تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۹

تهران- ايرنا- روزنامه شرق در صفحه جامعه با اشاره به آخرين سرشماري يوزپلنگ ها در ايران و خطر انقراض آن، نوشت: بالاي صفحه اول سايت پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي نوشته شده «اين پروژه از سال ١٣٨٠ با همكاري سازمان حفاظت محيط زيست و بخش برنامه‌ريزي براي توسعه سازمان ملل در حال اجراست و هدف از آن نجات يوزپلنگ‌هاي آسيايي باقي‌مانده‌اي است كه به‌شدت در خطر منقرض‌شدن هستند و اكنون تنها در ايران يافت مي‌شوند»؛ گونه‌اي جانوري كه به نام يوزپلنگ ايراني هم شناخته مي‌شود.

در اين گزارش كه در شماره سه شنبه 9 شهريور 1395 خورشيدي انتشار يافت، مي خوانيم: با اين‌حال، آن ‌گونه كه روز گذشته رئيس انجمن يوزپلنگ ايراني در يك نشست خبري اعلام كرد: «از مجموع كل يوزپلنگ‌هاي موجود در ايران كه تعداد آنها كمتر از ٤٠ قلاده است، تنها دو قلاده ماده هستند و اين يعني اگر اقدام مفيدي در اين‌باره صورت نگيرد، قطعا در دهه ٩٠ اين گونه ارزشمند منقرض خواهد شد».
بااين‌حساب به نظر مي‌رسد بايد از الان پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي با ١٦ سال سابقه را پروژه‌اي شكست‌خورده دانست. اين در حالي است كه در اين سال‌ها تلاش‌هاي بسياري براي حفاظت اين گونه جانوري در ايران انجام شده، اما از آن‌سو تخريب زيستگاه‌ها و ديگر مشكلاتي كه در اين راه به وجود آمده، به تلاش‌ها براي جلوگيري از انقراض يوزپلنگ‌هاي ايراني در سرزمين ايران امان نداده است و شرايط به‌سرعت به سمت بسته‌شدن اين پرونده پيش مي‌رود.
**پيشينه روز يوزپلنگ
امروز نهم شهريور روز «يوزپلنگ ايراني» نام‌گذاري شده است؛ روزي كه به ياد كشته‌شدن دو توله يوزپلنگ در سال ١٣٧٣ به اين نام مشهور شد. در نهم شهريورماه سال 1373 در شهرستان بافق استان يزد و در گرماي تابستان، يك يوزپلنگ ماده به‌همراه سه توله‌اش براي نوشيدن آب به سوي نخلستان‌هاي اطراف بافق آمد، اما در ميان تعدادي از مردم محلي ناآگاه محاصره مي‌شود و مادر پس از مدتي مقاومت در برابر حملات و ضربات مردم كه با سنگ و چوب به او وارد مي‌شود، فرار مي‌كند، اما سه توله‌اش گرفتار مي‌شوند. يكي از شاهدان، خود را به اداره محيط زيست بافق مي‌رساند و مأموران محيط زيست را آگاه مي‌كند. هنگامي‌كه مأموران اداره به محل مي‌رسند، با لاشه بي‌جان يكي از توله‌ها مواجه مي‌شوند، اما دو توله ديگر با وجود جراحات شديد همچنان زنده بودند و به يزد منتقل شدند.
شدت ضربات وارده بر سر و روي يكي از توله‌ها باعث مرگ او در ميانه راه مي‌شود. توله سوم در يزد به‌وسيله دام‌پزشك درمان سطحي مي‌شود، اما براي نجات از مرگ بلافاصله به تهران منتقل مي‌شود و تا سال ٨٢ هم در پارك پرديسان تهران بود و سپس در همان‌جا از دنيا رفت. طبق گزارش‌هاي محيط‌بانان بافق، ماده‌يوز مادر، هر‌ روز به نزديكي شهر و نخلستان مي‌آمد تا توله‌هاي خود را جست‌وجو كند، اما بعد از يك هفته جست‌وجوي ناكام، ديگر در محل ديده نشد.
