در مطالعات نسلی موضوعی كه مورد توافق می باشد این است كه همواره میان نسل های مختلف تجارب متفاوتی وجود دارد و این تفاوت طبیعی و اجتناب ناپذیر است. در این میان مفاهیمی چون توافق نسلی، تفاهم نسلی حاوی رویكرد مثبت هستند و بیانگر وفاق اعضای جامعه از نسل های مختلف است اما در مقابل آن مفاهیمی چون شكاف نسلی، انقطاع نسلی و گسست نسلی به ایجاد فاصله میان نسل ها و بروز مشكلات در جامعه اشاره دارد.
در حال حاضر میان اندیشمندان و صاحب نظران اجتماعی حوزه های مرتبط با موضوع نسل ها اختلاف نظر وجود دارد. به طوری كه برخی ارتباط بین نسلی را تفاوت در تجارب نسل های مختلف می دانند و برخی از بروز شكاف نگران كننده كه منجر به یك بحران اجتماعی می شود، خبر می دهند.
با توجه به ضرورت و اهمیت پرداختن به این موضوع، میزگردی با عنوان بررسی شكاف نسلی در سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با حضور فروزنده جعفرزاده پور، مدیر گروه جوانان و مناسبات نسلی پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی، علیرضا احمدیان رفتارشناس و مدیركل برنامه ریزی و ارزشیابی سازمان نظام روان شناسی و مشاوره و سولماز چمنی جامعه شناس و مدرس دانشگاه برگزار شد و هر یك از این صاحب نظران، از منظر تخصصی به این موضوع پرداختند.
** برقراری مناسب تعامل بین دو نسل
جعفرزاده پور، ضمن با اهمیت خواندن موضوع شكاف بین نسل ها می گوید: اگر بخواهیم فرهنگ و تمدن خود را منتقل كنیم باید تعامل مناسبی بین دو نسل برقرار شود.
وی با اشاره به اینكه در جوامع مدرن، تغییرات اجتماعی با سرعت بیشتری اتفاق می افتد، می افزاید: نتیجه مطالعاتی كه بر روی متغیرها صورت گرفته حاكی است كه نه تنها هیچ تفاوتی بین نسل ها وجود ندارد بلكه پیوند نسل نیز حاكم است این در شرایطی است كه دسته دیگری از مطالعات وضعیت بین نسل ها را از حالت شكاف به سمت گسست و انقطاع سوق می دهند. در واقع انقطاع وقتی صورت می گیرد كه هیچ حوزه گفتمانی بین دو نسل نه از نظر ارزش ها و هنجارها و نه رفتاری مشاهده نشود.
جعفرزاده پور در ادامه به تعریف توافق نسل، تفاوت نسل و گسست نسل می پردازد و ادامه می دهد: وقتی كه حوزه ارزش ها، هنجارها و رفتارهای دو نسل با هم منطبق باشد به آن توافق نسل گویند. زمانی كه ارزش ها با همدیگر یكسان است اما حوزه رفتاری آنها متفاوت است تفاوت نسل ظاهر می شود و زمانی كه نه درحوزه هنجارها و نه در حوزه رفتاری توافقی وجود نداشته باشد ما دچار گسست و یا انقطاع نسل می شویم كه البته حد وسط هایی نیز برای این وضعیت ها درنظر گرفته می شود.
وی ادامه می دهد: در گذشته و در جوامع سنتی، خانواده و گروه های اولیه باعث جامعه پذیری افراد می شدند اما در حال حاضر الگوهای متنوع تر و بیشتری برای جامعه پذیری نسل جدید وجود دارد و خانواده ها بدون توجه به اینكه این الگوها چه پیامدهای رفتاری برای نسل جوان خواهند داشت، آنها را رها می كنند و این اتفاق باعث می شود كه جوان ها الگوهای جدیدی را كسب كنند كه بر رفتار و نگرش آنها تاثیرگذار خواهد بود.
