تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۲

تهران- ايرنا- روزنامه مردم سالاري در صفحه سلامت در گفت و گو با قوام نصيري به بررسي راهكارهاي مقابله با سرطان پرداخت و نوشت: كاهش آلودگي هوا، استفاده نكردن از دخانيات و به خصوص سيگار و تغذيه مناسب راه هاي جلوگيري از سرطان هستند.

در اين گفت و گو كه در شماره سه شنبه 19 مرداد 1395 خورشيدي با رييس انجمن راديوتراپي انكولوژي كشور منتشر شد، مي خوانيم: دكتر محمدرضا قوام نصيري در سال 1324 در شهر مشهد متولد شد. وي فارغ‌التحصيل در رشته‌ پزشكي از دانشگاه علوم پزشكي مشهد است. تخصص راديوتراپي ـ آنكولوژي‌ خود را در سال 1349 از دانشگاه لندن (كالج سلطنتي بريتانيا) گرفت. در خرداد 1356 به ايران بازگشت و در دانشگاه علوم پزشكي مشهد به عنوان هيئت علمي‌مشغول به خدمت شد از سال 1360 مسئوليت شاخه مبارزه با سرطان خراسان را عهده‌دار بوده است . عشق و علاقه به سرزمين مادري و آموزش، سبب شده هنوز مشغول به آموزش در مشهد مقدس باشد. او از بزرگان علم كلينيكال انكولوژي كشور و هم اكنون رئيس انجمن راديوتراپي انكولوژي كشور است. گفت‌و‌گوي «مردم‌سالاري»را با دكتر قوام نصيري بخوانيد:
**انگيزه شما از انتخاب اين رشته چيست؟
پدر مرحوم بنده استاد آسيب‌شناسي دانشگاه علوم‌پزشكي مشهد بودند كه با آسيب شناسي سرطان زياد سروكار داشتند و در اين بين متوجه شدم كه كساني با درمان سرطان سروكار دارند بايستي با تمامي‌شاخه‌هاي پزشكي آشنايي داشته باشند اين بود كه به اين رشته علاقمند شده و اين رشته را انتخاب كردم.
**آيا در سال 1356 كه به ايران برگشتيد رشته‌هاي راديوتراپي درايران تأسيس شده بود ؟
بله، اين رشته قبل از سال 50 توسط استاد دهشيري و استاد مرتضوي كه يكي از كانادا و ديگري از انگلستان فارغ‌التحصيل شده بودند وارد ايران شده بود. اين دو جزو پيشكسوت‌هايي بودند كه اين كار را شروع كرده بودند و اولين دوره دستياري انكولوژي در كشور توسط استاد مرتضوي در دانشگاه شهيد بهشتي و در سال 1353 راه‌اندازي شد. رشته راديو‌تراپي چيزي حدوداً بيشتر از 40 سال است كه در ايران به وجود آمده است. همچنين انجمن ما (انجمن راديوتراپي انكولوژي) جزو انجمن‌هاي قديمي‌وزارت بهداشت حال و وزارت علوم سابق است كه اساسنامه دارند و مصوب وزارتخانه شده است.
**شروع كار كلينيكال انكولوژي در مشهد چگونه بود؟
قبل از من مرحوم دكتر صالحي از اساتيد پيشكسوت راديوتراپي كه دو سال پيش ايشان فوت كرده‌اند، آنكولوژي مشهد بودند يعني قبل از بنده‌ ايشان آمدند و تحصيلات‌مان با هم در لندن بود و دكتر يك سال قبل از من به ايران آمدند و يك دستگاه كبالت در بيمارستان قائم مشهد(شهناز قديم و بعد مصدق) نصب كردند بنابراين راديوتراپي در مشهد در بيمارستان قائم اولين دفعه با يك دستگاه كبالت در بين سالهاي 55 تا 56شروع به كار كرد.
