تهران- ايرنا- تعادل وزن و تناسب اندام از جمله مواردي است كه امروزه توجه بخش عمده اي از جامعه را به خود جلب كرده و گاهي افراد را براي دستيابي به وزن و اندامي مناسب به مطب هاي رژيم درماني مي كشاند اين درحالي است كه محققان معتقدند روزه به راحتي مي تواند براي رسيدن به اين هدف كمك كننده باشد.

به گزارش گروه علمي ايرنا، علاوه بر اين، نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه روزه داري مي تواند بر تعادل انرژي بدن نيز موثر باشد. منظور از تعادل انرژي در بدن اين است كه انرژي دريافتي فرد با انرژي مصرف شده در بدن وي برابر باشد؛ انرژي يا كالري دريافتي انرژيي است كه از طريق خوردن موادغذايي وارد بدن مي شود و تحت تاثير عادات غذايي فرد، سطح گرسنگي او و ميزان دسترسي به موادغذايي قرار دارد.
انرژي مصرف شده در بدن نيز به مقدار انرژي لازم براي سوخت و ساز سلولي و انجام كارهاي طبيعي بدن مانند تنفس، ضربان قلب، هضم و جذب غذاي خورده شده و فعاليت هاي روزانه مانند راه رفتن، نشستن و ورزش كردن گفته مي شود.
زماني كه انرژي دريافتي فردي با انرژي مصرف شده در بدن او برابر باشد، مي توان گفت در بدن وي تعادل انرژي وجود دارد كه در اين حالت فرد نه چاق تر مي شود و نه لاغرتر، بلكه وزن او ثابت مي ماند. اما اگر ميزان دريافت انرژي از طريق موادغذايي بيشتر از انرژي مورد نياز بدن باشد، وزن افزايش و در صورتي كه انرژي دريافتي كمتر از انرژي مورد نياز باشد، وزن كاهش مي يابد.
تغييرات ميزان آب و مايعات بدن نيز مي تواند به طور موقت روي وزن بدن اثر بگذارد. به اين صورت كه اگر به دليل كاهش مصرف آب و مايعات در طول روز و تعريق زياد آب بدن كاهش يابد، وزن نيز به طور مختصر كاهش مي يابد البته در كتاب روزه داري و سلامت نوشته محققان پژوهشكده علوم غدد و متابوليسم دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي آمده است كه با توجه به اينكه تغييرات وزن بدن به عوامل مختلفي بستگي دارد، نمي توان به سادگي در مورد اثر روزه داري بر تعادل انرژي و وزن اظهارنظر كرد.
نويسندگان اين كتاب عوامل موثر بر وزن بدن در ماه رمضان را وابسته به عواملي همچون تغيير در انرژي دريافتي، تغيير در انرژي مصرفي بدن و تغيير در آب بدن مي دانند.
- تغيير در انرژي دريافتي؛ تغيير مقدار غذاي مصرفي در ماه رمضان در مقايسه با ساير روزهاي سال مي تواند بر وزن بدن اثر بگذارد؛ اگر كالري دريافتي روزانه افزايش يابد، مي تواند منجر به افزايش وزن شود و اگر كاهش يابد، مي تواند وزن بدن را كاهش دهد.
به عنوان نمونه، پرخوري در مصرف غذاهاي شيرين و چرب كه كالري بالايي دارد و در ماه رمضان معمول است، مي تواند وزن بدن را افزايش دهد.
- تغيير در انرژي مصرفي بدن؛ فعاليت هاي روزانه انرژي مصرفي بدن را افزايش مي دهند در مقابل كاهش فعاليت بدني در ماه رمضان در مقايسه با قبل از اين ماه، نياز بدن به انرژي را تا حدودي كاهش مي دهد پس اگر حتي انرژي دريافتي ثابت بماند و فعاليت بدني كاهش يابد، مي تواند منجر به افزايش وزن شود.
- تغيير در آب بدن؛ اگر در ماه رمضان مصرف مايعات و آب در فاصله افطار تا سحر كافي نباشد، به خصوص اگر روزه داري ماه رمضان در ماه هاي گرم سال واقع شود، اين احتمال وجود دارد كه در اثر تعريق زياد و از دست دادن آب بدن، وزن به طور موقت كاهش يابد.
تحقيقات نشان داده است كه تغييرات برنامه غذايي و شيوه زندگي در ماه رمضان اغلب با كاهش دريافت غذا و كاهش وزن به ميزان 2 تا چهار كيلوگرم همراه است و به طور معمول كاهش وزن حدود 2 كيلو يا كمتر طي اين ماه ايجاد مي شود. علاوه بر اين افراد داراي اضافه وزن نسبت به افراد با وزن طبيعي يا كم وزن، بيشتر دچار كاهش وزن مي شوند.
البته اين گفته در مورد همه افراد صادق نيست چراكه ممكن است برخي به دليل پرخوري در ماه رمضان دچار افزايش وزن شوند.

