تهران- ایرنا- استاد عباس خوشدل، آهنگساز آلبوم «نیلوفرانه»، در كنار اشاره به اینكه مرحوم استاد پورتراب از گنجینه های موسیقی ایران بود،‌ درباره ی احتمال همكاری دوباره ی خویش با علیرضا افتخاری نیز گفت: صدای افتخاری را دوست دارم و دلم می خواهد وی از سكوت درآید.

در تاریخ موسیقی ایرانی، بسیار بوده اند آهنگسازان بزرگی كه در روزگار زندگانی خویش آهنگ های با كلام و بی كلامی را ساخته اند كه تا سال ها و دهه ها بعد نیز آن آهنگ ها و تصنیف ها در دل و جان مردم زنده مانده است.
«از خون جوانان وطن لاله دمیده» (عارف قزوینی)، «مرغ سحر» (آهنگساز: مرتضی نی داوود)، «شب انتظار» یا «منتظرت بودم» (آهنگساز: مجید وفادار، خواننده داریوش رفیعی)، «زندگی» یا «اون نگاه گرم تو» (با صدای عبدالوهاب شهیدی)، «درویش» (آهنگساز: جهانبخش پازوكی، خواننده:اكبر گلپایگانی)، «سپیده» یا «ایران ای سرای امید» (آهنگساز: محمدرضا لطفی، خواننده: محمدرضا شجریان)، «الهه ی ناز» (آهنگساز: اكبر محسنی، خواننده: غلامحسین بنان) و «تو ای پری كجایی» (آهنگساز: همایون خرّم، خواننده: حسین قوامی)، از جمله تصنیف های ماندگاری است كه در تاریخ موسیقی ایرانی گل كرده اند و در دوره های گوناگون در یاد مردم مانده و زمزمه شده اند.
در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز آهنگ هایی در زمینه ی موسیقی ایرانی بوده كه ورد زبان مردم شده، اما بی تردید یكی از ماندگارترین مجموعه هایی كه بسیاری از علاقه مندان موسیقی در ایران با آن آشنا هستند، آلبوم «نیلوفرانه» است، كه همه ی قطعه های آن در شمار گوش آشنا ترین تصنیف ها و آوازهای دو، سه دهه ی اخیر درآمده؛ آلبومی كه در آن، از كنار هم نشینی ملودی های عباس خوشدل، شعرهای روانشاد قیصر امین پور و صدای علیرضا افتخاری، معجون مفرّحی پدید آمده كه آن را برای همیشه در گنجینه ی نغمه های ماندگار موسیقی ایرانی جای داده است.
خبرنگار موسیقی ایرنا برای جویا شدن چرایی ماندگار شدن یك اثر موسیقایی، به سراغ آهنگساز «نیلوفرانه»، عباس خوشدل رفته و با این آهنگساز بلندآوازه ی موسیقی ایرانی گفتگویی ترتیب داده است؛ گفتگویی كه در آستانه ی چهلمین روز درگذشت روانشاد مصطفی كمال پورتراب، با یاد وی آغاز شده و در ادامه به بررسی احتمال همكاری دوباره با خواننده ی «نیلوفرانه» پیوند خورده است.

** استاد پورتراب یك دایره المعارف بود
* ایرنا: جناب استاد خوشدل، جایگاه استاد پورتراب را در موسیقی ایرانی چگونه ارزیابی می كنید؟
- استاد پورتراب، گنجینه یی بود؛ من در طول پنجاه سال فعالیت هنری ام مشابه او را كم تر دیده ام. به یك روایت، ایشان دایره المعارفی بود كه هر جا می رفت، با سوادی كه داشت، گویی كتابخانه یی را با خود به همراه داشت و آدم در كنار آقای پورتراب احتیاجی نداشت به كتابخانه مراجعه كند. وی در همه ی شاخه های هنری به صورت ریشه یی با مسائل گوناگون آشنا بود و آن ها را تجزیه و تحلیل می كرد.

