تهران- ايرنا- يك خانم معلم سبزواري با روشي مبتكرانه، دانش آموزان خود را جذب درس و مشق و تشنه يادگيري كرده است.

شايد از تاثير رفتار و عملكرد معلم آن هم در پايه‌هاي ابتداي تحصيل كودكان هر چه بگوييم، كم گفته باشيم، كودكان مسئوليت هايي را كه بايد در آينده بر دوش گيرند در كودكي و در مقياسي كوچك تر در دنياي بازي تجربه مي كنند، پس بي دليل نيست اگر بگوييم آموزش از راه بازي و تفريح بهترين روش براي انتقال مفاهيم به آنهاست.
معلمي در شهر سبزوار شيوه‌هاي نوين در تدريس و مهر مادري را در كار تلفيق كرده و اوليا و مربيان را به تحسين وا داشته است.
روش وي امسال در سومين جشنواره تجربيات برتر تدريس در حوزه سنجش و ارزشيابي به عنوان تدريس برتر انتخاب شده است.
معصومه برآبادي متولد1353 كه در خانواده‌اي پرجمعيت متولد شده مي گويد: از آنجا كه مادرم مسئول يك كارگاه خياطي بود، به نوعي من مسئول نگهداري از خواهر كوچكترم شدم و اين كار، مسئوليت ‌پذيري و عشق و علاقه نسبت به بچه‌ها را در من به وجود ‌آورد.
وي مي افزايد: متولد و ساكن سبز‌وار هستم، سه فرزند دارم و تحصيلاتم را پس از ازدواج ادامه دادم، پس از اخذ مدرك ديپلم در سال 1378به عنوان مربي وارد يك مهدكودك شدم، تجربه نگهداري خواهر كوچكترم در برقراري ارتباط با كودكان شيرخواره مهد‌كودك به من كمك كرد.
برآبادي اضافه مي كند: شروع به كار من همراه با عشق زياد به بچه‌ها بود به همين ‌دليل مطالعاتي در زمينه كودكان داشتم، اينكه نيازهاي آنها چيست و چه بازي‌هايي دوست دارند بنابراين تجربه موفق من باعث شد، همراه با كودكان شيرخواره به رده نوپا ارتقا يابم و سپس مراحل نوباه و مراحل بعدي را به اين شكل طي كردم.
وي توضيح مي دهد: تجربيات اين سالها براي موفقيت‌هاي بعدي من بسيار خوب بود، در ادامه وارد يكي از دبستان‌هاي غير انتفاعي به عنوان معلم پايه اول ابتدايي شدم.

