تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲

تهران- ايرنا- روزنامه جام جم در گفت وگويي با كاظم عباسيون جراح نامدار مغز و اعصاب ايراني نوشت: در حال حاضر من با يك گروه از پزشكان متخصص كار مي‌كنم و تجربياتم را با آنها به اشتراك مي‌گذارم. من برخلاف تصور بسياري افراد معتقدم، در كشور ما هم مي‌توان بخوبي كار گروهي موفق انجام داد.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: گفت‌وگو با پزشكان به طور معمول در بيمارستان يا مطب انجام مي‌شود، اما با دكتر كاظم عباسيون، متخصص جراحي مغز و اعصاب، مي‌توان در فضايي متفاوت ملاقات كرد. او هر روز صبح كار خود را از دفتر جامعه جراحان ايران آغاز مي‌كند و سپس راهي بيمارستان مي‌شود و به بيماران خود سر مي‌زند. فعاليت دكتر عباسيون در جامعه جراحان ايران فعاليتي داوطلبانه به منظور ارتقاي دانش متخصصان اين رشته و آشناكردن آنها با روش‌هاي نوين جراحي در رشته‌هاي مختلف است.

تصوير در ايران هم مي‌شود كار گروهي موفق انجام داد
چند روز مانده به آغاز هفتادونهمين سال زندگي پربار دكتر عباسيون، در دفتر جامعه جراحان ايران با او به گفت‌وگو نشستيم تا با تجربيات استاد نامداري كه به پنجه طلايي اتاق عمل مشهور است، بيشتر آشنا شويم.

** در حال حاضر، وضع ايران در زمينه تشخيص و درمان بيماري‌ها را نسبت به فعاليت‌هاي پزشكي در جهان چگونه مي‌بينيد؟
در سال‌هاي اخير، امكانات تشخيصي در كشور ما پيشرفت زيادي داشته و همه اين امكانات براي ما مهياست. در حال حاضر فقط كساني كه در روند درمان نياز به اشعه درماني گاما نايف (knife Gama) دارند، لازم است به خارج از كشور سفر كنند و هيچ كمبود ديگري از لحاظ تجهيزات نداريم.

مي‌توان گفت، امكانات تشخيصي بيشتر از نياز هم در كشور داريم، اما مساله مهم نحوه توزيع و بهره‌برداري از آنهاست. ما بيش از 700 جراح اعصاب داراي بورد تخصصي داريم و بيش از 100نفر نيز در حال گذراندن دوره تخصصي جراحي اعصاب هستند، اما توزيع آنها در كشور مناسب نيست. واقعيت اين است كه هر جا امكانات تشخيصي و درماني مناسب باشد، جراحان اعصاب آنجا به فعاليت مي‌پردازند. براي نمونه در كشور مراكز بسياري هستندكه تصويربرداري ام‌آرآي (MRI) انجام مي‌دهند و روزانه تعداد زيادي تصويربرداري به اين روش انجام مي‌شود كه بسياري از آنها اصلا ضروري نيست. در مورد ضايعات مغزي مثل بسته‌شدن يك شريان يا بادكنكي شدن آن، آنژيوگرافي لازم است و گاهي هم تركيب ام‌آرآي، سي‌تي‌اسكن و آنژيو به تشخيص قطعي بيماري كمك مي‌كند.

** فردي كه دچار مشكل و علائم مشكوك مي‌شود، چطور مي‌تواند تصميم بگيرد به كدام متخصص رجوع كند؟
براي اين كه بيمار بداند به چه متخصصي رجوع كند، بهتر است در مرحله اول به پزشك عمومي و پزشك خانواده مراجعه كند. اين پزشكان بايد ضمن تشخيص درست، اگر درمان موقت وجود داشت، انجام دهند. خيلي از سردردها با يك داروي ساده كه پزشك تجويز مي‌كند بهبود مي‌يابد. پزشكان عمومي مرجع اوليه هستند كه بايد آموزش كافي ديده باشند و پزشك خانواده كه الان موضوع آن مطرح شده هم مي‌تواند ارجاع به پزشك مرتبط و متخصص دهد.