قبل از اين در بيمارستان امام رضا (ع) فعلي( شاه رضا قديم) يك دستگاه اشعه ايكس نيمه عمقي وسطحي وجود داشت.اين دستگاه يك دستگاه راديوتراپي خاصي بود كه فيلترهايش را عوض مي‌كردند و قدرت نفوذ اشعه مي‌توانست بيشتر شود. مرحوم آقاي دكتر عطري كه استاد راديولوژي دانشگاه مشهد بودند با اين دستگاه براي درمان كچلي كار مي‌كردند. الان هم دستگاه x سطحي را هنوز داريم كه براي درمان ضايعات سطحي پوست از آن استفاده مي‌كنيم. با دكتر صالحي در بيمارستان قائم برنامه‌ ريزي براي درمان بيماران سرطاني را با استفاده از دارو و اشعه شروع كرديم و برنامه‌ريزي‌هاي ديگر هم شد.
حدود سال 60 تشكيلات خيريه نصفه‌نيمه‌اي در مشهد در خصوص درمان بيمارن سرطاني وجود داشت كه ايرادات زيادي به آن مي‌ديدم و با توجه به نظراتي كه به رييس سازمان ملي مبارزه با سرطان ( آقاي دكتر كرملو) ارايه مي‌دادم اصرار كردند كه بنده مسئوليت ساماندهي وضعيت امكانات و تجهيزات تشخيصي و درماني سرطان در استان خراسان را به عهده بگيرم و جهت كمك به اين بيماران اقدامي ‌صورت دهم و خيلي زود و در خرداد 60حكم مرا آماده و توسط تلگرام به مشهد ارسال كردند كه وقت تلف نشود و از من هم خواستند هر چه سريع‌تر كار را شروع كنم.
اين سازمان در سال 1360 در استان خراسان (مشهد) تشكيل شد، همراه با اين چون من كمبود امكانات درماني و پيشگيري فراواني را در مشهد مي‌ديدم و از نظر مالي و اقامتي بيماران مشكلات زيادي داشتند به فكر ايجاد امكانات جنبي جهت كمك به دانشگاه در ارايه خدمات بهتر به اين بيماران افتاديم زيرا مشخص بود كه مثل همه‌جاي دنيا حتي آمريكا سرطان مسئله‌اي نيست كه دانشگاه به تنهايي حريف پرداخت مسائل اقتصادي‌اش باشد.
به همين منظور جمعيت حمايت از سرطان را تاسيس كرديم كه اولين انجمن خيرية كشور بود و بعد از آن بود كه آقاي دكتر بدري در اصفهان از مشهد الگوبرداري كرد و بعد در تهران تشكيلات مشابه‌اي راه‌اندازي شد . اين انجمن شروع به كار كرد و ما در مشهد توسط جناب آقاي دكتر اعتمادي كه از اساتيد فرهيختة دانشگاه هستند و آن موقع رئيس دانشگاه بودند ساختماني با 40 تخت مردانه و 40 تخت زنانه در آن جا درست كرديم با يك آشپزخانه نسبتاً جمع و جور و سرپايي در ابتدا كه توسعه پيدا كرد همچنين وسيله نقليه براي اياب ذهاب بيماران از ساختمان آسايشگاه به بيمارستان گرفته شد. براي همراهان بيماران نيز مكاني آماده شد تا بتوانند در همان جا كه به اسم آسايشگاه انجمن حمايت از بيماران سرطاني معروف شد همراه بيمار خود باشند زيرا ما بيماراني از همة استانها داشتيم. اگر شما روي نقشه خطي از ساري به جنوب كشور رسم كنيد تمام قسمت شرق آن خط براي درمان به مشهد مي‌آمدند.
كنار اين درمانگاه يكي از خيرين به نام آقاي خيامي‌ يك بيمارستان 8 طبقه هم براي بيماران قلبي و كليوي تدارك ديده بود كه نقشه‌اش را فرانسوي‌ها كشيده بودند دليلش هم اين بود كه آقاي دكتر شاملو رئيس بيمارستان درماني رضا جراح اورولوژي و مرحوم دكتر خديوي متخصص قلب هم با خيامي‌ها ارتباط داشتند به اين دليل نصف بيمارستان براي قلب در نظر گرفته شد و نصفي هم براي كليه. ايشان وقتي كه بيماران سرطاني را ديدند كل اين برنامه‌ها به هم خورد و در سال 58 يا 59 شوراي انقلاب جز مصادرة اموال اين درمانگاه را هم مصادره كرد و يك سال بعد اين درمانگاه را به دانشگاه دادند و زير مجموعه‌ دانشگاه مشهد و بعدا دانشگاه علوم پزشكي مشهد شد. يك بخش از اين درمانگاه توسط انجمن حمايت از بيماران سرطاني اداره مي‌شد و بخشي از آن توسط آقاي خيامي‌كه در آمريكا بودند كه نمايندة ايشان حاج آقا رضا خيامي‌بودند كنترل مي‌شد و يك بخشي از فعاليت درمانگاه هم دست دانشگاه بود.
