هر ایرانی احتمالا با شنیدن نام خوارزم به یاد خوارزمی و ابوریحان بیرونی، دو دانشمندِ بزرگ و فخرآفرینِ ایران میافتد. دودمانهای خوارزمشاهیان و سامانیان دیگر نامهایی است كه در خاطره ایرانیان با خوارزم پیوندی ناگسستنی دارد.
خیوه نام شهری است كه در گذشتههای دور، مركز خوارزم بود و امروز همراه با سمرقند و بخارا كه آنها هم كانونهای تمدنساز ایرانی بودهاند، در قلمروی كشور ازبكستان قرار دارد.
از آن دوران تاكنون، سرزمین خوارزم فراز و نشیبهای زیادی به خود دیده، اما هنوز یادگاری زیبا از برهههایی غرورآفرین در تاریخ ایران است.
بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه، خیوه را اینگونه توصیف میكند: 'خیوه ویژگیهای كامل یك شهر قرون وسطایی را دارد؛ یعنی در وسط، ارگ (مركز حكومتی) است و دورِ آن، شارستان (بخش اصلی شهر) و سپس رَبَض (برج و باروی پیرامون شهر) قرار دارد. دروازههای شهر هم هنوز پابرجاست.'
حافظ زمانی گفت:
اگر آن ترك شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
این سروده، حاكی از اهمیتی است كه سمرقند و بخارا در اقتصاد و فرهنگ و علم ایران داشت. تعجبی ندارد كه تاریخنگاران و اهل فرهنگ و هنر، به دنبال كشف ابعاد پنهان در این دو منطقه تاریخی باشند.
'مجتبی كرمی' نویسنده كتاب 'كتیبههای خیوه' میگوید: ' من در آغاز، با توجه به جایگاه سمرقند و بخارا در فرهنگ ایران، قصد داشتم درباره این دو شهر پژوهش كنم، اما زمانی كه به خیوه رفتم، نظرم عوض شد. خیوه شهری است با معماری ایرانی و اسلامی و ساختمانهای آجری كه اغلب در قرنهای 18 و 19 ساخته شدهاند. البته این شهر، ساختمانهای قدیمیتر هم دارد؛ مثلا مسجد جامع خیوه در قرن 14 میلادی ساخته شده است.'
به گفته مجتبی كرمی 'از ویژگی جذاب خیوه میتوان به معماری بسیار زیبا و كاشیكاریهای منحصربهفرد اشاره كرد. اما از آن جالبتر، این است كه تقریبا همه ساختمانها كتیبههایی روی سنگ، كاشی، سفال یا حتی چوب دارند و اغلب آنها به زبان فارسی نوشته شدهاند.'
بسیاری از كتیبههای خیوه به زبان شعر است. البته برخی شعرهای كارشده روی بناهای شهر كاملا ادبی هستند، اما نكته جالب درباره معماری شهر، این است كه بسیاری از شعرها نه یك اثر ادبی، بلكه اثری توصیفی به شمار میروند. در برخی ساختمانهای موقوفه نیز شرحِ وقف به زبان شعر روی ساختمان حك شده است. بیتهای زیر، بخشی از توصیف مربوط به بنای مدرسه شیرقاضی است و نشان میدهد كه یك پنجم درآمد این مدرسه به متولی مُدرسان داده میشود. سهم امام و موذن و كتابدار نیز در این شعر مشخص شده است:
در گلستان دهر مدرسهای
ساخت شاه جهان، مرد سخا
نام نیكش به پیشِ تاق فلك
شیرقاضی است مهر روشن را
گرد دود چراغ حجره او
سرمه نور دیده بینا
متولیِ مُدَرّسش گیرد
پنج یك شرط وقف كرده به جا
به امامش بُوَد دو صد من بار
به موذن چنین دهند جدا
هركه گردد كتابدار، به وی
حق یك حجره بهر اوست سوا
صد و پنجاه مَن به فرّاشش
باد تا خدمتش كند برپا
** اهمیت به میراث فرهنگی
چند ماه پیش (12 و 13 آذرماه)، 'فرانسوا اولاند' رئیسجمهوری فرانسه، شخصا به همایش حفاظت از میراث فرهنگی در ابوظبی رفت تا كشورهای عربی را متوجه خطری كند كه افراطگرایان برای بناهای تاریخی تیمبوكتو در كشور آفریقایی مالی ایجاد میكنند. چرا؟ چون مالی مدت كوتاهی در سیطره فرانسه بود و فرانسویها بخشی از تاریخ خود را در مالی میبینند. افزون بر این، فرانسویان دوست دارند برداشت و قرائت خود از تاریخ و تمدن را تبلیغ كنند.
اگر مالی برای فرانسه تا این اندازه ارزشمند است، خیوه و سمرقند و بخارا كه قرنها بخشی از ایران بودهاند طبعا باید ارزشی دوچندان برای ما داشته باشند.
امیراحمدیان كه به بسیاری از شهرهای آسیای میانه سفر كرده است، میگوید امروز حضور تركیه در بخش میراث فرهنگی خیوه چشمگیرترین فعالیت فرهنگی است كه در آن شهر دیده میشود.
