قزوين - ايرنا - روزنامه ولايت قزوين به مدير مسئولي سيدعبدالعظيم موسوي در تازه ترين شماره خود به همت فرزانه امامي با يك كارشناس در خصوص اينكه چطور با عهد شكني شريك زندگي برخورد كنيم، به گفت وگو نشسته و به مسائل و مشكلات زندگي زوجين پرداخته است.

در اين گزارش مي خوانيم: علل عهد ‌شكني و نشانه‌هاي اين عمل از طرف زوجين با سهيلا زرآبادي‌پور مشاور و روان‌شناس باليني به گفت‌ و گو نشستيم، امروز وي از واكنش نسبت به پيمان‌شكني و تبعات منفي عهد‌شكني در زندگي توضيح مي‌دهد:
*** انكار پيمان‌شكني
مطلع شدن و آگاهي از بي‌وفايي همسر، تاثيرات بسيار فراواني در فرد آسيب ديده و روابط زناشويي خواهد داشت.
زوج‌ها با شنيدن خبر مربوط به بي‌وفايي واكنش‌ها و عكس‌العمل‌هاي هيجاني بسيار منفي زيادي را از خود بروز مي‌دهند، آشفتگي‌هاي هيجاني و علت‌ يابي عهدشكني از اولين واكنش‌هاي فرد آسيب ديده است.
سهيلا زرآبادي‌پور در اين باره مي‌گويد: اولين واكنش فرد به حادثه‌ بي ‌وفايي شوك و انكار است افرادي كه رابطه زناشويي خوبي با همسرشان داشته‌اند و نسبت به وفاداري همسرشان كاملا ايمان دارند؛ شوك شديدتري را تجربه مي‌كنند.
وي ادامه مي‌دهد: در روابط زوجي كه ارتباط خوبي بينشان نيست؛ رويارويي و شنيدن اين خبر نيز شوك ‌برانگيز است واكنش شوك در اين افراد اغلب با انكار روبرو است؛ اما به تدريج فرد آسيب ‌ديده به خود مي‌قبولاند كه همسرش عهدشكني كرده و نسبت به او خيانت ورزيده است.
اين روان‌شناس باليني با بيان اين مطلب كه در مرحله انكار متاسفانه افراد آسيب‌ديده كمتر به مشاوره و روان‌شناس مراجعه مي‌كنند؛ اضافه مي‌كند: انكار معمولا با مكانيسم دفاعي رواني به نام فرافكني همراه است مثلا مي‌گويند همسرم را فريب داده‌اند؛ مقصر اجتماع و افراد هستند.
زرآبادي‌پور مي‌گويد: اين جملات نشان‌دهنده انكار است كه در حالت شديدتر انكار، فرد آسيب ديده به طور كلي چشم خود را بر روي واقعيت خيانت مي‌بندد و شواهد مربوط به خيانت همسر را ناديده مي‌گيرد؛ به طوري كه انگار اتفاقي رخ نداده و با بي‌توجهي از كنار آن مي‌گذرند.
*** عهدشكني و خشم
بعد از شوك و انكار فرد وارد مرحله‌ جديدي از بي‌وفايي به نام خشم مي‌شود اين مطلب را سهيلا زرآبادي‌پور مشاور خانواده مي‌گويد و اضافه مي‌كند: خشم واكنش رايج زوج‌ها به بي‌وفايي همسر است، وقتي فرد آسيب‌ديده كاملا مطمئن مي‌شود اين اتفاق رخ داده، واكنش خشم روي مي‌دهد.
مشاور خانواده با اشاره به خشم افراد در زمان خيانت ادامه مي‌‌دهد: گاهي اوقات در مرحله خشم، علاوه بر خشم نسبت به همسر خشم متوجه خود فرد آسيب‌ ديده مي‌شود و فرد نسبت به خودش به دليل اعتماد بيش از اندازه و غفلت از همسر خشمگين مي‌شود.
