در اين گزارش كه در شماره روز چهارشنبه 25 آذر1394 خورشيدي انتشار يافته، مي خوانيم: يك خبركوتاه و يك اظهارنظر يك مقام مسوول كافي بود موجي از واكنشها را به دنبال داشته باشد؛ واكنشهايي كه مرزها را هم در نورديد و به سرعت فراگير شد؛ سرعتي كه مجال اظهارنظرهاي دقيق و كارشناسانه را از منتقدان و پاسخگويي مستند را از مسوولان سلب كرد. كمتر انتظار ميرفت يك موضوعي در حوزه آموزش و پرورش با اين حجم و شدت از انعكاس مواجه شود؛ معمولا هميشه فعالان اين حوزه گلايه داشتند و دارند كه چرا نسبت به مسائل آموزش و پرورش افكار عمومي و رسانهها كمتوجه هستند اما اينبار خود آنها نيز غافلگير شدند چراكه باوركردني نبود كه پس از اظهارنظر يك مقام مسوول آن هم نه مقام ارشد بلكه يك مديرمياني در آموزش و پرورش واكنشهايي از طيفهاي مختلف به همراه داشته باشد.
بلافاصله پس از اينكه مديركل آموزش وپرورش شهر تهران خبر داد كه از سال تحصيلي آينده در مدارس عادي رشته علوم انساني وجود نخواهد داشت و دانشآموزان اين رشته بايد در مدارس اختصاصي فرهنگ ثبت نام كنند، در شبكههاي مجازي به سرعت اين خبر پخش شد و هركس واكنشي نشان ميداد؛ واكنشهايي كه بيشتر حكايت از نگراني و مخالفت با اين نظر و تصميم داشت.
در لابه لاي اين موج رسانهاي معدود نظرات كارشناسانه و مستند و مستدل كمتر ديده و شنيده شد؛ نظراتي كه ميتوانست هم تبيينكننده آن نظر و تصميم و هم رفعكننده نگرانيهاي اوليا، دانشآموزان و منتقدان باشد. به نظر ميرسد مهمترين دليل اين واكنشهاي گسترده زمينه ذهني جامعه نسبت به سرنوشت علوم انساني در آموزش عالي بود؛ زمينهاي كه چندين سال است با مباحث مختلف ايجاد و باعث شده حتي عدهاي خارج از آموزش وپرورش به اين موضوع ورود كنند.
تعجب انگيزتر اينكه برخي نيز كه كمترين ارتباط را با اين حوزه دارند به دلايل سياسي مخالفت يا موافقت خود را ابراز داشتند؛ هرچند موج مخالفتها آنقدر گسترده بود كه موافقان را بر آن داشت تا اعلام نظر خود را به تاخير بيندازند يا اينكه در محافل خصوصي و غيررسانهاي ابراز كنند.گروه مدرسه اعتماد برآن شد تا پس از فروكش كردن اين موج هيجاني به بررسي ابعاد اين موضوع بپردازد تا زمينه پاسخ مستند و نقد كارشناسانه فراهم شود؛ به اميد اينكه با احساس مسووليت همهجانبه گره ديگري بركلاف پيچيده و سردرگم مسائل بيشمار آموزش و پرورش افزوده نشود.
**مشكلات رشته علوم انساني در مدارس
وقتي از طرح و تصميم جديدي سخن به ميان ميآيد بايد در آن رفع مشكل يا ارتقاي وضعيتي نهفته باشد لذا اين پرسش در مرحله نخست مطرح است كه مگر رشته علوم انساني در مدارس با چه مشكلاتي روبهرو هستند كه اين نظر مطرح شده است؟
دكتر سيدمحمد مرد، مدير يكي از مراكزپيش دانشگاهي تهران به «اعتماد» گفت: در جلسهاي كه با چهاربند، مديركل آموزش و پرورش داشتيم ايشان ضمن دفاع از اين نظر گفتندكه چون دانشآموزان رشته انساني در كنار رشتههاي تجربي و رياضي در دبيرستان احساس حقارت ميكنند بايد آنها را تفكيك كرد تا زمينه ارتقاي اين رشته فراهم شود.
اين كارشناس مسائل آموزش و پرورش در ادامه گفت: ايشان بر اين باورند كه اين تصميم در راستاي سند تحول آموزش وپرورش است و مدارس فرهنگ ميتوانند به اين امر كمك كنند و به عبارتي برندي شوند براي ارتقاي رشته انساني در آموزش وپرورش.
