دولت هاي مسلط بر نظام بين الملل با استفاده از بيوتروريسم و انتشار ميكروارگانيسم هاي مرگبار به ترور شخصيت ها و تضعيف جوامعي دست مي زنند كه نمي توانند با بهره گيري از قدرت سخت آنها را مغلوب كنند چرا كه اين نوع نبرد و ترور 'خاموش' براي آنها به مراتب كم هزينه تر است و در دراز مدت ردپايي از خود برجاي نمي گذارد.

اين روزها واژه 'تروريسم' به لغت رايج و پركاربردي در ادبيات روابط بين الملل و سخنان سياستمداران و به تبع آن تحليلگران و رسانه ها تبديل شده است. تروريسم زيرمجموعه وسيعي دارد كه يكي از آنها به انواع اين پديده مي پردازد: تروريسم سايبري، اكوتروريسم، تروريسم هسته اي و ناركوتروريسم يا تروريسمي كه با محور اصلي آن استفاده از مواد مخدر است و 'بيوتروريسم'. اما آنچه در دوران كنوني، بيوتروريسم را قابل تامل و شناخت هرچه بيشتر ابعاد گوناگون آن را براي دولت ها واجب مي كند اين است كه دولت هاي مسلط بر نظام بين الملل توانسته اند با پيشرفت هاي وسيع و سريع خود در علومي مانند مهندسي ژنتيك و بيوتكنولوژي از اين جنگ افزار براي دستيابي به اهداف استراتژيك خود بهره بگيرند.
**بيوتروريسم: جنگ افزاري زيست محيطي براي نابودي استراتژيك ساكنان زيست محيط
'بيوتروريسم' را مي توان نوعي جنگ افزار يا ابزار يا شيوه جنگي نامتعارف دانست كه حتي به جنگ افزارهايي كه در تعريف رايج تسليحات نامتعارف مانند بمب هاي هسته اي جاي دارند نيز شباهتي ندارد. در اينجا، دشمن براي دستيابي به هدف خود از مجموعه اي از اقدامات برنامه ريزي شده استفاده مي كند كه طي آنها گستره وسيعي از ميكروارگانيسم ها را به عنوان عوامل بيماري زا و كشنده كه بيماري و مرگ انسان‏ ‌ها، حيوانات و گياهان را در پي دارد، به شيوه هاي گوناگون منتشر مي كند. در اين ميان، مواد غذايي نيز مي توانند به عنوان حاملان ميكروارگانيسم هاي بيماري زا و مرگبار به ميزان وسيعي مورد استفاده قرار گيرند و از آن به عنوان 'بيوتروريسم غذايي' ياد مي شود كه راهي براي ايجاد عفونت يا مسموميت هاي مزمن در زنجيره غذايي است.
البته اين شيوه جنگي را نمي توان منحصر به قرن بيستم يا محصول قرن اخير دانست بلكه جنگجوياني كه هزاران سال پيش شمشيرها و تيرهاي خود را به زهر آغشته مي كردند يا لاشه حيوانات مرده از طاعون را درون چاه آب دشمنان ميانداختند تا اهالي شهرها و قلعه هاي محاصره شده را به تسليم وادارند، به نوعي به حملات بيوتروريستي دست مي زدند. مثلا در سال 1346 ميلادي قوم تاتار توانستند با پرتاب كردن اجساد مردگان ناشي از طاعون، مقاومت شهر «كافا» كه اكنون Feodissia نام دارد بشكنند. در سال 1710 ميلادي نيز روس‏‌ها از همين روش در حمله به سوئد استفاده كردند. در سال 1767 ميلادي در مبارزات بين نيروهاي فرانسوي و سرخپوستان ، نيروهاي انگليسي با فريب سرخپوستان آمريكايي و تحت پوشش اقدامات صلح‌جويانه، پتو‏ها و وسايلي را كه از بيمارستان مبتلايان به آبله ارسال شده بود بين آنها توزيع كردند و در نهايت باعث اپيدمي آبله در بين سرخپوستان شدند كه به مرگ بيش از 90درصد آنها منجر شد. به اين ترتيب، نيروهاي فرانسوي كه از طرف اروپا به اين جنگ فرستاده شده بودند، بر سرخپوستان پيروز شدند. در واقع، انگليسي ها به علت واكسيناسيون از آبله مصون بودند اما سرخپوستان ازاين بيماري مرگبار مصون نبودند.