خشم نسبت به خود تحت تاثير افكاري از قبيل تقصير من بود بيش از اندازه به او اعتماد كردم، اگر او را كنترل مي‌كردم كار به اين جا نمي‌كشيد است.
طبق گفته كارشناس ارشد روانشناسي به اين افكار در روانشناسي خطاهاي شناختي، برچسب زدن، شخصي‌سازي گفته مي‌شود.
بعد از اين مرحله است كه فرد دچار افسردگي مي‌شود اين را زرآبادي‌پور مي‌گويد و اضافه مي‌كند: افسردگي لايه‌ي زيرين خشم را تشكيل مي‌دهد كه با احساس فقدان يا از دست دادن همراه است.
زيرا فرد احساس مي‌كند چيزهاي بسيار زيادي مثل جذابيت، شايستگي و احساس كفايت، ارزشمندي، صداقت و قابل اتكا بودن براي همسر را در رابطه زوجي از دست داده است.
افسردگي نشان‌دهنده‌ي فرو ريختن خانه اعتماد، صداقت و يكرنگي و فروپاشي احساس امنيت رواني در فرد است كه فرد را دچار كاهش توجه و تمركز لذت بردن از فعاليت‌هاي زندگي و احساس بي‌ارزشي و گناه و نااميدي مي‌كند و فرد آسيب‌ديده را به سمت افكار خودكشي سوق مي‌دهد.
در اين حالت فرد حتما بايد با مشاور و روانشناس در ارتباط باشد؛ زيرا اُفت عملكرد شديد به ويژه افت عملكرد روزانه در فرد آسيب‌ديده مشاهده مي‌شود.
افراد خيانت ديده اعتماد و امنيت رواني خود را از دست داده‌اند و درددل با يك مشاور مي‌تواند به افراد آسيب‌ديده كمك كند تا اين مرحله دردناك را راحت‌تر پشت سر بگذارد.
**** پذيرش يا بخشش
شخص خيانت‌ديده بعد از عكس‌العمل نسبت به عهدشكني يار زندگي خود، وارد مرحله پذيرش مي‌شود.
فرد آسيب‌ ديده بي‌وفايي همسر را قبول كرده ولي گرچه زخم خورده و آسيب‌پذير است، در اغلب موارد به نقش و جايگاه و سهم خود در بروز ايجاد حادثه‌ي اتفاق افتاده آگاهي دارد.
زرآبادي‌پور در اين باره عنوان مي‌كند: در واقع ديدگاه افراد در مرحله‌ي پذيرش نسبت به خود و همسر واقع‌بينانه‌تر و عاقلانه‌تر است به همين خاطر است كه مي‌توانند بي‌وفايي و عهدشكني همسر خود را هضم كند و شرايط خود را با اتفاق پيش آمده تطبيق و سازگار نمايد.
وي ادامه مي‌دهد: بسياري از افراد آسيب‌ديده در اين زمان شروع به تصميم‌گيري مي‌كنند؛ عده‌اي ادامه زندگي، عده‌اي جدايي و عده‌اي بخشش. اما متعاقبا بعد از اين تصميم‌ها، عده‌اي جدا مي‌شوند و كساني هم كه همسرشان را مي‌بخشند با درك درستي از توانايي‌ها و ضعف‌هاي خود و آگاهي به علت سهيم بودن در بي‌وفايي پيش آمده زندگي زناشويي خود را ادامه مي‌دهند.
*** تبعات بي‌وفايي
افشا يا لو رفتن پديده‌ي آسيب‌زاي بي‌وفايي براي زوج‌ها اغلب با افت عملكرد فرد، آشفتگي و پريشاني بويژه براي فرد آسيب‌ديده را به همراه دارد كه باعث مي‌شود اختلال در عملكرد شغلي، مراقبت از فرزندان، مراقبت از خود، خانه‌داري و ... پديد آيد.
