تهران - ایرنا - دوران هشت ساله دفاع مقدس هیچگاه از ذهن ها پاك نمی شود، ایامی كه همه درگیر جنگ و دفاع از كشورمان بودند، زنان نیز در این زمینه كوتاهی نكردند و به عنوان پشتیبان اصلی آن دوران اقداماتی انجام دادند كه هنوز در اذهان عمومی باقی مانده است.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار اجتماعی ایرنا، در دورانی كه مردان پشت خط مقدم جبهه جنگ با دشمن بعثی عراق می جنگیدند، زنان نیز در خانه، مساجد و مراكز فرهنگی با پخت غذا، تهیه مایحتاج اولیه رزمندگان و جمع آوری كمك های نقدی و غیرنقدی برای كمك به آنان، از همسران، فرزندان و پدران خود پشتیبانی كردند.
اهمیت كار زنان در پشتیبانی از جنگ تا حدی بود كه امام خمینی (ره) در این زمینه فرمودند، 'وقتی در تلویزیون این بانوان را می بینم كه به همراهی و پشتیبانی كردن از لشكر و قوای مسلح اشتغال دارد، ارزشی برای آنها در دلم احساس می كنم كه برای كس دیگری نمی توانم این طور ارزش قائل شوم، آن كارهایی كه می كنند، دنبالش توقع مقامی یا اشتغال پستی یا چیزی كه از مردم خواهش كنند، نیست، بلكه سربازان گمنامی هستند كه باید گفت در جبهه ها مشغول جهاد هستند.'
مادرم همیشه وقتی از جبهه و جنگ می گوید، چشمانش پر از اشك می شود چون دوران بسیار سختی را گذرانده اند و خاطرات خوشی از آن دوران در ذهنش تداعی نمی شود چون همراه با خون، خونریزی، شهادت و مصدوم شدن رزمندگان بوده تا امروز ما در آرامش و امنیت زندگی خود را بگذرانیم.
روزگاری كه هشت سال طول كشید و بیش از 200 هزار شهید تقدیم انقلاب شد، برای همه كه عزیزانشان را در جنگ از دست دادند و یا مجروح شدند، خوشایند نبود اما وقتی كه پس از هشت سال جنگ، پیروزی قاطعی از دشمن به دست آوردیم، در دل همه شادی موج می زند، كه این تلاش علاوه بر رشادت های رزمندگان به پشتیبانی زنان از جنگ نیز برمی گردد.
در آن دوران زنان پیر و جوان، در مساجد و حسینیه ها و حتی منازلشان جمع می شدند و فعالیت های فرهنگی، هنری و اجتماعی انجام می دادند و علاوه بر كمك به براداران سنگرساز بی سنگر، رزمندگان را برای حضور در جبهه ترغیب و تشویق می كردند.
برخی از فعالیت های بانوان پشتیبان جنگ جهاد سازندگی، امدادرسانی به رزمندگان در خط مقدم و پشت جبهه، تشویق و ترغیب مردان خانواده خود، جمع آوری كمك های نقدی و غیرنقدی، تهیه كنسرو، كمپوت و تمامی مایحتاج رزمندگان، شست و شوی البسه و پتوهای خونین رزمندگان، دیدار از خانواده رزمندگان، شركت در مراسم تدفین و تشیع جنازه شهدا، مسئولیت اداره خانواده در نبود همسر و اهدای خون بود.
همچنین آموزش نظامی، تدریس احكام، قرآن، فرشبافی، دوخت لباس های نظامی و شیمیایی رزمندگان، آموزش كمك های اولیه، جمع آوری دارو، بافتن لباس برای رزمندگان، برپایی نمایشگاه عكس و رویدادهای فرهنگی و عرضه اقلام فرهنگی مانند كتاب و جزوه های دینی از دیگر فعالیت های بانوان در آن زمان بود.
اگرچه سه دهه از پایان جنگ و دوران دفاع مقدس گذشته اما بانوان پیشكسوت بعضی از استان ها تشكل های خود را حفظ كرده و رسالت خود را در زمینه های امدادرسانی، تهیه جهیزیه و كمك به افراد نیازمند همچنان ادامه داده اند.
البته مشاركت سیاسی زنان در دوران دفاع مقدس نیز زبانزد عام و خاص بود كه از حضور زنان در خط مقدم جبهه ها و امدادرسانی مستقیم به رزمندگان تا حضور پرستاران و كادر پزشكی در شهرهای جنگی و خطوط مقدم جبهه و مداوای رزمندگان و اسرای جنگی، رساندن مهمات و غذا به رزمندگان در خطوط پشتیبانی جبهه ها و ایجاد ستادهای مردمی برای جمع آوری كمك های مردمی برای رزمندگان، از جمله فعالیت های بانوان در آن دوران بود.
زنانی بودند كه در طول جنگ برای كمك به رزمندگان، تمام دارایی خود را در طبق اخلاص گذاشتند و به ستادهای جمع آوری كمك ها تقدیم می كردند، زنانی بودند كه فرزندان و همسر خود را برای كمك به نظام مقدس جمهوری اسلامی به جبهه های جنگ فرستادند تا ذره ای از خاك میهن مان به دست دشمنان نیفتد و اگر این پشتیبانی ها نبود، رزمندگان با امید بیشتری برای دفاع از نظام نمی جنگیدند، تلاش زنان در آن دوران ستودنی بود.
