تهران- ايرنا- روزنامه خراسان در صفحه انديشه در گفت و گو با آيت الله محمد واعظ زاده خراساني نخستين دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، به بررسي تاريخ وحدت اسلامي پرداخته است.

در اين گفت و گو كه در شماره يكشنبه ششم دي 1394 خورشيدي با نخستين دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي منتشر كرد، مي خوانيم: اگر بنا باشد درباره وحدت اسلامي و موضوع تقريب مذاهب با شخصيتي مصاحبه كنيم، آيت ا... محمد واعظ زاده خراساني، نخستين دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، يكي از بهترين گزينه هاست. عالمي آگاه كه بخش مهمي از عمر 90 ساله اش، مصروف اهتمام به تقريب و وحدت اسلامي، شده است. اين بار سوم بود كه افتخار گفت وگو با ايشان را پيدا مي كردم.
مناسبت اين ديدار، فرا رسيدن هفته وحدت و موضوع مصاحبه، سير تاريخي انديشه هاي تقريبي، طي دويست سال اخير بود. مانند گذشته، با رويي گشاده مرا پذيرفت و با حافظه قوي و كم نظيرش، شگفت زده ام كرد. استاد از سابقه آشنايي اش با مقوله وحدت اسلامي سخن گفت؛ از اين كه چگونه با مطالعه مجله «رسالةالاسلام»، جذب افكار تقريبي شده است.
**سيدجمال الدين اسدآبادي، نخستين طلايه دار وحدت اسلامي
وقتي از استاد واعظ زاده خراساني درباره چگونگي ظهور و بروز انديشه هاي تقريبي در جهان اسلام مي پرسم، سخن را از «سيدجمال الدين اسدآبادي» و تلاش ها و مجاهدت هاي او براي ترويج تفكر وحدت اسلامي آغاز مي كند و مي گويد: «سيد جمال الدين اسدآبادي، اواسط قرن سيزدهم هجري قمري در اسدآباد همدان به دنيا آمد.
او مدتي به تهران رفت و بعد راهي نجف شد و در درس شيخ انصاري شركت كرد. شيخ انصاري كه سيد را فردي باهوش و خوش فكر مي ديد، به او گفت كه به هندوستان برود. چون انگليسي ها آن موقع هندوستان را مستعمره خود كرده بودند و فعاليت هايي عليه اسلام و انديشه هاي اسلامي انجام مي دادند.
البته، مشخص نيست كه سيد آن موقع به هندوستان رفت يا نه، هرچند بعدها اين مأموريت را انجام داد. اما آن چه مسلم است، اين است كه او به ايران آمد و نزد پدرش كه هنوز در اسدآباد و در قيد حيات بود، رفت. سيد فقط دو شب در ايران ماند و بعد راهي افغانستان شد.
او در اين كشور نظر علما و مسئولان حكومتي را به ديدگاه هاي خود جلب و حتي، تا مقام وزارت هم ترقي پيدا كرد. از آن جا كه سيد در پي دعوت مسلمانان به وحدت بود و اگر ايراني بودن خود را آشكار مي كرد، به بهانه اين كه شيعه است، مانع طرح اين مسئله از سوي او مي شدند؛ تصميم گرفت خود را با عنوان افغاني معرفي كند.» وقتي كلام استاد واعظ زاده به اين جا مي رسد، با لبخند مي گويد:«هر چند همان جا، فرد يا افرادي فهميدند كه او ايراني است و اصل و نسبش را شناختند، اما اين مسئله، مانع از فعاليت هاي سيد نشد.»
**از هندوستان تا قاهره
آيت ا... واعظ زاده خراساني، پس از بيان ماجراي سفر سيدجمال از افغانستان به هندوستان، از نفوذ فرهنگ غربي در ميان مردم هند و به ويژه مسلمانان اين كشور صحبت مي كند. او معتقد است كه سيدجمال، نخستين گام هاي خود را در عرصه وحدت اسلامي، در سفر به هندوستان برداشته است. سيدجمال الدين اسدآبادي، در هندوستان، افزون بر نشر تفكرات خود، به برخي شبهات درباره آموزه هاي اسلامي نيز پاسخ داد و كتاب «رساله نيچريه»، در پاسخ به يكي از همين شبهات نوشته شد.