* ایرنا: از مقام معلمی استاد پورتراب بفرمایید.
- استاد پورتراب بسیار متواضع بود و شاگردان بسیار خوبی را هم تربیت كرده است. من هم مِن غیر رسم شاگرد ایشان بودم؛ چون من در رشته ی آهنگسازی شاگرد آقای دكتر مسعودیه بودم، اما زمانی كه آقای پورتراب در هنرستان موسیقی بودند، من هم آنجا تدریس می كردم و در كنار تدریس، از وجود آقای پورتراب نیز استفاده می كردم. وی مرد بسیار متواضع و بی ریایی بود كه هرآنچه را در چنته داشت، به شرط وجود استعداد در شاگرد، خالصانه در اختیار وی قرار می داد.
وی تا آخرین لحظه ی عمر نود و چند ساله اش سر پا بود. هنگامی كه در جلسه های خانه ی موسیقی یكدیگر را می دیدیم، از زمانی یاد می كردیم كه من در شورای موسیقی وزارت فرهنگ و هنر دبیر بودم و در جوار ایشان از وجودش استفاده می كردم. در هر صورت با رفتن استاد پورتراب ما یك دایره المعارف فرهنگ و هنر را از دست دادیم.

** مردم امروز نمی دانند كه سه گاه و ابوعطا چیست
* جناب استاد، شما تربیت هنری نسل خودتان و استادانی چون آقای پورتراب را در قیاس با تربیت هنری موسیقی دانان جوانِ امروز چگونه ارزیابی می كنید؟
ببینید، در گذشته موسیقی را به معنای دقیق آن می شناختند و تلمّذ می كردند، اما متأسفانه بی مایگی، موسیقی ما را گرفته است و این بی مایگی را ما در روال آهنگسازی، خوانندگی و... می بینیم. در گذشته كسی نمی توانست به آسانی در رادیو فعالیت موسیقایی داشته باشد. همچنین كار در اركسترهای وزارت فرهنگ و هنر نیز به راحتی امكان پذیر نبود؛ همه ی اعضای اركسترهای بزرگ وزارت فرهنگ و هنر فارغ التحصیلان هنرستان عالی موسیقی بودند. اما الآن متأسفانه برخی از افرادی كه حتی از دانشكده های موسیقی فارغ التحصیل می شوند، دستمایه یی ندارند كه بتوانند فعالیتی در زمینه ی خوب موسیقی داشته باشند.

* ایرنا: امروز نسبت به گذشته بر شمار هنرجویان و دانشجویان موسیقی افزوده شده است.
- من بارها گفته ام كه اكنون آسیب پذیری شدیدی در موسیقی ما وجود دارد؛ اكنون دیگر مردم و به ویژه نسل جوان نمی دانند ابوعطا و سه گاه چیست. در گذشته الگوی بهبود موسیقی ما در زمینه ی صوتی موسیقی، برنامه ی «گل ها» بود؛ و در زمینه ی تصویری موسیقی، این الگو، كارهای وزارت فرهنگ و هنر بود كه سه، چهار اركستر بزرگ داشت. همین تالار رودكی [وحدتِ امروزی] همیشه اجراهای بزرگش از آنِ اركسترهای وزارت فرهنگ و هنر بود؛ اركسترهایی كه رهبری آن ها را صبا و آقای پورتراب و رادمرد و كسروی و حق كردار عهده دار بودند. اینان، همه از بزرگان موسیقی بودند كه با اركسترهایشان آثار بزرگان موسیقی ایران را اجرا می كردند، اما شما متأسفانه یك دانه از آن آثار را نمی توانید بیابید كه همانند آن، امروز اجرا شود. آیا شما می توانید نمونه یی از آهنگ های «گل ها» را امروز بیابید كه ساخته شود؟
اما ما در فضای همان موسیقی، آلبوم «نیلوفرانه» را ضبط و منتشر كردم؛ آلبومی كه تیراژ آن از مرز 15 میلیون نسخه گذشته است و به قول مدیر تولیدِ این آلبوم، از هر چهار جوان ایرانی، یك نفر این آلبوم را می شناسد. خب، امروز نیز اگر آهنگسازان ما زمینه ی لازم و كافی را در موسیقی داشته باشند و در محضر پورتراب ها كسب فیض كرده باشند، باید بتوانند نیلوفرانه های دیگری را به بازار موسیقی ایران عرضه كنند، اما متأسفانه چنین نیست.

