تهران- ايرنا- كتاب نمايش «دوستان بامحبت» نوشته حميد جبلي، همزمان با سالروز تولد 67 سالگي رضا ژيان، كارگردان اين نمايش، در سالن اصلي مجموعه تئاتر شهر رونمايي شد.

به گزارش روز يكشنبه خبرنگار تئاتر ايرنا، نمايشنامه «دوستان با محبت» از جمله آثار نمايشي موفق مجموعه تئاتر شهر است كه فروردين ماه سال 77 به نويسندگي حميد جبلي، كارگرداني رضا ژيان و بازي اكبر عبدي، حميد جبلي، رضا ژيان، ليلي رشيدي، هاشم روحاني، هوشنگ قوانلو، محمد ژيان و اصغر عبدي در تالار اصلي اين مجموعه روي صحنه رفت.
هم اكنون كتاب اين نمايش را حميد جبلي به درخواست محمد ژيان برادر زنده ياد رضا ژيان به رشته تحرير در آورده كه شب گذشته مراسم رونمايي از آن با حضور هنرمنداني همچون اكبر زنجانپور، حسين محب‌اهري، مرضيه برومند، مسعود كرامتي، جواد انصافي، آتيلا پسياني، سيروس گرجستاني، اصغر همت، كريم اكبري‌مباركه و داريوش مؤدبيان برگزار شد.
در آغاز اين مراسم منصور ضابطيان به عنوان مجري گفت: 20 شهريور، رضا ژيان در چنين روزي در سال 1328 در محله اميريه تهران به دنيا آمد؛ اگر او زنده بود 67 سال داشت؛ او خيلي زود از ميان ما رفت اما ياد و خاطرش هميشه زنده است.
وي ادامه داد: در سرزمين ما چندان رسم نيست كه در روز ميلاد عزيز از دست رفته‌اي برايش مراسم بزرگداشت بگيرند، ولي ما براي نخستين بار تصميم گرفتيم اين بزرگداشت را همزمان با رونمايي از كتاب نمايش «دوستان بامحبت» در روز بيستم شهريور 1395، برگزار كنيم.

** سه جزء لاينفك تاريخ تئاتر ايران
محمد ژيان، برادر رضا ژيان نيز در اين مراسم گفت: رضا ژيان، عباس نعلبنديان (نمايشنامه‌نويس پيشرو ايراني) و كارگاه نمايش سه جزء لاينفك وجود من، و تاريخ تئاتر و نمايش ايران هستند؛ گاهاً عزيزان به من خرده مي گيرند كه نسبت به اين سه بيش از حد احساسي و متعصب عمل مي كني؛ درست مي گويند، اگر اين اشكال است مرا ببخشيد.
وي ضمن خوش آمدگويي به مخاطبان براي حضور در جشن تولد برادرش، افزود: آنچه در مقدمه نمايشنامه «دوستان بامحبت» به آن اشاره كرده‌ام اين است كه پس از رفتن رضا از ايران در سال 62، من و دوستانش به شدت علاقه ‌مند بوديم او به ايران بازگردد، اما هر چه تلاش مي‌كرديم موفق نمي‌شديم؛ تا اين كه پس از گذشت سالها با اطلاع حميد جبلي طي نامه‌اي به رضا، حقيقتي را برايش مطرح كردم كه در واقع حقيقت نداشت و اميدوار بودم به دليل علاقه بسيار زياد او به حميد جبلي، جواب بدهد. برايش نوشتم: رضا جان متأسفانه حميد دچار بيماري سرطان شده و حال خوبي ندارد و يكي از آرزوهايش ديدار شماست.
محمد ژيان خاطرنشان كرد: در هر صورت تلاش هاي ما جواب داد و رضا حاضر شد در سال 76 به ايران بازگردد. او طي برنامه‌اي در لس‌آنجلس به نام «شبي با رضا ژيان» با دوستان، همسرش زويا زاكاريان و پسرش آرتين خداحافظي كرد و به ايران آمد و در فرودگاه مهرآباد با استقبال گرم عزيزان و خانواده مواجه شد.