شروع ساخت اين ساختمان 8 طبقه‌اي كه در مرحله‌ اسكلت‌سازي رها شده بود همزمان بود با جنگ تحميلي و در طول اين كارها كه بنده پيگير اجراي آن بودم وزارتخانه‌ها هميشه به بنده لطف داشته‌اند ولي در آن دوران جنگ كه به تهران مي‌آمدم چون همة امكانات به جبهه‌ها مي‌رفت من فقط با اين 3 كلمه مواجه مي‌شدم كه نيست، نمي‌شود و نداريم.
من در آن زمان استاد دانشگاه و مسئول سرطان مشهد بودم به لطف خدا آن 8 طبقه متصل شد به درمانگاه فعلي و مجموعاً شد بيمارستان اميد. به اين دليل اسم بيمارستان اميد شد.
**اين اقدامات شما قبل از تشكيل محك بوده‌است؟
بله، ما خيلي زودتر از محك اين اقدامات و تشكيلات را راه‌اندازي كرديم و محك از ما الگوبرداري كرده است من دقيقاً خاطرم نيست ولي اقلاً 10 يا 15 سال ما زودتر از محك شروع كرديم.
**آقاي دكتر يعني همزمان در مشهد 2 مركز سرطان تشكيل شد؟
بله يكي اميد و يكي مركز درماني امام رضا كه هم درمان هم راديوتراپي و همة اقداماتي درماني سرطان را انجام مي‌دهند و الان هم يك بيمارستاني نوساز در 7 طبقه تمام شده است كه آن هم براي بيماران سرطاني است كه توسط همين خيرين انجمن برنامه‌ريزي شد و خيلي هم خوب كار كردند و نقشة بسيار خوبي هم داد.
يعني همه چيز در آن ديده شده است و فكر مي‌كنم تا 2 سال ديگر آمادة خدمات‌رساني مي‌شود و حدود 400 تا 500 تخت دارد و حتي براي اطفال هم بخش جدا ديده‌اند و بخش‌هاي جراحي زنان، جراحي مردان در سرطان، شيمي‌درماني‌هاي مردان و زنان، بيماران سرپايي كه راديوتراپي مي‌شوند آنجا سرويس داده مي‌شوند.
بيماراني كه قرار است بستري شوند و راديوتراپي مي‌شوند كه اگر احياناً همزمان شيمي‌درماني داشته باشند بستري خواهند شد همه چيز در نظر گرفته شده است كه مثلاً اتاق‌هاي عمل به گونه‌اي باشد كه براي آينده هم جوابگو باشد يعني در اين مركز آينده‌نگري هم شده است.
من فكر مي‌كنم مجهز‌ترين مركز درماني سرطان در كشور است چون همه چيز، و همة چيزهاي جنبي را هم دارد و پس از تكميل و راه‌اندازي وسايل ديگر هم مي‌آيد مثلاً يك آزمايشگاه است كه الان شروع كرده‌اند تشخيص ژنتيك و تشخيص زودرس و بحث غربالگري.
**شما چه سالي رياست انجمن را به عهده گرفتيد؟
بنده در سال 1392 رياست انجمن راديوتراپي انكولوژي را به عهده گرفتم كه قبل از بنده آقاي دكتر فضل علي‌زاده بودند بعد آقاي دكتر سميعي و بعد ثعلبيان و سپس من.
حال مي‌رويم سراغ بحث سرطان، شما در يك مصاحبه‌اي بيان كرده بوديد كه هر سال 80 هزار مورد جديد ابتلا به سرطان داريم.