**وضعيت نگران‌كننده
مرتضي اسلامي‌دهكردي، رئيس انجمن يوزپلنگ ايراني كه روز گذشته به مناسبت همين روز يك نشست خبري با خبرنگاران ترتيب داده بود، در سخنان خود در‌اين‌باره گفت: «از سال‌هاي گذشته همواره آمارهاي مختلفي از جمعيت يوزها ارائه مي‌شد چون روش‌هاي آمارگيري متفاوت بود، ازاين‌رو نمي‌‌توان زياد به آنها استناد كرد. نتيجه پايش‌ها نشان مي‌دهد وضعيت يوزها بسيار نگران‌كننده است و زنگ خطر انقراض اين گونه ارزشمند به صدا درآمده است؛ به‌عنوان‌مثال از سال ٩٠ پايش ملي يوزپلنگ ايراني در كشور شكل گرفت و قرار شد هر دو سال يك ‌بار اين پايش انجام شود كه اساس كار، استفاده از دوربين‌هاي تله‌اي است چون با آنها آمارگيري با روشي يكسان انجام مي‌شود و به نتيجه به‌دست‌آمده مي‌توان استناد كرد.
براين‌اساس اولين مرحله پايش در سال‌هاي ٩٠ و ٩٢ و مرحله دوم در سال‌هاي ٩٣ و ٩٤ انجام شد و مرحله سوم نيز از ابتداي سال ٩٥ در حال اجراست كه نتيجه اين پايش‌ها بسيار نگران‌كننده است و نشان از كاهش جمعيت يوزها به‌ويژه يوزهاي ماده دارد». اسلامي افزود: «در فاز اول از ٢٠ قلاده يوزپلنگ كه ١١ قلاده نر و هفت قلاده ماده بودند، تصوير‌برداري شد كه جمعيت ماده‌ها در اين پايش ٣٥ درصد جمعيت را نشان مي‌دهد كه با برآورد صورت‌گرفته، احتمال مي‌رفت در آن سال حدود ٤٠ قلاده يوز در كشور باشد، اما در فاز دوم مجموع يوزهايي كه شناسايي شدند ٢٣ قلاده بود كه از اين تعداد فقط چهار قلاده ماده، يعني ١٧ درصد جمعيت را شامل مي‌شد، اما وضعيت در فاز سوم نگران‌كننده‌تر بود چراكه نتايج پايش‌ها نشان مي‌دهد اكنون فقط دو قلاده يوزپلنگ ماده در كشور وجود دارد كه بااين‌حساب اين گربه‌سان ارزشمند فقط يك قدم تا انقراض فاصله دارد؛ يعني جمعيت ماده از ٣٥ درصد در فاز اول، به ١٠ درصد در فاز دوم كاهش يافته است».
طبق گفته رئيس انجمن يوزپلنگ ايراني: «در زيستگاه مياندشت در سال گذشته فقط سه ماده و چهار يوز نر شناسايي شده است، اين در حالي است كه حوادثي مانند تصادفات جاده‌اي هميشه در كمين يوزپلنگ‌هاست. در بهار امسال يك ماده‌يوز كه مادر پنج يوز و مادربزرگ سه يوز بود، در جاده عباس‌آباد در مسير تهران - مشهد كشته شد، بارها توله اين يوز در آن منطقه ديده شده بود، اما چون هنوز به سن استقلال نرسيده بود، نمي‌دانيم كه اكنون زنده است يا تلف شده است». به گفته وي، احتمال مي‌رود يك يوز ماده هم در منطقه حفاظت‌شده توران باشد كه البته زياد هم مطمئن نيستيم». رئيس انجمن يوزپلنگ ايراني گفت: «يوزها در پارك ملي مياندشت و توران مرتب در حال تردد هستند و فاصله ميان اين دو منطقه، حفاظت‌شده نيست، بنابراين نقاط پرخطري هستند و تاكنون هفت يوز در اين مسير كشته شده‌اند كه پنج قلاده از آنها ماده بوده است.
