تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۶

انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری جدید امریكا در حالی جهان را در بهت و حیرت فرو برد كه این رویداد برای ایران كه خود حداقل در سه انتخابات ریاست جمهوری 1376، 1384 و 1392 نتیجه غیر قابل منتظره‌ای را تجربه كرده بود، چندان دور از انتظار نبود.

منتهی ترامپ نخستین رئیس جمهوری امریكاست كه خارج از قواعد سنتی نهادهای قدرت و سیستم حاكمیتی امریكا رئیس جمهوری شد.
پیروزی او در این انتخابات به اندازه‌ای غیرقابل باور بوده است كه مدت‌هاست طراحی سناریویی در داخل سیستم حاكمیتی امریكا در دستور كار قرار گرفته است كه در صورت پیروزی ترامپ، عمر دولتش بیش از چند ماه به درازا نكشد. بدین ترتیب كه اگر رفتارهای عجیب او ادامه یابد، با گشودن چندین فایل از سوابقش، در كنگره استیضاح شده و معاونش جایگزین او شود. هدف این نگارش، كالبدشكافی انتخابات امریكا نیست كه به نوبه خود مهم و عبرت‌آموز است.
پیامدهای این انتخاب از منظر ابعادی كه در عرصه سیاست خارجی و مشخصاً برای ایران دارد، حائز اهمیت می‌شود.
یك كارشناس برجسته امریكایی می‌گوید كه امریكا در سال 1945 حدود 50 درصد از تولید ناخالص جهان را داشت و امروز سهم آن به حدود 20 درصد كاهش یافته است. امریكا در 6 دهه گذشته هزینه‌های سنگینی را برای متحدانش متقبل شده كه در نهایت به تقویت آنها و تضعیف توان و اقتدار اقتصادی امریكا انجامیده است.
این موضوع كه وجه مشترك نگرانی هر دو حزب جمهوریخواه و دموكرات امریكا بوده اما هرگز شجاعت طرح آن وجود نداشته، اكنون مهم‌ترین چالش پیش روی ترامپ است. بنابراین ترامپ با درنظر گرفتن این مشكلات، اعلام كرده كه خواهان بازگرداندن اقتدار گذشته امریكاست.
ارزیابی ایران از نتیجه انتخابات امریكا و مواجهه با سیاست‌های رئیس‌جمهوری جدید این كشور نباید صرفاً مبتنی بر تفكرات فردی ترامپ باشد. احتمالاً برخی در ایران خواهان پیروزی ترامپ بودند زیرا معتقدند او دیوانه‌ای است كه امریكا را ذلیل خواهد كرد و ذلت امریكا هم همان خواست و هدف جمهوری اسلامی است. حال آنكه فرض جمهوری اسلامی باید مبتنی بر این اصل باشد كه در امریكا سیستمی غالب است كه در آن تنها رئیس جمهوری با وجود قدرت بالایی كه دارد، تنها تصمیم گیرنده نیست.
اما آنچه شرایط كنونی ویژه‌ای را در سیستم سیاسی امریكا به وجود آورده، آن است كه پس از 88 سال جمهوریخواهان در مجلس سنا و نمایندگان در اكثریت هستند و رئیس جمهوری منتخب هم از جمهوریخواهان است. بنابراین، باید با در نظر گرفتن این شرایط، نحوه مواجهه با ترامپ و جمهوریخواهان امریكا را در نظر گرفت.
ایران در دوره ریاست جمهوری ترامپ، با تهدیدات و فرصت‌هایی روبه‌رو خواهد بود. تاریخ 38 ساله نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد كه در مقابله با تهدید، خوب اما در بهره‌برداری از فرصت‌ها بسیار ضعیف عمل كرده است. دشمنان قسم خورده ایران به دنبال افزایش تهدیدها و حذف فرصت‌ها خواهند بود. هنر تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران ایران این خواهد بود كه اولاً برای كاهش تهدیدات و بهره‌برداری از فرصت‌ها برنامه داشته باشند و ثانیاً در زمان مناسب هم اقدام مناسب به عمل آورند و اجازه ندهند منافع ملی ایران قربانی توطئه جبهه خارجی ضد ایران و نیز باندبازی‌های سیاسی داخلی گردد. مگر اینكه صحت این فرضیه قوت گیرد كه افزایش خصومت و تقابل با امریكا به نفع جمهوری اسلامی است كه در این صورت ترامپ و آرایش جدید سیاسی در واشنگتن برای تحقق این فرضیه مناسب خواهد بود.
در تاریخ روابط ایران و امریكا بعد از انقلاب اسلامی 1357، همه رؤسای جمهوری امریكا از هر دو حزب، سیاست خصمانه مشابهی در مورد ایران اجرا كردند با این تفاوت كه رؤسای جمهوری دموكرات با زبانی نرم‌تر، بدترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال كردند. تنها استثناء دور دوم ریاست جمهوری اوباما بود.
