تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۹

تهران - ايرنا - عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاه روزشنبه در گفت و گو با پايگاه اينترنتي عصر ايران ارزيابي برنامه خندوانه گفت: خندوانه سعي در اصلاح فرهنگ‎هاي پراشتباه گذشته دارد و جناب‎خان همان موردي است كه براي فرهنگ‎سازي به آن نياز داريم و نبايد دغدغه مسأله محور بودن فراموش شود.

اين رسانه نوشت: اين شب‌ها بسياري از خانواده‌ها پاي برنامه‌اي مي‌نشينند كه بعد از سپري شدن ماه‌ها از عمر دو ساله‌اش با تمام فراز و فرودهايش تبديل به يك برنامه مهم و اثرگذار در تاريخ تلويزيون شده است. «خندوانه» برنامه‌اي است كه خيلي زود در جلب مخاطب، گوي سبقت را از بسياري از برنامه‌هاي موفق شبكه‌هاي ملي ربود وبه خوبي توانست نقش بي بديل كاركرد تفريحي و سرگرم كننده اين جعبه جادويي را به جامعه و دست اندركاران فرهنگي يادآوري كند. با اين حال عده اي از منتقدان معتقدند كه توليد برنامه اي با محتواي نشاط و سرگرمي كمكي به ارتقاي كيفيت زندگي اجتماعي مردم نمي كند.
دكتر عماد افروغ جامعه شناس و رئيس اسبق كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در نگاهي تحليلي به بررسي كاركرد اجتماعي برنامه «خندوانه» و ارزيابي ميزان موفقيت اين برنامه در پيشبرد اهداف فرهنگي و اجتماعي‌اش پرداخته است. آنچه كه در ادامه مي خوانيد گزيده سخنان اين نويسنده و استاد دانشگاه در گفت و گو با عصرايران است.
بسط فضاي مفرح به فضاي غم گرفته خانواده‎ها اقدامي ستودني است
- در يك نگاه كلي مي‌توان اين‌طور نتيجه گيري كرد كه تجربه نسبتا موفق نمايش فيلم و سريال‌هاي كمدي بويژه در سال‌هاي اخير نشان داده كه هر فعاليت هنري كه موجبات شادي مردم را فراهم كند به نوعي از سوي مردم و بويژه طبقات متوسط اجتماعي مورد توجه و استقبال قرار مي‌گيرد.
به نظر مي رسد مخاطبان اينگونه برنامه ها با تماشاي برنامه هاي شادي بخش در پي تمدد اعصاب و فراموشي دغدغه ها و افكار مشوش و آزار دهنده بوده تا لحظاتي را به دور از اضطراب و نگراني با شادي و خنده به سر برند.
از اين منظر، اين برنامه در ظاهر امر موفق عمل كرده است؛ به ويژه آن كه خنداندن مخاطب ايراني در سطوح و طبقات مختلف اجتماعي از عامي و عالم كار ساده اي هم نباشد. بسط و تعميم فضاي شادمانه و مفرح به فضاي غم گرفته خانواده ها در زمانه اي كه ديدن چهره خندان شهروندان در كوي و برزن شهرهاي غم بار و پرهياهو دشوار شده است اقدامي است ستودني، به ويژه آن كه اين برنامه در جذب همه آحاد و رده هاي سني، شغلي و تحصيلي موفق بوده است.
خندوانه حتي اگر كپي برداري هم باشد يك ايده پردازي موفق متناسب با فرهنگ ايراني اسلامي است
از دكتر افروغ در مورد انتقاد نسخه برداري خندوانه از برنامه هاي ماهواره اي سوال كرديم كه اينگونه پاسخ مي دهد: شايد در مواردي چنين نقدي بر اين برنامه پرطرفدار وارد باشد اما بايد اين نكته را هم در نظر داشت كه خندوانه حتي اگر درگير كپي‌برداري از برنامه‌هاي ماهواره‌اي شده باشد اما به خوبي توانسته اين كپي كاري را در قالب متناسب با فرهنگ اسلامي- ايراني، به مخاطب عرضه كند كه در اين صورت اين موضوع به جاي كپي برداري حكم يك ايده برداري موفق را پيدا مي‌كند.
در يك نگاه كلي به نظر مي‌رسد كه «خندوانه» زمينه افزايش ظرفيت شوخي بين اصناف و گروه‌هاي مختلف مردم را فراهم آورده و به مخاطبانش ثابت كرده كه مي‌توان با كمي ذوق و سليقه، حال واحوال نامساعد و بد را به حالي خوب تغير داد و شايد از همين روست كه خندوانه موفق شد در ماه هاي اوليه نمايش، بسياري از مردم را با هر بينش و سليقه اي پاي شبكه نسيم ميخكوب كند.