** روشي كه دانش آموز را تشنه مي كند
اين معلم سبزواري درباره نحوه تدريس خود مي گويد: در پايه اول ابتدايي سعي كرده‌ام از روش‌هاي فعال استفاده كنم، در اين روش‌ معلم دانش‌آموز را تشنه مي‌كند به اين معنا كه ذهن او را از سكون درمي‌آورد تا دانش‌آموز خود از راه حس تعادل ‌جويي به تعادل برسد، در اين روش نقش معلم راهنماست و بيشتر دانش‌آموز فعال است.
وي مي افزايد:‌ اين شيوه تدريس قدرت بيان و استدلال دانش‌آموزان را بيشتر مي‌كند، فضاي كلاس را دلچسب و توانايي آنها را براي حل مسائل و سوالات افزايش مي‌دهد، خلاقيت، مسئوليت ‌پذيري، همكاري و تعامل براي فعاليت‌هاي گروهي، ارتباط بين معلم و شاگرد، ارتباط بين شاگرد و شاگرد و در نهايت يادگيري را تقويت مي‌كند.
برآبادي اضافه مي كند: سعي كرده ام زمان تدريس، فضا و محيط را طوري طراحي كنم كه براي بچه‌ها لذت بخش باشد، گاه در پارك، گاه در حياط مدرسه درس مي دهم، برخي مواقع فضاي كلاس به كلي تغيير مي كند و شكل جديدي به خود مي گيرد، البته نه اينكه تنها مكان تدريس تغيير كند، با تغيير مكان مي توان هيجان در كودك ايجاد كرد.
اين معلم 42 ساله كه رياضي را بوسيله بازي به دانش آموزان آموزش مي دهد، اظهار مي دارد: گاهي همكارانم به اين روش ها اعتراض دارند اما به دليل تجربه كار با شيرخوارگان به وضوح ديدم كه وقتي كودك درگير موضوعي مي‌شود، يادگيري به سرعت اتفاق مي‌افتد، با اين مطلب كه برخي مي‌گويند، كاري وقت ‌گير است موافق نيستم.
به گفته برآبادي، اين روش بيش از ديگر روش‌ها، سرعت يادگيري را افزايش مي‌دهد بطوري كه بعدها لازم به تكرار و تمرين‌هاي زياد در كتاب و دفتر نيست.
وي با بيان اينكه براي هر درسي زمان تعريف‌شده‌اي وجود دارد براي اينكه به درستي آموخته ‌شود، مي افزايد: در نظام آموزشي فنلاند كه از جمله بهترين‌ نظام‌ها و الگوهاي آموزشي جهان است ،‌دوران پيش‌دبستاني و دبستان ادامه زندگي در خانه است، معلم انند مادر دوم و بازي و شادي جزو لاينفك آموزش بچه‌هاست هرچند موافقت و حمايت مدير مدرسه هم در كسب اين موفقيت مؤثر است.
معلم سبزواري توضيح مي هد: آموزش در فنلاند به خاطر اين خلاقيت و آزادي عمل معلم بسيار موفق بوده و به همين دليل معلمان خلاق جذب مي‌شوند بنابراين معلمي موفق‌تر است كه خلاقيت بيشتري به خرج دهد، البته كار معلم تنها آموزش مطالب كتاب نيست بلكه آموزش مهارت‌هاي زندگي به دانش ‌آموزان است.
وي مي افزايد: وقتي اعتماد به نفس دانش‌آموزان كم باشد، يادگيري سخت اتفاق مي‌افتد از اين رو يكي از كارهاي معلم، آموزش اين مهارت‌ها به شاگرد است، خانم ايزابل ملون فيلسوف فرانسوي علوم تربيتي مي‌گويد، قبل از اينكه معلمي بخواهد مثلا درسي مانند رياضي را تدريس كند، بايد مهارت‌هايي مثل عزت نفس، احترام به خود و ديگران و برقراري ارتباط با ديگران را به شاگرد آموزش دهد.

** تدريس موفق پس از آموزش مهارت ها
برآبادي با بيان اينكه تدريس موفق پس از آموزش اين مهارت‌هاست، اضافه مي كند: وقتي اعتماد به نفس در دانش آموز افزايش يابد، او قدرت بيشتري براي رويارويي با مشكلات و حل ‌و فصل آنها دارد و تشويق به موقع اين حس را به دانش‌آموز القا مي‌كند و موجب تقويت يادگيري و حس استقلال در او مي‌شود.
وي در پاسخ به اين سوال كه روش شما چقدر به استانداردهاي روز دنيا نزديك است؟ مي گويد: مطالعاتم درباره كودكان و آموزش‌ آنها خيلي زياد بوده اما نمي‌توان ادعا كرد اين روش كاملا منطبق بر آخرين استانداردهاي جهان در امر آموزش است بنابراين حتما ضعف‌هايي هم وجود دارد، بهترين نظام‌هاي آموزشي دنيا هم به اين معتقدند كه خود شاگردان بايد درگير موضوع آموزش شوند.
خانم معلم سبزواري با نقل خاطره اي مي افزايد: خانم معلم من بيست و چند سال پيش با ما بازي مي‌كرد و ما را گاه به حياط دبستان براي بازي مي‌برد، وقتي مي‌خواهم نشانه «نون» را آموزش دهم، در كلاس فضايي شبيه مزرعه گندم طراحي مي‌كنم و مراحل توليد گندم و پخت نان را نشان مي‌دهم.
وي اظهار مي كند: بچه‌ها اين گندم‌ها را جمع مي‌كنند، بعد آسياب و سپس خمير مي شود و داخل تنور قرار مي گيرد كه همه اين مراحل توسط بچه‌ها انجام و باعث مي‌شود هدفي كه در ذهن داريم زودتر و بهتر حاصل شود، گاه بچه‌ها سوالاتي برايشان مطرح مي‌شود كه خود به آن جواب مي‌دهند.
به گفته وي، در اين روش آموزشي خود كودك درگير آموزش مي شود، مثلا اگر بخواهم عدد پنج را آموزش دهم، كيكي مي‌پزم و به كلاس مي‌آورم، بچه‌ها آن را قسمت مي‌ كنند و مي‌خورند يعني هم با اعداد آشنا مي شوند و هم از آموزش لذت مي برند.