** رنگ صدای دلخواهم را در خوانندگان امروز ندیده ام
* ایرنا: حال كه ذكر خیر آلبوم «نیلوفرانه» به میان آمد، دوست دارم این را از حضرت عالی بپرسم كه چرا از سال 1386 كه آخرین آلبومِ ساخته ی شما، یعنی «رازگشا» به بازار آمد، تا امروز دیگر آلبومی را منتشر نكرده اید؟ و این در حالی است كه بنده به نقل از جناب چاووشی، ناشر آلبوم «نیلوفرانه»، می دانم كه شما در این مدت نغمه های ماندگاری نیز آفریده اید.
- ببینید، برای پدید آمدن یك قطعه ی ماندگار، آهنگساز باید چند چیز را در نظر بگیرد: نخست، رنگ صدای خواننده است؛ من متأسفانه آن رنگ صدای مورد نظرم را در خواننده های امروز پیدا نكرده ام، یعنی اینكه من دنبال صدایی می گردم كه صدای «نیلوفرانه» از آن برآید، كه متأسفانه نیست. نكته یی كه اكنون موجب آسیب دیدن آهنگسازی شده، این است كه به علت اطلاعات ضعیف برخی آهنگسازانِ امروز، آنان آهنگ را در جایی [گامی] نمی سازند كه مناسب صدای خواننده باشد، بلكه آهنگ را در جایی می سازند كه خودشان بلدند بزنند و بنوازند.
شما در كارهای آقای افتخاری یك نُت فالش نمی بینید؛ اما در عوض دقت كنید ببینید در بسیاری از آثاری كه امروز گوش می دهید، آیا اصلاً می توانید شعر را از آغاز تا پایان بفهمید؟ اما وقتی شما «نیلوفرانه» را گوش می دهید، می توانید با گوش دادن به كار، از آغاز تا پایانِ كلام را بنویسید. در این آلبوم، افتخاری هم در اوج خوانده و هم در گام پایین. من همیشه گفته ام كه یك اثر موسیقایی خوب مانند مثلث متساوی الاضلاع دارای سه ضلع است؛ خواننده، شاعر و آهنگساز، سه ضلع یك اثر موسیقایی خوب هستند كه اگر یكی از این ضلع ها ضعیف باشد، آن اثر هیچ گاه ماندگار نخواهد شد. حال تصور كنید كه هیچ یك از این سه ضلع، یكدیگر را قبول نداشته باشند؛ می دانید چه آسیبی به آن اثر موسیقایی كه قرار است این سه پدید آورند، وارد می شود؟ و نتیجه ی این اتفاق، پدیدآمدن همین آثاری است كه بسیاری از آن ها را شبكه های گوناگون دارند پخش می كنند.

** دوست دارم با توشه ی سال ها كار هنری ام، زیر بال و پر نسل جوان را بگیرم
* ایرنا: جناب استاد، به تازگی تك آهنگی به از ساخته های شما را بر روی شعر استاد سایه، با صدای خواننده ی جوانی به نام عزیز قاسم زاده شنیده ام؛ چه شد كه تصمیم گرفتید این قطعه را كه «انتظار» نام دارد، با صدای یك جوان گمنام منتشر كنید؟ آن هم در حالی كه شما تا پیش از این تك قطعه، همه ی آثارتان را بعد از انقلاب با صدای آقای علیرضا افتخاری منتشر كرده اید.
- هدف من این بوده كه با اندوخته پنجاه، شصت سال كار هنری ام، بتوانم زیر بال و پر نسل جوان را بگیرم. و این نكته را باید در نظر داشت كه در زمان حاضر تولید آلبوم چه از دید مادی، چه از دید معنوی به صلاح نیست؛ زیرا اگر بخواهیم آلبومی را در سطح نیلوفرانه ها بسازیم، امروز نزدیك به 120 میلیون تومان هزینه بر می دارد و این هزینه بازدهی ندارد و هیچ سرمایه گذاری این رقم را هزینه نخواهد كرد.
در درجه ی دوم باید بگویم كه با تمام احترام و ارادتی كه برای خوانندگان سرشناس امروز دارم، در میان آنان خواننده یی را نمی بینم كه بخواهم چنین آلبومی را برای او بسازم. بنابراین، تصمیم گرفتم برای نسل جوان امروز كاری بكنم.
* ایرنا: می شود بیش تر توضیح بفرمایید.
- ببینید، نسل جوانی كه امروز از كلاس های آموزش آواز بیرون می آیند، متأسفانه برای ترانه خوانی آمادگی ندارند؛ زیرا استاد آوازی كه در كلاس به شاگرد درس می دهد، جایی(گامی) را در كلاس می خواند كه گام صدای خود وی است، نه گام صدای آن شاگرد. در نتیجه، شاگردی كه از آن كلاس آواز بیرون می آید، نمی داند كه وسعت صدایش چگونه است و در كجا قرار دارد. این، نخستین خطری است كه جوانانِ آموزش آواز دیده را تهدید می كند.

