تهران- ایرنا- مقوله اعتماد در لایه های اجتماعی و كاركردهای حیات جمعی جامعه جایگاه بالایی دارد و به كمك آن می توان امور را در مسیر منسجم و مطلوبی اداره و از انفصال و پراكندگی آنها جلوگیری كرد كه اینگونه آسیب ها و بحران های اجتماعی كاهش خواهد یافت. در همین زمینه «عالیه شكربیگی» جامعه شناس در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا به واكاوی نقش و عوامل ایجاد كننده اعتماد در جامعه پرداخت.

بحران اجتماعی عمومی مقوله ای است كه از ناتوانی جامعه برای سازمان یابی و حفظ نظم اجتماعی شكل می گیرد و تعادل عمومی، عملكرد بهنجار و معمول اجتماع را با خطر روبرو می سازد. این عامل در پیدایش یك جامعه جدید و مترقی اثر می گذارد و سبب نابسامانی و بی تعادلی فراگیر می شود.

این مقوله هیچ گاه تصادفی نیست بلكه به طور معمول شرایط معینی آن را به وجود می آورد و با گسترش بحران های اجتماعی، جامعه تشویش را تجربه می كند. بر این پایه علم جامعه شناسی توجه خود را بیشتر به شرایط محیطی متمركز كرده است تا بدین گونه بتواند راهكاری برای حل آنها ارایه كند.

واقعیت های زندگی بشر و تجربه های علمی و تاریخی نشان می دهد كه هرگاه در جامعه ای رفتارهای اخلاقی و روابط اجتماعی به دور از دروغ، بی اعتمادی، بی صداقتی و ... به عنوان یك قرارداد و به صورت قانون پذیرفته شوند، افراد در نهایت امنیت، صلح و آرامش به حیات خود ادامه می دهند. همچنین اعتماد پایدار مردم به یكدیگر و به حاكمان و داشتن صداقت، اجتماع را در یك فضای اطمینان بخش روحی و روانی قرار می دهد و در این شرایط سطح مشاركت و اولویت دهی منافع عمومی به منافع شخصی به صورت قابل توجه و اثرگذاری افزایش خواهد یافت و چشم اندازهای روشن و امید بخشی ایجاد می شود.

اخلاقی بودن، راستگویی، درستكاری، وفای به عهد، انصاف و عدالت ‌خواهی از جمله ارزش‌ های اعتماد آفرین هستند و ترویج آنها در جامعه ضروری و انكارناپذیر است و بنیانی محكم برای اخلاقی شدن افراد جامعه به شمار می رود كه پیشرفت و توسعه حقیقی را به ارمغان می ‌آورد.

ضرورت توجه به عوامل ایجاد كننده اعتماد در جامعه و راهكارهای موجود در این زمینه سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با «عالیه شكربیگی» جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی به گفت و گو بپردازد.

- متن كامل گفت و گوی ایرنا را در ادامه می خوانیم:
** بی اعتمادی از مولفه های بحران اجتماعی و بستری برای دروغگویی
شكربیگی با اشاره به اینكه بی اعتمادی می تواند بستر و عاملی برای گسترش دروغ در اجتماع شود، اظهار داشت: افراد گاهی به علت مسایل و مشكل های گوناگون نمی توانند به دیگران اعتماد كنند، در واقع دروغگویی برخاسته از بستری است كه به نوعی بی اعتمادی در آن رواج دارد. در جامعه ما دروغ گفتن به شكل نگران كننده‌ای افزایش یافته و در میان قشرها و لایه‌های مختلف اجتماع ریشه دوانده است. استفاده از صفت هایی چون دروغ، غیبت، تهمت، بی صداقتی و ... اخلاق را در جامعه به انحطاط می‌كشاند و فضایی مملو از ناامنی روانی و بی‌اعتمادی را ایجاد می كند.