خندوانه به مخاطب مي‌فهماند كه شادي، گاهي خارج از عادات و مناسبات رسمي در گفتار، جزيي از هويت تمامي افراد است
به عقيده بنده يكي از دلايل موفقيت اين برنامه دعوت از ميهمانان موفق ستاره و يا كمتر شناخته شده در عرصه‌هاي مختلف هنري، فرهنگي، اجتماعي، علمي و ورزشي است و از آن مهم تر اين كه در اثناي گفت و شنودهاي خودماني و صميمي، مجري خوش مشرب و پر انرژي آن، در نشاندن خنده، حتي بر لب سياستمداران و چهره‌هاي علمي و مذهبي كمتر خندان هم موفق ظاهر مي‌شود و اينجاست كه مخاطب شايد براي نخستين بار، شاهد خنديدن چهره‌هايي است كه دست كم در انظار عموم با خنده در محافل عمومي ظاهر نمي‌شده‌اند.
لذا خندوانه با زبان بي‌زباني به مخاطب مي‌فهماند كه شادي و خنده، گاهي خارج از عادات و مناسبات رسمي در گفتار، جزيي از هويت تمامي افراد، صرف نظر از موقعيت و منزلت اجتماعي و علمي است؛ رامبد جوان و طراحان اين برنامه به ما نشان مي‌دهند كه شادي و خنده قرين افراد موفق جامعه هم بوده و اين كه بين موفقيت و شادماني حتما رابطه معني داري وجود دارد.
اين برنامه اِلمان هايي جديد به دور از اشكال غلط خنده معرفي كرده است
از دكتر افزوغ سوال كرديم اگر صرفا به بعد شادي آفريني خندوانه متمركز شويم، فكر مي كنيد خندوانه در همين بعد هم موفق عمل كرده باشد كه وي در اين مورد اينگونه توضيح داد: اين دقيقا نكته مهمي است كه بايد به طور مفصل به آن پرداخته شود. واقعيت اين است كه مدت ها بود كه شكل صحيح خنديدن و خنداندن در بين ما ايراني ها رو به فراموشي مي رفت و ظاهرا خندوانه موفق شده نزديك ترين شكل خنده به شرايط ايده ال را به مخاطبانش ارائه كند.
مدت ها بود جوك ها و شوخي هاي قوميتي عاملي براي خنديدن و خنداندن شناخته شده بودند و خيلي از افراد ناخواسته تحت تاثير اين شوخي ها درگير اختلافات قوميتي مي شدند. اما خندوانه با رد اشكال غلط خنده و معرفي المان هايي جديد و صميمي براي خنديدن، حتي به معرفي و آشتي قوميت هاي مختلف پرداخت.
حضور اقوام مختلف از جمله اقوام كرد كه موجب شكل گيري يكي از بهترين برنامه هاي خندوانه شده نمونه اي از اين توجه به قوميت هاست كه اميدوارم اين اقدامات در برنامه هاي آتي هم ادامه پيدا كند.
خندوانه با فراز و فرودهايي همراه بوده اما در مقاطع فراز معرفتي عملكردي قابل قبول‎تر داشته است
خندوانه تنها به خنداندن و ارائه طنز هدفمند اكتفا نمي‌كند و همين به طور ناخودآگاه جنبه‌هاي مشاركت اجتماعي و همراهي مخاطبان را افزايش مي‌دهد. ايجاد كمپين‌هايي مثل پويش‌هاي محيط زيستي، صرفه‌جويي در مصرف منابع، بالا بردن سرانه مطالعه و ترغيب مردم به استفاده از كالاهاي توليد داخل از جمله مواردي است كه به وضوح قدرت رسانه را در همراه شدن مردم جامعه در جريانات مهم و اثرگذار به وضوح نشان مي‌دهد.
البته ناگفته نماند كه خندوانه در مقاطعي با فراز و فرودهايي همراه بوده و حتي در مواقعي به طنز بي هدف صرف هم رو آورده است با اين حال كارنامه خندوانه نشان مي دهد كه اين برنامه در مقاطع فراز معرفتي عملكردي موجه تر و قابل قبول تر داشته است.
