاوش در شهر سوخته انجام نگرفت تا مجددا از سال گذشته با حمايت هاي پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگري و پژوهشكده باستان شناسي كاوش در اين محوطه تاريخي در حال انجام است .
اما سيد منصور سجادي باستان‌شناس و سرپرست هيات باستان‌شناسي شهر سوخته در خصوص علت شهرت زياد شهر سوخته نسبت به ساير محوطه هاي باستاني ايران، اخيرا به خبرنگاران گفته بود : امثال شهر سوخته در ايران بسيار زيادند،‌ اما يك باستان‌شناس، بايد بداند در كار خود چطور به درستي جنسش را بفروشد و محوطه‌ در دست كاوش خود را معرفي كند.
وي كه در ادوار مختلفي سرپرستي كاوش هاي شهرسوخته را به عهده داشته تصريح كرده بود كه در حال حاضر با 14 فصل حفاري در اين محوطه جهاني ، 100 مقاله و 7كتاب در باره كاوش‌هاي انجام شده از اين محوطه جهاني داريم كه در واقع اين انتشارات بود كه باعث شد شهر سوخته در ميان مردم معمولي جايگاه پيدا كند.
كشفيات و عجايب شهر سوخته در طول 14 فصل حفاري و چند دهه تحقيقات باستان شناسان فراوان هستند اما متاسفانه تاكنون اين كشفيات و مطالعات به طور جامع يا دقيق در اختيار مردم و رسانه ها قرار نگرفته است امابرخي از مهم ترين اين كشفيات در حفاري هاي گذشته را مي توان، ساخت نخستين پويانمايي (انيميشن) در دنيا ؛ انجام نخستين جراحي جمجمه ؛ استفاده از چشم مصنوعي ؛ توليد پارچه و وجود تاسيسات دفع فاضلاب نام برد كه اهميت اين محوطه را براي باستان شناسان سراسر دنيا بيش از پيش مطرح كرده است.
كاوش هاي انجام شده در اين شهر باستاني نشان داده كه شهروندان شهر سوخته افرادي پويا و سختكوش بوده اند، گروه انسان شناسي سازمان ميراث فرهنگي از نتايج بررسي 250 اسكلت اين شهر پي برده اند كه تعداد زيادي از مردان و زنان قديمي از عارضه مهره هاي كمر، چسبندگي مهره هاي گردن و كمر رنج مي برده اند و اين موضوع نشان دهنده اشتغال مردم آن منطقه به مشاغل سخت بوده است.
نخستين فيلم مستند باستان‌شناسي ساخته شده از شهر سوخته ،مربوط به سال 1979 ميلادي است و نخستين اطلاعات و مستندات مكتوب در باره مجموعه مطالعات انجام شده از اين محوطه جهاني در اولين شماره مجله «باستان شناسي و تاريخ» كه در سال 1365 به چاپ رسيد، ارائه شده است.
اين شهر كه يكي از آثار تاريخي و باستاني عصر برنز منطقه تمدن جيرفت در استان سيستان و بلوچستان ايران به شمار مي‌آيد براي اولين بار توسط باستان‌شناسان ايتاليايي مورد بررسي و كاوش قرار گرفت و پس از آن سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري تا به امروز مسئوليت كاوشگري در آن را بر عهده داشته كه تاكنون 15فصل حفاري در آن صورت گرفته است.
در مورد وسعت شهر سوخته بين باستان شناسان، آراء متفاوتي بين 150 تا 280 هكتار وجود دارد هرچند بيشتر تاكيد بر روي 150 هكتار است.
بقاياي اين شهرنشان مي‌دهد كه اين شهر در زمان حياتش داراي پنج قسمت اساسي بوده كه شامل بخش مسكوني واقع در شمال شرقي شهر سوخته؛ بخش‌هاي مركزي؛ منطقه صنعتي؛ بناهاي يادماني و گورستان است كه به صورت تپه‌هاي متوالي و چسبيده به هم واقع شده‌اند.
فراهنگ**3079** 1568