**عوامل مرگبار بيولوژيك: صدمات شديد، وسيع و بدون ردپا
تسليحات مورد استفاده در نبردهاي بيوتروريستي را «تسليحات بيولوژيك» مي نامند و عوامل مورد استفاده در آنها چندين ويژگي دارند كه مبارزه با آنها را با دشواري هاي خاصي همراه كرده و باعث شده كه آنها به طرز مرموزي قرباني بگيرند: عوامل بيماري زاي آنها به سرعت با شرايط محيط هدف سازگار و در آن منتشر مي شوند، مي توانند در همان آغاز انتشار در فرد يا جامعه هدف صدمات وسيع و جبران ناپذيري برجا بگذارند، در اكثريت قريب به اتفاق موارد عوامل بيولوژيك ردپايي از خود برجا نمي گذارند. اين ويژگي ها برخي از خصوصياتي هستند كه باعث تا قدرت هاي مسلط بر نظام بين الملل با استفاده از تسليحات بيولوژيك و بهره گيري از بيوتروريسم با هزينه هايي به مراتب كمتر از به كارگيري تسليحات متعارف يا نامتعارف به اهداف خود عليه دولت ها و رهبران آنها دست يابند؛ دولت ها يا آن دسته از رهبران آنها كه نتوانسته اند با قدرت سخت يا ارعاب ويا تطميع آنها را با خود همراه كنند. در اين ميان بيش از همه نام رهبراني از كشورهاي مسلمان ديده مي شود كه فرضيه بيوتروريسم درباره دليل مرگ آنها مطرح شده است. همچنين اخيرا در بين چهره هاي فرهنگي و رسانه اي كشورمان نيز فرضيه هايي دال بر ترورهاي بيولوژيك آنها مطرح شده است كه در نوع خود مي تواند در خود تامل و بررسي باشد.
**ياسر عرفات،وديع حداد،سيد عبدالعزيز حكيم، هوگو چاوز....
شايد بتوان گفت در ميان چهره هاي سياسي بين المللي، مرگ «ياسر عرفات» رئيس سابق تشكيلات خودگردان فلسطين بيش از همه با مقوله بيوتروريسم گره خورده است. وي در سال 2004 پس از درد شكم شديد، كرانه باختري را براي درمان در بيمارستان‌هاي فرانسه ترك كرد و در بيمارستان نظامي «پِرسي» درگذشت. اما «سُحا عرفات» همسر سابق وي اصرار داشت كه اين دل‌دردهاي ناگهاني، تأثير سمي راديواكتيو است و 8 سال پس از مرگ عرفات در سال 2012، پرونده‌اي در اين خصوص در دادگاه «نانتر» در فرانسه باز شد. مقامات فلسطيني نيز در زمان درگذشت عرفات، رژيم صهيونيستي را مسئول مرگ عرفات دانستند و اعلام كردند كه اين رژيم عرفات را با عنصر راديواكتيو «پلوتونيوم» مسموم كرده است. در نوامبر 2012 گروهي از متخصصاني از كشورهاي فرانسه، روسيه و سوئيس مامور شدند تا با نبش قبر عرفات و بررسي نمونه هايي از جسد وي احتمال مرگ او را با مواد راديواكتيو بررسي كنند. در نهايت، يك سال بعد كارشناسان سويسي اعلام كردند در استخوان هاي عرفات 18 برابر بيش از حد معمول ماده راديواكتيو پولتونيوم وجود دارد و حتي در آن قسمت از خاك پيرامون جسد نيز به همين مقدار ماده راديواكتيو وجود داشته است.