در چنين شرايطي كه وضعيت يوزپلنگ‌ها تا اين حد بحراني است، اگر اقدام مفيد صورت نگيرد قطعا در دهه ٩٠ اين‌ گونه ارزشمند منقرض خواهد شد، البته در اين سال‌ها اقدامات خوبي صورت گرفته در غيراين‌صورت تاكنون يوز منقرض شده بود. بايد توجه داشت كه يوزها موجوداتي هستند كه مسافت‌هاي طولاني حدود ١٣٠ تا ٢١٠ كيلومتر را مي‌پيمايند كه در اين مسير خطرات زيادي متوجه آنها مي‌شود؛ از اين رو حفاظت از كريدورهايي كه يوزها در آن رفت‌وآمد مي‌كنند، بسيار حائز اهميت است كه بايد ايمن‌سازي شوند. به همين دليل اگر جاده عباس‌آباد به شكل اورژانسي ايمن‌سازي نشود، ممكن است تمام يوزهاي زادآور نابود شوند».
وي درباره زيستگاه‌هاي جنوبي يوزپلنگ نيز گفت: «تا سال ٩١ فقط يك قلاده يوز نر در پارك ملي كوير مشاهده شد و بعد از آن ديگر يوزي ديده نشد. از اين رو به نظر مي‌رسد اين گونه ارزشمند در آن منطقه به صورت محلي منقرض شده باشد. يوزهاي ماده بسيار مخفي‌كار‌تر از يوزهاي نر هستند، بنابراين ديدن آنها مشكل‌تر است، به‌عنوان مثال در فاز اول پايش ملي يوزها در دره انجير و بافق از يك يوز نر شايد ٣٠ بار عكس‌برداري شد اما از يك ماده سه تا چهار بار فيلم‌برداري شد؛ براي همين اميد داريم تا پايان فاز سوم نتايج خوبي به دست‌ آيد».
وي درباره تعداد دوربين‌هاي به‌كارگرفته‌شده براي پايش يوزها گفت: «در فاز اول از صد دوربين استفاده كرديم و در فاز سوم از ٥٥ دوربين استفاده مي‌كنيم چون به دوربين بيشتري نياز نداريم و همين تعداد جواب‌گو است». اسلامي با اشاره به اينكه اين دوربين‌ها خارجي هستند و هزينه نگهداري آنها اعم از تعويض باتري يا تعمير بسيار‌ گران است، ادامه داد: «البته امكان تعمير اين دوربين‌ها بسيار كم است، همچنين برخي از آنها به سرقت رفته و تعدادي هم با سيلاب‌ها از بين مي‌روند؛ از اين رو هزينه زيادي به انجمن تحميل مي‌شود. البته ما در تلاشيم تا اين دوربين در داخل كشور توليد شود كه اقداماتي نيز در اين راستا صورت گرفته است».
رئيس انجمن حفاظت از يوزپلنگ‌هاي ايراني با بيان اينكه تعداد يوزها را تا پايان سرشماري مي‌توانيم اعلام كنيم، گفت: «در سال ٩٢ برآوردها از جمعيت يوز بين ٤٠ تا ٧٠ قلاده بود اما اكنون برآوردها نشان مي‌دهد حداقل ٥٠ قلاده هستند كه البته قطعا زير ٥٠ است. اگر سرعت حفاظت با روند فعلي پيش رود، وضع يوزها سال به سال بدتر خواهد شد».
