اراك- ایرنا- محمدعلی جمال زاده ادیب، پژوهشگر، مترجم، تاریخ شناس و پدر داستان نویسی كوتاه ایران است كه خدمات وی در ادبیات ایران انكار ناشدنی است.

محمدعلی جمال زاده ادیب، پژوهشگر، مترجم، تاریخ شناس و پدر داستان نویسی كوتاه ایران در 23 دی 1274 خورشیدی در اصفهان دیده به جهان گشود و در دوره كودكی از دانش پدر خویش «سید جمال الدین واعظ اصفهانی» كه روحانی مبارز و از رهبران مشروطه خواه در اصفهان بود، بهره مند شد و در نوجوانی به دلیل اختلاف هایی كه میان پدرش و ظل السطان حاكم وقت اصفهان پدید آمد، همراه خانواده به تهران مهاجرت كرد.
به مناسبت سالروز درگذشت محمد علی جمالزاده(17 آبان) پدر داستان كوتاه ایران با عباس خسروانی مدرس دانشگاه، پژوهشگر دانشجوی دكتری جامعه شناسی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران به گفت وگو نشستیم.
س: محمدعلی جمال زاده ادیب را به عنوان یكی از پیشگامان ادبیات عامه درنظر بگیریم و وی را آغازگر داستان نویسی كوتاه در كشور به شمار بیاوریم به نظر شما این سبك نویسندگی در ایران از چه اهمیتی برخوردار است؟
ج: محمدعلی جمالزاده نویسنده نام آشنا و شهیر و یكی از برجسته ترین داستان نویسان كشور است كه تلاشی بسیار و درخور توجه در حفظ فرهنگ عامیانه داشته است.
وی با آثار فولكلور و داستان هایش از فرهنگ عامیانه این كشور آن هم در آن شرایط سخت نفوذ فرهنگ بیگانه دفاع و حراست كرد.
مردم نگاری فرهنگ عامیانه تلاشی بود برای احیای این فرهنگ و جلوگیری از فراموشی آن در برابر تهاجم دنیای فرنگ، در كوران سرازیر شدن فرهنگ بیگانه به كشور و منسوخ شدن بسیاری از سنت های اصیل ایرانی - اسلامی، برخی از شخصیت ها درصدد حفظ این میراث گرانبها برآمدند و در قالب ادبیات داستانی به نقد وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی كشور پرداختند كه از آن جمله می توان به سید محمد علی جمالزاده اشاره كرد.
امروز با مطالعه آثار او پی به دنیای گذشته نه چندان دور این سرزمین می بریم و می توانیم از لا به لای داستان های او وضعیت و شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن دوران را ترسیم كنیم.
او در شرایطی می نوشت كه كشور از وضعیت خوبی برخوردار نبود و مملكت مملو از افراد بی سواد، گرسنه و ناآگاه از شرایط زمان بود كه این امر عقب ماندگی كشور را تشدید می كرد.
جمالزاده از جمله نویسندگانی بود كه به انتقاد از این وضعیت پرداخت و به شناسائی معضلات جامعه در قالب داستان های عامیانه پرداخت و آنها را به تصویر كشید و بسیاری از آثار او مانند خلقیات ما ایرانیان، یكی بود یكی نبود و.. دلیلی بر این مدعاست.
س: سبك نویسندگی جمالزاده از چه ویژگی های متمایز كننده ای برخوردار است؟
ج: یكی از ویژگی های بارز جمالزاده كه تقریبا در تمام آثار او مشاهده می شود انتقادی بودن آثار اوست.
جمالزاده منتقدی سختگیر و نكته سنج است و كمتر آثار او خالی از نقد نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی كشور است كه از جمله آثار انتقادی او می توان به كتاب خلقیات ما ایرانیان اشاره كرد كه در آن علل عقب ماندگی ایرانیان را مورد بررسی قرار می دهد و یا داستان 'فارسی شكر است' كه به نقد مخلوط شدن زبان فارسی با زبان های بیگانه ای چون عربی می پردازد و یا كتاب 'یكی بود یكی نبود' او كه به بررسی گردش نخبگان در فرهنگ سیاسی ایران می پردازد و به نقد فرهنگ سیاسی سفله پرور كشور می تازد.