این جامعه شناس به قیاس مناسبات نسلی كشور با سطح جهانی اشاره دارد و اضافه می كند: مناسبات نسلی در جهان با تاكید بر سالمندی است و آن به این دلیل است كه نسل جدید بتواند هزینه های دولت را كاهش دهد و از سالمندی مراقبت كند اما در كشور ما كه كشور جوانی است مساله تعاملات بین نسلی و انتقال فرهنگی مورد توجه قرار نمی گیرد.
مدیر گروه جوانان و مناسبات نسلی پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی با متهم كردن نسل میانی جامعه به بی تفاوتی نسبت به قشر جوان جامعه می گوید: در دورانی كه هویت یابی جوان ها اتفاق می افتد خانواده ها ماموریت ها و مسوولیت های خود را به نهادهای جامعه انتقال داده اند و این نهادها به خوبی از عهده وظایف برنیامده اند.
جعفرزاده پور، رسانه ها را به عنوان ابزاری كه می توانند تاثیرات زیادی بر روی مخاطبان خود داشته باشند و الگوهای جدیدی معرفی كنند اضافه می كند: تغییر رسانه مخاطب محور به رسانه كاربر محور باعث شده كه الگوهایی كه در بین جوانان تكثیر پیدا می كند تغییر كند و در نتیجه سبك زندگی نسل های مختلف در جامعه تغییر یابد. از سویی بعد ارزشی و اعتقادی و هنجارهای جوان ها تغییر اساسی نداشته و همه جوان ها اعتقاداتی دارند كه در نسل میانی نیز دیده می شود اما در بعد رفتاری آنها تغییرات محسوس است.
او در ادامه این تغییرات اظهار می دارد: نسل قدیم جمع گراتر بودند ، منافع جمع را به منافع شخصی و فردی ترجیح می دادند در حالی كه نسل امروز فردگرا هستند و تمایل دارند در محیط جهانی زندگی را تجربه كنند و لذت ببرند.
وی با تاكید بر این نكته كه انتخاب نوع سبك زندگی یكی از ویژگی های جامعه مدرن است، می گوید: امروزه با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی می توانیم انتخاب های متفاوتی داشته باشیم و با توجه به مصارف گوناگون برای خود هویت بسازیم این در شرایطی است كه در گذشته افراد از تنوع انتخابی برخوردار نبودند.
**تغییر رفتار با شبكه های اجتماعی
جعفرزاده پور تولید و مصرف را یكی دیگر از تفاوت های نسل گذشته و نسل امروز می داند و خاطرنشان می كند: تعیین طبقه اجتماعی افراد در گذشته با تولید مشخص می شد ولی امروزه مصرف، طبقه اجتماعی افراد را نشان می دهد و مهمترین ویژگی دوران امروز مصرف گرایی است.
وی با انتقاد از عملكرد نسل میانی ادامه می دهد: نسل میانی آموزش نوجوانان و جوانان را رها كرده و آن را به جامعه و ابزارهای نوین رسانه ای واگذار كرده اند. این اتفاق در شرایطی رخ داده كه ما شیوه استفاده از رسانه را به جوانان آموزش نداده ایم.
این جامعه شناس با تاكید بر تاثیر تكنولوژی بر تعاملات بین نسلی اضافه می كند: یكی از نقاط ضعف ما در استفاده از تكنولوژی نحوه استفاده از آن است بدین گونه كه در كشور ما از این ابزار برای تقویت بین نسلی و تعاملات فرهنگی استفاده نمی شود. دراینجاست كه ماهواره جای خود را بین خانواده های ایرانی به عنوان یك' مصرف فرهنگی فراغتی' باز می كند.
جعفرزاده پور در ادامه به گرایش مردم به استفاده از شبكه های اجتماعی اشاره دارد و می گوید: این شبكه ها می توانند تغییر رفتار را در نسل های جدید نهادینه كنند به طوری كه امروزه موبایل به یك ابزار ضروری در زندگی روزمره افراد تبدیل شده است.