استاد واعظ زاده، گام بعدي سيدجمال را در جهت ترويج انديشه وحدت اسلامي، مسافرت وي به مصر مي داند و مي گويد:«سيد 8 سال در مصر ماند. او در اين كشور با علماي اهل سنت ارتباط برقرار كرد؛ اين ارتباط در درس كلام سيد برقرار مي شد. در واقع، برگزاري درس كلام، بهانه اي براي آشنايي با علمايي بود كه زمينه ارائه مباحث مربوط به وحدت اسلامي را داشتند. يكي از اين علما، كه در رأس همه قرار داشت، شيخ محمد عبده بود.» استاد، از ارادت و شيفتگي شيخ محمد عبده نسبت به سيدجمال نيز، صحبت مي كند.
وقتي سخنان آيت ا... واعظ زاده را درباره استعداد شگفت انگيز سيدجمال الدين اسدآبادي در فراگيري زبان هاي خارجي و شيوه هاي نوين او براي گسترش تفكر وحدت اسلامي، شنيدم، دريافتم كه چرا بايد براي مطالعه روند گسترش تفكر وحدت اسلامي، ابتدا سيدجمال و كارهاي او را شناخت.
آيت ا... واعظ زاده تأكيد مي كند:«سيدجمال هر كجا مي رفت، ديدگاه هاي مبتني بر وحدت اسلامي را منتشر مي كرد و تأثير كلام او چنان بود كه حتي مقامات حكومتي نيز به آن گرايش پيدا مي كردند.» سيدجمال همراه با شيخ محمد عبده به انگليس رفت و در آنجا مجله اي هم منتشر كرد. استاد پس از اشاره به اين موضوع، مي افزايد:«سيد جمال بعدها به ايران آمد. ورود او به ايران همزمان با دوران حكومت ناصرالدين شاه بود.
متأسفانه، به سخنان سيد توجهي نكردند. او را سوار بر قاطر كردند و پاهايش را زير شكم قاطر بستند و با همين وضع او را از تهران به بصره فرستادند.
سيد در بصره، نامه معروفش به ميرزاي شيرازي درباره امتياز تنباكو را نوشت و اين نامه، مقدمه اي براي جنبش تنباكو در ايران شد كه داستانش مفصل است.» سيدجمال الدين اسدآبادي، در راستاي ترويج تفكر وحدت اسلامي، اواخر عمر به عثماني رفت و در آنجا به طرز مشكوكي درگذشت.
استاد واعظ زاده خراساني درباره نقش شيخ محمد عبده در نشر تفكر وحدت اسلامي، پس از سيدجمال نيز صحبت مي كند. او به تلاش هاي شيخ محمد عبده براي رونق بخشيدن به دانشگاه الازهر اشاره هايي دارد؛ ظاهراً تا پيش از فعاليت هاي عبده، الازهر به شكل يك مدرسه علميه معمولي اداره مي شد و او بود كه الازهر را به شكل مؤسسات نوين آموزشي درآورد. آيت ا... واعظ زاده در اين باره مي گويد:«الازهر در دوران شيخ محمد عبده رنگ دانشگاه به خود گرفت.» البته، استاد درباره اشتباه لفظي ميان «جامع الازهر» و «جامعةالازهر» نيز مطالبي بيان و عنوان مي كند كه اولي، مسجدي است كه از دوران فاطمي تا امروز باقي است و دومي، همين دانشگاهي است كه توسط عبده توسعه داده شد.
از استاد درباره ادامه راه سيدجمال الدين اسدآبادي، پس از شيخ محمد عبده، پرسيدم و اين كه چه كساني گفتمان وحدت اسلامي را در مصر زنده نگه داشتند كه او پاسخ مي دهد:«پس از شيخ محمد عبده، شاگردانش اين مسئوليت را برعهده گرفتند كه يكي از آن شاگردان، شيخ عبدالمجيد سليم بود كه استاد شيخ محمود شلتوت هم هست. شيخ سليم مدتي رئيس دانشگاه الازهر بود و به دليل اختلاف با حكام مصر استعفا داد. شيخ عبدالمجيد سليم، مردي سالم و محترم بود.»
**فتواي ماندگار
صحبتم با استاد واعظ زاده به موضوع مجمع تقريب مذاهب اسلامي كشيده مي شود. او پيش از صحبت درباره اين موضوع، دقايقي درباره شخصيت آيت ا...العظمي بروجردي صحبت و از نقش او در اداره و ادامه حيات دارالتقريب اسلامي مصر مطالبي، بيان مي كند. آيت ا... واعظ زاده خراساني، پس از بيان جزئياتي از حيات علمي استاد خود، مي گويد:«آيت ا...بروجردي، استاد من، از كساني بود كه موضوع تقريب را با جديت فراواني پيگيري مي كرد.