این جامعه شناس مقوله بی اعتمادی را به دو دسته تقسیم كرد و گفت: هنگامی كه فرد اعتماد خود را نسبت به نهادهای دولتی و ساخت های اجتماعی از دست بدهد و صداقت، همگامی و هم رایی را مشاهده نكند، مساله بی اعتمادی به شكل رسمی پدید می آید. در برخی موارد افراد نسبت به خویشان، دوستان و آشنایان خود به یك بی اعتمادی می رسند كه بر پایه آمارهای پژوهشی به آن غیررسمی و عام گرایانه گفته می شود و از مصداق بارز آن در جامعه ما می توان به آمار بالای طلاق، خشونت و ... اشاره كرد. گونه ای دیگر از بی اعتمادی به نام تعمیم یافته وجود دارد كه فرد بر حسب مصلحت خویش از كمك به دیگران امتناع می كند. در جامعه كنونی افراد به نوعی در بی اعتمادی با یكدیگر به سر می برند و این امر به یكی از بزرگ ترین بحران های اجتماعی تبدیل شده است.

یكی از عوامل شكل دهنده اعتماد اجتماعی، وجود بستری امن و مناسب برای برپایی تعامل های روزمره به شمار می رود. ایجاد امنیت اجتماعی سبب می شود كه مردم نسبت به آینده احساس آرامش و اطمینان پیدا كنند و در فضایی آرام به تعامل می پردازند.

** دروغگویی رفتاری ناپسند در تعامل های اجتماعی
شكربیگی دروغگویی را یكی از مولفه های بحران های اجتماعی و زمینه ساز دیگر مسایل ناپسند در جامعه دانست و یادآور شد: اعتماد، صداقت و دروغگویی از جمله مسایلی هستند كه از آنها به عنوان بحران های اجتماعی نام می برند و حضور این سه مقوله در ارتباط ها و تعامل های اجتماعی به وضوح دیده می شود. با مطالعه و مشاهده در تاریخ به این مهم دست می یابیم كه پدید آمدن این رفتارها مربوط به مقطع خاصی نیست، بلكه ریشه در تاریخ ایران دارد. در برخی از سفرنامه های موجود از زمان قاجار مشاهده می شود، دروغگویی میان مردم برای رسیدن به هدف های اجتماعی و میان فردی بسیار رواج داشته است. اكنون نیز دروغگویی به عنوان یك رفتار نامطلوب اجتماعی میان تعامل های مردم نهادینه شده و افراد ترجیح می دهند در رویارویی با مسایل مختلف به دروغ مصلحتی متوسل شوند تا از خشونت و جنایت جلوگیری كنند.

وی در ادامه افزود:‌ دروغگویی یك عمل غیر اخلاقی به شمار می رود و در عرف دروغی را كه گفتن آن جایز است، دروغ مصلحت آمیز می گویند اما این اصطلاح دستخوش تفسیرهای شخصی از طرف افراد و مورد سوء استفاده های زیادی قرار گرفته است. عنوان مصلحت به قدری سلیقه ای معنا می شود كه افراد گاهی به دلیل مصالح و منافع شخصی، به خود حق می دهند به دیگر همنوعان خویش دروغ بگویند و آنها را فریب دهند. برای شناختن نیازهایی كه انسان را به دروغگویی وا می دارد، باید مقوله دروغ را در شرایط پدید آورنده قرار داد و سپس به بررسی آن پرداخت كه این عامل می تواند در وضعیت های دوستانه، در روابط خصمانه، معاشرت های اجتماعی و در موقعیت های حرفه ای فراهم آید.

رسانه ها باید از راه اطلاع رسانی به واكاوی این رفتار نامطلوب اجتماعی و ارایه راهكار لازم درباره آن بپردازند و به مردم آگاهی دهند كه میان دروغی كه در سطوح خرد، میانه و كلان وجود دارد با ساختارهای اجتماعی یك ارتباط دوسویه وجود دارد. در بسیاری از موارد اشخاص می توانند با صداقت به خواسته های خود برسند و با گفت و گو میان مردم و خانواده ها از این رفتار نامطلوب جلوگیری كنند.