سيدمحمد مرد همچنين گفت: من به استناد تجربه ٢٠سالهام كه به عنوان مشاور، معاون ومدير در دبيرستانها خدمت كردم ميگويم دانشآموزان رشته انساني تفاوت معناداري با ساير رشتهها دارند؛ اين دانشآموزان معمولا پرتحرك هستند و تيمهاي ورزشي را در مدارس تحت سيطره خود قرار ميدهند و كلاسهاي آنها ادارهاش سخت و طاقتفرساست؛ اين عده كمتر به مدارس كمك مالي ميكنند و در كلاسهاي تقويتي و كنكور هم كمترشركت ميكنند.
ايشان در ادامه توصيف دانشآموزان اين رشته به «اعتماد» گفت: البته بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه آنها هوش هيجاني و اجتماعي بالايي دارند و به همين دليل هم وقتي وارد بازار كار ميشوند خيلي موفق هستند چون روابط عمومي بسيار خوبي دارند.
نادرشميعزاده، دبير ادبيات فارسي كه ٢٧سال سابقه تدريس دارد نيز در اين رابطه براين باور است كه: مشكل اصلي رشته علوم انساني برميگردد به نگرش خانواده و جامعه كه به طور كلي نسبت به اين رشته غافل هستند چراكه ديدگاه مادي غالب شده و بيشتر به دنبال رشتههاي پردرآمد هستند و ازسويي وقتي دانشآموزان و والدين آنها ميبينند تحصيلكردگان اين رشته چه گرفتاريهايي دارند انگيزهاي براي انتخاب يا تلاش در اين رشته را نخواهند داشت.
اين دبير علوم انساني كه ٢٧سال سابقه تدريس پشتوانه استدلال او است، ميافزايد: البته مشكلات رشته علوم انساني چندوجهي است؛ محتواي كتابهاي درسي، رفتارهاي معلمان و نگاه سنتي جامعه و خانواده و راحت طلبي دانشآموزان همه دست به دست هم داده تا اين رشته را به اين سرنوشت دچار سازد.
**ريشه مشكلات كجاست؟
ماديگرايي والدين، نگرشهاي اشتباه خانوادهها و جامعه، رفتارهاي معلمان، محتواي كتابهاي درسي، انگيزه پايين دانشآموزان و احساس تحقير در مقابل رشتههاي ديگر يا پايين بودن هوش و استعداد آنها، كدام يك دليل اصلي يا ريشه مشكلات رشته علوم انساني در مدارس است؟
دكتر مرد در پاسخ به اين پرسش گفت: به نظر من هيچ كدام از اين موارد ريشه اصلي مشكلات رشته انساني نيست بلكه ريشه يا علت اصلي را بايد در نگاه مسوولان و مديراني جستوجو كرد كه با ذهنيت مهندسي به علوم انساني مينگرند. آنها تصور مكانيكي از علوم دارند و با تفكيك اجزاي تعليم و تربيت به دنبال آن هستند تا قطعات سيستم مورد نظر خود را در كارگاههاي مورد نظر سفارش بدهند در حالي كه تربيت و آموزش وپرورش يك فرآينده پيچيده و درهم تنيده است و نميشود با نگرش مكانيكي مشكلات آن را ريشهيابي كرد.
ابوالفضل رحيمي شاد هم گفت: به نظر من تمام مواردي كه گفته شد فرعيات هستند؛ ريشه اصلي مشكلات رشته انساني اين است كه چون مفاهيم علوم انساني برخاسته از سپهر انديشه و معرفتي جامعه ما نيست فهمي عمومي از آن شكل نگرفته است تا به تبع آن جايگاه مناسبي در جامعه بيابد و گرنه در جوامع توسعه يافته هم درآمد يك پزشك يا مهندس از درآمد يك تحصيلكرده رشته انساني معمولا بيشتر است اما جايگاه علوم انساني بالاتر است و اين مشكلات در آن جوامع كمتر وجود دارد و كمتر به ديده تحقير به رشته علوم انساني و تحصيلكردگان آن مينگرند بنابراين نبايد آدرس غلط داد و به دلايل فرعي پرداخت، ايراد جاي ديگري است.
ابوالفضل جليلوند، دبير زبان انگليسي كه ٢٥ سال از خدمت خود را به تدريس مشغول بوده و علاقه خاصي هم به تدريس دارد و بر اين باور است كه مهمترين اتفاق آموزشي در كلاس درس و در ارتباط با معلم و شاگرد ميافتد، در پاسخ به پرسش فوق و همسو با نظر آقاي رحيمي شاد براين باور است كه رشتههايي همچون جامعهشناسي و روانشناسي كه از جمله رشتههاي علوم انساني هستند در ساير كشورها از بازار كار خوبي برخودارنيستند اما ميبينيم با اين وجود تحصيلكردگان اين رشتهها داراي منزلت و جايگاه خاصي هستند.
