تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۰

تهران-ایرنا- تابناك در یادداشتی آورده است: پس از انتشار كلیپ برخورد خشن پلیس با یك راننده مست پس از رانندگی خطرناك، جای تقدیر بسیار دارد كه مسئولان نیروی انتظامی یك مسأله ساده را امنیتی نكردند، صورت مسأله را تغییر ندادند.

محمد مطهری در یادداشت خود در تابناك آورده است: نیروانتظامی دو جنبه را به خوبی تفكیك كردند: به خطای نیروی خود اذعان كرده و از مجازات آنان خبر دادند و راننده مست را نیز به دست قانون سپردند (گر چه معمولا برخورد عبرت آموزی با این قبیل رانندگان نمی شود). با این برخورد منصفانه، نیروی انتظامی منزلت خود را نزد مردم بالا برد، بر محبوبیت خود افزود و هشداری جدی به متخلفان احتمالی آینده در حوزه تحت امر خود داد.

اهمیت این رفتار اسلامی مسئولان انتظامی، آن وقت معلوم می شود كه توجه كنیم كه پلیس می توانست پس از پخش این كلیپ در شبكه های اجتماعی، اطلاعیه ای امنیتی به شرح ذیل صادر كند، اطلاعیه ای كه این ملت نظیرش را از برخی دستگاهها از جمله خود نیروی انتظامی در چند سال پیش كم ندیده و متأسفانه هنوز مشابهش را در برخی دستگاهها می بینیم. آن اطلاعیه كه یك مسأله اجتماعی را امنیتی می كرد چیزی شبیه این بود:

«اخیرا دشمنان انقلاب كه ارتباطشان با اجانب روشن است برای تضعیف نیروی انتظامی، بخشی گزینشی از یك كلیپ را در فضای مجازی منتشر كرده اند تا به خیال خام خود، مردم شهیدپرور را نسبت به پرسنل خدوم نیروی انتظامی بدبین كنند. این حركت مذبوحانه كه در خیانت بار بودن آن همین بس كه مورد استقبال رسانه های شناسنامه دار بیگانه واقع شده و نوعی فرار به جلو است، به قصد تطهیر عیاشان و ترویج اباحیگری صورت گرفته و بخشی از پروژه نخ نمای جنگ نرم علیه نظام مقدس اسلامی است.
به اطلاع امت شریف ایران می رساند: پلیس امنیت نیروی انتظامی همه افراد دخیل در تهیه این خوراك برای رسانه های بیگانه را (از جمله كسی كه فیلم دوربین مدار بسته را منتشر كرده) شناسایی و بازداشت كرده است كه به اتهام تشویش اذهان عمومی و تبلیغ بر ضد نظام به زودی محاكمه خواهند شد.
در اینجا به افرادی كه بخواهند با بزرگنمایی تخلفات بسیار نادر نیروی انتظامی نقش ستون پنجم دشمن را بازی كرده و آرامش هموطنان عزیز را بر هم بزنند قاطعانه هشدار داده می شود كه فعالیتهای آنان از چشم تیزبین پلیس پنهان نخواهد ماند».

اگر متن این اطلاعیه كاملا با برخی اطلاعیه های گذشته تطبیق نكند نحوه برخوردِ تجربه شده در عمل را به خوبی به تصویر می كشد. (بدیهی است حساب مسائل و تهدیدهای واقعا امنیتی از مسائل بی شماری كه بی جهت با آنها مواجهه امنیتی می شود جداست).

* اخبار جنجالی را باید حل كرد نه جمع

آنچه جای تبریك به فرماندهان نیروی انتظامی در برخورد اخیر را دارد -كه خوشبختانه اولین آن نبود- این تدبیر آنان بود كه به جای «جمع كردن» یك حادثه، در پی «حل كردن» آن بودند؛ یعنی به جای فرافكنی، نیت خوانی، ربط دادن به دشمنان خارجی، تهدید انتشاردهنده به جای مجرمان و به جای اثبات اینكه هیچ گردی بر دامان نیروی انتظامی ننشسته و نخواهد نشست، به دنبال ریشه یابی مشكل، برخورد منصفانه و اقناع اذهان جامعه بودند و با این برخورد منطقی و غیرطلبكارانه، موفق هم شدند.
آنها به خوبی واقف بوده و هستند كه وقتی تخلفی در جامعه بازتاب وسیعی پیدا می كند مسأله اصلی پاسخ به سؤالاتی است كه در اذهان مردم ایجاد شده، نه «جمع كردن سر و ته قضیه به هر نحو ممكن و به هر قیمت» و البته چیزی جز اجرای عدالت همه جانبه مخصوصا نسبت به پارتی كلفتها آذهان جامعه را آرام نمی‌كند.

* خطرناكترین نفوذ، نفوذ بی اعتمادی در اذهان مردم است

اگر به شایعات مهمی كه در شبكه های اجتماعی پخش می شود پاسخ قانع كننده ای داده نشود و به جای رفع شبهات اصلی در اذهان، شاكیان و یا عاملان انتشار تهدید شوند، خود بدترین نوع دامن زدن به «نفوذ» دشمنان است، زیرا تأثیر این نفوذ، در «اذهان» مردم یعنی همان پشتوانه اصلی نظام است.
بر خلاف تصور برخی، نفوذی كه باید بیش از هر نفوذ دیگری نگران آن بود نفوذ از طریق رفت و آمد چند خارجی نیست؛ بلكه نفوذ این تصور، غلط یا درست، به درون ذهن مردم است كه عدالتخانه نظام ما «دردانه» و بلكه «دردانه ها» دارد. پیش از و بیش از مقابله با هر نفوذ دیگر، ابتدا باید در عمل و نه شعار جلوی این نفوذ را گرفت، ولو بَلَغ ما بَلَغ.