خندوانه براي ماندگاري برخي هنجارها نياز به حمايت دارد
خندوانه در تقويت هنجارها و شكل گيري خرده فرهنگ ها تا حد زيادي موفق عمل كرده اما براي ماندگاري اين اهداف نياز به يك بسيج عمومي اجتماعي است كه مردم، رسانه ها و دولت بايد به حمايت از آن بپردازند.
خندوانه در طول سال هاي پخش دغدغه هاي اجتماعي مهمي را مطرح كرده كه تا حدي به نتيجه رسيده و براي اثرگذار شدن نياز به حمايت هاي بيشتري دارد. به عنوان مثال زماني كه من به عنوان مهمان به خندوانه دعوت شدم، رامبد جوان و برنامه اش دغدغه حفظ و نظافت از محيط زيست داشتند و در اين باره تبليغ و تلاش مي كردند.
در ادامه چالش ها و دغدغه هاي مختلف ديگري از جمله چالش صرفه جويي در مصرف آب، حمايت از بيماران ام اس و اوتيسم، همدلي و همراهي با اقليت هاي مذهبي و حتي توجه به كارتن خواب هايي كه از منجلاب رها شده و حالا زندگي موفق و سالمي دارند به دغدغه هاي خندوانه اضافه شد. اما بايد توجه داشت كه خندوانه براي نشان دادن اين دغدغه هاي وظيفه رسانه اي خود را به خوبي انجام داده و حالا براي نتيجه بخشي نياز به حمايت ساير اقشار و نهادها دارد.
جناب خان به عنوان معرف و نماينده يك خرده فرهنگ اجتماعي از سوي مردم پذيرفته شده است
به طور مشخص تعداد قابل قبول و مورد توجه بينندگان تاثير ويژه اي در به جريان افتادن چالش هاي اجتماعي ايفا مي كند. از سوي ديگر بايد به اين مسئله توجه داشت كه خندوانه موفق به خلق كاراكترهايي شده كه به طور كامل در عمق جامعه نهادينه شده اند و مردم به راحتي با آنها ارتباط برقرار مي كنند.
به عنوان مثال در چند روز گذشته خبر مسرت بخشي درباره رونمايي از محصولات فرهنگي دانش آموزان با تصوير عروسك محبوب خندوانه يعني «جناب خان» شنيدم. شايد در نگاه اول استفاده از چنين تصويري صرفا يك استفاده ابزاري ،اقتصادي و تبليغاتي مطرح باشد اما توجه به عمق استقبال از اين المان نشان مي دهد كه با قطع نظر از مباحث انديشه اي و نمادين فرهنگي، «جناب خان» به عنوان معرف و نماينده يك خرده فرهنگ اجتماعي از سوي مردم پذيرفته شده و از سوي ديگر مردم او را نماينده اي از سطح متوسط جامعه مي دانند و به نوعي به اين شخصيت اعتماد دارند. همين مسئله باعث مي شود تا ميزان پذيرش اين شخصيت به مراتب بيشتر از تجربه هاي گذشته باشد.
اين شخصيت اثرگذار(جناب خان) دقيقا همان چيزي است كه ما براي فرهنگ سازي به آن نياز داريم
جناب خان هر چند به عنوان ابزاري براي خنده معرفي شده اما مسئله مهم اينجاست كه اين عروسك در درجه اول معرف فرهنگ عمومي كشور است كه با زبان شيرين و آميخته با طنزش خنده را هم به لب مخاطبان مي آورد و در ضمن آن اقدام به فرهنگ سازي هم مي كند.
اين شخصيت اثرگذار دقيقا همان چيزي است كه ما براي فرهنگ سازي به آن نياز داريم. اين فرهنگ سازي مي تواند از جلد كتاب ها و كيف هاي مدارس آغاز شود و در ادامه نمودهاي جدي تر و مهم تري را دنبال كند.
خندوانه جزو برنامه هايي است كه قراردادها را شكسته و سعي دراصلاح فرهنگ هاي پر اشتباه گذشته دارد
چند روز پيش و در خلال مسابقات حساس المپيك مشغول تماشاي مسابقه واليبال بين ايتاليا و آمريكا بودم و در اين بين مسئله اي ذهن مرا مشغول كرد. فارغ از نفي اقدامي مثل خالكوبي كردن كه در جامعه ما مسئله اي مورد پسند نيست، يكي از بازيكنان تيم ملي ايتاليا اسمش را به فارسي روي دستش خالكوبي كرده بود كه اين موضوع توجه بنده را جلب كرد.