اسدالله حيراني كه دبير ادبيات است و ميگويد در هرسه مقطع سابقه تدريس دارد و درمناطق روستايي و شهري نيز خدمت كرده است و تجربه تدريس در انواع مدارس عادي، نمونه، شاهد و تيزهوشان را نيز در كارنامه خود دارد و مدتي هم سرگروه ادبيات استان كرمانشاه بوده، با مقايسهاي بين كشورما و ساير كشورها ميگويد: در كشورهاي توسعه يافته اگركسي در علوم انساني پيشرفت كند به تناسب اين پيشرفت به مدارج بالاي علمي و اجتماعي ميرسد و به سطح مطلوبي از رفاه و اعتبار مادي نيز دست مييابد و به همين دليل نيز انگيزه ايجاد ميشود تا افراد با استعداد جذب اين رشتهها شوند در نتيجه ريشه مشكلات علوم انساني را در كشورمان بايد در اينجا جستوجو كرد.
**مهمترين نگراني منتقدان و مخالفان اين طرح
يونس نايبي، معلم بازنشسته و فعال صنفي آذربايجان در اين زمينه كه چرا با اعلام خبر ممنوعيت ثبت نام رشتههاي علوم انساني در مدارس عادي موجي از نگراني ايجاد شد به «اعتماد» گفت: بيشتر اين نگرانيها به اين دليل است كه سالهاست بحثي مبني بر بومي كردن علوم انساني مطرح است.
اين معلم بازنشسته كه بيشتر سابقه تدريس در هنرستانها را دارد اما چند سال هم مدير و معاون بوده، در ادامه ميگويد: ميدانيم هيچ علمي جدا از شرايط جهاني و در انزواي نسبت به ساير مراكز علمي نميتواند مورد بررسي قرار گيرد و بايد توجه داشت كه مكاتب الهي بخشي از علوم انساني است نه همه آن.
سيدمحمد مرد نيز در اين رابطه ميگويد: برخي به اين دليل نگرانند كه علوم انساني وارداتي است و جامعه ما را تهديد ميكند؛ من در پاسخ به اين عده كه شايد نيتهاي خود را پنهان ميكنند ميگويم مگر ساير رشتهها بومي است؟ مگر ما در رشتههاي ديگر آثار ترجمهاي كمتر از علوم انساني داريم؟ پس اگر به دليل وارداتي بودن علوم انساني نگران اين رشته هستيم بايد نگران ساير رشتهها هم باشيم به طور كلي عرصه علمي عرصه دادو ستد حرفهاي و دانشگاهي است اين گونه به علوم نگريستن نگرانكننده است نه وارداتي بودن آن؛ اگر اين گونه باشد كشورهايي نيز كه مورد هدف ما هستند براي ورود علوم انساني نيز بايد همين نگراني را داشته باشند.
شميعزاده هم در اين زمينه گفت: به عنوان مثال يك جامعه شناس همچون يك طبيب حاذق به دنبال تشخيص بيماريهاي جامعه و درمان است مگر ميشود به يك پزشك گفت شما از اطلاعات پزشكي وارداتي استفاده نكنيد كه خطرناك است و بايد پزشكي را بومي كنيم؟! لذا اين سخن كه علوم انساني وارداتي است و تهديدكننده بسيار بياساس است و در واقع اين نگرش ما را در انزواي علمي قرار ميدهد.
**بايد با نگرشي علمي و راهكاري حرفهاي به مساله پرداخت
اسدالله حيراني در پاسخ به اين پرسش كه پس براي حل مشكلات رشته علوم انساني در مدارس چه بايد كرد؟ گفت: تعليم و تربيت، يك نظام و سيستم است اگرايرادي وجود دارد به صورت سيستماتيك و جامع بايد به آن پرداخته شود و همه اجزاي مرتبط و موثر در آن ايراد، ديده و سپس براي حل آن راهكار ارايه شود. در مقوله رشته علوم انساني بايد همه موارد را ديد؛ از نيروهاي ستادي گرفته تا دبيراني كه در مدارس تدريس ميكنند، از كتابهاي درسي تا موج اطلاعات رسانهاي، از انگيزههاي دانشآموزان تا نگرشهاي والدين و بسياري از متغيرهايي كه مرتبط با اين موضع است را بايد ديد و مورد مطالعه قرارداد. آن وقت مستند و علمي براي خانوادهها طرح كرد كه بدانند اين طرح به چه دلايلي مفيد است. دكتر مرد نيز معتقد است ايراد اصلي از جنس فرهنگ است.