از سهيلا زرآبادي‌پور در خصوص تبعات اين پديده سوال مي‌كنم و او در پاسخ مي‌گويد: در اين حالت زوجين فعاليت‌هاي مشترك لذت‌بخش را مانند شام خوردن در رستوران، رفتن به مهماني، رفتن به سينما و حتي فعاليت‌هاي فردي را هم متوقف مي‌كنند و تمايلي به انجام آن ندارند.
وي اضافه مي‌كند: اغلب زوج‌هايي كه در اين زمان بحراني قرار مي‌گيرند از عوارض خيانت رنج مي‌برند.
زرآبادي‌پور مي‌گويد: البته در بعضي موارد فرد عهدشكن به همسرش فشار مي‌آورد تا اين حركات لذت‌بخش را همچنان ادامه دهند تا به همسر خود اين پيام را برسانند كه همچنان او را دوست دارد و از كنار او بودن لذت مي‌برد؛ اما اغلب باعث پرخاشگري مي‌شود.
كاهش عملكرد شخصي از ديگر پيامدهاي خيانت است كه روانشناس باليني به آن اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: افت عملكرد فرد در رابطه با امور شخصي و مراقبت از خود نيز در افراد خيانت‌ديده مشاهده مي‌شود به اين صورت كه از ديگران كناره مي‌گيرد، منزوي مي‌شود و تمايلي به استراحت، غذا خوردن نشان نمي‌دهد كه اين كاهش عملكرد شخصي و بي‌توجهي به خود عامل ضعف شديد بدني و مشكلات گوارشي را به همراه دارد و همه‌ي اين حكايت از آن دارد كه رويارويي با خيانت زناشويي در بسياري از افراد يك حادثه‌ي آسيب‌زاست كه فرد را دچار انزواي اجتماعي هم مي‌كند.
*** تصميم‌گيري در برخورد با عهدشكني
فرد خيانت كرده بايد بداند كه كمرنگ شدن عشق و علاقه و وابستگي عاطفي منوط به حذف تماس با فرد سوم است در غير اين صورت ارتباط همچنان ادامه خواهد داشت.اگر بي‌علاقگي به همسر يا بي‌مهارتي همسر دليل رابطه با فرد سوم است بايد در مورد تصميم‌گيري درست درباره ادامه زندگي يا جدايي با مشاوره در ارتباط بود.
زوج‌هايي كه با بحران‌هاي پيمان‌شكني دست و پنجه نرم مي‌كنند بسيار تحريك‌پذير بوده و به رفتارهاي پرخاشگرانه دست مي‌زنند.
زرآبادي‌پور مشاور و روانشناس باليني در خصوص گفت‌وگوي زوجين درباره‌ي پيمان‌شكني عنوان مي‌كند: افشاي عهد‌شكني سوالات زيادي به ذهن فرد آسيب‌ديده خطور مي‌دهد كه باعث پرخاشگري مي‌شود.
دانستن آداب و فنون گفت‌وگو نه تنها از خشم جلوگيري مي‌كند؛ بلكه فرد را به آرامش مي‌رساند و باعث مي‌شود كه افراد روي رفتارشان كنترل داشته باشند و در حضور فرزندان صحبت نكنند.
روانشناس باليني اضافه مي‌كند: زوجين نبايد اطلاعات حاصل از گفت‌وگو را به عنوان دست‌آويزي براي كوبيدن فرد خطاكار در حين مشاجره استفاده كنند و همچنين نبايد از تحقير، توهين و سرزنش استفاده كند.
زرآبادي‌پور ادامه مي‌دهد: فرد خطاكار نبايد وارد جزييات روابط خود شود؛ ولي در كليه موارد بايد از عدم صداقت و دروغ دوري كند؛ زيرا افشاي دروغ بر خشونت و بي‌اعتمادي همسر دامن مي‌زند و نگاهي مانند توجه، گوش دادن فعال، پرسش سوالات مناسب به هنگام گفت‌وگو در بحران خيانت مي‌تواند از خشم و رفتار پرخاشگرانه جلوگيري كند.