علاوه بر اسلامي، روز گذشته هومن جوكار، مدير پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي، نيز در رابطه با روز يوزپلنگ با بيان اينكه نهم شهريور، روز حفاظت از يوزپلنگ آسيايي، نماد تلاش ايرانيان براي حفظ آخرين بازمانده‌هاي اين گونه ارزشمند و منحصربه‌فرد است، گفت: «امروز شرايط يوز در زيستگاه‌هاي كشور، شرايطي خاص و متفاوت با گذشته است و مطالعات و شواهد دو سال گذشته به ما نشان مي‌دهند كه با وجود مشاهده پيوسته يوزپلنگ در اغلب مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محيط زيست و زيستگاه‌هاي تحت حفاظت پروژه، در مناطقي مانند استان يزد، يوزپلنگ‌هاي ماده كمتري مشاهده شده و زيستگاه‌هاي جنوبي با وجود شرايط نسبتا مناسب، با كاهش جمعيت شديدتري روبه‌رو هستند. اين مقام مسئول خاطرنشان كرد:‌ «تجربه چند سال گذشته نشان داده كه اصولا يوزپلنگ‌هاي ماده، كمتر در عكس‌هاي دوربين‌هاي تله‌اي ديده مي‌شوند.
به گونه‌اي كه مي‌توان گفت به طور ميانگين، كمتر از ١٠ درصد يوزپلنگ‌هايي كه جلوي دوربين‌هاي تله‌اي قرار گرفته‌اند، ماده‌ها بوده‌اند. به‌عنوان مثال از ٨٠ دوربين‌ تله‌اي كارگذاشته‌‌شده در بخشي از ذخيره‌گاه زيست‌كره توران، پس از دو ماه، تنها از يك ماده يوز به همراه توله عكس‌برداري شد اما به فاصله دو هفته، كارشناسان پروژه در منطقه به يك يوز ماده و توله‌هايش برخورد كردند كه با يوز ماده قبل متفاوت بود».
**تأثير خشك‌سالي بر وضعيت يوزپلنگ‌ها
به گفته جوكار، پرفسور جورج شالر و دكتر استفان آستروفسكي، از نامدارترين چهره‌هاي حفاظت از حيات ‌وحش جهان پس از بررسي زيستگاه‌هاي استان يزد معتقد بودند كه خشك‌سالي، شرايط زيستگاه را براي يوزپلنگ‌ها مساعدتر كرده است چراكه گونه‌هايي مانند كل و بز براي يافتن منابع آب مجبور به پايين‌آمدن از ارتفاعات و حضور در دشت‌ها هستند و شكار اين گونه‌ها براي يوز بسيار آسان‌تر از گونه‌هاي دشت‌زي است.
جوكار ادامه داد: «با اين‌حال جمعيت زيستگاه‌هاي يزد به اندازه‌اي پايين است كه آسيب‌پذيري يوزپلنگ‌ها را تا حد زيادي افزايش داده و به گفته پرفسور شالر، در جمعيت‌هاي بسيار كم و با تراكم پايين، گاهي ماده‌ها بر اثر عواملي كوچك مانند درگيري با سگ‌هاي اهلي يا تصادفات جاده‌اي به‌سرعت از طبيعت حذف مي‌شوند و جمعيت زيستگاه به سمت تك‌جنسيتي‌شدن مي‌رود و به نظر مي‌رسد كه هم‌اكنون براي زيستگاه‌هاي يزد چنين واقعه‌اي رخ داده است».
به گفته مدير پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي، تعدد تلفات جاده‌اي در دهه گذشته منجر به خالي‌شدن زيستگاه كالمند-بهادران در استان يزد از جمعيت يوز شده است. اين مقام مسئول ضمن تأكيد بر اينكه شرايط براي زيستگاه‌هاي ديگر متفاوت است، تصريح كرد: «از ميان پنج زيستگاه نايبندان، مياندشت، توران، دربند راور و كوير، زيستگاه‌هاي مياندشت و توران زيستگاه‌هاي زاياي يوزپلنگ هستند و زادآوري يوز در آنجا انجام مي‌شود».