** تاثير روزه داري در كاهش ذخاير غيرمفيد چربي در بدن
پس از مصرف غذا در حالت سيري، نياز بدن به انرژي از طريق سوختن موادغذايي دريافتي انرژي زا شامل كربوهيدرات (نشاسته يا قند) و چربي هاي موجود در برنامه غذايي تامين مي شود. اما پس از اتمام هضم و جذب غذا (حدود پنج ساعت پس از مصرف يك وعده غذا) بدن وارد مرحله گرسنگي مي شود.
در اين مرحله تامين انرژي به ذخاير انرژي بدن وابسته است؛ به اين ترتيب كه ابتدا ذخاير گليكوژن (قند به صورت گليكوژن در كبد و عضلات ذخيره مي شود) مورد استفاده قرار مي گيرد. در حالت ناشتايي و گرسنگي پنج ساعت پس از صرف غذا، كاهش مختصر قندخون از طريق افزايش ترشح برخي هورمون ها، تجزيه ذخاير قندي موجود در كبد و عضلات را تحريك مي كند. ذخاير قند موجود در كبد تقريبا معادل 400 كيلوكالري است كه نياز بدن را به مدت پنج تا 6 ساعت تامين مي كند.
به عبارت ديگر در كبد گليكوژن شكسته، گلوكز آزاد شده و وارد خون مي شود. به اين صورت درحالت گرسنگي يا ناشتايي قندخون در محدود طبيعي حفظ مي شود. حفظ قندخون در محدوده طبيعي براي اعمال حياتي مغز و سيستم عصبي ضروري است. ذخاير قندي عضلات بيشتر از ذخاير كبدي است، اما در تنظيم قندخون نقشي ندارد زيرا عضلات فاقد آنزيم لازم براي آزادسازي گلوكز از شكل ذخيره شده آن هستند و قند حاصل از تجزيه ذخاير عضلات تنها مي تواند به عنوان منبع سوخت خود عضلات عمل كند و نمي تواند وارد خون شود.
در صورت ادامه گرسنگي، ذخاير قند كبد تخليه مي شود و توليد آن از تركيبات پيش ساز ديگر صورت مي گيرد. در اين مرحله بدن انرژي مورد نياز خود را از تجزيه چربي هاي ذخيره شده و سپس تجزيه پروتئين هاي عضلاني تامين مي كند كه اين مرحله با كاهش وزن و لاغر شدن همراه است.

** كاهش كالري دريافتي در روزه داري و كاهش احتمال ابتلا به بيماري ها
كاهش دريافت كالري براي افراد چاق و غيرچاق فوايد زيادي دارد؛ تحقيقات نشان داده است محدوديت رژيمي (كاهش كالري يا گرسنگي متناوب مانند روزه داري) منجر به افزايش طول عمر يا مهار فرايندهاي مربوط به بيماري هايي مانند بيماري هاي قلبي عروقي، سرطان، ديابت و بيماري هاي سيستم عصبي مي شود.
فرضيه هاي مختلفي مانند فرضيه استرس اكسيداتيو و فرضيه افزايش حساسيت به انسولين در ارتباط با سازوكارهاي سلولي اثرات محدوديت رژيمي بر طول عمر و پيشگيري از بيماري ها وجود دارد.
- فرضيه استرس اكسيداتيو؛ اين فرضيه بيان مي كند كه فرايند پيري و بيماري هاي مرتبط با آن ناشي از تجمع موادمضري در بدن است كه به عنوان محصول جانبي سوخت و ساز مواد قندي، چربي و پروتئين در بدن توليد مي شوند؛ اين مواد راديكال هاي آزاد ناميده مي شوند كه مي توانند منجر به آسيب سلولي شوند. بنابر اين نظريه كاهش كالري دريافتي از طريق كاهش توليد راديكال هاي آزاد در داخل سلول هاي بدن، فرايند پيري و بروز بيماري ها را به تاخير مي اندازد.
- فرضيه افزايش استرس به انسولين؛ اين فرضيه بيان مي كند كه با كاهش دريافت انرژي، حساسيت بافت ها به هورمون انسولين افزايش مي يابد اين درحالي است كه افزايش وزن و چاقي باعث مقاومت به انسولين مي شود.
انسولين هورموني است كه سبب تسهيل ورود قند (گلوكز) به داخل سلول هاي مي شود و مقاومت به انسولين سبب توليد بيشتر انسولين در لوزالمعده و ورود آن به خون مي شود. افزايش مقاومت به انسولين در بدن از طريق سازوكارهاي پيچيده اي باعث پرفشاري خون، بيماري هاي قلبي عروقي و ديابت مي شود. اين بيماري ها طول عمر را كم مي كنند.

** روزه داري مفيد، محدوديت هاي غذايي خودسرانه مضر
به طور كلي، محدوديت هاي غذايي شديد و غيرعلمي كه برخي افراد به خصوص نوجوانان براي تناسب اندام به طور خودسرانه اعمال مي كنند، يك عامل خطر بروز اختلالات خوردن مانند بي اشتهايي عصبي در برخي از آنها و پرخوري عصبي به شمار مي رود.
از جمله عوارض رژيم گرفتن غيرعلمي سخت و محدوديت دريافت غذا، مي توان به پرخوري عصبي اشاره كرد؛ در ارزيابي تاثير روزه داري در ماه رمضان بر تغيير رفتار غذايي نوجوانان كه آسيب پذيرترين گروه در اختلالات خوردن تلقي مي شوند، شواهي مبني بر اينكه محدوديت هاي اعمال شده در روزه داري ماه رمضان موجب به خطر افتادن رفتارهاي غذايي دختران و پسران جوان شود، ديده نشده است.
به عبارت ديگر روزه داري ماه رمضان خطر بروز بي اشتهايي يا پرخوري عصبي را افزيش نمي دهد.
علمي**1834**1440