وی در این زمینه می افزاید: شبكه های مخاطب محور قدرت تعامل را ندارند یعنی فرد فقط دریافت كننده پیام است در حالی كه در شبكه های مجازی، فرد كاربر فعال است و می تواند تولیدكننده محتوا و پیام باشد و این كنشگر فعال بودن تاثیر زیادی روی نگرش دارد و این فشردگی زمان و فضا باعث شده افراد خیلی سریع و آسان با دیگران ارتباط برقراركنند.
**رسانه ها دست به كار شوند
جعفرزاده پور می گوید: در كنار خانواده، نهادهای اجتماعی دیگر از جمله رسانه ملی رسالت خود را به خوبی انجام نداده اند. ذائقه گروه سنی جدید با آنچه در رسانه های داخلی تولید می شود همخوان نیست اینجاست كه نسل جدید از رسانه های دیگری استفاده می كند كه با هنجارهای كشور ما سازگار نیست. در این راستا می توان به محصولات فرهنگی از نوع موسیقی اشاره كرد كه بین آنچه كه تولید می شود و آنچه كه مورد توجه جوان ها و نوجوان هاست شكاف وجود دارد.
او در ادامه تصریح می كند: علاوه بر رسانه ملی نقش آموزش و پرورش در این حوزه بسیار كمرنگ بوده است. كتاب های درسی باعث تقویت هویت ملی جوان ها نمی شوند و جوان ها احساس تعلق ندارند.
این استاد دانشگاه ادامه می دهد: یكی از موضوعات دنیای امروز مساله فراغت و گذران آن است و برای ایجاد تفاهم نسلی در این موضوع، گذران فراغت جمعی بین اعضای خانواده حائز اهمیت است اما آنچه كه دیده می شود فراغت فردی است كه خانواده ها آن را ترجیح می دهند.
مدیر گروه جوانان و مناسبات نسلی پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی در توضیح این مطلب می گوید: در فراغت جمعی افراد به طور آزادانه و انتخاب گرانه می توانند آموزش را دریافت كنند و این بهترین فرصت تعامل، انتقال تجربه و تقویت تعاملات بین دو نسل است.
در ادامه این میزگرد، احمدیان رفتار شناس از منظر روانشناسی به موضوع شكاف نسلی می پردازد و با اشاره به اینكه همه مسائل اجتماعی برای یك روانشناس می بایست به یك نماد رفتاری تبدیل شود تا قابل بررسی باشد، می گوید: مفهومی كه در روانشناسی و در موضوع شكاف نسلی مطرح است، پدیدارشناسی اذهان دیگر است.
وی می افزاید: ایران پهناور، كشوری است دارای تنوع اقلیمی و قومی و فرهنگی و به دلیل تنوع خاصی كه در این بافت جمعیت شناختی وجود دارد، اتفاقی را رقم می زند كه شاید در جوامعی كه دارای همگنی و یكدستی فرهنگی هستند، به وجود نیاید و آن مفهوم تنوع اذهان دیگر است.
احمدیان تصریح می كند: ما باید در یك بوم و اقلیم واحد كه دارای مسائل فرهنگی پیچیده، متعدد و متنوع هستند، همزیستی كنیم؛ كه این تنوع و تكثر به خودی خود مشكل نیستند تا زمانی كه به شكاف بین همدلی و شكاف شناختی منجر نشود. در واقع نظام و سازمان فكری و نظام باورها و اندیشه ها فرمان های رفتاری از مغز افراد ساطع می كند كه این فرمان ها با افراد دیگر متفاوت است و اگر این فرمان ها با فرمان های مغزی و نیازهای روانشناختی دیگران تداخل پیدا كند به نوعی تعارض منجر خواهد شد.
این رفتارشناس تاكید می كند: تفاوت بین نسلی در ابتدای امر مشكل نیست؛ چرا كه نوعی تنوع محسوب می شود ولی زمانی كه در تعارض منافع و نیاز ها شكل می گیرد به نوعی می توان گفت اذهان و روان های متعدد در اصطلاح باهم سرشاخ می شوند و در این موقع، شكاف بین نسلی می تواند خطرناك باشد.
