با آغاز سال 1367 و به دنبال فرسایشی شدن جنگ هشت ساله رژیم بعثی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران و نیز با توجه به حمایتهای منطقه یی و بین المللی كشورهای بزرگ و مختلف دنیا از رژیم بعثی عراق، ضعفهای اساسی ایران در جبهههای جنگ در برابر عراق نمایان شد.
به همین دلیل، ارتش بعثی صدام توانست در یك سلسله عملیات، مناطق فاو، شلمچه و مجنون را كه قبلاً به تصرف ایران درآمده بود، آزاد ساخته و تلفات فراوانی را نیز به نیروهای ایران وارد كند. از سوی دیگر، حمله موشكی ناو جنگی آمریكا به هواپیمای مسافربری ایران، نشان دهنده عزم این ابرقدرت برای اِعمال فشار مستقیم بر ایران به منظور خاتمه دادن به جنگ بود. بنابراین، مسئولان ایران با ملاحظه اوضاع سیاسی، اقتصادی، نظامی و نظایر آن تصمیم به پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل گرفته و موافقت خود را با آن به دبیركل سازمان ملل اعلام كردند.
پس از اعلام رسمی موافقت ایران با قطعنامه 598 در 27 تیر1367، ارتش عراق بار دیگر از محورهای جنوب و غرب به ایران حمله كرد و این بار حتی بیش تر از ماههای اول جنگ در غرب كشور، پیشروی كرد.
«سرلشكر وفیق السامرایی» در كتاب ویرانی دروازه شرقی به صراحت اذهان می كند كه پس از اقدام ایران به پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، در كاخ ریاست جمهوری عراق جلسه ایی تشكیل شد كه در آن «سرلشكر فاضل البراك تكریتی» مدیر سرویسهای اطلاعاتی وقت عراق، «سپهبد صابرالدوری» و «مسعود رجوی» حضور داشتند.
آنها در این جلسه درباره پیشروی سریع نیروهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) به عمق خاك ایران و به سوی تهران و سپس سرنگون كردن نظام ایران و به دست گرفتن كنترل امور به وسیله این سازمان، به بحث و تبادل نظر پرداختند.
درباره ابعاد گوناگون این عملیات نیز جلسه یی در حضور شخص «صدام حسین» تشكیل شد و در نهایت پس از ابراز اطمینان«مسعود رجوی»، صدام ضمن این كه این عملیات را فرصتی طلایی برای نابودسازی نظام ایران دانست، با اجرای آن موافقت كرد.
در واقع تحلیل سازمان در مقطع نهایی جنگ ایران و عراق چنین بود كه با بهرهگیری از جنگ و استقرار در عراق و تشكیل ارتش آزادی بخش ملی، میتواند از طریق جنگ جبهه یی نظام ایران را سرنگون كند.
منافقین در این مرحله، ضمن گسترش دامنه عملیاتهای خود، اندیشه خیز نهایی به سوی تهران را در سر می پروراند و از سوی دیگر با تحلیلی اشتباه بر این باور بود كه ایران قطعنامه 598 را نخواهد پذیرفت و در نتیجه جنگ تا شكست نهایی ایران ادامه می یابد؛ به همین دلیل اعلام خبر موافقت ایران با قطعنامه، شوك دیگری بر استراتژی گروهك تروریستی منافقین وارد كرد.
در نشستی كه پس از اعلام این خبر در سازمان برگزار شد، مسعود رجوی سركرده گروهك تروریستی منافقین دلیل این امر را ضعف بیش از حد ایران برشمرد، وی همچنین برقراری صلح بین دو كشور را به منزله پایان كار این گروهك دانست و بنابراین، شعار اول مهران، بعداً تهران را مطرح كرد.
البته منافقین در این مقطع در مورد توان رزمی خود و همچنین میزان حمایت مردمی از این گروهك نیز دچار سوء برداشت بزرگی شده بودند كه همین امر در نهایت، موجب آغاز عملیات به اصطلاح فروغ جاویدان(دروغ جاویدان) شد.
مسئولان گروهك تروریستی منافقین به ویژه با توجه به ائتلاف ضمنی ابرقدرتها در حمایت از عراق، می پنداشتند كه جنگ ایران و عراق به شكست ایران می انجامد و به دنبال آن مردم ایران آماده شورش علیه نظام جمهوری اسلامی خواهند بود. براین اساس، منافقین این ایده را در سر داشت كه رهبری مخالفان را بر عهده گرفته و حكومت جمهوری اسلامی را سرنگون كند. گفته میشود كه بر طبق طراحی انجام شده قرار بود عملیات فروغ جاویدان برای سالگرد آغاز جنگ یعنی 31 شهریور 1367 اجرا شود، اما به دنبال پذیرش غیر منتظره قطعنامه 598توسط ایران، منافقین مجبور شد به سرعت این عملیات را اجرا كند.