وی میگوید: ' همان حجرههایی كه زمانی دانشآموزان علومِ قدیم میرفتند و در آنها درس میخواندند، اكنون برای استراحت گردشگران مهیا است. تركیه در این زمینه بسیار فعال است؛ از جمله آنكارا در مدرسه محمدامینخان، هتل درست كرده است. این كار باعث نگهداری از بنا و فراموش نشدنِ آن نیز میشود.'
امیراحمدیان تاكید میكند 'حضور نداشتن ایران در این مناطق، كاملا چشمگیر و ملموس است. البته این حضور نداشتن، تنها به خیوه مربوط نیست. من در هرات، دیدم كه منارههای مربوط به مقبره الغبیگ یا آرامگاه خواجه عبدالله انصاری، امام فخر رازی یا عبدالرحمن جامی در حال فرسودن و از میان رفتن است و متاسفانه شما هیچ نشانهای از حضور میراث فرهنگی ایران نمیبینید. یا بنای خانقاه 'بهاالدین ولد' در شهر بلخ در حال ویرانی است و كنار آن، تابلویی است كه نشان میدهد كشور تركیه دارد آن را مرمت میكند. در سمرقند و بخارا و شهرهای دیگر حوزه ایران فرهنگی نیز وضعیت به همین منوال است.'
** پیامدهای غیبت فرهنگی
امیراحمدیان درباره پیامدهای حضور نداشتن در عرصه مرمت و نگهداری از آثار تاریخی خیوه میگوید ' نوشتههای برخی بناها كه با گذر زمان تخریب شدهبودند، بازسازی شدهاند و چون مرمتكنندگان به زبان فارسی آشنایی نداشتند، در برخی موارد، كلمهها را پس و پیش جاگذاری كردهاند. در برخی موارد این اشتباهها آنقدر زیاد است كه متن مرمتشده را بسختی میتوانید بخوانید.'
غیبت فرهنگی، از سوی دیگر، زمینه را برای برداشتهای اشتباه نزد گردشگران نیز فراهم میكند.
امیراحمدیان یادآوری میكند كه ' در خوقند، خیوه، تاشكند و بخارا كتیبهها به زبان فارسی است، اما زمانی كه من به این شهرها رفتم، دیدم كه راهنماهای شركتهای گردشگری، توضیح میدادند كه این كتیبهها به زبان عربی نوشته شدهاند. در چند مورد شخصا دخالت كردم و شرح دادم كه این كتیبهها كاملا فارسی هستند و فقط ایرانیان میتوانند آنها را بخوانند و بفهمند.'
مجتبی كرمی نیز میگوید: 'آلمانیها در سمرقند 31 سنگ قبر كه متعلق به خاندان شیبانی سمرقند است را تصویربرداری و به سه زبان آلمانی، ازبكی و روسی با بهترین كیفیت چاپ كردهاند. این در حالی است كه اغلب این كتیبهها به زبان فارسی است.'
یا خانم گالینا پوكاچنكوا كه استاد معماری و روستبار بود، كتابها و كاتالوگهای فراوانی از آثار معماری ایرانی و اسلامی در ازبكستان را به زبان روسی تهیه و منتشر كرده است.'
كرمی تاكید میكند اگر ما در زمینه میراث فرهنگی فعالیت نكنیم، دیگران با قرائت خودشان این كار را خواهند كرد.
** ارزش سفرنامه
محسن پاكآیین كه سابقه سفارت ایران را در چندین كشور از جمله در ازبكستان و جمهوری آذربایجان دارد، نگارش خاطرات و سفرنامه توسط دیپلماتها را ارزشمند میداند و میگوید 'در عرصه دیپلماسی، نوشتههای یك دیپلمات، بخشی از تاریخ آن كشور است و ما میبینیم كه در كشورهای دیگر، سفیران به این امر اهتمام فراوان دارند. در ایران نیز مورخانی كه میخواهند به تاریخ قرنهای گذشته كشورمان بپردازند، سراغ كتابهایی میروند كه سفیران كشورهای خارجی در مدت ماموریتشان در ایران نوشتهاند.'
پاك آیین با اشاره به فعالیت «مجتبی كرمی» كه همزمان با ماموریت دیپلماتیك، پژوهشهای فرهنگی نیز كرده است، میگوید: وی از دیپلماتهایی است كه در زمینه نگارش كتاب كوشا بوده و كتابی كه درباره 'حیدرآباد دكن' نوشته به همراه كتاب 'كتیبههای خیوه'، میتواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
وی تاكید میكند: من كتاب كتیبههای خیوه را یك موزه مكتوب میدانم.
نشست 'كتیبههای خیوه' با همت بنیاد مطالعات قفقاز، وابسته به دانشگاه تهران، عصر روز شنبه 21 اسفند ماه جاری با حضور جمعی از پژوهشگران و استادان دانشگاه در محل این بنیاد برگزار شد. در این نشست دو اثر از مجتبی كرمی به نامهای 'كتیبههای خیوه' و 'زندگینامه و رباعیات پهلوان پوریای ولی' نقد و بررسی شد.
9163* 1823* گزارش از: زمان رضاخانی * انتشار: طاهره نبی اللهی
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۵
تهران – ایرنا – شهر خیوه در استان خوارزم از كشور ازبكستان، گنجینهای از میراث فرهنگی، معماری و ادبیات ایران است.