در ميان ساير چهره هاي فلسطيني مبارز عليه رژيم اسرائيل و رهبران شيعه اي كه فرضيه هاي تاييد شده و تاييد نشده اي مبني بر مرگ آنها بر اثر ترور بيولوژيك مطرح شده، مي توان به افراد ذيل اشاره كرد: «وديع حداد»، از فرماندهان برجسته «جبهه مردمي براي آزادي فلسطين» و از مهم‏ترين مبارزان فلسطيني در دهه‌هاي 70 و 80 ميلادي و «سيد عبدالعزيز حكيم» رهبري سابق مجلس اعلاي اسلامي عراق كه در سال 1388 بر اثر سرطان ريه درگذشت و فرضيه مسموميت بيولوژيك وي در كشور اردن مطرح شد. چنين فرضيه اي درباره «هوگو چاوز» رئيس جمهوري پيشين ونزوئلا نيز مطرح شده است.
**چهره هاي برجسته علمي و فرهنگي ايران و فرضيه هاي بيوتروريسم
اخيرا فرضيه هايي در خصوص درگذشت چهره هايي برجسته علمي و فرهنگي ايران مطرح شده است كه دليل فوت آنها را حملات بيولوژيك مي داند و سخناني نيز از سوي چند تن از فعالان رسانه اي مطرح كنوني كشورمان منتشر شده كه علت بيماري كنوني شان را حملات بيوتروريستي عنوان مي كنند كه در سفرهايشان به خارج از كشور با آن مواجه شده اند. فرضيه ها و سخنان مذكور با توجه به نقش تاثيرگذار و بنيادين اشخاص فقيد و فعالان فرهنگي كنوني در عرصه دانش و فرهنگ كشور مي تواند در خور تامل و از سوي مراجع رسمي قابل پيگيري باشد: اشخاصي مانند «دكتر سعيد كاظمي آشتياني» رئيس فقيد پژوهشكده «رويان»؛ موسسه اي كه پژوهش ها و دستاوردهاي ارزشمند و ماندگاري را در زمينه سلول هاي بنيادي كليد زده است؛ «بيژن نوباوه وطن» خبرنگار سابق صدا و سيما در هشت سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران، خبرنگار سابق سيما در نيويورك و نماينده سابق مجلس شوراي اسلامي كه اكنون به سرطان مبتلاست. وي در گفت و گويي با اشاره به دو عمل جراحي خود در آمريكا از احتمال مسموميت بيولوژيك خود حين عمل جراحي در آمريكا مي گويد: «...احتمال مي دهم طي سه ساعت بيهوشي، سم را وارد بدن بنده كرده باشند. يكي از 2 نوع سمي كه در بدن من است، از نوع سم باغباني است كه توسط آمريكايي ها در جنگ جهاني دوم استفاده مي شده است» «نادر طالب زاده» مستندسازي كه گرايشي آشكارا ضدآمريكايي و ضدصهيونيستي دارد ومدت هاي طولاني در آمريكا به سر برده است، يكي ديگر از چهره هاي فرهنگي ايران است كه اين فرضيه كه وي قرباني بيوتروريسم شده باشد، مطرح شده است. وي تشريح مي كند كه بيماري كنوني اش طي سفر يك سال و نيم وي به كربلا در مراسم اربعين حسيني آغاز شده است؛ اكنون وي از علائم ريوي رنج مي برد و يكي از متخصصان بيوتروريسم ايران اعتقاد دارد كه طالب زاده قرباني يك حمله بيوتروريستي شده است. مي توان گفت با توجه به موقعيت ايران به عنوان كشوري مطرح در نظام بين الملل و داراي موقعيتي ژئواستراتژيك در منطقه شايد نتوان درستي فرضيه هاي فوق را در مورد ترور بيولوژيك چهره هاي برجسته كشورمان از نظر دور داشت و يا با ديده اغماض به آنها نگريست. به گفته دكتر عليرضا جلالي رئيس بيمارستان بقيه الله(عج)، ابزار بيوتروريسم و بيولوژيك به عنوان روشي براي حذف افراد، روشي بسيار هوشمندانه و ترور نرمي است كه تا سال ها بعد مشخص نمي شود اين اتفاق چگونه روي داده است. چون درحال حاضر بسياري از روش هاي ترور بيولوژيك ممكن است هيچ گاه كشف و يا حتي كسي متوجه آن نشود و اگر هم متوجه شود، سال ها بعد فقط فرضيه آن وجود دارد و متاسفانه مديران كشور هيچ ذهنيتي درباره تهديدات بيوتروريسم ندارند اما چنانچه وجود دشمن را بپذيريم، دشمن از هر راهي مي تواند وارد شود كه يكي از اين راه ها بحث بيوتروريسم است.
