در بحث طلاق بايد ابتدا بررسي كرد كه زوج هايي كه قصد دارند از هم جدا شوند آيا اين جدايي فوايد آن بيشتر است و يا زيان هاي آن. در گذشته طلاق لرزه بر اندام خانوادهها ميانداخت، زن و مرد به خاطر حرف خانوادهها و مردم هم كه شده، به زندگي كه به نقطه پايانش رسيده بود، ادامه ميدادند و اگر فرزندي در بين بود، او را تنها دليل ادامه زندگي مشترك خود ميدانستند. اين درحالي است كه به واسطه ادامه همين زندگي سرد و به دور از عواطف، اين فرزند بود كه بيش از والدينش بسياري از آسيبها را تجربه ميكرد.
اما امروز با تغيير شرايط جامعه و گرايش به زندگي مدرن و افزايش فردگرايي، ذهنيت افراد هم نسبت به طلاق عوض شده و به نظر مي رسد ديگر جدايي به مذمومي گذشته نيست و حتي در برخي موارد شروعي براي زندگي دوباره است. همين امر باعث شده است آمار طلاقهاي توافقي نيز افزايش يابد.
حال بايد ببينيم طلاق توافقي چيست و چه جايگاهي در قوانين دارد؟ در قانون جديد حمايت از خانواده مصوبه سال 91، بحثي به عنوان طلاق توافقي ايجاد شد. تا قبل از آن اسمي به عنوان طلاق توافقي در قانون وجود نداشت. قانون قبلي مصوب سال 71 بود و عملاً طلاقي كه صورت ميگرفت، توافقي بود اما تحت عنوان طلاق توافقي نبود. يعني در قانون اشاره شده بود كه اگر زن و شوهر بخواهند طلاق بگيرند، چه كار كنند؟ ولي در قانون جديد اسم طلاق توافقي آمده است. علت هم آن است كه طلاق توافقي به قدري زياد شد كه قانونگذار تصميم گرفت از آن نام ببرد و براي آن يك سيكل و راهكار جدايي را در نظر بگيرد و طراحي كند.
در اين زمينه گفت و گويي داشته ايم با افشين طباطبايي نويسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعي و نظرات او را درباره طلاق توافقي پرسيديم.
طباطبايي با بيان اين كه ازدواج توافق دوجانبه اي است كه براساس عقدنامه و شرايطي كه در آن تعيين مي شود بين زن و مرد انجام مي شود ،گفت: در كشور ما ظرفيت و ساز و كار اين توافق به واسطه نفوذ سنت هاي خانواده اي و قبيله اي مناسب نبوده و در بيشتر موارد ناكارآمد است.
وي افزود: در اين ازدواج ها افراد از نظر ابعاد اخلاقي، عاطفي و خانوادگي آشنايي كاملي از يكديگر ندارند در نتيجه با مشكلات زيادي روبه رو مي شوند.
به گفته اين پژوهشگر مسائل اجتماعي، قانونگذار با تصويب قانون طلاق توافقي در حقيقت به دنبال راهكاري براي كاهش معضلات و مشكلات زوجين در پروسه طلاق بوده است.
وي تصريح كرد: جامعه ما رو به پيشرفت و در حال گذار است بنابراين ساز و كارهاي گذشته كارساز نيست و مجبور هستيم كه از راه هاي جديد استفاده كنيم كه اين ساز و كارهاي جديد نيز خود مشكلاتي دارند.
به گفته طباطبايي، طلاق توافقي يك ساز و كار جبراني است كه جامعه براي پيشرفت و حركت رو به جلو و حل مسائل مجبور به استفاده از آن است در غير اين صورت با مشكلات بيشتري مواجه خواهد بود.
وي توضيح داد: در گذشته گفته مي شد كه زن و مرد بايد بسوزند و بسازند اما در جامعه و شرايط كنوني اين سخن كاربرد ندارد و نمي توان در رابطه با زناشويي ناسالم و تخريبي باقي ماند زيرا براي بهبود افسردگي هايي كه براي زن و مرد و حتي فرزندان به وجود مي آيد نياز به سال ها مشاوره و كار كارشناسي دارد.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با تاكيد بر اين كه هيچ قانوني نمي تواند صد درصد درست باشد افزود: اما قانونگذار براساس مشاهدات ميداني كه در جامعه داشته و بررسي سمت و سوي اين طلاق ها؛ اين تسهيل قانوني را به وجود آورده كه زن و مرد بتوانند با طلاق توافقي از معضلات اجتماعي حادي كه جامعه را تهديد مي كند جلوگيري كند.
** كاهش ميل ازدواج معضل طلاق توافقي
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با بيان اين كه هر نوع فسخ قراردادي در جامعه يك ضايعه محسوب مي شود، اظهاركرد: طلاق توافقي نيز به عنوان فسخ قرارداد معضلاتي براي جامعه و خانواده دارد.
وي توضيح داد: كم شدن اعتماد نسبت به ازدواج موفق باعث كاهش ميل افراد براي تشكيل خانواده و در نتيجه افزايش شكل جديدي از زندگي مشترك مثل همزيستي زن و مرد، ازدواج سفيد و روابط دوستي هاي خارج از خانواده مي شود. به گفته اين پژوهشگر اين عامل باعث مي شود حتي افرادي تا پايان عمر اقدام به ازدواج نكنند.