اكنون كه این سطور را می‌نویسم، به تازگی از نشستی در اروپا بازگشته‌ام كه نمایندگان كشورهای عربی از جمله سعودی‌ها به سرزنش ایران و اوباما پرداختند. عمده جلسه هم به بحث‌های چالشی بین دو ایرانی، یكی معاون وزیر خارجه و دیگری هم من، با 6 نماینده عرب حاضر درجلسه اختصاص داشت. همزمان هم جمعی از گروهك تروریستی منافقین در بیرون از جلسه تجمع و علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دادند.
اعراب حاضر درجلسه بر این باور بودند كه اوباما تنها رئیس جمهوری بود كه غنی‌سازی و آب سنگین در ایران را پذیرفت یعنی هر دو مسیر ساخت بمب هسته‌ای را در اختیار ایران گذاشت، با برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای و لغو قطعنامه‌های سازمان ملل هم موافقت كرد، ایران را از ته دره تحریم‌ها بیرون كشید و در مسیر ابرقدرت شدن منطقه قرار داد. اوباما بود كه عربستان و اعراب را به حمایت از افراط‌ گرایی و تروریسم متهم كرد و به سایر غربی‌ها جرأت داد كه شبانه روز به اعراب و جهان اهل سنت اهانت كنند. او گستاخی را به حدی رساند كه به ریاض پیشنهاد كرد منطقه را با جمهوری اسلامی ایران شراكتی اداره كنند.
به هرحال نمی‌توان این واقعیت را از صفحه تاریخ دیپلماسی جهان پاك كرد كه در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما، روابط امریكا با دشمنان یا رقبای منطقه‌ای ایران همچون اسرائیل و عربستان و تركیه به طور بی‌سابقه‌ای دچار چالش‌های جدی شد به گونه‌ای كه صهیونیست‌ها و سعودی‌ها برای خروج اوباما از كاخ سفید لحظه‌شماری می‌كردند زیرا معتقد بودند كه او با توافق هسته‌ای و برداشتن تحریم‌های بین‌المللی هسته‌ای از پشت به متحدین امریكا خنجر زده است. با رصد رسانه‌های داخلی ایران در یك سال گذشته می‌توان به این برداشت رسید كه درست در همین دوره، فضای ضد امریكایی در ایران هم به اوج رسید.
اكنون برای قضاوت در مورد سیاست‌های عملی ترامپ در دوره ریاست جمهوری امریكا زود است. باید صبر كرد تا كادر اصلی او مشخص شود. اما مناسب است مسئولین جمهوری اسلامی چند اقدام را از هم اكنون مد نظر قرار دهند:
1- از فحاشی، توهین، تحقیر و مسخره كردن ترامپ بپرهیزند.
2- از اقدامات و مواضع تحریك‌آمیز بی مورد كه صرفاً بهانه به دشمن می‌دهد، پرهیز شود.
3- تهدیدات و فرصت‌های احتمالی را بررسی و برای هر سناریوی احتمالی برنامه تنظیم كنند.
4- از هر اقدام یا موضعی كه شائبه ترس یا ضعف ایران را القا كند، پرهیز شود كه این امر جناح‌بازهای امریكا را گستاخ‌تر خواهد كرد.
5- لابی صهیونیسم، سعودی‌ها و متحدین عرب آنها و منافقین از لحظه پیروزی ترامپ برای نفوذ و تأثیرگذاری در او و تیمش فوراً وارد عمل شدند تا سیاست‌های ضد ایرانی را در واشنگتن تقویت و طرح‌های ضد ایرانی شكست خورده یا مسكوت مانده گذشته را احیا كنند. فرض آنها هم این است كه ترامپ، لوایح جدید كنگره برای اعمال تحریم‌ها را وتو نخواهد كرد. لذا اگر تهران موفقیت اقدامات لابی صهیونیسم-اعراب تكفیری و جناح‌بازهای امریكا را در راستای منافع كشور نمی‌داند، نه تنها نباید نظاره‌گر بوده یا تدافعی عمل كند، بلكه باید ابتكار عمل داشته باشد.
5- تصویر ایران در امریكا و غرب همچنان منفی است هر چند این تصویر بعد از دستیابی به برجام و ظهور داعش و تروریسم تكفیری، نسبت به گذشته بهتر شد. در عین حال در یك سال گذشته و در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری امریكا، نامزدهای رقابت كننده جملگی به ایران‌هراسی دامن زدند به اندازه‌ای كه آگهی‌های تبلیغاتی از شبكه‌های بزرگ امریكا مستمراً پخش شد. فرض را هم باید بر این گذاشت كه جبهه ضد ایران در مورد ایران و شیعه‌هراسی تلاش‌های سنگین جدیدی را آغاز خواهد كرد تا از آب گل‌آلود در واشنگتن ماهی بگیرند. در این مورد هم تهران باید مبتكرانه و فعال وارد عمل شود.
6- بعد از برجام، فرصت بازسازی روابط ایران با سایر كشورهای غربی مثل اتحادیه اروپا فراهم شده است. در این مورد سرعت و اهتمام ویژه نیاز است. باید لیستی از موارد منافع مشترك، فراتر ازروابط دوجانبه برای آغاز این همكاری‌ها تهیه و عملیاتی شود. همزمان گفت‌وگو در مورد موارد اختلافی هم می‌تواند آغاز شود.

*دیپلمات ارشد سابق ایران
منبع: روزنامه ایران، 23 آبان 95
پژوهشم**9160**