تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۱

تهران - ایرنا - كودكانی در جایی به نام كانون اصلاح و تربیت به سر می برند كه بیشتر تاوان اشتباه والدین خود را پس می دهند تا اشتباه خود.

روز سرد پاییزی كه باد بی رحمانه بر صورت درختان شلاق می زند و یك یك برگهای طلایی را نقش زمین می كند، در گوشه ای از این شهر بزرگ دختركان و پسركانی هستند كه از این تازیانه باد زندگی با رفتار اشتباه خود در امان نماندند. دختركان و پسركانی كه اغلب آنان تاوان زندگی ناموفق والدین خود را در حقیقت در جایی به نام كانون اصلاح و تربیت پس می دهند. چه بسا اگر پدران و مادران شان باهم رفتار محبت آمیزی می داشتند و بقول یكی از همین نوجوانان خوب زندگی كردن در كنار یكدیگر و خوب تربیت كردن فرزندان را بلد می بودند، پای جگرگوشه هایشان به این كانون باز نمی شد.
اگر آن پدر بیش از حد بر نوجوان خود سخت نمی گرفت و به او اجازه می داد مادر خود را ببیند شاید با دست فرزند خود كشته نمی شد و نوجوانش هم الان در كانون نبود؛ شاید اگر مادری كه می دانست دختر 17 ساله اش با یك مواد فروش دوست است و با او همه جا می رود ، مانع این كار می شد امروز دختركش را به جرم نگهداری مواد مخدر دستگیر نمی كردند و به دست كانون نمی سپردند؛ شاید اگر آن پدر دختر 12 ساله اش را در این سن كودكی شوهر نمی داد و او مجبور نمی شد بخاطر رها شدن از زیر بار كتك، همسرش را با چاقو بترساند امروز بجای رفتن به كلاس درس، مجرم شناخته نمی شد و هزاران شایدهای دیگر.
با ورود به حیاط كانون اصلاح و تربیت از دور روی دیوار نقاشی های كودكانی به چشم می خورد كه نخست مهدكودك در نظر تصور می شود اما با نزدیك تر شدن به دیوار و نقاشی، دردهای پنهانی در پس هر نقاشی كه شاید دردهای این پسركان و دختركان باشد جلب نظر می كند.
غیر از سربازان و نیروهای اداری، معمولا كسانی كه در این مجموعه فعالیت می كنند زندانیان رای باز(زندانیانی كه روز در بیرون از زندان كار می كنند و شب برمی گردند) هستند و بیشتر كارهای خدماتی را انجام می دهند. اگرچه محوطه كانون بسیار تمیز ، اما در عین حال كاملا فضای سرد و بی روحی بر آن حاكم است.
«اینجا كارگاه سازمان فنی و حرفه ای است»؛ این جمله را روابط عمومی كانون كه راهنمای خبرنگار و عكاس ایرنا است می گوید و ادامه می دهد : در این قسمت برق خودرو، مكانیك خودرو(تعمیر موتورهای بنزینی)، برق ساختمان، معرق، پیرایشگری پسران و صندلی سازی چوبی به پسران كانون آموزش داده می شود.
به گفته وی، سازمان فنی و حرفه ای پس از اتمام هر دوره در محل كانون نخست آزمون كتبی و سپس آزمون عملی برگزار و به قبول شدگان مدرك فنی و حرفه ای اعطا می كند.
با ورود به كارگاه با نوجوانانی مواجه می شوید كه در حال پشت سر گذاشتن سن غرور خود هستند و فقط و فقط بخاطر اینكه خود را خلاف تر و قلدرتر از بقیه نشان دهند روی بازوان، دور گردن، و صورت آنان بریدگی بریدگی هایی می بینی كه در نتیجه خودزنی است و البته بسیاری از اینها از همان بیرون از كانون خودزنی می كردند.
«اساتید را خود سازمان فنی و حرفه ای معرفی می كند» ؛ روابط عمومی كانون با گفتن این جمله گویی كه ذهنت را خوانده سعی می كند رشته افكارت را پاره كند. عكاس در حال تهیه گزارش تصویری از كودكان است و در این میان پسركانی هستند كه هنوز برایشان آبروی خود و خانواده مهم است و می خواهند تا از صورت شان عكس گرفته نشود و درعین حال برخی دیگر كه هنوز در عالم كودكی خود سیر می كنند و از دنیای بیرون بی خبرند از عكاس می خواهند تا عكسی زیبا از صورت آنان بیندازد و در رسانه ها منتشر كند.
پیرایشگاه كارگاه جالبی است؛ جایی كه در آن نوجوانان در حال آموختن اصلاح كردن سر و صورت همدیگر هستند؛ پسركی كه از حیث جثه از بقیه كوچكتر است سعی می كند روی بقیه سیاست داشته باشد و با گفتن جمله «اضافه ها از كارگاه بیرون بروند» به نوعی قصد خودنمایی دارد.
_ «پیرایشگری می كنی؟»
- «بله».
_ « به ظاهرت نمی آد بلد باشی!»
- با قاطعیت هر چه تمامتر«بلد هستم» .
و دیگری كه كنار دست اوست دستی روی موهای خود می كشد و می گوید: «نگاه كن! موهای سرم را او اینقدر قشنگ كوتاه كرد».
_«راستی خانم ما اینجا نشریه هم داریم» این جمله را پسرك دیگری كه قصد دارد توجه را به سمت خود جلب كند بیان می كند و می افزاید: اسم نشریه ما 'خانه امید' است و روابط عمومی هم در تكمیل حرف های این نوجوان می گوید: ماهنامه خانه امید ماهی یك بار با همت بچه های خود كانون منتشر می شود و همه مطالب آن را همین بچه ها آماده می كنند.
_« در كدام بخش نشریه فعالیت داری؟»
_ «سرگرمی»
_«مطالب سرگرمی را از اینترنت می گیری؟»
_ « نه خانوم، دوستان كه جوك و لطیفه تعریف می كنند، مطالب آنان را جمع می كنم».
در انتهای سالن كارگاه معرق است؛ نوجوانان به قدری زیبا روی چوب هنرنمایی می كنند كه گویی همه دردهای چندساله و چند ماهه خود را روی صفحه چوب تخلیه می كنند.
«دوره آموزشی معرق قبلا سه ماهه بود كه با تغییر استاندارد فنی و حرفه ای شش ماهه شد»، مربی كارگاه معرق ادامه می دهد: 22 بهمن امسال قرار است نمایشگاهی از آثار هنری كل زندانهای استان تهران برپا شود كه كار بچه های اینجا هم در آن نمایشگاه در معرض دید قرار می گیرد.
_ «چند وقت است اینجا كار می كنی؟»
_ «تازه آمده ام». این پاسخ پسری بود كه در گوشه ای از كارگاه بی هیچ ابزاری نشسته بود. او ادامه می دهد: اصلا مدرسه نرفتم ولی قصد دارم درس بخوانم و در كنارش در كلاس های آموزشی در كارگاه ها شركت كنم.
بالا دست فضای كارگاه ، محوطه بزرگی كه حیاط مدرسه كانون است مقابل چشمان هر مراجعه كننده قرار دارد كه باد پاییزی برگهای زرد ، قرمز و طلایی درختان را در هر گوشه از حیاط به رقص در می آورد و دو زندانی رای باز كه در حال جمع كردن این برگ ها هستند، همراه با برگ های نقش زمین شده به این طرف و آن طرف می روند.
اجتمام** 7329**1569 **گزارشگر: لیلا اسماعیل نژاد *انتشار: علی حبیبی