سبك نگارش او سهل و آسان و به دور از تكلف و جملات نامفهوم برای مردم عادی است همچنین بیان ساده و استفاده از جملات كوچه بازاری و قابل فهم برای همه از دیگر ویژگی های قلم شیوای جمالزاده است.
از سوی دیگر روانی عبارات و فصاحت لغات و بلاغت معنا و انتخاب جملات نمكین سبك او را جذاب تر كرده است.
تشبیهات و استعاراتش رنگ و بوی ایرانی دارد و اشخاص داستان هایش ایرانیان واقعی زمان خود او هستند مانند قنبر علی، معصومه شیرازی و..آنچه كه او به رشته تحریر در آورده است.
جمالزاده در اغلب آثارش از ضرب المثل های ایرانی استفاده كرده و آنها را زنده كرده و مانع از انزوای آنها شده است.
همچنین استفاده از تعبیرات و اصطلاحات عامیانه و طنز شیرین و با حلاوت در آثارش، خدمات او به زبان فارسی را بیشتر می نمایاند.
اگر چه جمالزاده در حوزه ادبیان فعالیت می كرده اما او دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را در آثارش به نمایش گذاشته است.
او به مسئله توسعه و عدم توسعه یافتگی توجه داشت و در آثارش به این موضوع می پرداخت مثلا جمالزاده در داستان شورآباد كه داستانی است از كتاب آسمان و ریسمان به توصیف روستای شور آباد می پردازد.
روستا و اهالی آن در فقر كامل به سر می برند و حتی از اساسی ترین نیازها هم محروم و از خوردن یك لقمه غذای مناسب نیز بی بهره بودند.
جمالزاده معتقد است كه رفع گرسنگی و فقر از جامعه، یكی از اساسی ترین زمینه های توسعه است و فقر را یكی از ریشه های عقب ماندگی می داند و معتقد است كه قبل از انجام هرگونه فرآیند توسعه ای می بایست شكم مردم را سیر كرد آنگاه به نیازهای دیگرشان پرداخت.
جمالزاده در قالب آثار ادبی خود ضمن حفظ فرهنگ عامه و انعكاس آن در داستانهای خود به مسئله شناسی فرهنگی نیز پرداخته ، كاری كه او را به یك منتقد فرهنگی، اجتماعی تبدیل كرد.
او از جمله كسانی بود كه به محض مواجهه با دنیای غرب، آشكارا این احساس را در خود دید كه كشورش جزو كشورهای عقب مانده یا توسعه نیافته است.
او معتقد بود كه برای جبران این عقب ماندگی باید به درون خود رجوع كرد و علت را در داخل جستجو نمود.
س:جمالزاده در تحلیل عدم توسعه نیافتگی ایران در آن دوران به چه دیدگاه و نظر ی رسید؟
ج: او همراه با تنی چند از روشنفكران هم عقیده اش جریانی را به راه انداختند كه توانست تحلیلی از مسائل فرهنگی، اجتماعی ایران ارائه دهد كه به رویكرد عقب ماندگی معروف شد و رویكرد غالب آن عصر شد.
در این رویكرد تلاش می شد تا جامعه ی ایران بر حسب عوامل درونی خود كه مانع توسعه می شد مانند برخی سنت ها و عقاید مورد انتقاد قرار گیرد.
جمالزاده در جرگه روشنفكرانی است كه در آثارش به قیاس جامعه ایران با جامعه غربی می پردازد و سعی دارد تا علل سیاسی، روانی و حتی فرهنگی و دینی وجود شكاف بین این دو جامعه را بازشناسد.
پیش فرض موجود در دیدگاه جامعه شناختی جمالزاده این بود كه ایران می توانست ترقی كند اما شرایط نامناسب داخلی از قبیل استبداد و جهل توده مردم این امكان را از بین برد.