در كودكان، سردرد صبحگاهي همراه استفراغ، علائم مشكوك به تومور مخچه است. اگر كسي سابقه صرع نداشته باشد، اما مي‌گويد سرم گيج رفت و زمين افتادم و تشنج كردم، اين فرد بايد براي بررسي عارضه مغزي چه از نوع توموري و چه عروقي زير نظر قرار گيرد. ‌معمولا متخصصان داخلي اعصاب اين نشانه‌هاي بيماري را تشخيص مي‌دهند. كساني كه صرع، سكته، سردرد نامشخص و ام‌اس دارند، به متخصصان داخلي اعصاب مراجعه مي‌كنند. افرادي كه عوارضي مثل تومور مغزي يا ضايعات عروقي مغزي، آرتروز ستون فقرات، ضايعات ستون فقرات و فشار روي نخاع دارند به جراحي اعصاب نياز دارند. البته ديسك ستون فقرات پديده‌اي مشترك بين جراحان اعصاب و ارتوپد‌هاست.

به طور كلي، جراحي مغز و اعصاب فقط مرتبط با مغز نيست. عنوان انجمن جراحان مغز و اعصاب به همين دليل تبديل به انجمن جراحان مغز و اعصاب و ستون فقرات شد كه مشخص شود، قسمتي از مشكلات ستون فقرات مثل تومورهاي نخاع، مربوط به كار جراحان مغز و اعصاب است.

** از شيوه جراحي تومور غده هيپوفيز كه شما روشي متفاوت را براي آن آغاز كرديد، براي خوانندگان جام‌جم بگوييد.
هيپوفيز غده‌اي است كه كف جمجمه مي‌نشيند و به شاه غدد بدن معروف است. اين غده ترشحات غدد ديگر مثل تيروئيد و غده فوق‌كليوي و رشد بدن را كنترل مي‌كند. من در بيمارستان شريعتي تهران اولين بار اين تومور را از طريق بيني عمل كردم و بعد از حدود 100 عمل، آن را در بخش خصوصي وارد كردم و در بيمارستان آراد، حدود 1100 عمل با كمك متخصصان گوش، حلق و بيني انجام داديم. خوشبختانه الان جوان‌ترها هم در اين عمل تجربه كسب كرده‌اند و نتايج كارشان هم رضايت‌بخش است، بعضي‌ها مثل من با ميكروسكوپ اين جراحي را انجام مي‌دهند و بعضي‌ها با آندوسكوپيك. من هميشه مي‌گويم از آندوسكوپ كمك مي‌گيريم، اما عمل را با ميكروسكوپ انجام مي‌دهيم.

** ترميم عارضه تنگي كانال نخاع هم در حيطه فعاليت‌ جراح مغز و اعصاب است؟
هرجا تحرك ستون فقرات زيادتر است، ممكن است آرتروز به وجود آيد. با به وجود آمدن آرتروز، برجستگي‌هايي در محل ديسك‌ها و استخوان‌ها پيدا مي‌شود كه به داخل كانال نخاعي فشار مي‌آورد و شايع‌ترين آن در ناحيه كمر است، چون وزن بالاتنه را حمل مي‌كند و تحرك زياد دارد. تنگي كانال بتدريج در سنين بالا به وجود مي‌‌آيد. معمولا بيمار در پاها احساس لختي و كرختي مي‌كند و ناچار است بعد از كمي راه رفتن بنشيند و استراحت كند. اين تنها مشكلي است كه اگر در ناحيه كمر به وجود آيد، بايد عمل و كانال را باز كرد. در افرادي به صورت ژنتيك در سه مهره آخر كمر، كانال نسبت به بقيه قسمت‌ها تنگ‌تر است.

وجود اين عارضه در ناحيه گردن خطرناك‌تر است. چرا كه روي نخاع فشار وارد مي‌شود و اگر تنگي به وجود آيد، صحبت از فلج چهار دست و پاست. اگر يك سطح ديسك درگير باشد، از جلو گردن را باز مي‌كنند و ديسك را از جايي كه فشار مي‌آورد، برمي‌دارند و بعد اين دو مهره را جوش مي‌دهند، ولي اگر چند فضا مبتلا شده باشد، بايد آن را باز كنند و عمل لامينكتومي انجام شود. در اين حالت قسمت پشتي ستون فقرات را برمي‌دارند و فشار از نخاع برداشته مي‌شود و بيمار بهبود پيدا
مي‌كند. البته اين اتفاق در گردن شيوع كمتري دارد.