او ميگويد: ريشه مشكلات رشته علوم انساني فرهنگي است و راهكار آن نيز فرهنگي است لذا تا نگرش جامعه نسبت به اين رشته اصلاح نشود هر گونه طرحي محكوم به شكست است. با تغيير نام مدارس و تفكيك دانشآموزان انساني از ساير دانشآموزان و تجميع آنها، مشكل برطرف نميشود. با آزمون ورودي نخبگان جذب رشتههاي انساني نخواهند شد. امروز هدايت تحصيلي فقط در دست خانواده و مدرسه نيست الزامها و واقعيتهاي جهاني و منطقهاي و محلي تعيينكننده سمت و سوي علايق و سلايق و كار و تحصيل است. نوجوان و جوان امروز با اشاره سرانگشتان والدين و معلمان و مربيان مسير خود را انتخاب نميكنند، هزاران تابلو و چراغ و علامت ديگر تعيينكننده مسيرزندگي آنهاست.
وي افزود: فلسفه تعليم و تربيت مبتني بر تلفيق است نه تفكيك و انزوا، تنوع مدارس طرحي ناموفق بوده است و نگاه مكانيكي مهندسانه در تعليم و تربيت مغاير با اصول علمي و حرفهاي است.
**تضعيف رشتههاي فني و كاردانش
در مورد مشكلات اين طرح در صورت اجرا نظرات مختلفي ابراز شده است. برخي در مقايسه با ساير رشتهها و تاثير اجراي اين طرح بر سرنوشت بقيه رشتهها، معتقدند اين گونه نيست كه فقط به رشته علوم انساني نظر داشت و از تاثير آن بر ساير رشتهها غافل بود.
در همين زمينه سحرخيز، معاون سابق وزارت آموزش وپرورش با اشاره به اينكه نميتوان به شكل دستوري دانشآموزان را از ورود به رشته علوم انساني محروم كرد، ميگويد: اگر اين طرح اجرا شود، دانشآموزاني كه از ثبتنام در رشته علوم انساني محروم ميشوند بايد به سمت رشتههاي فني و كاردانش بروند و از آنجايي كه برخلاف ميل خود در هنرستانها ثبتنام خواهند كرد شاهد تضعيف رشتههاي فني و كاردانش خواهيم بود هر چند در سياستهاي ابلاغي برنامه ششم توسعه تاكيد شده است، سهم دانشآموزان دوره متوسطه در آموزشهاي فني و حرفهاي افزايش يابد اما به چه قيمتي قرار است رشتههاي فني و حرفهاي گسترش يابند.
**حلقه مفقودهاي به نام مشاوره و هدايت تحصيلي
اگرچه در طرح مدارس فرهنگ براي رشته علوم انساني تفكيك اين رشته از ساير رشتهها و اختصاصي كردن مدارس اين رشته، راهكار ارتقاي آن دانسته شده است اما برخي ريشه مشكلات اين رشته و ساير رشتهها را در ضعف نظام مشاورهاي و هدايت تحصيلي ميدانند.
در همين زمينه يكي از مسوولان سابق آموزش وپرورش به رسانه گفته: سالهاست بحث توزيع متوازن رشتهها مطرح است. اين موضوع بايد مبتني بر نظام جامع هدايت تحصيلي باشد و اگر به نظام فعلي هدايت تحصيلي اكتفا شود، اشتباه است. در نظامنامه هدايت تحصيلي فعلي رشته رياضي فيزيك يكهتاز است و به شاخه فني و حرفهاي و علوم انساني توجه نشده است. هدايت تحصيلي فعلي به بحث استعدادسنجي و رغبتسنجي توجه ندارد و مشاوران مدارس توانمندي لازم را براي هدايت تحصيلي دانشآموزان ندارند.
يكي از مشاوران كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس هم گفته: نظام جامع هدايت تحصيلي آنقدر موثر است كه آموزش عالي و بازار اشتغال كشور را تحت تاثير قرار ميدهد. هماكنون شاهد تاثير توزيع نامتوازن رشتهها در بازار كار هستيم، بيشترين بيكاران را دانشآموختگان رشتههاي علوم انساني و علوم پايه تشكيل ميدهند.