بله، الان ظاهراً به 90 هزار تا هم رسيده است اين چند سال گذشته آمارگيري بهتر شده‌. يك بحث كلي اينكه اگر بخواهيم يك آمار كلي از سرطان داشته باشيم بايد ثبت موارد سرطان بر مبناي صد هزار جمعيت را بدانيم.
**آمار ديگر سرطان در كشور به صورت 600 هزار بيمار مبتلا به سرطان است كه حدوداً 40 هزار نفر آنها در سال فوت مي‌شوند؟
بله در حال حاضر اگر بيماراني كه جديد هستند (همان 90 هزارنفر)،‌ بيماراني كه تحت درمان‌اند و بيماراني كه دارند پيگيري مي‌شوند يعني درمان شده و خوب شده‌اند و فقط پيگيري‌ مي‌شوند را به هم در آمار لحاظ كنيم در سال چيزي بيش از نيم ميليون است يعني حدود 600 هزار نفر است از آن موارد جديد 80 هزار يا 90 هزارمي‌باشدكه 50 درصد‌شان يعني حدود 45 هزار يا بيشتر از بين مي‌روند اما 50 درصد از اين 45 هزار مي‌توانند سلامتي خود را باز يابند به عبارتي، 25 درصد از كل را همينجوري از دست مي‌دهيم كه شايد بتوان گفت دليل عمده آن عدم وجود تجهيزات راديوتراپي پيشرفته براي تمام مراكز راديوتراپي كه الان در كشور داريم و كمبود مراكز درمانگر كه تعداد اين مراكز در حد استاندارد نيست.
**قبلاً صحبتي شد در رابطه با سونامي‌سرطان شما اين را قبول داريد؟
خير سونامي‌ يعني پديده‌اي كه خراب مي‌كند ولي مي‌توان آن را دوباره ساخت ولي سونامي‌سرطان اگر خراب كند ديگر ساختني نيست سرطان هم اكنون در مراكز پيشرفته دنيا 50 درصد از بيمارانشان درمان مي‌شوند و بهبود مي‌يابند يعني به طور كامل خوب مي‌شوند و عمر طبيعي مي‌كنند كه مي‌توان از دلايل اصلي آن بحث غربالگري را نام برد كه، غير از تشخيص زودرس است كه درآن بيمار مبتلا به سرطان را زودتر و بهتر درمان مي‌كنند.
**به نظر مي‌رسد براي جا انداختن اين موضوع كه همه وقتي اسم سرطان مي‌آيد به دنبال مرگ مي‌روند بهتر است كه در كتب درسي مطالبي در رابطه با اين افكار غلط بياوريم. نظر شما چيست؟
بله. وقتي در يك خانواده بحث سرطان براي يك فرد مطرح مي‌شود اين بحران علاوه بر خود بيمار دامنگير همة اعضاي خانواده نيز مي‌شود كه همه دست به دعا بر مي‌دارند و شروع به گريه كردن مي‌كنند و اين اميد به طور كامل از بين مي‌رود كه امكان بهبود شخص بيمار هم هست. ما حدود ده سال پيش در يك كار تحقيقاتي بر روي اثرات رواني تشخيص سرطان در مشهد كار كرديم.
اين بحث كه گفتيد در كتب درسي وارد شود بهتر است كه در ابتدا در دروس مقاطع پزشكي وارد شود. حدود 17 سال پيش انترن‌ها دوره‌هاي تخصصي 4 ماهه براي داخلي، 1 ماهه براي راديولوژي و ... اين رشته‌ها را مي‌ديدند براي اين رشته بخصوص در مشهد شرايطي فراهم كرده بوديم كه انترن‌ها در بخش راديولوژي از 1 ماه دو هفته‌اش را در بخش راديوتراپي مي‌گذراندند. در جراحي هم مدير گروه‌جراحي مشهد هم طوري برنامه‌ريزي كرده بود كه هفته‌اي 1 روز يا 2 روز انترن‌هاي جراحي براي آموزش موارد سرطان در ارتباط با جراحي به بيمارستان اميد مي‌آمدند.
