تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۶

تهران- ایرنا- روزنامه ایران در گزارشی نوشت: اشتغال به دغدغه اصلی سال جدید تبدیل شده است؛ مسأله ‌ای كه فقط دولتی نیست و به توافق جمعی همه نهادها و همه مردم نیاز دارد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: چند دختر و پسر جوان دور یك میز بزرگ جمع شده ‌اند، روبه‌رویشان دفترهای كلاسور گذاشته‌ اند و بحث داغی در یكی از كلاس‌های دانشكده علوم اجتماعی در دانشگاه تهران میان‌ شان شكل گرفته است. یكی از پسرها می ‌گوید:«من الان اگر دانشگاه نیایم، چه كار كنم؟ سال بعد كه مدرك ارشدم را بگیرم، باز چه كار كنم؟ كارهای دانشجویی در طرح‌ های تحقیقاتی هست ولی پولی كه برایشان می ‌دهند، به اندازه ‌ای كم است كه قبولش تحقیر است.»

استادی كه در آستانه 60 سالگی به سر می ‌برد و تمام سال ‌های عمرش را در كنج دنج دانشگاه گذرانده است، از آن سوی میز می ‌گوید:«درستش این است كه دانشجو فقط درس بخواند، كار كردن شما خدمت نیست، خیانت است. ما هم این دوره‌ ها را گذرانده ‌ایم ولی حالا كه شرایط كشور و اقتصاد ما طور دیگری است، شما هم نباید دلخوش به مدرك ‌تان و دولت بمانید.» در همین دانشكده، 4 سال پیش علی ربیعی پیش از آنكه به كرسی وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعی تكیه بزند، در گروه علوم ارتباطات اجتماعی مشغول تدریس بود. او یك سال بعد از تصدی سمت جدیدش برای شركت در برنامه ‌ای به محل كار سابق خود برگشته بود و در جمعی خودمانی با چند دانشجویش گفته بود: «همین خودتان و فارغ‌ التحصیل ‌های سال‌ های نزدیك ‌تان را ببینید، چند سال دیگر شما هم از دانشگاه بیرون می ‌آیید و به بازار كار اضافه می ‌شوید. تا 8 سال دیگر، 10 میلیون نفر در بازار كار داریم كه برایشان شغلی نیست و مسأله این دولت هم نیست. از سال ‌های قبل، برای این جمعیت فكری نشده و شرایط مناسب ایجاد نشده است. برای من كه به این جایگاه آمده ام، این مسأله واقعاً بزرگترین نگرانی ‌ام است. هیچ كاری نیست كه بشود انجام داد و در فكر انجامش نباشیم.»

حالا سه سال از آن روزها می ‌گذرد و اشتغال به دغدغه اصلی سال جدید تبدیل شده است؛ مسأله ‌ای كه فقط دولتی نیست و به توافق جمعی همه نهادها و همه مردم نیاز دارد. مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس جمهوری چند وقت پیش در گفت ‌و‌گو با «ایران» درباره همین نیاز به وفاق جمعی گفته بود:«بنده معتقدم مهم‌ ترین مسأله كنونی مسأله اقتصادی است. شاید اگر معیار اقتصاد را رها كنیم، رسیدن به وفاق، كار بسیار سختی باشد. اكنون نسبت به گذشته هزینه عدم وفاقمان بسیار بالاست. برای مثال یكی از این هزینه‌ ها مشكل اشتغال جوانان است. در مقام مقایسه هیچ وقت مشكل بیكاری را به اندازه امروز نداشتیم و اگر از این فرصت تاریخی كه برای اشتغال به دست آمده است بدرستی استفاده نكنیم، هزینه‌ های جبران ‌ناپذیری برای ما در بر خواهد داشت.»

او ادامه می‌دهد: «اقتصاد نخ تسبیح است نه خود تسبیح. با این مؤلفه می ‌شود گفت ‌و‌گو‌ها را برای رسیدن به وفاق جمعی آغاز كرد. ظرف 10 سال گذشته حدود 8 میلیون نفر به جمعیت كشور افزوده شدند. در حالی كه حدود 600 هزار نفر به شاغلین كشور اضافه شده ‌اند. حدود شش و نیم میلیون نفر كه به جمعیت فعال و سن اشتغال رسیدند، اشتغالی برای آنها صورت نگرفت. آیا شما قبول دارید كه این یك بمب ساعتی زیر نظام امنیتی و كلاً نظام سیاسی كشور است؟می ‌شود بگویید چند كشور در دنیا بودند كه این اتفاق برای آنها افتاده است و به همین روال عادی ادامه دادند؟»

** پنجره جمعیتی توسعه تا سال 1430 باز است
بر اساس گزارش بانك جهانی، ایران در دسته كشورهای جوان جهان قرار می‌گیرد و 30.5 درصد از جمعیت كشور، جوان هستند. ایران از نظر ساختار سنی جمعیت در شرایطی قرار گرفته كه جمعیت ‌شناسان آن را با عبارت «پنجره جمعیتی» تبیین می‌ كنند، ایران از سال 1385 در این وضعیت قرار گرفته كه عنوان «هدیه جمعیتی» نیز برای آن استفاده می ‌شود. این شرایط تا سال 1430 طول می ‌كشد. در این دوران نسبت جمعیت در سنین فعالیت افزایش یافته و به حداكثر خود یعنی بالای 70 درصد می‎ رسد. در حال حاضر در كشور 71 درصد جمعیت در سنین فعالیت 64-15 سال قرار دارد. آن ‌طور كه كتاب‌ های جمعیت شناسی گواهی می ‌دهند، كشورهایی مانند چین و ژاپن درست زمانی كه در این ساختار جمعیتی قرار گرفتند، توانستند به توسعه برسند اما بررسی آرشیو گزارش ‌های مركز آمار نشان می ‌دهد حداقل طی 10 سال گذشته كه این پنجره جمعیتی رو به اقتصاد ایران باز شد، از آن خلاف جهت وزش نسیم توسعه استفاده شده است.