روز جمعه 31تیر1367، در قرارگاه اشرف دژ پوشالی فرقه تروریستی رجوی (واقع در صد كیلومتری شمال غرب بغداد) جلسه ایی برگزار شد و مسعود رجوی سركرده گروهك تروریستی نفاق تصمیم خود را برای اجرای عملیاتی تحت عنوان فروغ جاویدان و فتح تهران اعلام كرد. تعداد نیروهای مهیا شده برای این عملیات در حدود 4500 تا 5000 نفر برآورد شده اند.
این افراد در قالب 25 تیپ رزمی (هریك با استعدادی حدود 160 تا 180نفر)، سازماندهی و برای اجرای عملیات در 5 محور شامل محور اول به فرماندهی مهدی براعی با 3 تیپ تحت امر برای تصرف شهرهای كرند و اسلام آباد،محور دوم به فرماندهی ابراهیم ذاكری با 5 تیپ تحت امر، برای تصرف كرمانشاه، محور سوم به فرماندهی محمود مهدوی با 2 تیپ تحت امر، برای تصرف همدان، محور چهارم به فرماندهی مهدی افتخاری با 2 تیپ تحت امر، برای تصرف قزوین و محور پنجم به فرماندهی محمود عطایی و معاونت مهدی ابریشمچی با 13 تیپ تحت امر، برای تصرف تهران تقسیم بندی شد.
همان گونه كه در این تقسیم بندی هم آمده است، تصرف شهرهای بزرگی مثل كرمانشاه، همدان، قزوین و تهران جزو اهداف این عملیات به شمار میآمد.
عراق در عملیات فروغ جاویدان(دروغ جاویدان)، نیروهای مزدور و خود فروخته منافقین را به انواع تجهیزات از جمله تانك، نفربر، خمپارهانداز، تیربار، توپهای 122میلیمتری و 106 میلیمتری، كامیون و خودرو مجهز كرده بود.
همچنین ارتش بعثی صدام علاوه بر اجرای آتش سنگین و بیسابقه توپخانه، همزمان با پیشروی منافقین در خاك ایران برای ممانعت از عملیات هوایی ایران علیه قوای به اصطلاح مجاهدین، با هواپیماهای جنگی خود پایگاههای هوایی همدان، دزفول و نیز پادگان تیپ2 سقز و پایگاه هوانیروز كرمانشاه را بمب باران كرد.
بدین تربیت، منافقین بر اساس تحلیل و برداشت خود و با مغتنم دانستن فرصت پیش آمده، در سوم مرداد 1367، عملیات خود موسوم به فروغ جاویدان(دروغ جاویدان) را آغاز و طبق برنامه ریزی های انجام شده، در این روز، یگانهای ارتش به اصطلاح آزادی بخش از قرارگاه خود در عمق خاك عراق حركت كرده و ساعت 16 با عبور از مرز خسروی عملیات خود را به صورت رسمی آغاز كرد.
از آنجا كه بیشتر نیروهای ایرانی در جبهه های جنوب حضور داشتند، عناصر گروهك تروریستی منافقین با كم ترین درگیری ممكن، وارد كرند شدند؛ همزمان با این حركت منافقین، رژیم بعثی صدام نیز با اجرای آتش سنگین توپخانه، از عملیات آنها پشتیبانی می كرد و همین امر موجب شهادت عده ایی از روستاییان منطقه شد؛ در ادامه عملیات یادشده، شهر اسلامآباد نیز به تصرف گرگ ها و سگان دد منش منافق درآمد.
با پیشروی سریع اولیه نیروهای سازمان، منطقه مرزی گیلانغرب شاهد كشتارهای گسترده یی بود. در منطقه اسلام آباد، بعد از آنكه منافقین به مقرهای دولتی راه یافتند و آنها را ویران كردند، جنایات وحشتناكی نیز مرتكب شدند كه هدف آنها ایجاد رعب و وحشت برای جلب حمایت مردمی بود.
هر چند در آغاز عملیات منافقین توانستند در عرض بیست و چهار ساعت خود را به 34 كیلومتری كرمانشاه برسانند، اما برخلاف تصور مسئولان بلند پایه این گروهك تروریستی مردم هیچ گونه همراهی با آنان نكردند، حتی پس از اطلاع از تجاوز آنها، درصدد مقابله برآمده و به جبهه های جنگ اعزام شدند.
منافقین خوشحال از پیشروی های مقدماتی و در یك اقدام عجولانه، راهی باختران (كرمانشاه) شده و به خیال خود، قصد حركت به سمت تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران را كردند.
رادیو منافقین، با ارسال پیام به مردم باختران، از آنها خواست كه زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادی بخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشكرها باشند.