به طور كلی آنچه در آثار داستانی جمالزاده كه به بیان و توصیف فرهنگ عامیانه كشور پرداخته حاكم است،رویكرد پاسخگوئی به این سوال است كه چرا جامعه ی ایرانی در مقایسه با جامعه غربی به رشد و ترقی دست نیافته است.
نقطه عزیمت این برداشت در پذیرش جهان دوگانه ی 'دیگری' و 'خود' است كه هم اكنون نیز پیش فرض مهمی در روشنفكری دانشگاهی ایران است.
س: مهمترین تاثیر جمالزاده در حوزه ادبیات فارسی چه بود؟
ج: امروز جمالزاده جزئی از ادبیات معاصر كشور است و نمی توان آن را نادیده گرفت و رواج ادبیات فولكلور از دیگر خدمات اوست.
فرهنگ عامه در آثار نوشتاری سید محمد علی جمالزاده حاكم است و وی با به كارگیری عناصر فرهنگ عامه در آثار خود،گامی ‌بلند در جهت حفظ و حراست از آن و انتقال به نسل های آینده برداشت.
وی با مهارتی كه داشت توانست در برخی از داستان های خود و با توجه به شخصیت‌ها و فضای داستان از عناصر فرهنگ عامه استفاده كرد.
داستان های مجموعه «یكی بود یكی نبود»، «خلقیات ما ایرانیان»، «سر و ته یك كرباس» و.. از جمله آثاری هستند كه جمالزاده در آنها بیشترین بهره را از عناصر فرهنگ عامیانه برده است.
از سوی دیگر او در داستان‌های واقع‌گرایانه خود مشكلات و مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی روز كشور را بررسی كرده است و سعی كرده برای بیان این مسائل از زبان و شخصیت های عامیانه استفاده كند، در حالی كه فرهنگ عامیانه میراث گران بهائی است كه یادگار گذشتگان ما و یادآور آداب و رسوم زندگی آنان است.
محمدعلی جمالزاده سال 1274 هجری شمسی در خانواده‌ای مشروطه‌خواه به دنیا آمد و در 17 سالگی برای تحصیل به بیروت رفت و پس از چندی رهسپار پاریس شد.
جمالزداه پس از تحقیق درباره‌ی مزدك، بررسی روابط قدیم روس و ایران را در مجله كاوه برلین به چاپ رساند و آنگاه «گنج شایگان» را در باب اقتصاد ایران نوشت.
اولین مجموعه‌ داستان‌های كوتاه ایرانی را تحت عنوان «یكی بود یكی نبود» در سال 1300 منتشر كرد و به اعتبار همین كتاب او را آغازگر واقعگرایی در نثر معاصر فارسی دانسته‌اند.
در داستان‌های جمالزاده گوشه‌هایی از زندگی ایرانیان در دوره مشروطه به صورتی انتقادی و با نثری ساده، طنزآمیز و آكنده از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاح‌های عامیانه، تصویر شده است.
جمالزاده 15 سال در برلین ماند و در آنجا كارمند سفارت ایران بود و همزمان در روزنامه كاوه، مقاله می‌نوشت.
در سال 1311 به ژنو رفت و كارمند دفتر بین‌المللی كار شد.
این نویسنده فاخر در سال 1355 شرح حال خود را در «راهنمای كتاب» نوشت و مقالات زیادی نیز در بسیاری از مجلات به چاپ رساند و كتاب‌های مختلفی از جمله «خسیس» مولیر و «ویلهم تل» شیلر را به فارسی ترجمه كرد.
نثر جمالزاده دلنشین و شیرین است و تسلط بر اصطلاحات مذهبی و روایات اسلامی از شاخصه‌های نثر اوست.
جمالزاده در دوران كهولت به مدت پنج سال مشغول نوشتن خاطرات و مكاتبه با نویسندگان شد و سرانجام در تاریخ 15 آبان سال 1376 در شهر ژنو از دنیا رفت.
1955/3075/ **خبرنگار: مهدی عظیمی** انتشاردهنده: حسین مهدی زاده اصفهانی