آمارهای رسمی نشان می‌دهد در زمانی كه ادعا می‌شد 7 میلیون شغل ایجاد شده است، تنها سالانه 64 هزار نفر به جمعیت شاغل كشور اضافه شد. مسعود نیلی، اقتصاددانِ نام آشنا درباره این وضعیت می‌گوید: «از سال 1375 تا 1385 برای 650 هزار نفر از جمعیت كشور شغل پیش‌ بینی كرده بودیم. اگرچه این پیش ‌بینی صحیح بود اما دولت از سال 85 تا 91 برای جمعیتی كه به سن اشتغال رسیده بودند شغلی ایجاد نكرد. امروز متولدان دهه 60 كه جذب دانشگاه‌ ها شده و تحصیلكرده‌ های بیكار هستند 41 درصد از سهم بیكاران كل كشور را به خود اختصاص داده ‌اند. این گروه هنوز در 35سالگی بیكار هستند كه این مشكل ریشه در اشكالات اقتصادی و نبود برنامه‌ریزی صحیح كارشناسان آماری در این حوزه دارد.»

جدیدترین گزارش مركز آمار ایران نیز نشان می ‌دهد در سال 95، 25 میلیون و 791 هزار نفر از جمعیت بالای 10 سال كشور، از نظر اقتصادی فعال بوده ‌اند. از این میزان، سه میلیون و 200 هزار نفر بیكار هستند. 2 میلیون و 191 هزار نفر از آنها مرد و یك میلیون و 11 هزار نفرشان نیز زن هستند. بیشترین میزان بیكاری نیز مربوط به گروه سنی 15 تا 29 سال می‌ شود كه فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی نیز در میان آنها جای می ‌گیرند. نرخ بیكاری در میان جوانان با 25.9 درصد دو برابر نرخ بیكاری عمومی كشور است. البته در این میان، زن ‌های جوان اوضاع نامناسب تری دارند و نرخ بیكاری شان 42.3 درصد است. به طور كلی یك میلیون و 182 هزار نفر از جوانان 15 تا 29 سال، بیكار هستند.

بر اساس روایت مركز آمار، طی سال گذشته، 615 هزار شغل ایجاد شده است اما به خاطر تعداد بالای بیكاران، این ایجاد اشتغال چندان به چشم نمی‌ آید. در چنین شرایطی تأكید همه كارشناسان رسیدن به وفاق و همتی جمعی است؛ وفاقی كه از خردترین سطوح مردمی برای خرید كالای تولید داخلی شروع می‌شود و به بالاترین مقام‌ های تصمیم ‌گیری می‌رسد. مسعود نیلی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیس جمهوری با بیانی ساده و صریح چنین توضیح می‌دهد:«6.5 میلیون نفری كه در 10 سال گذشته به جمعیت سن اشتغال كشور اضافه شده ‌اند الان كجا هستند؟ می‌ گوید 5 میلیون نفر از اینها در دانشگاه‌ ها هستند. این جمعیت بعد از دانشگاه چه می ‌شوند؟ فكر اینجای كار را كرده ‌ایم یا نه؟ راجع به 20 سال دیگر صحبت نمی ‌كنیم بلكه راجع به دو یا سه سال دیگر حرف می ‌زنیم! چه تعداد در سال باید اشتغال ایجاد كنیم؟ مثلاً می‌ گوییم 600 هزار نفر باید سالانه شغل ایجاد كنیم. آن هم صرفاً برای اینكه شرایط را بتوانیم تحمل كنیم. این 600 هزار نفر یعنی چقدر رشد اقتصادی؟ می‌ گوییم حداقل 6 درصد رشد اقتصادی. این 6 درصد رشد اقتصادی چقدر منابع می ‌خواهد؟ با حساب و كتاب به اعدادی مانند 700 هزار میلیارد تومان در سال می‌ رسیم. یعنی بالای 40 درصد جی ‌دی‌ پی سرمایه‌ گذاری نیاز داریم. با یك بررسی ساده می‌ گوییم كه هیچ كشوری تاكنون این میزان سرمایه‌ گذاری را نداشته است. مسأله ‌ای كه پیش می ‌آید این است كه چه باید كرد؟ می‌ گوییم هر كاری كه باید انجام دهیم و هرگونه تجهیز منابعی كه لازم است صورت دهیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم ولی باز هم كم می ‌آید!»

*منبع: روزنامه ایران، 1396.1.15
**گروه اطلاع رسانی**9128**2002 **انتشار دهنده: فاطمه قنادقرصی