* مجوزی كه مانند پتك بر سر مردم فرود آمد

شاید این ادعا عجیب به نظر برسد اما اغراق نیست كه گفته شود دادن مجوز خروج از كشور در سال گذشته به متهم معروف در پرونده های جنجالی (مانند كهریزك، زهرا كاظمی و تأمین اجتماعی) برای زیارت اربعین در ایام محاكمه، ضررش برای نظام اسلامی بسیار بیشتر از دادن مجوز ورود به كشور به رئیس سازمان سیا است. اولی موجب نفوذ بی اعتمادی در عمق اذهان مردم و تهدیدی پنهان و بسیار جدی علیه آینده نظام است كه تقریبا التیام ناپذیر است، ولی دومی انحرافی در سیاستمداران است كه با اراده ملتی كه به نظامشان اعتماد دارند و با اقدام متقابل رهبرانقلاب علاج پذیر است.

*سه پیشنهاد به نیروی انتظامی

به هر حال نیروی انتظامی اگر به دنبال اعتماد بیشتر مردم است این سه پیشنهاد را بررسی كند:

1. از كسانی كه كلیپ تخلفات آشكار نیروی انتظامی را در شبكه های اجتماعی منتشر می‌كنند تقدیر كند.

2. برای عكس العمل نشان دادن، به انتظار انفجار یك كلیپ در شبكه های مجازی ننشیند، بلكه اگر از برخوردهای خشن در مكانهایی مثل كلانتریها و اتاقهای بازجویی كه فیلمهایش فقط در اختیار نیروی انتظامی است مواردی در اختیار دارد در انتشارش پیشقدم شود و آنگاه میزان بالارفتن اعتماد مردم به پلیس را به نظاره بنشیند. این كاری است معمول در بسیاری از كشورها كه در ایران تصورش هم مشكل است.

3. نیروی انتظامی اعلام كند كه از این پس نیروهای متخلف خود در تخلفات بزرگ از هر نوع را معرفی خواهد كرد. به هر میزان كه هر دستگاه از انتشار جرمهای بزرگ در نیروهای خود و معرفی آنان استقبال كند سلامت واقعی آن دستگاه به نحو آشكاری افزایش می یابد.

*«ترس پارتی كلفتها از رسانه» تنها راه سامان یافتن امور

تخلفات گسترده واقعی در كشور در سطوح و انواع مختلف - كه با نزدیك شدن انتخابات و در رقابتهای جناحی بیش از گذشته اخبار آنها پخش خواهد شد! - نشان می دهد كه نزد بسیاری، ترس از خدا و كیفر الهی (عامل بازدارنده اول) چندان كارساز نبوده است و وجدانها (عامل دوم) هم نقش بازدارندگی خود را برای این عده از دست داده اند. در این میان آنچه خوشبختانه همچنان كارساز بوده و خواهد بود ترس از رسانه و به تعبیر دیگر ترس از مردم (عامل سوم) است. ملتمسانه خواهش می كنم این یكی را دیگر ناكار نكنیم البته در آنجا كه با طی شدن روال قانونی صورت بگیرد بدون آنكه با دستورات و قیود مختلف، رسانه را در برخورد با فساد به شیری بی یال و دم و اشكم تبدیل كنیم.

سخن پایانی و جان كلام

بزرگترین ضربه ای كه از ابتدا تا كنون بر نظام جمهوری اسلامی وارد شده است نه از ناحیه صدام بوده است و نه منافقین، نه آمریكا و نه اسرائیل، نه قاتلان مطهری و بهشتی و نه هیچ فرد یا گروه دیگر. آنها هرگز نتوانستند ضربه ای كاری از «درون» نظام اسلامی به آن وارد كنند.
بزرگترین خیانت را یك جمله نادرست به این نظام كرده و می كند؛ جمله ای كه مانند موریانه به تدریج، پایه اعتماد مردم به نظام را در قلوب و اذهان آنان خورده و می خورد و خطرناكترین مصداق نفوذ است. آن جمله این است كه «تخلفات مجرمان درشت وابسته به نظام تا زمانی كه با نظام مسأله پیدا نكرده اند باید پنهان بماند تا مردم به نظام بدبین نشوند». نتایج معكوس این جمله را ولو بعضا به آن عمل شده باشد امروز به خوبی می بینیم. البته امروز مبارزه با این عبارت مهلك از هر زمانی مشكلتر است چرا كه این القای غلط، منجر به نفوذ مفسدانی شده است كه بقای خود را در گرو بقای اعتبار این جمله می بینند. ظاهرا كسانی كه این طناب نامرئی را در دور گردن نظام اسلامی حس می كنند پرشمار نیستند. این طناب پاره شدنی نیست مگر آنكه پارتی كلفت هایی كه تا قبل از شب اول قبر، به یقین خود را از هر نوع مجازاتی مصون می دانند به چنگال عدالت گرفتار شده و رسوا شوند.

* منبع:تابناك/24 آبان ماه 95
**اول*1566**انتشاردهنده:علیرضا فرجی