خب اين كارها يك مقداري دانشجويان را با سرطان آشنا مي‌كرد ولي باز هم اين فايده ندارد. بايد حتماً در موارد درسي و تحصيلي دانشجويان پزشكي سرطان گفته شود. سرطان تفاوتي با بيماري سل يا جزام كه ديگر الان از بين رفته يا آبله يا سرخك يا سالك ندارد. سرطان بعد از بيماري قلبي و عروقي دومين علت شايع مرگ و مير ناشي از بيماري است بنابراين بايد با همان درجه اهميت ديده شود.
**راه‌هاي جلوگيري از سرطان چيست؟
1-‌ كاهش آلودگي هوا
2- عدم استفاده از دخانيات و به خصوص سيگار (نيكوتين و 400 نوع سم ديگر ) اين سموم باعث تغييرات در سلول‌هاي طبيعي كه اين تغييرات در دستگاه تنفسي بيش‌تر است اين سموم حدود 30 تا 40 درصد به اطرافيان سيگاري‌ها آسيب مي‌رساند.
3- تغذيه: روغن نباتي خوب، در حرارت كمتر از 80 درجه طبخ شود و ترجيحاً اكثر غذاها آب‌پز يا بخارپز باشد.
**يكي از مشكلات افراد سرطاني اين است كه مي‌گويند دير متوجه مي‌شويم و اگر زودتر متوجه مي‌شديم زودتر به سراغ درمان مي‌رفتيم. براي رفع اين مشكل چه كاري مي‌توانيم انجام دهيم؟
معمولاً هر سرطاني علايم هشدار دهندة مخصوص به خود دارد كه هر سال در هفته‌ سرطان اطلاع‌رساني مي‌شود اما اين به اين معني نيست هر فرد كه در صورت فهميدن اين كه علائمي‌مشابه علائمي‌كه من بيان مي‌كنم دارد وحشت كند.
1-‌ علامت اول وجود توده غير طبيعي و مستمر در بدن است.
توده‌ها 2 نوع هستند يا خوش‌خيم هستند يا بدخيم كه توده‌هاي بدخيم. گاهي اوقات سفت و گاهي اوقات كيستيك هستند. كه پزشك با معاينه به ماهيت آن پي‌مي‌برد.
توده‌ها اگر درد ناك باشد اين احتمال ابتلا به سرطان بيشتر است ابتلا به سرطان در پستان خانم‌ها بيشتر است اگر چنانچه در سنين دهة 4 تا 5 به بعد باشد خطرناك‌تر است تا در كساني كه در سنين جواني هستند و افرادي كه خانواده‌شان توارث سرطان پستان داشته باشند امكان ابتلا وجود دارد حتماً به پزشك مراجعه كنند.
توده‌هاي موجود در حنجره و گردن و ... ميزان بدخيم و خوش‌خيم بودن آن 50-50 است هر توده غير طبيعي در بدن توصيه مي‌شود حتماً به پزشك مراجعه شود.
2- علامت دوم خونريزي غيرطبيعي است. حتي زخم‌هاي سطحي پوست اگر طولاني مدت باشد ممكن است خطرناك باشد مخصوصاً در قسمت‌هايي كه باز است و درتماس با آفتاب قرار دارد يا افرادي كه در جاهايي مثل كارخانه‌هاي لاستيك‌سازي، معادن و ... كار مي‌كنند زيرا در اين مكان‌ها موادي استفاده مي‌شود كه روي پوست مي‌نشيند و جذب مي‌شود و همچنين ممكن است خون‌ريزي سطحي يا داخلي باشد مثل خون‌ريزي قسمت فوقاني روده كه از طريق قسمت فوقاني خارج شود يا با خونريزي كه با مدفوع دفع شود .
3- علامت ديگر آن كم‌اشتهايي يا كسر وزن است كه وزن عادي مثل اينكه فرد 2 كيلو در 6 ماه كم كند امري عادي است و حتي بيش‌تر از آن هم اشكالي ندارد اما اگر مثلاً در 3 ماه 10 كيلو وزن كم كند بايد به آن توجه كرد و به پزشك مراجعه كرد. اما سرطان روده بزرگ در مراحل ابتدايي كاهش وزن ندارد ولي خون‌ريزي دارد.