**** روش انتقاد سازنده
انتقاد يكي ديگر از راه‌هاي آرامش پس از حادثه‌ي بي‌وفايي است انتقاد به فرد خطاكار است. نمي‌توان جلوي انتقاد كردن افراد آسيب‌ديده حاصل از خيانت را گرفت، اما بايد آنها راه و رسم انتقاد سازنده را ياد بگيرند.
مسئول مركز مشاوره آغاز با منع تحقير كردن افراد و بيان اينكه تحقير نكنيد؛ حتي اگر همسر شما خطاكار باشد چون باعث واكنش و قطع گفت‌وگو مي‌شود. تهديد نكنيد زيرا با تهديد نمي‌شود چيزي را درست كرد يا به دست آورد؛ اضافه مي‌كند: يكي از راه‌هاي نادرست انتقاد كردن مقايسه كردن است مقايسه مثل: به اطرافت نگاه كن. ببين ديگران چگونه زندگي مي‌كنند و ... كه فقط باعث تنش و تعارض بيشتر مي‌شود.
زرآبادي‌پور به سهيم دانستن فرد آسيب ديده در حادثه‌ي بي‌وفايي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: گاهي اوقات به دليل بينش فرد آسيب ديده از علت‌يابي دقيق و سريع حادثه دور مي‌شويم، گاهي اوقات فرد آسيب ديده از بررسي عوامل بوجود آمده در خيانت امتناع مي‌كند؛ زيرا بر اين باور است كه خيانت توجيه ندارد و هر كس كه پيمان‌شكني كرده، اوست كه مقصر است رواشناسي باليني ادامه مي‌دهد: عامل ديگر ديدگاه فرد پيمان‌شكن است كه سعي مي‌كند علت خيانت را در بيرون از خود پيگيري كند و اين مساله را به همسرش نسبت دهد يا خود را قرباني بداند.
و در ميان اين باورها برخي زوجين بلافاصله پس از حادثه بي‌وفايي به جوابي فكر مي‌كنند و دليلي براي علت‌يابي نمي‌بينند در صورتي كه بايد از تصميم عجولانه، رفتارهاي پرخاشگرانه و ناكارآمد پيشگيري و با علت‌يابي پيمان‌شكني از بروز مجدد آن جلوگيري كرد.
*** بخشش و آرامش رواني
بخشش همسر به دليل بي‌وفايي يكي از كارهاي دشوار درماني است كه مي‌تواند ترديد و ابهام زيادي براي فرد آسيب ديده به همراه داشته باشد. گاهي خود فرد بي‌وفايي كرده بر اين باور است كه همسرش هرگز او را نخواهد بخشيد يا حداقل او را فراموش نخواهد كرد.
سهيلا زرآبادي‌پور مسئول مركز مشاوره، آغاز بخشش را فرآيندي عنوان مي‌كند كه نياز به زمان دارد تا فرد آسيب يدده با هيجانات خود كنار بيايد.
وي اضافه مي‌كند: در بخشش اگر فرد ديدگاه متعادل‌تري نسبت به همسر داشته باشد و به نقش عوامل دخيل در خيانت توجه كند؛ بخشش آسان‌تر صورت مي‌گيرد به اين معني كه ويژگي‌هاي مثبت و منفي همسر را در نظر بگيريم و رفتار همسرمان را در بافت و زمينه گسترده‌تري كه شامل بافت خانواده، محيط زندگي، ضعف‌ها و كاستي‌ها است؛ بررسي كنيم.
زرآبادي‌پور تاكيد مي‌كند: بخشش بين معنا نيست كه تحت هر شرايطي با فرد خاطي زندگي كند؛ درواقع مي‌توان بخشيد؛ اما از او جداش. زيرا بخشش باعث آرامش رواني و جسمي فرد مي‌شود و از بروز بيماري‌هاي جسمي و رواني جلوگيري مي‌كند و سبب مي‌شود فرد با ديگران رابطه بهتري داشته باشد.