** اعتراض رضا ژيان به يك تقديرنامه
در ادامه مراسم منوچهر عليپور كسي كه از دوران دبيرستان با رضا ژيان همكاري هاي تئاتري داشته، روي صحنه آمد.
وي با تشكر از محمد ژيان و حميد جبلي براي برگزاري چنين مراسم گراميداشتي گفت: من و رضا، بازيگر پر توان و بي بديل، در دهه 40 چندين تئاتر را روي صحنه برديم؛ اما يكي از تئاترها بسيار براي من خاطره انگيز بود و آن تئاتري به نام «روز مقدس» به كارگرداني حسين واعظي بود. اين نمايش اثري پر پرسوناژ بود كه به دليل بازي خوب رضا ژيان و ايفاي نقش طنز وي در كليه نواحي تهران مقام اول را كسب كرد. به طوري كه قرار شد مدير كل اداره فرهنگ آن زمان (وزارت آموزش و پرورش فعلي) در آمفي ‌تئاتر دبيرستان دكتر نصيري به ما جوايزي را اهدا كند.
عليپور ادامه داد: اما آنچه به ما داده شد تنها يك برگه تقديرنامه بود كه من هنوز هم آن برگه را به عنوان يادگاري نگه داشته ام. همه از اينكه به جاي جايزه به ما تقديرنامه داده بودند، ناراحت شدند اما در آن ميان تنها كسي كه با زبان طنز ويژه خود اعتراضش را بيان كرد رضاي عزيز بود. وي پشت ميكروفن آمد و گفت كه آقاي رئيس آيا با اين برگه تقدير به بقالي برويم چهارتا شكلات به ما مي دهند. اين حرف موجب شد كه رضا مورد تشويق همه حاضران قرار گيرد.
وي با اشاره به اينكه رضا ژيان به دليل اخلاق خوب و داشتن صفاتي همچون شاد و بذله گو بودن همواره مورد توجه قرار مي گرفت، يادآور شد: پس از دوران دبيرستان نيز راه ما همسو بود. از طريق سازمان جوانان به چندين شهرستان رفتيم و كار ارائه داديم. در مجموعه طنز «حرف تو حرف» به كارگرداني حسن خياط باشي كه در شبكه دو سيما پخش مي شد و همچنين در كارگاه نمايش افتخار آن را داشتم كه همكار رضا ژيان و دوستان ديگر باشم.
عليپور آخرين همكاري خود با رضا ژيان را همبازي بودن در مجموعه تلويزيوني «زير آسمان شهر» اعلام كرد و افزود: پس از آن ديگر بيماري به او مهلت زندگي نداد؛ روحش شاد و يادش گرامي باد.
سپس فيلمي 20 دقيقه‌اي از رضا ژيان پخش شد كه حميد جبلي آن را تهيه كرده بود. در اين فيلم كساني همچون آيدين آغداشلو، سيروس ابراهيم‌زاده، فريدون حسن‌پور، رضا رويگري، مرضيه برومند و همچنين مادر رضا ژيان به صحبت درباره او پرداختند.
اكبر رحمتي از همكاران رضا ژيان در كارگاه نمايش كه با ديدن اين فيلم بسيار متأثر شده بود، گفت: قبل از اينكه اين فيلم را ببينم حالم خيلي خوب بود اما واقعاً به هم ريختم. من و رضا از سال 1349 در گروه ‌كوچه به سرپرستي اسماعيل خلج با هم كار مي كرديم. او شخصيتي با حيا‌ و آرام داشت. هيچ خشونتي در شخصيت او نمي ديديم. نگرش خاصي به دنيا داشت و ماديات برايش اصلاً ارزشي نداشت.
وي با اظهار اينكه رضا ژيان بازيگري خلاق بود، ادامه داد: رضا در 24 سالگي در نمايش «حالت چطوره مش رحيم» نقش مش رحيم را كه يك پيرمرد بود آنقدر ظريف بازي كرد كه اكنون من كه در سن همان پيرمرد هستم نمي توانم آن نقش را به آن زيبايي بازي كنم. جاي او بين ما خالي است.

** به ياد دوستان دوست داشتني
سيروس گرجستاني نيز از جمله هنرمندان حاضر در اين مراسم بود كه گفت: به ياد دوستان دوست داشتني، كساني كه يكدل و‌ يكرنگ بودند، رفيق بودند، منم نداشتند، ملايم بودند، حسود نبودند اهل همين جا و همين كوچه بودند كه از پنجره اش پا به دل من گذاشتند، همه عاشق بودند و من‌هم از آنان ياد گرفتم. مي خواهم نامشان را ببرم؛ هادي اسلامي، رضا ژيان، محمود‌ استاد محمد، جواد خدادادي، خسرو‌شكيبايي.
وي افزود: من با اين افراد هم دوره بودم، يادشان بخير، هنوز هم نمي خواهم قبول كنم كه آنان از ميان ما رفتند.‌ هر وقت يادشان مي كنم با خودم مي‌گويم تلفن بزنم. شايد هم معني زنده ياد همين باشد.