** آموزش به همراه پژوهش مفيد است
برآبادي مي گويد: دانش آموزان در درس علوم براي آموزش حركت وقتي اسباب‌بازي‌هاي خود را مي‌آورند و تفاوت ماشيني كه چرخ دارد و ندارد را در حركت مي‌بينند، كاملا متوجه شكل حركت مي‌شوند و دخالت چرخ در اين كار را مي‌بينند، اين ما را به هدفمان كه آموزش مفهوم حركت به كودكان است مي‌رساند.
وي معتقد است: اگر معلم آموزش را با پژوهش ادامه ندهد، هيچ فايده‌اي ندارد، يعني اگر معلم نتواند ذهن كودك را چنان درگير كند كه از لحظه جدايي از معلم و مدرسه تحليل و ميل به كشف و پژوهش در ذهنش به وجود آيد كاري نكرده است، معلم بايد كاري كند كه بچه‌ها بعد از آموزش درگير پژوهش شوند.
معلم سبزواري ادامه مي دهد: از بچه‌ها خواستم درباره اماكن ديدني شهر پژوهش كنند، آن‌ها هم رفتند و از اين اماكن عكس گرفتند، درباره آن اماكن در كلاس بحث مي‌كنند و به نوعي كنفرانس مي‌دهند، براي درس علوم هم موجودات زنده مثل خرگوش، كبوتر يا خروس را به كلاس مي‌آورند و درباره آن صحبت مي كنند، اگر معلمي نتواند تفكر كودك را تحريك كند انگار تنها حافظه كودك را به كار گرفته است.

** اين روش چندان به امكانات نيازي ندارد
برآبادي مي گويد: درست نيست كه بگوييم حال كه پول نيست نمي‌توانيم اين روش را اجرا كنيم، معلم مي‌تواند فعاليت‌‌هايي در تدريس خود انجام دهد كه آن را لذت ‌بخش كند، گاه از مادران مي‌خواهم زمان تدريس بيايند و در كلاس بنشينند، اين اتفاق لذت‌بخشي است كه خود معلم مي‌تواند آن را ايجاد كند، گاهي هم از پدران دعوت مي‌كنم.
وي مي افزايد: گاهي به اندازه اي خانواده‌ها از دنياي بچه‌هاي دور شده ‌اند كه به سختي وارد محيط آموزشي كودكان خود ‌مي‌شوند، بعضي از جلسات پدران را دعوت مي‌كنم تا فقط پدران با فرزندانشان بازي كنند، اينها درگير امكانات نيست و تنها به عشق معلم به كارش مربوط ‌مي شود.
معلم سبزواري اضافه مي كند: اين روش چندان به امكانات وابسته نيست، گاهي در كلاس با تاس بازي مي‌كنيم به اين شكل كه آن را مي‌ اندازيم و هر شماره ‌اي كه آمد با آن شماره يك بازي انجام مي دهيم بنابراين نمي‌توان گفت چون بودجه نيست آموزش به مشكل مي‌خورد البته اگر معلم خلاق و علاقه‌مند باشد، فضاي روستا براي اين روش بسيار مناسب‌تر است.
وي ادامه مي دهد: دانش آموزان وقتي از اين مرحله گذر مي‌كنند، به مرحله تفكر انتزاعي وارد مي‌شوند و اين روش براي آنها در آن مقاطع جوابگو نيست اما تأثير اين‌گونه آموزش‌ها دانش‌آموزان را در مقاطع بعدي پژوهنده ‌تر و اشتياق يادگيري را در آنها بيشتر مي‌كند.

** اين آموزش فضايي براي كار نياز دارد
برزآبادي اظهار مي دارد: در نظام آموزش و پرورش فضاي زيادي براي پياده‌سازي اين روش چندان وجود ندارد، مثلا اگر بخواهيم آموزش را به دامن طبيعت بريم حتي از طرف خانواده‌ها هم گاه مخالفت‌هايي صورت مي‌گيرد، حتي وقتي لباس كودك حين كار و فعاليت آموزشي كثيف مي‌شود، خانواده گلايه مند مي‌شوند و اين را نمي‌توانند بپذيرند، اين اشكال در نظام ما وجود دارد كه اين روش فضايي براي مانور ندارد.
وي توضيح مي دهد: واقعا اين روش سخت است و معلم بايد با عشق و علاقه‌اي كه دارد، اين فضا را به ‌وجود آورد اما هميشه سعي كرده ‌ام بر اساس اهداف تعيين‌شده، زمان‌بندي و بودجه‌بندي هر درس تدريس را برنامه‌ريزي كنم.