** چندلایگی رفتاری؛ عامل تفاوت میان جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، یكی از تفاوت های جوامع توسعه یافته و نیافته را رفتارهای نامطلوب اجتماعی دانست و بیان داشت: در بیشتر جامعه های پیشرفته لازم نیست كه افراد با تمسك به رفتاری خاص به اهداف خویش برسند و از آن استفاده كنند بلكه همیشه به نوعی صداقت و درستی را در كارهای خود پیش می گیرند اما در بیشتر موارد جوامع توسعه نیافته به طرف توجیه گرایی می روند كه پیامدهای این رفتار نامطلوب به فرد و اجتماع در شرایط مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آسیب هایی را وارد می كند كه می تواند چندلایگی را به وجود آورد. این مقوله به این معنا است كه فرد به دلیل قرار گرفتن در موقعیت های مختلف سیاسی، اجتماعی و ... به مهارت های رفتاری متفاوتی دست پیدا می كند كه به آن چند لایگی فرهنگی گفته می شود.

** پیوند ساخت های دولتی و اجتماعی، راهكاری برای حل بحران بی اعتمادی در جامعه
این جامعه شناس اظهار كرد: بهترین راه برای رهایی از بحران بی اعتمادی در سطح جامعه، آشتی ملی ساخت های دولتی و اجتماعی با یكدیگر محسوب می شود. برای از میان بردن زمینه هایی كه به طور رسمی و غیر رسمی بی اعتمادی را به وجود می آورند باید به گفتمانی واحد رسید. كم كردن شكاف میان ساخت های سیاسی و اجتماعی یكی از بهترین راهكارها برای برطرف كردن بی اعتمادی است. نهادهای دولتی بایستی به دور از جهت گیری های حزبی و سیاسی مسایلی را ارایه دهند تا مردم نسبت به آنها از اعتماد لازم برخوردار شوند.

** روابط نامتعارف اجتماعی زمینه ساز بی اعتمادی
شكربیگی انحطاط اخلاقی را زمینه ساز بی اعتمادی و پدید آمدن آسیب های اجتماعی دانست و گفت: پدید آمدن بسیاری از مشكل های اجتماعی ریشه در انحطاط اخلاقی دارد. شكل گیری روابط نامتعارف اجتماعی و فرهنگی كه استفاده نادرست از شبكه های اجتماعی یكی از عوامل آن به شمار می رود، سبب می شود تا فرد به بی اعتمادی دچار شود و آسیب های ناشی از آن شكل بگیرد. اكنون مردم به جای اینكه با یكدیگر به گفت و گو بپردازند به صورت ادبیات شفاهی و نوشتاری با حضور در فضاهای مجازی با همدیگر ارتباط برقرار می كنند كه در اینجا فردگرایی جای خود را به تعامل می دهد. یكی از رفتارهای نامتعارف ایرانیان بحث افراط و تفریط است كه می توان با تعادل گرایی رفتاری، توازن را در زندگی برقرار كرد و از آسیب های احتمالی جلوگیری كرد.

** مردم، داوران خاموش رفتارهای مسوولان كشور
عضو هیات علمی دانشگاه گفت: بی تردید مردم، داوران خاموش رفتارهای مسوولان هستند. همانطور كه در تاریخ ایران دیده می شود همواره مردم در تمامی صحنه ها حضور داشته و در كنار مسوولان نظام قرار گرفته اند. اكنون یك نوع قهر ملی كه برخاسته از ساختار اجتماعی با ساختار كلان، خرد و میانه مبتنی بر راست گویی هستیم وجود دارد و این می تواند منشا بسیاری از رفتارهای نامطلوب و بی اعتمادی باشد.

اگر مسوولان كشور سیاستگذاری های مناسبی در زمینه معیشت مردم و اقتصاد انجام دهند از گسترش بحران های اجتماعی جلوگیری می شود و بدین شكل مردم نسبت به آنها اعتماد پیدا می كنند. پس افرادی كه در امور كلان جامعه قرار دارند، همواره بایستی فهیم و باهوش بودن مردم را در نظر بگیرند. در صورتی كه یك جامعه از قدرت و حكمرانی درست برخوردار نباشد بحران ها و آسیب های گوناگون در آن به وجود خواهد آمد. همچنین نباید برای حل بحران ها تمامی وظیفه ها بر عهده دولت باشد زیرا نگاه تك بُعدی، ناكامی را به دنبال خواهد داشت.

