طلاق یا پایان قانونی ازدواج هنگامی اتفاق می افتد كه همسران به دلیل های مختلف تمایل به ادامه زندگی مشترك ندارند و جدا شدن از یكدیگر را راهی برای پایان تنش و ناسازگاری با همسر خویش و رهایی از زندگی مشترك می دانند.
با انجام دادن طلاق كه امری قانونی است و باید با تایید دادگاه صورت بگیرد، حقوق و تكالیف متقابل میان زوج ها كه در هنگام ازدواج وجود داشته است از میان میرود بنابراین امكان دارد، هر یك از آنان یكباره خلا بزرگی را در زندگی خود احساس كنند و برای جبران بخشی از آن مشكل به اقدام هایی دست بزنند كه برای آنان و جامعه آسیب به دنبال داشته باشد. این كمبودها می تواند ناشی از مسایل روانی و عاطفی یا تامین مسایل مالی و هزینه زندگی اتفاق بیفتد.
به طور معمول پدیده طلاق پیامدهایی در زمینه های فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد كه در این میان سهم زنان از این ناخوشی ها بیشتر خواهد بود. این قشر از جامعه پس از طلاق در برابر فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند و در مواردی اضطراب و نگرانی از آینده بر مشكل های روحی زنان مطلقه می افزاید.
آسان شدن طلاق با روش هایی از جمله طلاق توافقی و ناآگاهی از پیامدهای پس از آن سبب شده است كه برخی از زوج ها به دلیل احساس ناسازگاری با همسر خویش، كوچكترین مسایل را بزرگ بدانند و بدون انجام دادن تلاش كافی برای حل آن، گزینه جدایی را برای پایان بخشیدن به مسایل موجود زندگی انتخاب كنند، غافل از آنكه در دنیایی گام می گذارند كه مسایل پیچیده تری در انتظار آنها است و احتمال رویارویی آنان با آسیب های اجتماعی ناشی از طلاق بیشتر خواهد شد.
ضرورت بررسی پدیده طلاق و آسیب های اجتماعی ناشی از آن سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا در گفت و گو با «سیدحسن موسوی چلك» رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران به بررسی پیامدهای این مقوله برای زنان بپردازد.
**ایرنا: علت رشد پدیده طلاق در كشور چیست و چه عامل هایی در كاهش و افزایش آن دخالت دارند؟
*** موسوی چلك: طلاق یك جزیره نیست كه بتوان به تنهایی به بررسی آن پرداخت زیرا عامل های فردی، خانوادگی و اجتماعی در اقدام به این مهم موثر هستند. بنابراین مجموعه ای از عوامل می توانند در ایجاد آن تاثیرگذار باشند كه از آن جمله می توان سیاست گذاری های نادرست زن و مرد، مشكلات اقتصادی، ناباروری، بیماری ها، خیانت، خشونت، ندانستن مهارت همسرداری و تصمیم گیری، دخالت اطرافیان، اعتیاد، بیماری های روانی را نام برد. بررسی ها و پژوهش های انجام شده در میان دادخواست های ارایه شده نشان می دهد كه خشونت و مسایل مالی از عامل های كلیدی برای طلاق گرفتن زوجین شناخته شده اند و دارای بیشترین فراوانی هستند.
هنگامی كه فرهنگ گفت و گو میان افراد كاهش یابد و همسران به درستی با یكدیگر صحبت نكنند، به مرور زوج ها از هم دور می شوند و احتمال طلاق آنان افزایش می یابد. همچنین باید دانست مسوولیت پذیری افراد در برابر یكدیگر می تواند پدیده طلاق را با روند كاهشی روبرو سازد.
** ایرنا: مقوله طلاق بیشتر به درخواست كدام یك از زوجین رخ می دهد؟
*** موسوی چلك: میزان درخواست كنندگان طلاق در استان های مختلف كشور تفاوت دارد اما بر پایه آخرین آمار اعلام شده به وسیله سازمان ثبت احوال، بیشترین متقاضیان طلاق مردان هستند. البته باید دانست در چند سال گذشته درخواست زنان برای طلاق نسبت به گذشته افزایش یافته است اما همچنان مردان بیشترین جمعیت متقاضی طلاق را تشكیل می دهند.