** نگاه معصوم كودكان را دوست دارم
برزآبادي با اشاره به تفاوت‌هاي دانش آموزان در يادگيري و در برخي موارد شيطنت‌ هاي آنها مي گويد: در صورتي كه معلم به تفاوت‌هاي فردي بچه‌ها واقف باشد موفق خواهد بود، شاگرداني دارم اين‌گونه كه در چنين شرايطي آنها را به منزلم دعوت مي‌كنم و اين كار را بدون هيچ‌ هزينه‌اي انجام مي‌دهم تا فضا را براي كودك طوري فراهم كنم كه يادگيري برايش لذت‌بخش‌تر شود.
وي مي افزايد: دانش‌آموزي داشتم كه خط خيلي بدي داشت و اصلاح نمي‌شد، وقتي به منزل خود دعوتش كردم و در كنار من نشست، با من چاي و كيك خورد و تمرين مي‌كرد چنان خط او تغيير كرد كه خانواده او از اين اتفاق تعجب كرده بودند.
اين خانم معلم با بيان اينكه دومين سال است كه در مقطع ابتدايي تدريس مي‌كند، ادامه مي دهد: برخي از همكاران كه در مدارس تيزهوشان هم تدريس دارند به اين نكته اشاره دارند كه اين شاگردان از آينده‌‌‌هاي مدرسه و حتي كشور مي‌شوند، يكي از آنها با بررسي شاگردان كلاس من گفت، اين روش نتايج يادگيري بهتري دارد.
برزآبادي با بيان اينكه خانواده با وي همراه هستند و در اجراي برنامه ها همكاري دارند، مي گويد: وقتي والدين دانش اموزان را به منزل دعوت مي‌كنم، خانواده من هم در جلسه تدريس حضور دارند و از من حمايت مي‌كنند،احساس مي‌كنم آرامش خاطري كه دارم مرهون زحمات همسرم است،‌ اگر انسان انگيزه و عشق داشته باشد همه كارها با برنامه و منظم در كنار هم انجام مي‌شود.
وي كه همواره از دانش‌آموزان خود عكس مي گيرد، مي افزايد: از زماني كه وارد كار شدم، از آنها عكس مي گرفتم، آن زمان كه دوربين نداشتم از دوربين مدرسه استفاده مي‌كردم اما اكنون دوربيني براي اين كار خريده و عكس‌هاي بسياري گرفته‌ام، چون نگاه معصوم كودكان را دوست دارم. از لحظه‌اي كه وارد كلاس مي‌شوم دوربين دارم.
خانم معلم عكاس ادامه مي دهد: بچه‌ها ابتدا به اين كار عادت نداشتند ولي به مرور به آن عادت كردند، از لحظات بسيار زيبا و بي‌نظيري مانند خوابيدن، اخم، دعوا، دوستي ها، خنديدن ‌ها، مشق‌نوشتن‌ها و بازي‌كردن‌ آنها عكس گرفته‌ام و به اندازه اي اين عكس‌ها براي من ارزش دارند كه آنها را به كسي تاحالا نداده‌ام.
برزآبادي اضافه مي كند: به اصرار برخي از دوستان و همكاران قصد دارم تجربياتي را كه از كار با دانش‌آموزان اول ابتدايي به دست آورده‌ام به يك كتاب تبديل كنم تا شايد بتواند اندكي به آموزش دانش‌آموزان پايه اول كمك كند، كتابي كاربردي شود تا به كار دانش‌ ‌آموزان و معلمان آيد.
به گفته وي، اين كتاب دو جلد است، جلد اول آن شامل سه بخش منطبق بر كتاب فارسي يعني نگاره‌ها، نشانه‌ها و روانخواني است و در جلد دوم با عنوان خلاقيت، فعاليت‌هايي در جهت رشد خلاقيت كودكان در آن طراحي شده كه مي‌تواند يادگيري را لذت‌بخش كند.
برزآبادي در نقل خاطره اي مي گويد: گاه شاگردان در كلاس چنان با من ارتباط عاطفي برقرار مي‌كنند كه يكباره مرا «مامان» خطاب مي كنند بعد خودشان از اين اتفاق خنده‌ شان مي‌گيرد، يك بار شاگردي كه خيلي خود را به من نزديك مي‌كرد، گفت، خانم شما عطر مادرم را مي‌دهيد، دوست دارم بغلتان كنم.
فراهنگ**1880**1027**خبرنگار: محمدمهدي گودرزي**انتشار دهنده: محمدجواد دهقاني