وي درباره پارك ملي كوير هم با بيان اينكه در مطالعات سال ١٣٨٩ مشخص شد كه فقط يك يوزپلنگ نر در اين زيستگاه زندگي مي‌كند كه در يك سال گذشته، هيچ شواهدي از آن به دست نيامد، اضافه كرد: درباره دربند راور نيز اطلاعات دقيقي در دسترس نيست چراكه پايش گسترده‌اي در اين زيستگاه‌ها انجام نشده است.
**٤٠ يوزپلنگ در ١٠ زيستگاه
به گفته مدير پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي، درحال‌حاضر آخرين سرشماري‌ها با استفاده از عكس‌هاي به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي تله‌اي، حضور قطعي كمتر از ٤٠ يوزپلنگ در ١٠ زيستگاه تحت پوشش پروژه را نشان مي‌دهند. وي در پاسخ به اين پرسش كه با توجه به شواهد موجود مبني بر كاهش مشاهدات يوز در برخي زيستگاه‌ها و خصوصا كاهش مشاهدات يوزهاي ماده، چه اقدامي بايد انجام داد، گفت: «سياست كنوني پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در برابر اين شواهد، انجام چند اقدام اساسي است. نخست، بررسي زيستگاه‌هاي مياني است كه منظور از آن، مناطقي خارج از مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محيط زيست هستند كه هيچ‌گاه پايش نشده‌اند. زيرا اين احتمال وجود دارد كه يوزهاي ديگري در اين مناطق زندگي مي‌كنند يا آنكه بخشي از جمعيت ١٠ زيستگاه اصلي به اين مناطق مهاجرت كرده‌اند».
**سگ‌هاي گله تهديدي جدي براي يوزپلنگ
جوكار وجود سگ‌هاي گله در زيستگاه‌هاي شمالي را تهديدي جدي براي يوزپلنگ دانست و افزود: «به گفته پروفسور شالر، وجود هر سگ در زيستگاه‌ها به معناي ازدست‌رفتن يك يوزپلنگ يا مرگ يك توله يوز است و از اين رو، تلاش براي خروج سگ‌هاي اهلي از زيستگاه‌ها يكي از اقدامات اساسي دراين‌باره خواهد بود. حفظ امنيت مسيرهاي بين زيستگاه‌هاي شمالي به‌گونه‌اي كه ارتباط بين زيستگاه‌هاي شمالي قطع نشود، از ديگر اولويت‌هاي اين منطقه است». تاكنون در طبيعت ايران دو گونه جانوري مهم شير و ببر منقرض شده و براي هميشه از طبيعت ايران حذف شده‌اند، از گربه‌سانان مهم و گوشت‌خوار، پلنگ‌ها و يوزپلنگ‌ها باقي مانده‌اند، از اين دو گروه نيز يوزپلنگ‌ها با سرعتي غم‌انگيز به سمت انقراض پيش مي‌روند.
اگرچه در اين سال‌ها تلاش‌هاي بسياري براي شناساندن اين گونه جانوري به مردم و مسئولان صورت گرفت (رفتن تصوير يوزپلنگ روي پيراهن تيم‌ ملي از اقدامات مهم در اين زمينه بود) اما به‌هرحال به صورت ميانگين در هر سال تقريبا دو يوزپلنگ توسط انسان‌ها كشته مي‌شوند؛ برخي در جاده‌ها و تصادفات و برخي توسط سگ‌هاي گله يا مردم محلي. براي گونه جانوري كه تنها ٤٠ قلاده از آن در طبيعت باقي مانده و طبق گفته مسئولان مرتبط از اين تعداد تنها دو قلاده ماده هستند، مي‌توان گفت ديگر اميدي به جلوگيري از انقراض آن وجود ندارد، مگر آنكه معجزه رخ دهد.
*منبع: روزنامه شرق
**گروه اطلاع رساني**9128**9131