4- از علامت شايع ديگر خال‌هاي پوست است اكثر خال‌ها تارنگ قهوه‌اي خيلي مهم نيستند ولي اگر اندازه و رنگ آنها در مدتي تغيير كرد بايد به آن توجه كرد و نياز به نمونه برداري دارد. يعني اگر خال‌ها تغيير رنگ بدهند يا خارش پيدا كنند يا خون‌ريزي كنند اين خال‌ها بايد نمونه برداري شوند و نوع آن تشخيص داده شود.
5- علائم ديگر به اندازة علائم ذكر شده از اهميت زياد برخوردار نيست مانند تغييرات اجابت مزاج (اسهال، يبوست) كه يكي از علائم سرطان روده بزرگ است.
مشكلات ادراري مانند ديدن خون در ادرار امكان سرطان كليه و مثانه وجود دارد و بايد به پزشك مراجعه شود.
**درمان سرطان هزينه‌هاي زيادي دارد. چه كنيم كه هزينه‌ها كمتر شود؟
كلا درمان سرطان در تمام دنيا گران است. مشكل عمده در كشور ما هزينه كردن نامتناسب در فيلد‌هاي مختلف درمان سرطان است در حاليكه درمان راديوتراپي بسيار موثرتر از دارو است ولي عمده بودجه‌هاي دولتي و بيمه‌ها در حيطه داروهاي شيمي‌درماني هزينه مي‌شود و به راديوتراپي توجه چنداني نمي‌شود. كافي است بودجه‌ها مختصري به طرف راديوتراپي شيفت شود تا با بهبودي بيشتر بيماران در هزينه‌هاي درمان‌هاي بعدي عود‌ها و عوارض صرفه جويي زيادي شود.
هزينه‌هايي كه شما مي‌گوييد به 2 قسمت تقسيم مي‌شود.
1- هزينه‌اي كه بيمار پرداخت مي‌كند.
2- هزينه‌اي كه از سرانه بهداشت و سلامت كشور پرداخت مي‌شود.
در مورد هزينه اي كه از جيب بيمار پرداخت مي‌شود تنها راه اين است كه سازمان‌هاي بيمه‌گر تقويت شوند. بسته به نوع درمان يا وضعيت اقتصادي خانواده (براساس درآمد)، هزينه‌ها مي‌تواند گران يا ارزان باشد.
قسمت دوم آن كه مهم‌تر است وزارتخانه‌ها هستند، وزارت رفاه و وزارت بهداشت درمان آموزش پزشكي و سازمان‌هاي بيمه گر اين دو وزارتخانه مي‌توانند در اين زمينه تاثيرگذار باشند.
**كسي كه دچار سرطان مي‌شود بايد به كدام پزشك مراجعه كنند.؟
در ايران 2 گروه كلينكال انكولوژي و هماتولوژي وجود دارند كه به درمان سرطان مشغول هستند همكاران كلينيكال انكولوژيست يا همان راديوتراپي انكولوژيست مسوول درمان سرطان‌هاي غير خوني هستند و همكاران هماتولوژيست مسوليت درمان سرطانهاي خون را به عهده دارند.
در كميته جامع سرطان كشور؛ جناب آقاي وزير و افراد فرهيختة ديگر معتقد به برپايي مراكز سرطان درماني هستند تا از سرگرداني بيماريان متبلا به سرطان جلوگيري شود.
درمان سرطان درمان چند وجهي است (جراحي، شيمي‌درماني، راديوتراپي، هورمون درماني، ... و مهم‌ترين آن‌ها طب تسكيني است) و به يك مدد كار اجتماعي قوي اين رشته نياز دارد و يك طب تسكيني صحيح.
همكاران هماتولوژيست بعضي از سرطان‌ها را شيمي‌درماني مي‌كنند به خصوص سرطان خون، لنفوم‌ها را خيلي راحت مي‌‌توانند درمان كنند.
همكاراني كه در رشته راديوتراپي - انكلوژي كار مي‌كنند ( كلينيكال آنكلولوژي) بخصوص كه در مكتب انگليس تحصيل كرده‌اند مسوول درمان‌هاي غير جراحي سرطان‌هاي غير‌خوني هستند.
*منبع: روزنامه مردم سالاري
**گروه اطلاع رساني**9370**9131