** جامعه به سمت شكاف نسلی در حال پیشروی است
احمدیان معتقد است امروز به دلیل انواع تنوع هایی كه در كشور ما وجود دارد، اعم از تنوع فرهنگی، قومی، اقلیمی، تنوع در مشاغل و بسیاری تنوع های دیگر، جامعه به سمت شكاف نسلی در حال پیشروی است.
وی می گوید: شكاف نسلی تهدیدی برای انسجام خانوادگی، انسجام بین فردی و حتی انسجام ملی است و منجر به مفهومی به نام تعارضات رفتاری و پس از آن خصومت بین فردی می شود؛ به بیانی دیگر، در ابتدا، ما با یك تعارض بین نسلی مواجه هستیم نسل های مختلف صحبت ها، گفتمان ها، ارزش ها، اعتقادات، علاقمندی ها، نیازهای نسل دیگر را درك نمی كنند كه این رفتار ناهمدلانه منجر به تعارض شدیدتر و بعد از آن ممكن است تبدیل به یك خصومت اجتماعی شود. به عنوان نمونه در یك خانواده كه در بافت كوچكی زندگی می كنند، به دلیل شكاف های نسلی میان اعضای آن ممكن است تعارضات رفتاری به وجود آید و حتی منجر به خصومت بین فردی نیز شود كه نتیجه آن دوری اعضای خانواده و دامن زدن به زوال اجتماعی و آسیب های اجتماعی است.
احمدیان از منظر روان شناسی موضوع شكاف نسلی را مورد بررسی قرار می دهد و می گوید: در روان شناسی مفهومی به نام پدیدار شناسی داریم و از این منظر هر فرد به تنهایی یك پدیده مستقل است و این مفهوم دو سویه است؛ هم می تواند باعث پیشرفت و توسعه ملی شود چرا كه از این نظر وقتی كه افكار و باورها و نیازهای متنوعی شكل بگیرد، زیرساخت هایی كه در كشور مغفول مانده اند، رشد خواهد كرد و از سویی دیگر نیز ممكن است به ناهمدلی بین نسلی، شكاف نسلی و تعارض و در نهایت به خصومت بیانجامد به طوری كه گروهی علیه نیازها و ارزش ها و علاقمندی های گروه دیگر به اعتراض بنشینند و در واقع به اختلاف و نزاع اجتماعی منجر شود.
**هشدار یك روانشناس به مسئولین برای پرداختن به موضوع شكاف نسلی
احمدیان شكاف بین نسلی را تهدیدی برای امنیت ملی می داند و می افزاید: مسئولان برای بررسی این موضوع، باید كارگروه تخصصی تشكیل دهند و یك ستاد ساماندهی مسائل بین نسلی در كشور ایجاد شود تا دنیای روانشناختی و پدیدارشناختی 80 میلیون جمعیت ایران به یكدیگر نزدیكتر شود.
این رفتارشناس ادامه می دهد: موضوع شكاف بین نسلی اگر در كشور ما مدیریت و مهندسی نشود، می تواند در آینده یك نگاه مخاطره آمیزی را داشته باشد به دلیل این كه نسلی در مقابل نسل دیگر قرار می گیرد كه هیچگونه نقاط اشتراك روانشناختی بین آنها نیست و باعث سلسله ای از آسیب ها خواهد بود.
وی تاكید می كند: من به عنوان یك روان شناس به مسئولین هشدار می دهم تا با تشكیل یك ستاد ساماندهی مناسبات بین نسلی سعی بر همگرایی و تقریب نسل ها با همدیگر مورد توجه قرار گیرد.
احمدیان در مورد موضوع شكاف نسلی در كشورهای دیگر می گوید: در جوامع پیشرفته مثل كشورهای اسكاندیناوی و یا در اروپا، به دلیل یكسانی بافت های جمعیتی و درواقع هم سنی و همطرازی سنی جمعیت، شكاف نسلی وجود ندارد و یك نوع اختلاف نسلی خیلی كمرنگ را دارند در واقع نوعی هموژنیزه شدن نسلی وجود دارد و یكدستی بر جریان ها حاكم است.