خدیجه یكی از بانوان فعال حوزه ستادهای پشتیبانی می گوید: برای امور رزمندگان مشغول به كار شدم، فكر می كردیم از صبح تا ساعت چهار بعدازظهر كافی نیست، گاهی اوقات تا 9 شب كار می كردم اما احساس می كردم هنوز برای جبهه كاری انجام نداده ام یعنی این كارها از نظر من هنوز خیلی كوچك بوده و به چشمم نمی آمد.
تصمیم گرفتم كه كاری انجام دهم و مبلغی پول تهیه كنم تا بتوانم با این پول برای رزمندگان وسائل موردنیازشان را تهیه كنم و به جبهه بفرستم و با همكاری برخی از شركت ها و كارخانه ها این كار را انجام دادم، یادش بخیر، دلم می خواست بهترین جنس و لباس را بخرم نمی خواستم برای آنها لباس نایلونی بخرم، لباس های نخی را در بازار آزاد به ما نمی فروختند، می گفتند اینها برای رزمنده ها است و از كجا باید بدانیم كه شما اینها را برای رزمندگان می خواهید، باید نامه بیاورید و من برای گرفتن نامه به قصر فیروزه رفتم و پس از دریافت نامه، كالاهایی خریداری كردم و با سود آنها برای رزمندگان لباس نخی خریدم.
پشتیبانی جبهه و جنگ بین خواهران به این صورت شكل گرفت، بدون اینكه در سطح كلان برنامه ریزی شود، بدون اینكه جایگاه خاصی برای آن در نظر گرفته شده باشد.
در طول جنگ تحمیلی به خصوص اوایل جنگ لباس های مورد استفاده رزمندگان به وسیله یگان ها و تیپ ها جمع آوری می شد و جهت شست و شو به شهرهای بزرگ ارسال و پس از شست و شو و ضدعفونی شدن، عودت داده می شد.
اسدی یكی از بانوان فعال در حوزه پشتیبانی جنگ نیز می گوید: لباس هایی را كه یگان های رزمی تحویل می گرفتند به تهران منتقل و در آنجا شسته می شد، یكی از جاهایی كه این كار را انجام می دادیم باغی در خیابان شهید عراقی تهران و یا نقطه ای در شهر ری بود.
لباس های رزمندگان اكثرا با دست شسته می شد و نیروهای زیادی هم برای این كار اعلام آمادگی می كردند تا زمانی كه بحث شیمیایی در جبهه ها پیش آمد، البته تا مدت ها به دلیل عدم آشنایی با سلاح های شیمیایی، لباس ها همچنان برای شست و شو به تهران ارسال می شد و بسیاری از بانوان فعال در این قسمت از پشتیبانی، شیمیایی شدند و هنوز هم در این مورد مظلوم واقع شده اند.
وی یكی از صحنه های دلخراش هنگام شست و شوی لباس رزمندگان را مواجه شدن با اندام قطع شده آنان در لابلای پتو و البسه رزمندگان عنوان كرد و ادامه می دهد: بانوان فعال در این بخش پشتیبانی زمان مواجه با این موضوع، اندام به جا مانده رزمندگان را غسل می دادند و تحویل مسئولان داده تا برای خاكسپاری آنها اقدام می كردند.
زهرا هم در این باره می گوید: پسر بزرگم 15 سال داشت و اجازه رفتن به جبهه را به او نمی دادند و من علاقه مند بودم كه او به جبهه برو اما چون خود و فرزندانم نمی توانستیم به طور مستقیم در جبهه حضور یابیم در پشت جبهه خون خود را هدیه می كردیم تا خدمتی به برادران رزمنده كرده باشیم.
كوكب نیز از خاطرات آن زمان اینگونه می گوید: همه آن كمك ها خاطره است زیرا مردم با وجود نیاز به پودر، قند و شكر آنها را به عنوان كمك به جبهه ها تقدیم می كردند چون می دانستند كه كمك در هنگام نیازمندی ارزش بیشتری دارد.
وی تصریح می كند: یك روز پشت صندوق های جمع آوری پول در بهشت زهرا بودیم، پیرزنی با پشت خمیده به كنار صندوق آمد و یك 20 تومانی از كیفش درآورد و گفت كه از كرج آمده ام و ناهار هم نخورده ام چون اگر ناهار می خوردم این 20 تومان هم خرج می شد، آری مردم اینگونه كمك می كردند.
وی ادامه می دهد: همچنین در نمازجمعه تهران كودك هشت ساله ای قلك خود را كه در آن مبلغی بود به همراه یك نامه تقدیم رزمندگان اسلام كرد، او در نامه نوشته بود كه پدرش جهت تشویق او به درس خواندن به ازای هر نمره 20 مبلغ 20 تومان به او جایزه می دهد و كودك نیز تلاش می كند و پدر به وعده ای عمل می كند و حاصل تلاش كودك پول های داخل قلك بود كه تصمیم می گیرد ابتدا برای خودش چیزی بخرد.
اما این كودك با خودش می گوید این پول ها را باید به شاگرد اولی های واقعی بدهم به رزمندگان اسلام كه اگر آنها نبودند امنیت ما تامین نمی شد و من و امثال من نمی توانستیم درس بخوانیم.
امروز نیز این زنان به تهیه ملزومات و نیازمندی های نقاط دوره افتاده و محروم، تهیه جهیزیه برای نوعروسان و تهیه ملزومات زندگی برای خانواده نیازمند می پردازند.
27 خرداد 1358 به فرمان تاریخی امام خمینی (ره) روز تاسیس جهادسازندگی نامگذاری شد كه در دوران هشت سال دفاع مقدس زنان به عنوان پشتیبان در جهاد سازندگی فعالیت های بسیار خوبی برای كمك به رزمندگان در جنگ تحمیلی داشتند.
اجتمام(5)**7268 **1569