** ایرنا: چه آسیب هایی زنان مطلقه را در جامعه تهدید می كند؟
*** موسوی چلك: به طور معمول زنان نسبت به مردان در برابر پدیده طلاق آسیب پذیرتر هستند. در بررسی دلیل های این امر باید گفت جامعه با دیدگاه های جنسیتی و به طور متفاوتی به زنان و مردان مطلقه می نگرد. هجمه نگاه ها به زنان مطلقه خشن تر و منفی تر است و علاوه بر شكنندگی بیشتر آنان در برابر طلاق، محدودیت های بالاتری برای حضور آنها در جامعه، نوع پوشش، رفت و آمدها و ... به وجود می آید. برخوردار نبودن این گروه زنان از پشتوانه خانوادگی لازم در بسیاری از مواقع سبب انزوا و دوری جستن آنان از اعضای خانواده می شود بنابراین امكان دارد این قشر برای تامین نیازهای عاطفی به طرف منابع نامناسبی هدایت شوند.
نداشتن استقلال مالی و درآمد كافی برای گذران زندگی نیز مقدمه ای اساسی برای رویارویی این دسته از افراد در برابر آسیب های اجتماعی مختلف به شمار می رود كه از آن جمله می توان احتمال افزایش تكدی گری، قاچاق، اعتیاد، كلاهبرداری، سرقت و انحراف های اخلاقی را نام برد.
** ایرنا: پدیده طلاق از نظر روانی چه تاثیری بر زنان می گذارد؟
*** موسوی چلك: زن و مرد، زندگی مشتركی را با هم آغاز می كنند تا در آن به سعادت و آرامش دست یابند و فكر جدایی را در هنگام برقراری این پیوند از ذهن نمی گذرانند. بنابراین طبیعی به نظر می رسد كه طلاق میان زوج ها، روح و روان این دسته از افراد را به هم بریزد. این پدیده علاوه بر زوج ها، مشكل های روانی را برای دیگر اعضای خانواده به دنبال دارد. شكست در زندگی مشترك افراد به ویژه برای زنان به طور اساسی بر ایفای نقش های مختلف آنان اثرگذار است و در مسیر پیشرفت این قشر تاثیر منفی می گذارد. در برخی موردها نیز فشارهای روانی ناشی از طلاق ممكن است به اختلال های روانی در افراد مطلقه تبدیل شود. ترس از ازدواج دوباره از جمله عواملی به شمار می رود كه ممكن است گریبان گیر این دسته از افراد جامعه شود.
** ایرنا: در چه شرایطی می توان طلاق را به عنوان یك بحران اجتماعی در نظر گرفت و این امر چه پیامدهای منفی برای جامعه به دنبال دارد؟
*** موسوی چلك: در میان خانواده ها دیدگاه های متفاوتی نسبت به طلاق وجود دارد، برخی از آنان طلاق را بسیار زشت می دانند و بعضی دیگر از آنان نیز تلاش می كنند كه برای رهایی از شرایط موجود از همسر خویش جدا شوند و این امر در نزد خانواده و اطرافیان آنان امری نكوهیده شناخته نمی شود. تاثیری كه افراد از طلاق می گیرند یكسان نیست و در افراد مختلف متفاوت است بنابراین در برخی از خانواده ها طلاق گرفتن نه تنها بحران نیست بلكه امری لازم برای خروج از بحران به شمار می رود و در میان بعضی دیگر كه سابقه طلاق در میان فامیل آنان وجود ندارد طلاق می تواند به عنوان یك بحران جدی شناخته شود.
نخستین پیامد افزایش طلاق در جامعه تهدید ثبات خانواده است و اگر افرادی كه از یكدیگر جدا می شوند دارای فرزند باشند، پیامدهای منفی این مقوله اثرهای منفی مستقیمی را بر فرزندان آنان برجای می گذارد. عادی سازی طلاق نیز نكته منفی دیگری محسوب می شود كه سبب جاری شدن طلاق و ساده انگاری این پدیده در جامعه می شود بنابراین هیچ جامعه ای از بالا بودن آمار طلاق استقبال نخواهد كرد و جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
** ایرنا: با توجه به مشاهده ها و بررسی هایی كه پژوهشگران حوزه طلاق انجام داده اند آیا زنان در هنگام درخواست طلاق، آسیب های ناشی از این پدیده را در نظر می گیرند یا تنها می خواهند از شرایط موجود رهایی یابند؟ نهادهای مربوطه در راستای آشنایی هر چه بیشتر این گروه از افراد جامعه با آسیب های این مقوله چه اقدام هایی انجام می دهند؟
*** موسوی چلك: این امر به شرایطی كه فرد در آن قرار دارد بستگی دارد زیرا یك شخص ممكن است از نظر مالی تامین باشد بنابراین آسیبی از جهت مشكل های مالی و پیامدهای آن متوجه خود نمی دانند اما از نظر عاطفی امكان دارد مورد حمایت اطرافیان و خانواده خود نباشد و اینگونه مشكلات دیگری وی را تهدید می كند. در موارد بسیاری زنان با آسیب های پس از طلاق آشنایی ندارند اما از شرایط موجود رنج می برند و جدایی را تنها راه رسیدن به آرامش می دانند.