اين تتوي فارسي توسط يك ايتاليايي همان شكستن قراردادهاست كه جنبه هاي مثبت آن مي تواند تبديل به يك فرهنگ سازي شود. ما سال هاست كه در تمام مجامع ورزشي و بين المللي از حروف و اعداد انگليسي روي پيراهن ورزشكارانمان استفاده مي كنيم در حالي كه خيلي ساده مي توانيم اين قرارداد را بشكنيم و با زبان و نوشتار خودمان روي پيراهن ها استفاده كنيم.
هر چند ممكن است اين ذهنيت به وجود بيايد كه انگليسي زبان مشتركي در تمام دنياست كه شايد اين موضوع تا حدي توجيه پذير باشد. با اين حال اين مسئله به هيچ وجه نمي تواند توجيهي براي بي توجهي به ارزش هاي زبان فارسي حداقل در مسابقات داخلي باشد. به عقيده من خندوانه جزو برنامه هايي است كه قراردادها را به خوبي شكسته و با ارزش آفريني سعي در ايجاد فرهنگ هاي جديد يا اصلاح فرهنگ هاي پر اشتباه گذشته دارد و از اين حيث بسيار موفق عمل كرده است.
اگر با دقت با نقدها و تهديدها برخورد شود در نهايت به بهترشدن برنامه كمك مي شود
از دكتر افروغ در مورد اظهارنظر كمال تبريزي در مورد عدم تاثيرگذاري خندوانه و خنده آفريني صرف سوال كرديم كه وي اينگونه پاسخ داد: اصولا علاقه و اصراري بر پاسخ دادن به اظهارنظرهاي مختلف ندارم. با اين حال معتقدم يك برنامه حرفه اي به هيچ وجه نبايد تحت تاثير گاردها و نقدها قرار بگيرد و از همه نقدها در جهت سازندگي استفاده كند.
تعاريف و تمجيدهاي مثبت هر چند در تقويت روحيه تاثير ويژه اي دارند اما اين نقدها هستند كه اشتباهات و ضعف ها را نشان مي دهند و در نهايت منجر به سازندگي مي شوند. اين مسئله حتي در كلام امام (ره) هم مورد تاكيد قرار گفته به طوري كه امام خميني (ره) مي فرمايند حتي تخطئه هم منجر به سازندگي مي شود.
در اين بين سعه صدر مقوله اساسي در نقد منجر به سازندگي است. معمولا هر اقدام موثر و موفقي به دليل مورد توجه بودن، با نقدها و نظرات مختلفي رو به رو مي شود كه اتفاقا مي توانند بسيار سازنده باشند. خندوانه يا هر برنامه و اقدامي كه مورد نقد قرار مي گيرد به جاي موضع گيري و درگير شدن در فضاهاي غوغاسالارانه مي تواند نقاط ضعف واقعي را شناسايي كه ضعف ها را تبديل به قوت و تهديد ها را تبديل به فرصت كند.
برنامه هايي مانند خندوانه دغدغه مسئله محور بودن را فراموش نكنند
در پايان از دكتر افروغ اين پرسش را مطرح كرديم كه اگر قرار باشد يكي از دغدغه هاي اجتماعي شما به برنامه اي مثل خندوانه پيشنهاد داده شود اين دغدغه چيست؟ وي در اين مورد توضيح داد: مهمترين توصيه من اين است كه چنين برنامه هايي دغدغه مسئله محور بودن را فراموش نكنند. چرا كه عمده اين مسائل مورد ابتلاي كل جامعه است اما اگر قرار به دادن پيشنهادي در اين زمينه باشد، توصيه من معرفي و تبليغ اركان اقتصاد مقاومتي و همراه كردن مردم با اين موضوع است.
البته خندوانه در اين زمينه اقداماتي صورت داده و همين كه چالش استفاده از كالاي ايراني را دستور كار قرار داده اقدام مهم و پراهميتي است. با اين حال اقتصاد مقاومتي از چند ركن معرفي مي شود كه استفاده از كالاي توليد داخل اولين ركن و تقويت توليدات داخل ركن مكمل آن است.
در ادامه نيز صرفه جويي و قناعت و كمك به انباشت سرمايه براي توليد علمي مقولاتي است كه بايد براي مردم ارئه و معرفي شود و اميدوارم چنين مواردي در دستور كار برنامه هايي شبيه خندوانه قرار گيرد. معرفي و تقويت چنين دغدغه هايي در قالب خنده قطعا با جذابيت هايي همراه خواهد شد كه تقويت مشاركت هاي اجتماعي و مردمي را به همراه خواهد داشت.
منبع: پايگاه اينترنتي عصر ايران / 6 شهريور 95
اول**1577