*** جدايي و پايان زندگي مشترك
طبق گفته روانشناسي باليني يكي از گام‌هاي نهايي در فرآيند خيانت، تصميم‌گيري براي ادامه يا جدايي است كه در يك فرآيند زوجين نياز به كمك و همفكري با مشاور خانواده دارند كه اين تصميم‌گيري منوط به توجه به مواردي مانند نشانه‌هاي پرخطر، انگيزه زوج براي تغيير و بهبودي و احساس تعهد و جبران است.
جدايي انتخاب اجتناب‌ناپذير عده‌اي از زوج‌ها است كه ديگر تمايل به ادامه زندگي ندارند البته اين انتخاب بايد زير نظر مشاور خانواده باشد.
بر اساس بيان سهيلا زرآبادي‌پور در صورت مشاهده هر يك از موارد زير مشاوره طلاق را مد نظر قرار دهيد:
1ـ يكي از طرفين اصرار به جدايي دارد و به هيچ عنوان حاضر به زندگي نيست.
2ـ هر دو اصرار به جدايي دارند و به اين نتيجه رسيده‌اند كه امكان ادامه زندگي ميسر نيست.
3ـ اصرار يكي از طرفين به ادامه زندگي با فرد سوم
4ـ بي‌پولي و بيكاري مرد مي‌‌تواند سبب ساز بي‌وفايي همسر شود، اگر اين مورد پيمان شكني مستدام باشد و امكان اشتغال يكي از طرفين يا هر دو وجود نداشته باشد؛ در اين صورت بايد به جوابي انديشيد و در نهايت اصرار فرزندان است.
زرآبادي سپس مي‌گويد: گرچه زوج‌ها هستند كه بايد براي جدايي تصميم بگيرند اما در مواردي در فرزندان بزرگسال كه از جزييات بي‌وفايي والدين به ويژه مادر آگاه هستند؛ اصرار به جدايي مشاهده مي‌شود. اگر رفتار فرزندان با والد خطاكار پرخاشگرايانه و تحقيرآميز باشد؛ لازم است با يك مشاور خانواده در ارتباط باشند.
*** سخن پاياني
انتظار نداشته باشيد حس آشفتگي، پرخاشگري، بي‌اعتمادي و عصبانيت به مجرد اينكه همسر خود را بخشيديد به راحتي از بين برود زيرا نياز به گذر زمان دارد.
واقع بين باشيد، وضعيت مسكن، درآمد را در نظر بگيريد. اگر تصميم به پايان زندگي زناشويي خود داريد بايد ببينيد كه جايي براي زندگي كردن، منبع درآمد، نيازهاي اوليه و ... را مي‌توانيد مرتفع سازيد. علاوه بر اين مطالب... همسران بايد بدانند كه ابراز علاقه در قالب كلام مي‌تواند نيروي شفا را بوجود آورد.
اغلب بي‌وفايي‌ها مي‌تواند به طلاق منجر شود فرآيند بي‌وفايي و عهدشكني دردي غيرقابل تحمل را به افراد وارد مي‌آورد. اما اگر به عنوان يك فرصت به آن نگاه كنيم؛ مشكلات زندگي را كشف و زندگي بهتر از قبل خواهيد داشت.
با برطرف كردن نيازهاي يكديگر فصل تازه‌اي از عشق را در زندگي برنامه‌ريزي كنيد، وقتي كه آموختيد چگونه نيازهاي يكديگر را برطرف كنيد عشق و زندگي‌تان نيروي پررنگ‌ تري خواهد گرفت.
بازگشت به شرايط عادي و ترميم رابطه، تلاش پايدار و خستگي‌ناپذير زوجين را مي‌طلبد. افراد با عبور از شرايط سخت به همراهي يكديگر متوجه مي‌شوند بيش از گذشته يكديگر را دوست دارند و بي‌وفايي را به عنوان محرك اصلاح قلمداد كنند كه موجب شده زوج‌ها در مورد كاستي‌ روابط‌شان كار كنند.
7389/ 6128 خبرنگار: نسرين رحيمي ** انتشار دهنده: وحيد مقدم سليمي