يكي ديگر از مديران سابق آموزش و پرورش هم در اين زمينه معتقد است: يكي از زيرنظامهاي اصلي سند تحول بنيادين كه بايد مورد توجه قرار بگيرد تا نظام جديد آموزش و پرورش به اهداف تعيين شده برسد، توجه به بحث هدايت تحصيلي است و بايد به گونهاي پيش برود كه تمام دورههاي تحصيلي را تحت پوشش قرار دهد يعني از دوره ابتدايي دانشآموزان براي آينده كشور آماده شوند و سازوكارهاي لازم از جمله خدمات مشاورهاي و هدايت تحصيلي در دوره متوسطه اول و دوم اجرايي شود.
**در مدارس فرهنگ علوم انساني هزينهاي دريافت نميشود
يكي از واكنشهاي منفي به اين موضوع از سوي والدين به دليل نگراني از تحميل هزينه بر خانوادههاست، در اين زمينه هم اظهارنظرهاي متناقضي از سوي مسوولان صورت گرفته. ثقفي رييس اداره اطلاعرساني و روابط عمومي آموزش و پرورش تهران در اين ارتباط به رسانهها گفته بود: هزينههاي مرتبط با اين مدارس سرمايهگذاري است كه در آموزش و پرورش انجام خواهيم داد و خانوادهها متحمل هزينهاي نخواهند شد.
اما در يك اظهارنظر ديگري رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي، دريافت هزينه از اوليا را رد نكرده و گفته بود: اين كار بر اساس آنچه بنده كنترل كردم صرفا در راستاي افزايش كيفيت انجام ميشود و حتما به نفع بچهها خواهد بود.
وي در پاسخ به اين پرسش كه «اگر اين مدارس از مردم پول دريافت كنند مشكلي ايجاد نخواهد كرد؟»، گفته: اكنون فرهنگ در تهران حدود ١٢ مدرسه دارد كه فقط دو مدرسه آن غيردولتي است.
**اظهارات متناقض و ابهامات نگرانكننده
روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش: آنچه كه تحت عنوان «ممنوعيت تحصيل دانشآموزان در مدارس عادي دولتي در رشته علوم انساني» منعكس شده به هيچوجه از سياستهاي كلان وزارت آموزش و پرورش نبوده و برنامهها و سياستهاي كلان اين وزارتخانه و هرگونه تغيير در آنها صرفا توسط وزير آموزش و پرورش يا مركز اطلاعرساني و روابط عمومي اين وزارتخانه به صورت رسمي در اختيار عموم قرار ميگيرد.
دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش: آموزش و پرورش شهر تهران با توجه به توزيع دانشآموزان در بين رشتههاي تحصيلي مختلف تصميم گرفت تا از سال تحصيلي آينده ثبتنام علاقهمندان به رشته علوم انساني صرفا در مدارس فرهنگ انجام شود و اين روند در كل كشور اجرا نميشود.
سخنگوي آموزش و پرورش شهر تهران: برنامهاي كه هماكنون آموزش و پرورش شهر تهران ارايه كرده اين است كه از ظرفيت مدارس دولتي فرهنگ كه قدمت ١٥ ساله دارند و آموزش خاص علوم انساني را انجام ميدهند، استفاده شود.
برهمين اساس مدارس فرهنگ در سطح شهر تهران از ١٢ مدرسه موجود به تعداد ٤٠ مدرسه افزايش مييابد.
سحرخيز يكي از معاونان سابق وزارت آموزش و پرورش بيان كرد: الزام دانشآموزان به ثبتنام در مدارس فرهنگ، تنوع مدارس را گسترش ميدهد و از اين به بعد شاهد ايجاد نوع جديدي از مدارس ويژه علوم انساني خواهيم بود. در دبيرستانها بايد تمام كلاسهاي شاخه نظري وجود داشته باشد و علوم انساني نيز بايد جزو رشتههاي ارايه شده باشد.
محمدمهدي زاهدي، رييس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي: خوشبختانه دبيرستانهاي فرهنگ كه اكثر آنها دولتي است و ١٠٠ درصد دانشآموز علوم انساني جذب ميكند، جاي خوبي براي حضور دانشآموزان است.
*منبع: روزنامه اعتماد
**گروه اطلاع رساني**9370**9131
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
تهران- ايرنا- روزنامه اعتماد در صفحه مدرسه به بررسي خبر تعطيلي رشته علوم انساني در مدارس تهران پرداخت.