تهران- ایرنا- «نصرالله پورجوادی» یكی از برجسته ترین نویسندگان در زمینه تصوف و عرفان است. نگرش و روش تحلیلی وی در آثارش نشانگر ژرف اندیشی و نگاه نو او به ادبیات عرفانی است.

پورجوادی به سال 1322خورشیدی در تهران به دنیا آمد. وی پس از پایان دبیرستان برای ادامه تحصیل به آمریكا رفت و مدرك كارشناسی خود را در رشته فلسفه از دانشگاه سانفرانسیسكو دریافت كرد.
پورجوادی پس از بازگشت به ایران در سال 1346 به دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران رفت و موفق به دریافت مدرك كارشناسی ارشد فلسفه در سال 1351 و سپس دكترای فلسفه در سال 1357 از این دانشگاه شد.
وی پس از انقلاب اسلامی مدتی عضو شورای انقلاب فرهنگی بود. مهم ‌ترین كار پورجوادی تاسیس مركز نشر دانشگاهی در سال 1359 بود كه تا سال 1382 ریاست آن را بر عهده داشت. در مدت فعالیت وی نزدیك به 1500 كتاب تحقیقی در این مركز به چاپ رسید و چند مجله پژوهشی از جمله نشر دانش، معارف، زبان‌ شناسی، باستان‌ شناسی و تاریخ به زبان فارسی و مجله «لقمان» به زبان فرانسه در این مدت منتشر شد.
پورجوادی در طول خدمت خود مسوولیت‌های اجرایی و فعالیت ‌های اجتماعی گوناگونی برعهده داشته است كه در زمره آن ها می ‌توان به عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، هیات امنای بنیاد دایره‌ المعارف اسلامی، هیات علمی دایره ‌المعارف بزرگ اسلامی، شورای مسوولیت اجرایی ستاد انقلاب فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره كرد.
پورجوادی از علاقه‌ مندان شهاب الدین سهروردی است. وی همچنین سیدحسین نصر اندیشمند ایرانی و «توشی ‌هیكو ایزوتسو» اسلام ‌شناس و فیلسوف ژاپنی را از تاثیرگذاران بر اندیشه ‌اش می‌ داند.
از آثار وی می توان به «بسحاق اطعمه را بهتر بشناسیم»، «داستان مرغان، رساله الطیر احمد غزالی»، «سلطان طریقت، سوانح زندگی و شرح آثار احمد غزالی»، «ایوان جان»، «درآمدی به فلسفه افلوطین»، «حسن و عشق در ادبیات عرفانی»، «بوی جان و شكوه ایران»، «شعر و شرع، بحثی درباره فلسفه شعر از نظر عطار»، «اشراق و عرفان»، «پژوهش های عرفانی»، «زبان حال در عرفان و ادبیات پارسی»، «عین القضات و استادان او»، «نسیم انس»، «عهد الست»، «اشراق و عرفان» و «كرشمه عشق» اشاره كرد.

***سبك تحلیلی
بررسی آثار پورجوادی نشانگر نگاه تحلیلی او به نوشته ها و مسایلی است كه در سنت ادبی آن ها را از مقوله آثار ذوقی می پنداریم. در گذشته شرح های بسیاری بر این متن ها نوشته می شد اما مطالب این شرح ها هم از جنس همان ها بود. به عبارت دیگر اگر كسی بر متنی كه موضوع اش عشق بود شرح می نوشت بیشتر حرف های شاعرانه می زد و تصورش این بود كه آن متن را توضیح می دهد.
هر چند امروز هم در زمینه تصحیح متون عرفانی و شعری كارهای زیادی صورت گرفته اما وقتی به توضیح این متن ها می رسیم محتوای آن ها را به دو طریق بررسی می كنیم؛ نخست توجه به زمینه های احساسی و دوم به سویه های انسانی، اخلاقی و اجتماعی ای كه در آن ها است، توجه می كنیم. حال آن كه نوشته های پورجوادی از جمله آثار جدید فارسی است كه می توان آن را نگرش «مرتبه دوم» یا (Second order) نامید؛ یعنی در عین حال كه علاقه و حتی اعتقاد وی به این مفهوم ها در میان نوشته دیده می شود، نویسنده آن سعی می كند مدعای اثری را كه بررسی می كند، منسجم كرده و به یك زبان مفهومی بیان كند.(1)
بر همین اساس به نظر می رسد وی می كوشد دیدی تحلیلی را در مسایلی وارد كند كه به نظر دیگران از جنس مسایل قابل تحلیل منطقی نیستند.

***تصوف عاشقانه و ادبیات داستانی
در تاریخ عرفان و تصوف، دو طیف اصلی از عارفان دیده می شوند كه هر چند در حب الهی و دوستداری خداوند مشترك اند اما تفاوت های قابل ملاحظه ای با یكدیگر دارند. گروه نخست اصحاب «سكر» هستند كه رابطه گرم و شورانگیزی با خداوند پیدا می كنند و نظریه هایی در حب الهی مطرح می سازند كه در نهایت به عشق حق و وحدت وجود منجر می شود. گروه دیگر اصحاب «صحو» هستند كه در برابر خدا خائف و خاشع اند و عشق را مربوط به جهان های انسانی می دانند و در بیان رابطه عاطفی خود با خداوند از كاربرد كلمه قرآنی حب فراتر نمی روند.(2)
بر همین اساس، برخی از تصوف زاهدانه و عاشقانه سخن به میان می آورند و افراد شاخص حوزه تصوف را در آن قالب می گنجانند. در این میان، عنصر مهم مكتب تصوف عاشقانه مفهوم عشق است چرا كه پیش از شكل گرفتن این مكتب، فلاسفه ما وجود را اصل می‌دانستند در حالی كه بزرگان تصوف ما عشق را جایگزین وجود كردند.
گستره و عنوان آثار پورجوادی در زمینه عشق و تصوف عاشقانه نشانگر آن است كه وی یكی از علاقه مندان و پژوهشگران برجسته در زمینه تصوف عاشقانه است.
همچنین، پورجوادی بر این باور است كه ایرانی ‌ها بیشتر مطالب خود را با بیان و زبان ادبی می نویسند چرا كه علاقه وافری به داستان ‌گویی دارند. داستان و حكایت در نظر ایرانی ‌ها وسیله‌ ای است كه می ‌خواهند با استفاده از آن اندیشه خود را بیان كنند.(3)