با پيشنهاد يكي از نزديكان و ابتكار عمل مرحوم بروجردي، حديث ثقلين، با تمام اسناد و مدارك آن در كتاب هاي روايي اهل سنت، براي دارالتقريب مذاهب اسلامي در قاهره فرستاده شد و آنها نيز، مطالب ارسالي را عيناً چاپ كردند. به استناد همين روايات، كه همگي از كتاب هاي معتبر اهل سنت نقل شده بود، شيخ محمود شلتوت، رئيس الازهر، فتوا داد كه تقليد از فقه شيعه اماميه جايز است.»
**دارالتقريب چگونه به وجود آمد؟
موضوع بعدي در صحبت هاي استاد واعظ زاده، چگونگي تأسيس دارالتقريب اسلامي مصر است. او در اين باره مي گويد:«آن فكري را كه سيد جمال آورد و بعد شيخ محمد عبده آن را گسترش داد، توسط يك محقق ايراني كه هم در حوزه و هم در دانشگاه تحصيل كرده بود، ادامه يافت.
اين فرد، علامه شيخ محمدتقي قمي بود. او پيش از آن كه به قاهره برود، مدتي به لبنان رفت تا زبان عربي را خوب بياموزد. شيخ محمدتقي قمي در قاهره با علماي دانشگاه الازهر ارتباط برقرار كرد و عده اي را كه طرفدار وحدت اسلامي بودند، شناخت.
او به كمك اين افراد، مركز دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه را در سال 1327 هجري شمسي تأسيس كرد. محل دارالتقريب هم منزل شيخ محمدتقي قمي در قاهره بود. من بارها به مصر سفر كرده و شاهد بوده ام كه خانه او، محل اجتماع افراد علاقه مند به تقريب بود.
دارالتقريب مجله اي به نام «رسالةالاسلام» منتشر مي كرد كه من از طريق همين مجله با تقريب آشنا شدم. من با دقت اين مجله را مطالعه مي كردم. مقالاتي از علماي شيعه، بيشتر از مرحوم كاشف الغطاء و چند مقاله از مرحوم سيدشرف الدين و سيدمحسن امين، در اين مجله چاپ مي شد.
مرحوم كاشف الغطاء، از علماي عضو دارالتقريب بود و در جلسات آن هم شركت مي كرد. از آن طرف، شيخ محمود شلتوت، رئيس الازهر، در اين مجله، تفسير مي نوشت كه در هر شماره، بخش هايي از ابتداي قرآن را تفسير مي كرد و سبك خاصي در تفسير داشت.
بعدها نوشته هاي او در اين مجله، به صورت كتاب چاپ شد. اين مجله، مجله اي بسيار مهم و تأثير گذار بود. من معتقدم تا امروز مجله اي مانند «رسالةالاسلام» چاپ نشده است؛ مجله اي كه علماي اهل سنت و شيعه، با هم در آن مقاله بنويسند و منتشر كنند.
در اين مجله، مكاتباتي كه بين علماي الازهر، از جمله شيخ عبدالمجيد سليم و شيخ محمود شلتوت، با آيت ا... بروجردي، انجام مي شد، به چاپ مي رسيد. بعضي از اين نامه ها فقط احوالپرسي بود. مثلاً آيت ا... بروجردي كسالتي داشت و شيخ شلتوت از او احوالپرسي مي كرد و ايشان هم، متقابلاً جواب او را مي داد.
وقتي شيخ محمدتقي قمي به ايران مي آمد، يكي از جاهايي كه حتماً بايد مي رفت، منزل آيت ا...بروجردي بود. مرحوم قمي با آيت ا... بروجردي روابطي صميمانه داشت. بعدها معلوم شد كه اصلاً هزينه چاپ مجله رسالةالاسلام توسط آيت ا... بروجردي تأمين مي شده است و با رحلت ايشان، انتشار اين مجله هم متوقف شد.» آيت ا... واعظ زاده خراساني، در پايان اين گفت وگو به رويكرد آيت ا...العظمي بروجردي براي تقويت تقريب مذاهب اسلامي نيز اشاره مي كند؛ رويكردي كه مبتني بر توجه به مشتركات و دوري از پرداختن به اختلافات بوده است.
*منبع:روزنامه خراسان
**گروه اطلاع رساني**9128**9131