در این راستا و برای آشنایی هر چه بیشتر متقاضیان طلاق، دولت خدمات مشاوره ای و مداخله ای را برای این گروه از زنان و مردان در نظر دارد. سازمان بهزیستی این كار را از 1378 خورشیدی آغاز كرده است و با استقرار مركزهای مشاوره ای در دادگاه ها و اداره های بهزیستی و ارایه خدمات در این مسیر، برای كاهش طلاق در جامعه تلاش می كند. به تازگی در قانون حمایت از خانواده، دادگستری مسوولیت گسترش چنین مركزهایی را بر عهده گرفته است و از نیروهای سازمان بهزیستی نیز در این جهت بهره مند خواهد شد. كارشناسان این حوزه علاوه بر آشنا ساختن درخواست كنندگان طلاق با مسایل پیش رو، مهارت های پس از جدایی را به آنان می آموزند و منابع اجتماعی پس از این پدیده را به آنها معرفی می كنند تا طلاق مشكلات بیشتری را برای این افراد به دنبال نداشته باشد. در این میان نقش بزرگترها در حل مشكلات زن و مرد را نباید نادیده گرفت زیرا تجربه نشان داده است كه این امر در موارد قابل توجهی به حل تعارض میان زوج ها انجامیده است.
** ایرنا: جدایی والدین بر روی رفتار و روان فرزندان خانواده به چه شكل تاثیر می گذارد؟
*** موسوی چلك: یكی از مهمترین شاخص ها در تربیت فرزندان این است كه آنان پدر و مادر را با هم و در كنار هم داشته باشند، والدین هیچ گاه در ایفای نقش های خویش در برابر فرزندان، جایگزین یكدیگر نخواهند شد اگر چنین چیزی ممكن بود آنان از دو جنس مخالف و برخوردار از ویژگی های متفاوت آفریده نمی شدند. در بسیاری از نمونه ها جدایی پدر و مادر می تواند به مشكل های تحصیلی فرزندان منجر شود و علاوه بر تاثیرگذاری در شغل و زندگی مشترك آنان در آینده، می تواند آنها را به افرادی پرخاشگر و منزوی تبدیل كند و احتمال گرایش فرزندان به جرایم و بزهكاری را افزایش دهد. مطالب مطرح شده تنها بخشی از عوارض طلاق به شمار می رود و در واقع این پدیده بر بسیاری از بخش های زندگی افراد خانواده اثرهای منفی خواهد گذاشت.
** ایرنا: در سال های گذشته طلاق توافقی در سطح كشور مطرح شد و زوج های متقاضی طلاق برای رهایی هرچه زودتر از مشكل های خود از این روش بهره برده اند. این مهم در افزایش میزان جدایی زوج های متقاضی تا چه میزانی اثرگذار بوده است؟
*** موسوی چلك: از دید من این بند از قانون نیاز به بازنگری دارد. آمارها نشان می دهد بیشترین دادخواست برای جدایی همسران طلاق توافقی به شمار می رود كه 70 درصد طلاق ها را به خود اختصاص می دهد، بنابراین ضروری به نظر می رسد، زوجین تحمل داشته باشند و با هر اختلافی راه طلاق را انتخاب نكنند. البته منظور این نیست كه با هر شرایطی زوج های مشكل دار از هم جدا نشوند زیرا در برخی از موردها شاید این آخرین راهكار باشد. برداشت كارشناسان حوزه طلاق این است كه در اولویت نخست قوانین نباید موارد تسهیل كننده این پدیده وجود داشته باشند زیرا بسیاری از افراد به راحتی از این راه ها بهره می برند و با درخواست طلاق توافقی به زندگی مشترك خویش پایان می دهند.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مرضیه دهقانی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9165**2002**9131
*ایرنا مقاله كانالی برای انعكاس مقاله های اندیشكده ها- پژوهشكده ها- دانشكده ها- مراكز تحقیقاتی و رسانه های ایران و جهان*
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۴
تهران- ایرنا- «سیدحسن موسوی چلك» در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا، كاهش فرهنگ تعامل و حس مسوولیت پذیری میان زوجین را از مولفه های اساسی افزایش پدیده طلاق در جامعه نام برد و بر نقش اثرگذار افراد با تجربه در حل اختلاف میان همسران و كاهش طلاق تاكید كرد.