***عهد الست
یكی از مباحثی كه همواره نزد محدثان، مفسران و عارفان مورد بررسی قرار می گیرد موضوع «عهد الست» است. بر همین اساس تفسیرها و تعبیرهای متفاوتی نسبت به آن مطرح شده است. در این میان برخی معتقدند كه الست به‌ عهد و پیمانی‌ اشاره‌ دارد كه‌ خداوند در عالمی‌ خاص به‌ نام‌ «عالم‌ ذرّ» از همه آدمیان‌ گرفته‌ است.
یكی از آثار مطرح پورجوادی كتاب عهد الست است كه در آن سعی كرده به سرگذشت یك آیه قرآن از دریچه و زاویه عرفانی و صوفیانه بپردازد. روش این كتاب مبتنی بر تفسیر قرآن به شیوه ای جدید و غیر سنتی است.
این اثر را صاحبنظران مورد نقد و بررسی قرار داده اند و دیدگاه های مختلفی راجع به آن مطرح شده است. «سعید كریمی» استاد ادبیات درباره این اثر معتقد است: كتاب در بررسی تفاسیر و تاویلاتی است كه علما و مفسران و صوفیان اسلام از اهل سنت و شیعه راجع به این آیه از قرآن ارایه داده‌ اند. برخی از متفكران اسلامی این واقعه را به عنوان واقعه ای در طول تاریخ دیده‌ اند؛ واقعه‌ ای كه در گذشته روی زمین اتفاق افتاده است اما برخی دیگر این واقعه را از ظرف زمان و تاریخ بیرون برده و جنبه ای متافیزیكی به آن دادند كه با تفكر نوافلاطونی سازگاری داشت. بردن عهد الست به ساحت متافیزیك اغلب كار شاعران و صوفیان ایرانی بوده است. صوفیان و شاعران ایرانی عهد الست را به عنوان یك اسطوره بازپروری كرده و تصویری خیال ‌انگیز از آن ترسیم كردند.(4)

***سوانح عشق
یكی از اشخاصی كه پورجوادی درباره اش آثاری را نگاشته است احمدغزالی است. غزالی از صوفیان عاشق مسلك است چرا كه رابطه انسان با خدا را از مسیر عشق میسر می داند. ایوان جان به عنوان یكی از آثار مهم پورجوادی درباره غزالی و آثارش نوشته شده است.
پورجوادی معتقد است یكی از مشكل هایی كه در فهم مطالب غزالی وجود دارد مساله مفهوم های رمزي و استعاري (متافوریك) آثار غزالی است.
وی درباره غزالی و تاثیر گذاری اش بر ادبیات عرفانی می گوید: احمد غزالی دو كار كرده است؛ یكی این است كه تصوفی را كه در خراسان و در بغداد بوده بسط داده است. این تصوف خودش دارای متافیزیكی بود. این شخص متافیزیك و ماوراءالطبیعه را براساس مفهوم عشق بنا كرده است. همین طور مراتب عشق كه نزول می ‌كند به این عالم و همراه با روح دوباره می‌خواهد برگردد. غزالی در واقع كل فلسفه هستی انسان را براساس نزول و صعود عشق، همراه با جان یا روح آدمی وصف و بیان كرده است و همین فلسفه ‌ای است كه اساس تفكر شاعرانه اشخاصی مثل عطار، سعدی، مولوی، حافظ و... را تشكیل می‌دهد.(5)
در پایان باید گفت برخی معتقدند كه سبك تحلیلی و پژوهشی پورجوادی بر محققان و پژوهشگران عرفان، فلسفه و ادبیات تاثیر گذار بوده است. در واقع وی توانسته است میان فلسفه، ادبیات و عرفان پیوندی برقرار كند تا خط فكری تازه ای در زمینه تحلیل و بررسی آن ها به وجود آید.

*پی نوشت ها
1- بررسی زندگی نصرالله پورجوادی، تارنمای موسسه گفتگوی ادیان
2- جودی نعمتی، اكرم، «تجلیات جمالی و جلالی و پیامدهای نظری آن در عرفان سكریان و صحویان»، مجله ادیان و عرفان، شماره1، پاییز و زمستان 1388، ص54
3- پورجوادی، بایزید بسطامی افلاطون زمانه بود، تارنمای مركز دایره المعارف اسلامی
4- خوانشی نو از «عهد الست» نزد ایرانیان، روزنامه اعتماد، شماره 3140، یكشنبه 7 دی 1393،ص11
5- تیرگریان، معصومه، «تفسیر هستی بر مدار عشق»، روزنامه ایران، شماره5632، دوشنبه 8 اردیبهشت1393، ص17

*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458** 9279**2054