وی ادامه می دهد: در كشور ما به دلایل مختلف قومی، جمعیتی، فرهنگی و تنوع ها و تكثرهای مختلف فرهنگی و انسانی و اقتصادی و بسیاری مسائل دیگر، امروز در شكاف نسلی هستیم و اگر این شكاف بین نسلی مدیریت و مهندسی نشود و همگرایی صورت نگیرد به تعارض و خصومت بین نسلی منجر خواهد شد.
**شكاف عمیق است اما هنوز به بحران منجر نشده
این رفتارشناس تاكید می كند: شكاف عمیق است اما هنوز به بحران كه همان تعارضات جدی و خصومت بین نسلی است، نرسیده هرچند كه ممكن است این سازه یك سازه تئوریك باشد اما دیده می شود.در حال حاضر ارزش ها و نیازهای بخشی از جامعه با بخشی دیگر در شكاف قرار دارد.
وی ادامه می دهد: علی رغم احترام به تنوع بین نسلی، سازه همدلی بین نسلی باید در میان نسل ها در جامعه ارتقا یابد. یعنی میانسالان و سالخوردگان باید حرف جوانان و دنیای آنها را كمی درك نمایند و جوانان نیز باید دنیای یك فرد سالخورده را نه كامل ولی تاحدی درك كنند. همچنین در درون جامعه نیز گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی به درك متقابل برسند كه متاسفانه امروز در سطح متخصصین هم شكاف بین نسلی وجود دارد.
احمدیان معتقد است: نوعی شكاف روانشناختی در جامعه وجود دارد و فقط تراز سنی ملاك نیست و شاید بتوان گفت ما میان نسل های هم عرض نیز دچار شكاف هستیم؛ از جمله زوجی كه با وجود تعلق به یك نسل سنی دارای شكاف و زخم روانشناختی هستند، همكاران یك اداره، اعضای علمی در دانشگاه و سایر گروه ها؛ لذا این موضوع، مخاطره جدی تری نسبت به شكاف بین نسلی است.
** شكاف روانشناختی مهمتر است
مدیركل برنامه ریزی و ارزشیابی سازمان نظام روان شناسی و مشاوره می گوید: اعتقاد دارم مشكلات جامعه ما چیزی فراتر از مشكلات مرتبط با شكاف بین نسلی است و شكاف روانشناختی مهمتر است كه نیاز به ترمیم دارد.
وی ادامه می دهد: برخی مواقع این شكاف ها از درون فرد شروع می شود و در سطح خرد، ما شاهد شكاف درون فردی هستیم كه نگران كننده است. به بیانی دیگر افراد با خودشان هم دچار شكاف و تعارض هستند كه بخشی از مسائل مانند اضطراب، اعتیاد و افسردگی و در درجه بالاتر بیماری هایی مانند اسكیزوفرنی و جنون محصول اختلاف درون فرد است و از سوی دیگر نیز آمار بالای بیماری های قلبی و عروقی در جامعه كاملا مبین بالا بودن خصومت در جامعه است و یكی از عوامل بسیار مهم در مولفه خصومت، شكاف فردی و بین فردی است.
احمدیان می گوید: رشد مغزی نسل ها در سال های اخیر نیز متفاوت بوده است به طوری كه می توان گفت رشد مغزی كودكی كه از 4 سالگی تبلت دارد و از نرم افزارها و سایت های پیچیده بازی هایی را دریافت و استفاده می كند در مقایسه با والدین خود كه در سنین جوانی با رایانه آشنا شدند دارای تفاوت های بسیاری است؛ این كودك با دارا بودن تغذیه بهتر، محیط آرام تر، زمینه های آموزشی و ارتباطی غنی تر نسبت به نسل گذشته احتمالا مغز متفاونی خواهد داشت. و حال این سوال مطرح است كه آیا به لحاظ رشد جسمی و رشد مغزی آیا نسل ها با یكدیگر متفاوت نیستند ؟
وی ادامه می دهد: نسل امروز نسل متفاوتی است و در حال تجربه سبك زندگی خاصی است كه خود این سبك زندگی هم می تواند عامل شكاف بین نسلی باشد چرا كه سبك های زندگی متفاوت باعث ایجاد سبك های تفكر و اندیشه متفاوت خواهند بود و این مسئله می تواند عامل تفاوت و شكاف بین نسلی باشد.