طباطبايي تاكيد كرد: در اين ميان خانم ها بيشتر در معرض آسيب هستند و به واسطه سنت هاي خانوادگي و قبيله اي حاكم بر جامعه برچسب زن مطلقه به آنها زده مي شود و مورد سوء نيت و آزار قرار مي گيرند.
وي اظهار كرد: در اين شكل از طلاق گرچه زن و مرد با توافق يكديگر جدا شده اند اما چون ازدواج ساز و كار قوي دارد بنابراين افراد از لحاظ عاطفي ضربه مي خورند.
پژوهشگر مسائل اجتماعي تصريح كرد: گاهي مشاهده مي شود كه زن و مرد تحت شرايط خاص اجتماعي و فشارهاي خانوادگي به صورت توافقي از يكديگر جدا مي شوند و اين جدايي به عنوان يك شكست و ضايعه در ذهن آنها باقي مي ماند.
** مشاوره و آموزش بهترين راهكار
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با بيان اين كه قانون طلاق توافقي نيز نقص هايي دارد اظهاركرد: ممكن است افراد براساس احساسات آني و لحظه اي تصميم به طلاق توافقي بگيرند بنابراين بهترين كار اين است كه زن و مرد با افراد متخصص مشاوره كنند.
وي ادامه داد: مشاوره با افراد متخصص و ارائه راهكار مناسب از سوي آنان منجر به اتخاذ تصميم درست از سوي زوجين مي شود.
طباطبايي اظهاركرد: با فعاليت نهادهاي مردمي و NGO هايي كه با كمك خيرين و خود مردم در ارتباط با مشكلات و معضلات خانواده تشكيل مي شود نيز راهكار خوبي است و مي تواند موثر باشد.
وي با بيان اين كه اين سازمان هاي مردم نهاد در كشورهاي پيشرفته نيز فعاليت مي كنند و بسيار موفق بوده اند، گفت: زن و مرد در مواقع بحراني و بروز مشكلات با مراجعه به اين نهادهاي مردمي مي توانند از آنها كمك بگيرند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي راه حل ديگر براي جلوگيري از طلاق توافقي را آموزش سبك زندگي ايراني اسلامي عنوان كرد و افزود: مشكل اصلي ما اين است كه دخترها و پسرها در دوره كودكي به انواع آموزش ها مجهز مي شوند اما آموزش مناسبي در مورد سبك زندگي نمي بينند.
وي تصريح كرد: ما آموزه هاي غني ديني همچون قرآن كتاب آسماني و نهج البلاغه داريم كه مي توانيم در اختيار فرزندانمان قرار دهيم و اين وظيفه علما و متخصصين است كه اين آموزه هاي ديني را به زبان امروزي و تازه اي به افراد جامعه و فرزندان ارائه دهند.
به گفته طباطبايي، هر چه در زمينه آموزش كودكان سرمايه گذاري كنيم نتيجه بهتري به دست مي آوريم و در آينده با معضلات كمي روبه رو خواهيم بود.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با بيان اين كه شهرهاي كوچك و روستاها هنوز هم تحت تاثير سنت ها و قوانين قبيله اي هستند اظهاركرد: شهرهاي بزرگ در حال ورود به مدرنيته هستند و جوانان در شهرها چرخه مدرنيته را مي چرخانند و كمتر تحت تاثير خانواده ها و سنت هاي گذشته هستند بنابراين طلاق هاي توافقي بيشتر در كلان شهرها و در بين جوانان تحصيلكرده مشاهده مي شود.
وي گفت: پيشنهاد ما براي دختر پسر اين است كه به صورت مشروع و زير نظر خانواده ها با يكديگر در ارتباط باشند تا با پتانسيل و ابعاد اخلاقي، خانوادگي، عاطفي يكديگر آشنا شوند.
در تحقيقات دكتر باقر ساروخاني استاد جامعه شناسي دانشگاه تهران درباره طلاق توافقي آمده است؛ زوجين هركدام دلايلي براي طلاق توافقي دارند كه مي تواند طرفين را مجاب به جدايي كند. در طلاق توافقي، زنان مهم ترين دلايل خود را براي طلاق، فحاشي و ضـرب وشتم شوهر، دخالت خانواده شوهر، خيانت شوهر، داشتن اختلاف نظرهاي فرهنگي، اختلاف سني زياد، ازدواج تحميلي و نداشتن آشنايي كافي قبل از ازدواج برشمرده اند. در مقابل مردان نيز مهم ترين دلايل خود براي جدايي را نداشتن علاقه به زن، اقدامات خودسرانه زن، بدبيني به زن، تمكين نكردن و ناسازگاري زن، پايبند نبودن به اصول اخلاقي، نداشتن تفاهم، توقعات بيجاي زن، بي اعتمادي نسبت به شوهر و رفتارهاي نامعقول زن بيان كرده اند.