**.وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ(هر نيرويي در توان داريد براي مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازيد...)
** اصل ثابت در نبرد: نبود الگوي ثابت در نبرد
يكي از نكات بسيار قابل توجه در خصوص پديده بيوتروريسم اين است كه لزوما اين طور نيست كه دشمن فقط رهبر سياسي يا راهبر فرهنگي جريان نامطلوب خود را هدف بيوتروريسم قرار دهد و تلاش كند هربار شخص معيني را كه يك دولت يا يك جريان فرهنگي معين آگاهانه از وي به گونه اي فيزيكي حفاظت مي كند، به شيوه اي فيزيكي از صحنه حذف كند؛ بلكه بيوتروريسم مي تواند به روش هاي نرم تر و از روش هاي ديگري كه شناسايي آن بسيار دشوارتر و حتي ناممكن نيز باشد، اهداف مورد نظر خود را محقق و سلامت جسم و روان جامعه هدف را تهديد و به طور تدريجي مضمحل كند.
در اين نوع نگاه به بيوتروريسم، ديگر فقط باكتري ها و ويروس ها نيستند كه عامل حمله بيوتروريستي و تهديد تلقي مي شوند، بلكه ابزارهايي از سيگار و لوازم آرايشي ارزان قيمت گرفته تا داروهايي كه عمدتا براي لاغري يا افزايش توان جنسي يا بهبود وضعيت پوست و مو كه با بهاي كم و تبليغات وسيع و جذاب و خوش آب و رنگ معرفي مي شوند، مي توانند انواعي از ابزارهاي بيوتروريسم باشند؛ بيوتروريسمي كه در طولاني مدت و به طور غيرمستقيم سلامت فردي و بهداشت جسمي و رواني عمومي يك جامعه را تهديد مي كند و متاسفانه زماني زنگ خطرها به صدا درميايند كه كار از كار گذشته است.
چه فرضيه هاي مذكور درباره درگذشت و حملات بيوتروريستي به چهره هاي مطرح سياسي و علمي وفرهنگي كشورمان درست باشند و چه نادرست، بر يك اصل اساسي در هر نبردي صحه مي گذارد و آن اين است كه تنها اصل ثابت در ميدان نبرد، نبود الگوريتم ثابت براي نبرد است. تفاوتي نمي كند دشمني كه عليه مسلمانان وارد عمل مي شود آمريكا باشد يا رژيم صهيونيستي يا متحدانش در اروپا،يا هر نقطه ديگري از اين دنيا، در هر حال خداوند متعال در قرآن به مسلمانان فرمان به روشني راهكار مبارزه با دشمنان را ارائه داده است؛ پروردگار قادر متعال در آيه شريفه 60 از سوره مباركه «انفال» به مسلمانان فرمان مي دهد: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ .... «يعني هر نيرويي در توان داريد براي مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازيد...»اين آيه به يك اصل حياتي اشاره مي كند كه در هر عصر و زماني بايد مورد توجه مسلمانان باشد و آن لزوم كسب آمادگي همه جانبه در برابر دشمنان است.
اروپام 9330*كارشناس آمريكا اروپا-ايرنا