** دستگاه های الكترونیك، دو دانگ صدا را به شش دانگ تبدیل می كند
* ایرنا: برای رفع این مشكل، آن شاگرد چه باید كند؟
- در این شرایط، آهنگساز باتجربه در مرتبه ی نخست باید بداند وسعت صدای این جوان خواننده كجا است. بله، یك زمانی در دوره ی میرزاعبدالله و آقا حسینقلی بحث چپ كوك یا راست كوك بودن صدا مطرح بود، اما اكنون با وجود دستگاه های الكترونیكی كه در عرصه ی ضبط صدا مورد استفاده قرار می گیرد، كافی است كسی تنها دو دانگ صدا داشته باشد، دستگاه صدای او را شش دانگ خواهد كرد.
به همین دلیل من تصمیم گرفتم تا برای نمونه كاری را برای صدای آقای قاسم زاده بسازم. حال اگر شما نیز جوانی را سراغ دارید كه صدای خوبی داشته باشد و این دو شرط را داشته باشد یعنی آلبومی را در بازار منتشر نكرده و رنگ صدایش با سلیقه ی كارهای من بخواند، من حاضرم با كمال میل یك قطعه برای او بسازم تا بتواند آن قطعه را همچون الگوی كاری خود به آهنگسازان و اسپانسرها نشان دهد و سبك كاری خود را معرفی كند؛
این جوان از این طریق راه خود را پیدا خواهد كرد و دیگر آلوده ی این نخواهد شد كه هر كاری را بخواند. همچنان كه آقای قاسم زاده دیگر خود را شناخته و مسیر خویش را پیدا كرده است. من صدای وی را شنیدم و دیدم رنگ صدای خوبی دارد و اتفاقاً قطعه یی را هم كه خوانده، قطعه ی بسیار مشكلی است؛ رفتن از ماهور به چهارگاه دشوار بود كه تا جایی كه در قدرتش بود، انصافاً خوب خوانده است.

* ایرنا: جناب استاد، چرا شرط شما برای ساختن قطعه یی برای خوانندگان جوان، این است كه باید آلبومی منتشر نكرده باشند؟
- چون برای منِ آهنگساز دشوار است بخواهم كارهایی را كه آن خواننده ی جوان، خارج از روال سلیقه ی من ضبط كرده، پاك كنم و برای اینكه وی در چارچوب سلیقه ی كاری من كاری را بخواند باید زحمت فراوانی بكشم.

* ایرنا: درباره ی رنگ صدایی خوانندگان حرفه یی كه امروز فعال هستند چه نظری دارید؟
- درباره ی خوانندگان فعال امروز می توانم بگویم كه صداها خوب است، اما من از نظر رنگ صدایی كه مورد نظر و پسندم هست، نمی توانم با آنان همكاری كنم.

** بعد از انقلاب كسی مانند افتخاری توان ترانه خواندن نداشته است
* ایرنا: درباره ی صدای آقای افتخاری چه طور؟ آیا امكان همكاری دوباره ی شما با ایشان وجود دارد؟
- بله، امكان همكاری دوباره با آقای افتخاری هم وجود دارد. من بر این باورم كه در آواز: شجریان؛ و در ترانه: افتخاری. در بعد از انقلاب كسی مانند افتخاری نمی تواند ترانه را بخواند. منتها برای آقای افتخاری باید یك سری زمینه هایی فراهم شود و اگر اسپانسری پیدا شود كه بتواند سرمایه گذاری كند، من آماده ی همكاری دوباره با ایشان هستم. این را هم بگویم كه همه ی حدود 20 قطعه یی كه آماده ساخته ام، بر روی رنگ و وسعت صدای آقای افتخاری ساخته ام و در كل اگر زمینه فراهم شود، من با ایشان كار خواهم كرد.

* خبرنگار موسیقی ایرنا: بنده هم در جایگاه یك علاقه مند موسیقی آرزو می كنم شرایط فراهم شود تا دوباره با همكاری حضرت عالی و آقای افتخاری آثار ماندگاری چون «نیلوفرانه» برای موسیقی ایران به یادگار گذاشته شود.
- اتفاقاً همین مطلب را دانشجویان و جوانان در فضای مجازی از من پرسیده اند. من صدای علیرضا افتخاری را بسیار دوست دارم و دلم می خواهد از سكوت درآید. یك بار هم به خود آقای افتخاری گفتم كه منِ عباس خوشدل می توانم ایشان را از این سكوت درآورم.
گفتگو از: امیرحسین دولتشاهی
فراهنگ**3067**1823