این رفتار شناس در پایان سخنانش تاكید می كند: تشكیل یك ستاد و شورا برای بررسی و ارائه راهكار و راه حل مسائل روانشناختی و جامعه شناختی در حوزه مطالعات نسلی كه باعث شكل گیری گفتمان اجتماعی در این زمینه شود ضروری است و باید موج های گفتمانی در خصوص مسائل اجتماعی و فرهنگی شكل گیرد.
پس از آن چمنی نگاه جامعه شناسانه دارد و از منظر جامعه شناسی نسل را شامل افرادی می داند كه تجربه های تاریخی از رویدادهای مشترك دارند و ادامه می دهد: به لحاظ مفهومی بین اصطلاحات نسلی، شكاف نسلی، گسست نسلی، پیوند نسلی تفاوت هایی وجود دارد و وقتی كه بین باورهای جوانان با نسل های گذشته فاصله به وجود می آید اگر علی رغم تفاوت ها و تجارب مشترك، افراد در كنار هم قرار گیرند، تفاوت نسلی اتفاق می افتد و زمانی كه این تفاوت ها به جایی برسد كه این همزیستی و ارتباط قابل تحمل نیست، شكاف نسلی رخ می دهد.
**وجود شكاف نسلی در جامعه
این جامعه شناس معتقد است كه با توجه به تعریف تفاوت نسلی و شكاف نسلی در حال حاضر میان جوانان و میانسالان و كهنسالان در جامعه، نوعی شكاف نسلی به وجود آمده است.
چمنی با تاكید بر اینكه وقتی به بحث شكاف نسلی و تفاوت نسلی اشاره می كنیم، باید بحث فرهنگ و تحولات فرهنگی را نیز مدنظر قرار دهیم، می گوید: ایران در وضعیت گذار قرار دارد و جامعه ای است كه از ارزش های سنتی كنده شده و به سوی ارزش های مدرن در حال پیشروی است و با تغییر و تحولات در حوزه مسائل فرهنگی، باورها، ارزش ها، هنجارها و نگرش ها، وجود شكاف نسلی هم دور از انتظار نیست.
وی می افزاید: پیش از این نهادهای سنتی متولی اصلی انتقال فرهنگی بودند كه از نهاد خانواده شروع می شد و در نهاد آموزش رسمی مثل مدرسه ادامه پیدا می كرد اما امروزه این مبادی تنها راه های جامعه پذیری نیستند و افراد به دلیل ارتباط با شبكه های اجتماعی در جامعه، منابع متعددی برای جامعه پذیر شدن دارند و به تعبیر دوركیم، شبكه های اجتماعی باورهایی را در فرد درونی می كنند و دور از خانواده ها، باورها و عقاید شكل می گیرد.
چمنی تصریح می كند: از دیدگاه جامعه شناسی، توجه به تاثیر ساختار جامعه در موضوع ارتباط نسل ها مهم است. براساس این دیدگاه جامعه به خوبی نتوانسته است باورها و هنجارهای نسل های پیشین را به خوبی به نسل بعد انتقال دهد و به عنوان نمونه اگرچه در باورهای دینی به لحاظ اعتقادی تغییری رخ نداده است اما رفتارهای دینی (آداب و مناسك) تغییر كرده است.