** تاثیر تعامل مردم، دولت و سازمان های مردم نهاد بر كاهش بحران اجتماعی
وی در ادامه افزود: نهادهای مدنی بایستی در جوامعی كه اندیشه مدنی در آنها كم ایجاد شده اند، رشد و نمو كنند تا بتوانند همبستگی را به وجود آورند. در بسیاری از موارد مردم بی تفاوت از كنار مسایل می گذرند كه این عامل گویای فقدان اندیشه مدنی است. در این شرایط وجود سازمان های مردم نهاد(NGO) بسیار ضروری به نظر می آید تا بتوانند جدا از حیطه دولت به فعالیت بپردازند. آنها باید همچون داوران عادلی، كارهای دولت را ارزیابی كنند و راهكارهای مناسبی به آن بدهند. عملكرد این نهادها بایستی به دور از هرگونه دروغ باشد تا سرمایه های اجتماعی متولد شوند و ارتباطی مبتنی بر همدلی و اعتماد شكل بگیرد. در این شرایط است كه تمامی قشرهای جامعه در حالت پویایی و همیاری قرار خواهند گرفت.

** حضور انجمن های علمی و دانشجویی و كنترل بحران های اجتماعی
شكربیگی با اشاره به حضور انجمن های علمی و دانشجویی در حل برخی از بحران اجتماعی، بیان داشت: آنها در مسایلی كه به سیاستگذاری ها منجر می شود، می توانند یك نوع پیوند میان موضوع های دانشگاه و جامعه ایجاد كنند. مردم در تعامل با انجمن های علمی و دانشجویی كه از مهم ترین نهادها در جامعه هستند می توانند به گونه ای بحران های اجتماعی را كنترل كنند و هنجارهایی همچون انسجام، همدلی و اعتماد را به وجود آورند تا توسعه یافتگی در كشور شكل بگیرد.

** بی اعتمادی نتیجه شكاف و واگرایی میان جامعه و قومیت ها
این جامعه شناس، نگاه احترام آمیز به قومیت ها را از جمله راه هایی برای شكل گیری اعتماد در كشور بیان كرد و یادآور شد: یكی از بحث هایی كه در جوامع سبب ایجاد مشكل برای دستیابی به اعتماد می شود، مطرح كردن واگرایی میان جامعه و قومیت ها است. هر قومیتی برپایه هویت خود روش زندگی خویش را انتخاب می كند و نگاه تمسخر آمیز و برچسب زدن ها در این زمینه می تواند بی اعتمادی نسبت به جامعه را به دنبال داشته باشد. رسانه ها با اطلاع رسانی صحیح در قالب ساخت سریال ها، میان برنامه ها و بررسی فیلم ها می توانند فرهنگ قومیت ها را برای دیگر افراد جامعه بازگو كنند و سبب اتحاد و همدلی آنان شوند.

** نقش اثرگذار رسانه ها در اعتماد سازی افكار عمومی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در پایان تاثیر رسانه ها در ایجاد اعتماد در میان افراد را بسیار مهم دانست و اظهار داشت: رسانه ها با همراهی عمومی می توانند نقش بسیار موثری در شكل گیری اعتماد داشته باشند. انعكاس واقعیت های اقتصادی و اجتماعی گام مهمی در این زمینه است. رسانه ‌ها هیچ گاه نباید بر مبنای حزب و منافع گروهی خود به انتشار خبر اقدام كنند زیرا اطمینان مردم نسبت به آنها از میان می رود و بی اعتمادی نسبت به آن رسانه و مسایل مربوط به جامعه پدید خواهد آمد. رسانه ها با نظرسنجی از افكار عمومی می توانند در شناسایی قوت، ضعف و حل مشكل های جامعه تاثیر فراوانی داشته باشند و شفافیت، صداقت و روشنگری مسایل در عملكرد آنها، اعتماد لازم میان رسانه ها و مخاطبان را به وجود می آورد.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مریم همتی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9117**200**9131
*ایرنا مقاله كانالی برای انعكاس مقاله های اندیشكده ها- پژوهشكده ها- دانشكده ها- مراكز تحقیقاتی و رسانه های ایران و جهان*
Irnaarticle@