** رضا ژيان؛ هنرمندي خودآموخته و مردمي
داريوش مؤدبيان، بازيگر تئاتر و سينما و از دوستان رضا ژيان نيز ژيان را انساني خود آموخته و خودساخته معرفي كرد كه از خود مردم بود.
وي گفت: با هم رفت و آمد داشتيم تا اينكه براي سريال مثل آباد دعوتم كرد و چون مشغول كار بودن نتوانستم در كنارش باشم. زماني كه مثل آباد پخش شد تأسف خوردم كه چرا كنارش نبودم. سال 61 محله برو بيا را كار كرديم و سال بعد از آن محله بهداشت. اميدوار بودم در مجموعه بعدي هم باشد كه مشغول فعاليت هاي سينمايي بود و بعد هم كه از ايران رفت. سالها بعد در نمايش پرده عجايب به كارگرداني بنده بازي كرد. همكاري‌هاي خوبي داشتيم.

** سمبل كارگاه نمايش
آتيلا پسياني با حضور روي صحنه از رضا ژيان اينگونه گفت: سال 1347 در 12 سالگي با نمايشي برخورد كردم كه در آن سن برايم شگفتي عجيبي داشت. با ديدن نمايش «پژوهش ژرف و سترگ و نو» به نويسندگي عباس نعلبنديان و بازيگري رضا ژيان، جذب آدم هايي شدم كه رضا ژيان يكي از آنان بود. سال 48 كارگاه نمايش تأسيس شد و من تماشاچي حرفه اي كارگاه نمايش شدم و‌ رضا برايم سمبل كارگاه نمايش شد.
اين بازيگر ادامه داد: پنج سال بعد در 16 سالگي به كارگاه نمايش ملحق شدم و بازيگر كارگاه شدم و به تدريج دوستي و همكاري با رضا ژيان شكل گرفت.

** تقديم نخستين نسخه از «دوستان بامحبت» به محمد ژيان
سپس با حضور فرزاد فربد مسئول انتشارات پريان و ناشر كتاب «دوستان بامحبت» و حميد جبلي نويسنده اين اثر از آن رونمايي شد.
جبلي در اين بخش از مراسم اظهار كرد: اين نمايشنامه به سفارش رضا ژيان نوشته شد و پس از 18 سال به سفارش محمد ژيان تبديل به كتاب شد؛ از همين رو نخستين نسخه آن را به محمد ژيان تقديم مي‌كنم.
وي خطاب به مسئولان گفت: اميدوارم از اين به بعد تا هنرمندان ما زنده‌ هستند برايشان مراسم بزرگداشت بگيريم، نه پس از مرگ‌ آنان.
اين بازيگر در ادامه تأكيد كرد: همچنين اميدوارم در اداره تئاتر يا خانه تئاتر يك اتاق به عنوان آرشيو تئاتر درست شود. ما موزه و آرشيو سينما داريم اما چنين چيزي در تئاتر ديده نمي‌شود. به طور مشخص ما براي جمع‌آوري آنچه درباره رضا ژيان ملاحظه كرديد به غير از آرشيو شخصي محمد ژيان به منبع ديگري دسترسي نداشتيم. واقعيت اين است كه تئاتر نسبت به هنرهاي ديگر مظلوم واقع شده است.
پس از آن تنديسي از صورتك‌هاي تئاتر كه سبيل آن يادآور سبيل حميد جبلي بود و توسط طاها ذاكر طراحي شده بود از سوي محمد ژيان و پسر او ماني ژيان به حميد جبلي تقديم شد.
فرزاد فربد مدير انتشارات پريان نيز گفت: براي انتشاراتِ ما، چاپ نمايشنامه «دوستان با محبت» موجب افتخار بود و همه كاركنان انتشارات با عشق كار كردند.‌ در طول چاپ اين نمايشنامه با تاريخ تئاتر آشنا شديم و نكات بسياري را از آقاي جبلي فرا گرفتيم.
در ادامه تصاويري از نمايش «دوستان با محبت» پخش شد و هوشنگ قوانلو و هاشم مرادي از بازيگران اين نمايش روي صحنه حاضر شدند و مورد تشويق حاضران قرار گرفتند.
30 ثانيه سكوت به احترام داود رشيدي نيز از ديگر بخش هاي مراسم رونمايي از كتاب
«دوستان با محبت» بود.
اين مراسم با حضور رسول نجفيان، بازيگر و هنرمند فعال در عرصه موسيقي روي صحنه و خواندن تصنيف‌هاي «نوايي، نوايي» و «شب‌هاي گلوبندك» او پايان يافت.
فراهنگ**9362**1027