این جامعه شناس معتقد است كه تغییر و شكاف نسلی در سبك زندگی افراد جامعه به طور كلی رخ داده است و محدود به نظام ارزش های مذهبی نیست و می افزاید: در همه عرصه ها دچار تغییرات شگرف شده ایم به عنوان نمونه در مسئله باروری؛ زمانی سیر طبیعی زندگی افراد اینگونه بود كه بعد از ازدواج فرد صاحب فرزند و یا فرزندان می شد اما الان آگاهانه افراد سبك های زندگی مختلفی را انتخاب می كنند.
این جامعه شناس عنوان می كند: به تعبیر گیدنز در وضعیت فعلی یك هویت بازاندیشی اتفاق افتاده و نسل جدید هویت شان را آگاهانه انتخاب می كنند و در واقع بسیاری از رفتارها با انتخاب های متعدد دچار تغییرات شگرفی شده اند، درحالی كه در گذشته انتخاب ها محدود بود.
چمنی اظهار می دارد: تغییرات فرهنگی در كشورهای اروپایی مبتنی بر نیاز آنها و درونی و بومی است لذا پیامدهای منفی ناشی از تغییرات كمتر است اما در كشور ما تغییرات فرهنگی معمولا درونی و بومی نیستند و تبعات منفی دارند و ما نتوانستیم سنخیتی بین فرهنگ خودمان با فرهنگ دیگران به وجود آوریم كه این ناهماهنگی باعث آشفتگی در جامعه شده است.
این جامعه شناس می افزاید: تغییر در سطح فردی رخ داده است اما همگام با آن در سطح اجتماعی تغییرات پیش نرفته و عدم تطبیق ساختار و تغییرات فرهنگی در فرد و در جامعه مشكلاتی را به وجود آورده است.
** مهمترین عامل تغییرات فرهنگی، رسانه و تكنولوژی است
وی می گوید: در گذشته جنگ ها و انقلاب ها پایه و اساس تغییرات فرهنگی و بین نسلی بودند اما در قرن حاضر مهمترین عامل تغییرات فرهنگی، رسانه و تكنولوژی است؛ به طوری كه رسانه های لجام گسیخته امروزی به شكاف و تفاوت میان نسل ها دامن می زند و آشنایی والدین با تغییرات تكنولوژیكی در كم كردن فاصله میان نسل ها موثر است.
چمنی می افزاید: تغییر و تحولات را نباید ارزش گذاری كرد؛ چرا كه در سطح تحولات فرهنگی و اجتماعی همه چیز نسبی است ولی باید پیامدهای منفی تغییر فرهنگی در میان نسل ها را كنترل كرد.
وی می گوید: معمولا جوانان خود را به روز می دانند و میانسالان و كهنسالان خود را باتجربه می دانند. برای همگرایی و توافق باید آموزش هایی جهت همسوسازی جریانات نسلی انجام شود.
چمنی در مورد راه هایی برای كم كردن شكاف نسلی در جامعه می گوید: وقت آن رسیده كه برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی در این زمینه به طور جدی پیگیری شود؛ چرا كه برنامه ریزی در عرصه اجتماعی به اندازه برنامه ریزی های اقتصادی و شاید مقدم بر آن، دارای اهمیت بسیار است؛ البته فضای رقابتی در عرصه تكنولوژی و رسانه ها، برنامه ریزی را سخت تر كرده و جای آموزش مبتنی بر ارزش ها و هنجارها نیز خالی است.
چمنی همچنین انجام طرح های پژوهشی كاربردی در زمینه مطالعات نسلی را برای از بین بردن شكاف نسلی، پیشنهاد می كند.
اجتمام(5)**3229/9397**1569**خبرنگاران:حنانه شفیعی و الهام جعفری** انتشار: علی حبیبی
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷
تهران - ایرنا - شكاف نسلی پدیده ای است كه در هر جامعه ای به تناسب تغییرات اجتماعی و فرهنگی، رخ می دهد. برخی صاحب نظران تفاوت های بین نسلی را امری بدیهی و اجتناب ناپذیر می دانند كه برای پیشرفت و توسعه مفید است اما در جوامع در حال گذار مانند ایران وضع به گونه دیگری است.