** فناوري‌هاي نوين درماني مثل كمك به بيماران قطع نخاعي با كمك برقراري ارتباط با امواج واي فاي بين مغز و نخاع چقدر مي‌تواند در فرآيند درمان تحول ايجاد كند؟
الان روي اين موضوع خيلي كار مي‌شود، چون بعضي افراد در تصادف يا سقوط از ارتفاع يا در جبهه‌ها از نخاع گردني آسيب مي‌بينند و ممكن است با فرد قطع نخاعي روبه‌رو شويم. اگر موضوعاتي كه الان روي آن تحقيق مي‌كنند به نتيجه برسد، براي اين بيماران بسيار موثر است. بيماري كه روي ويلچر مي‌نشيند، حتي اگر بتواند روي پا بايستد و به كمك واكر حركت كند، بمراتب بهتر است و كارايي بيشتري دارد. اكنون تحقيقات براي كاشت سلول‌هاي بنيادي در بيماراني كه در نخاع گردني صدمه ديده‌اند و فلج هستند در حال آزمايش است. در ايران هم اين تحقيق آغاز شده، اما نتايج آن هنوز كافي و رضايت‌بخش نيست.

** بيماراني كه گفته مي‌شود دچار مرگ مغزي شده‌اند، چطور بار ديگر به زندگي باز مي‌گردند؟
اگر سه تا شش دقيقه خون به مغز نرسد، مغز مرده است. تمام بدن كار مي‌كند كه تغذيه مغز را ـ كه قند به صورت گلوكز و اكسيژن است ـ تامين كند. مغز هم همه فعاليت‌هاي بدن را كنترل مي‌كند.

مقياس كماي گلاسكو با عنوان جي‌سي‌اس (Glasgow Coma Scale)، مقياسي براي سنجش سطح هوشياري از سه تا 15 درجه‌بندي مي‌شود. بين سه تا 15 افرادي هستند كه بر اثر آسيبي مثل تومور مغزي دچار صدمه مغزي شده‌اند و ممكن است با مراقبت شديد جي‌سي‌اس بالا آيد و صدمه مغزي ترميم پيدا كند و فرد به حالت عادي بازگردد، اما هميشه احتمال بازگشت بيمار وجود ندارد. در اين مواقع تصميم‌گيري درباره نحوه نجات بيمار زماني كه جي‌سي‌اس بسيار پايين دارد، با تجربه بالاي پزشك به وجود مي‌آيد. اگر ما مطمئن باشيم كه بيمار با چند روز بيشتر ماندن در آي‌سي‌يو نجات پيدا مي‌كند، ممكن است از هزينه‌هاي عمل براي خود هم صرف‌نظر كنيم، اما براي نجات بيمار تلاش مي‌كنيم و همه اين تصميم‌گيري‌ها با تجربه پزشك به‌دست مي‌آيد.

** سخت‌ترين تجربه جراحي شما هنگام انجام چه عمل يا براي چه بيماري بوده است؟
هر عملي سختي خاص خود را دارد. مهم اين است، پزشكي كه مي‌خواهد عمل را انجام دهد تجربه خود را پيش همكاران باتجربه‌تر از خودش كسب كرده باشد. بعضي عمل‌ها آن‌قدر نادر است كه ممكن است پزشك در دوره كار خود يك بار با آن مواجه شود. براي همين بايد با جراح باتجربه‌تري سر عمل جراحي دست شسته شود و بعد هم عمل با نظارت استادان انجام شود. در حال حاضر من با يك گروه از پزشكان متخصص كار مي‌كنم و تجربياتم را با آنها به اشتراك مي‌گذارم. من برخلاف تصور بسياري افراد معتقدم، در كشور ما هم مي‌توان بخوبي كار گروهي موفق انجام داد.

من شش سال در دانشگاه جان‌هاپكينز درس خوانده‌ام و ابتدا با استادان بزرگ وارد اتاق عمل مي‌شدم. سپس با نظارت آنها جراحي انجام مي‌شد و بعد هم اگر سوالي داشتم، با آنها مشورت مي‌كردم. كنت وليوونگستون، جراح اعصاب كانادايي بود كه سال‌ها پيش در زمان دانشجويي من، از طرف دانشگاه پنسيلوانيا به ايران آمده بود. او قرار بود يك سال در ايران بماند، اما به علت نبودن جراح مغز و اعصاب در شيراز شش سال آنجا ماند. من هم در دوره انترني چند ماه با او كار كردم و انتخاب تخصص جراحي اعصاب را مديون آشنايي با اين فرد هستم.

*منبع: روزنامه جام جم، 1395.12.4
** گروه اطلاع رساني**9368**9131** انتشاردهنده: شهربانو جمعه