رزمندگان دلیر اسلام نیز از صبح روز چهارم مرداد به مقاومت در برابر تهاجم منافقین كوردل پرداختند. به دنبال آن از روز ششم مرداد، نیروهای سپاه پاسداران با اجرای عملیاتی موسوم به مرصاد به منافقین یورش بردند؛ كه در این عملیات موفق، 3 گردان از تیپ نبیاكرم(ص)، تیپ مسلم(ع) و یك گردان از ایلام حضور داشتند.
به این ترتیب رزمندگان دلیر اسلام در محور اسلام آباد به باختران و در محدوده ارتفاعات چهارزبر، راه را بر ستون های متجاوزان نفاق بسته و تعداد فراوانی از ادوات سنگین زرهی گروهك ترویستی منافقین را هدف قرار داده و به آتش كشیدند به طوری كه جاده باختران به اسلام آباد در همان لحظات نخست، انباشته از ادوات مزدوران رجوی سوخته شد و عكسالعمل سریع رزمندگان، عناصر گروهك تروریستی منافقین را غافلگیر كرد.
در اجرای این عملیات موفق و پیروز نظامی نیروهای لشكر27 محمدرسولالله(ص) توانستند از سه راهی غرب اسلام آباد، دشمن را دور زده و ضمن تحمیل تلفات سنگین بر آنها، وارد اسلام آباد شوند و این شهر را از تصرف عناصر منافقین خارج كنند، سپس یگانهای سپاه پاسداران با سرعت به سمت كرند پیش رفتند.
سرانجام در روز هفتم مرداد نیروهای شكست خورده منافقین به طور رسمی عقب نشینی خود را از اسلام آباد و كرند اعلام كردند.
گفتنی است در این عملیات، هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی نیز با اجرای آتش بسیار شدید روی نیروهای دشمن شكست سختی به آنها وارد كرد.
بدین ترتیب، منافقین در این عملیات، متحمل تلفات و خسارات فراوانی شد و بیش از 438 تانك و نفربر و 1200 قبضه تجهیزات نظامی از قبیل خمپارهانداز، توپ ضد هوایی و سلاح انفرادی را از دست داد، علاوه بر این دهها تانك، نفربر، خودرو و نیز صدها سلاح سبك به غنیمت نیروهای ایران درآمد.
شمار كشتههای گرگ ها در این عملیات بین 1500 تا 2506 نفر ذكر شده است.
عملیات مرصاد (به معنای كمینگاه) نمادی جاودان و به یادماندنی از وحدت و یكپارچگی قشرهای مختلف مردم و رزمندگان اسلام در دفاع از تمامیت ارضی كشور و پاسداری از ارزشهای والای انقلاب و آرمانهای مقدس دینی- ملی است، این عملیات را همچنین میتوان نشانه نفرت و انزجار ملت شریف ایران از خیانتكاران و كسانی كه نقش ستون پنجم دشمن را در هشت سال دفاع مقدس برعهده گرفته بودند، دانست.
در جریان همین عملیات بود كه برای ملت ایران ثابت شد كه منافقین بر خلاف ادعای دروغین خود مدافع حقوق خلق نبوده بلكه عامل استكبار جهانی و دشمنان قسم خورده ملت ایران هستند. عملیات مرصاد در واقع ضربات جبران ناپذیری بر پیكر سازمان منافقین و حیات سیاسی و نظامی آنها وارد ساخت، ضربه ای كه جبران آن هرگز برای این گروهك امكان پذیر نشد.
منافقین و سران این گروهك تروریستی شاید قبل از این عملیات هرگز این واقعیت را لمس نكرده بودند كه مشكلات اقتصادی و اجتماعی در هر حجمی كه باشد مردم را وادار به ایستادگی در مقابل نظام جمهوری اسلامی نخواهد كرد.
مرصاد به سران نفاق ثبات كرد كه همانند گذشته هیچ پایگاه مردمی در بین ملت ایران ندارند و ملت ایران با افراد خائن به آب و خاك میهن هرگز آشتی نمی كنند.
شاید به همین دلیل است كه عده ای از صاحب نظران مسایل سیاسی عملیات مرصاد را مرگ سیاسی و نظامی منافقین می دانند.
عملیات مرصاد نقطه عطف هشت سال دفاع مقدس ملت ایران بود دفاعی كه در پنجم مرداد 67 به اوج خود رسید.
از: فرهاد شرف پور
اجتمام(2)**7029 ** 1569
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
تهران - ایرنا - پنجم مرداد 67 روز بر ملا شدن چهره نفاق برای ملت بزرگ، آزاده و سرافراز ایران اسلامی بود، روزی كه چهره واقعی و ضد خلقی سازمان منافقین(مجاهدین خلق) برای همگان آشكار شد و روز مرگ سیاسی و نظامی نفاق یا با بیان بهتر پایانی بر حیات گرگ ها بود.