دكتر ساروخاني تاكيد مي كند: علاوه بر زوجين، در اين تحقيق مشاوران خانواده نيز مهم ترين دلايل زنان را براي طلاق، ناسازگاري، تنفر از شوهر، توجه نكردن شوهر به خواست ها و توقعات همسر، دخالت خـانواده شـوهر، عـدم تحمل شوهر و لجبازي هاي او برشمرده اند و در مقابل مشاوران دلايل مردان را براي جدايي استقلال نداشتن زن (وابستگي به خانواده)، علاقه نداشتن به همسر، دخالت اطرافيان و ناآگاهانه بودن ازدواج بيان كرده اند.
در اين قسمت ديدگاه مردمي كه خود طلاق توافقي داشتند يا شاهد طلاق هاي توافقي بودند را آورده ام.
خانمي كه پسر و عروسش به تازگي از هم جدا شده اند مي گويد: طلاق توافقي ديگر چه صيغه اي است؟ همه مي دانند كه زن و شوهرها از دو خانواده متفاوت با هم ازدواج مي كنند و بي شك بر سر موضوعاتي با هم اختلاف نظر پيدا مي كنند، پسر و عروس سابقم هر دو تحصيلكرده هستند هفت ماه پس از عقدشان طلاق توافقي گرفتند وقتي علت را از پسرم پرسيدم گفت كه با هم تفاهم نداشتيم. بعد از آن روز پسرم گوشه گير شده و مانند سابق شاد و سرحال نيست من هنوز هم منتظرم كه پسر و عروس سابقم دوباره با هم آشتي كنند.
فريد جوان 27 ساله مي گويد: طلاق توافقي چيز خوبي ميتواند باشد. وقتي دونفر باهم ازدواج ميكنند و بعد از ازدواج ميفهمند كه واقعاً به درد هم نميخورند و وجه اشتراكي در زندگي ندارند بنابراين پس از جدا شدن به كسي ضربه روحي وارد نميشود.
سحر مي گويد: من طلاق توافقي گرفتم خيلي هم خوب است. وقتي ديديم نميتوانيم با هم كنار بياييم رفتيم توافقي جدا شديم. اينكه جوانها از هم شناخت ندارند حرف است. فرهنگ ما تغيير يافته. طرف توقع دارد هم زن قانوني داشته باشد اما بيرون از خانه با چند نفر ديگر نيز در ارتباط باشد. به نظر من علت افزايش طلاق تغيير نگاه جوانها به زندگي زناشوئي است. ديگر مثل سابق نيست كه طرف اعتقاد داشته باشد خدا يكي زن هم يكي.
مجيد مي گويد: منشا طلاق توافقي عدم مشاوره هاي واقعي در دوره پيش از ازدواج است. بهترين راهكار مشاوره قبل از ازدواج و شناخت همه جانبه دو طرف از هم است. در ازدواج بايد همه مسائل در همان ابتداي خواستگاري و دوره نامزدي بازگو شود. همه خواسته ها بايد به صورت روشن مطرح شود. هرگونه شك و ترديدي بايد برطرف شود يا طرفين از وصلت خودداري كنند. در زندگي زناشويي دلسوزي هاي بي مورد خوب نيست. اگر طرفين در دوره نامزدي به اين نتيجه رسيدند كه به درد هم نمي خوردند واقعا از هم جدا شوند. زيرا بعد از ازدواج واقعا كار سخت و بحراني مي شود.
براساس مطالعات و تحقيقات انجام شده جامعه شناسان معتقدند يكي از مهم ترين دلايلي كه به طلاق در جوامع در حال گذار يا به عبارتي در حال توسعه منجر مي شود تغيير باورهاي اجتماعي و شرايط زندگي به خصوص در ميان جوانان است. گذار ما از جامعه سنتي به زندگي مدرن به صورت ناقص اتفاق افتاده و همين باعث شده كه مكانيسم هاي انتخاب همسر همانند امكانات فيزيكي زندگي به روز و متناسب با شرايط نباشد به ويژه آنكه در جامعه ما آموزش هاي لازم براي همسريابي وجود ندارد.
با وجود اين مشكلات در جامعه در حال گذار جوانان به مولفه هاي يك زندگي ايده آل مي انديشند و مي خواهند فضاها و دنياي جديدي را تجربه كنند بنابراين با هر چيزي كه مانع تحقق اين موضوع باشد برخورد مي كنند و ديگر مسائلي همچون قوانين سخت و محكم نمي تواند مانعي بر سرراه آنها باشد. در اين مورد بهترين راهكار مشاوره هاي زناشوئي قبل از ازدواج است و ارائه آموزش هاي لازم در مورد زندگي زناشوئي به دختران و پسران است.
اجتمام**9132 ** 1569** گزارشگر: فرزانه سلامت بخش * انتشار: علي حبيبي
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴
تهران - ايرنا - طلاق چنانچه با دلايل متقن و درست همراه نباشد در هيچ جامعه اي پسنديده نيست زيرا آثار زيانباري براي فرزندان خواهد داشت از اين رو بايد با شيوه هاي مختلف از بروز آن در جامعه جلوگيري كرد هر چند در برخي موارد طلاق بهترين و تنها راه پيش رو است.