همسر شهید زرهرن شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: پس از ماه ها شهادت همسرم، تصمیم گرفتم ساكش را در محل شهادت شهید باز كنم و پس از باز كردن آن تنها 'كیف سجاده' نماز بود؛ قصد كرده بودم به جای همسرم با آن نماز بخوانم اما، سجاده هم رنگ خون شهید شده بود.
زهرا رمضان پور افزود: با دیدن این صحنه گریه كردم طوری كه بچه هایم علی و فاطمه با حالت گریان از من خواستند گریه نكنم یه لحظه به یاد مصائب حضرت زینب كبری (س) افتادم و گریه را قطع كردم.
این همسر شهید گفت: همان گونه كه مرتضی لبیك یا حسین و یا زینب را گفت و سرباز خادم رهبرش بود و با رشادت در جبهه مقاومت اسلامی جنگید من هم با افتخار و زینب وار فرزندانمان علی و فاطمه را همانند بانوی حماسه ساز كربلا در خط راستین شهدا و امام شهدا به حول و قوه الهی تربیت خواهم كردم.
وی كه گریه امانش نمی داد ضمن اشاره به خاطرات شهید افزود: درشب قدر ماه رمضان سال 94 كه با هم در خانه مشغول احیا بودیم، بعد از آیین قرآن سر گرفتن شهید گفت چه دعایی كردی؟ گفتم از خدا واسه خودمون عاقبت بخیری خواستم، مرتضی خندید و گفت چه دعای خوبی آمین، آری تو با عاقبت بخیری رفتی و ما بدون تو مانده ایم.
یكی از همرزمان شهید از چگونگی شهادت این شهید والا مقام گفت: من آن طرف ساختمان بودم وقتی فهمیدم مرتضی زخمی شده سریع خودم را رساندم شب بود تاریك بود من كتفش رو گرفتم و دو تا از بچه ها پاهایش را و آوردیم پشت ساختمان.
وحدانی با بیان اینكه مرتضی آن روز آرپی جی می زد كه حین شلیك به تكفیری ها، به سمتش تیراندازی كرده بودند گفت: در تاریكی شب و زیر آتش بودیم، گلوله های دشمن روی سرمون می ریخت و من به محض اینكه مرتضی رو گذاشتم دوباره رفتم سمت دیگر ساختمان و با تكفیری ها درگیر شدم و دشمن در فاصله خیلی نزدیكی حدود 10 متر و شاید هم كمتر بود، تعدادشون خیلی زیاد بود داشتن ما رو دور می زدند و احتمال اسارت همه مون زیاد بود.
تنها كاری كه كردیم به یكی از بچه های ارتش و تعدادی از فاطمی ها گفتیم مرتضی و چهار نفر زخمی دیگر رو برگردانید سمت شهر و شروع كردیم به تیراندازی كردن و پوشش تا آنان بتوانند سریع از بین بوته های بلند، آنجا رو ترك كنند كه ما پنج نفر ماندیم و آنان برگشتند.
یكی دیگر از همرزمان شهید می گوید: آنان وقتی به سمت عقب حركت كرده بودند چون آتش روی منطقه خیلی زیاد بود و از طرفی برانكارد هم نداشتیم، فاطمی ها زخمی های خودشون رو آورده بودند كه مرتضی با یكی از همكاران در آنجا ماند.
شاه حسینی با بیان اینكه تكفیری ها آمده بودند و ازشون رد شدن ولی آنان را ندیده بودند اظهار كرد: تأسفی كه قلب منو میفشاره اینه كه ما هم وقتی برگشتیم از توی یه كانال و زیر آتش خودی و دشمن یعنی هم از سمت خودی بر سر ما گلوله می ریخت و هم تكفیری ها دنبال ما بودند و تیراندازی می كردند.
آنان بین بوته ها و در تاریكی شب ساكت نشسته بودن و ما در زیر آتش در حال عقب نشینی اگر می دیدیمشون ...
وقتی هم به شهر رسیدیم تا صبح درگیری بود و فكر می كردیم مرتضی رو بردن درمانگاه الحاضر، صبح كه تمام شد من سراغ مرتضی رو از درمانگاه الحاضر گرفتیم كه پس از كلی پرس و جو متوجه شدیم كه به درجه رفیع شهادت نایل شده است.
در حاشیه تشییع و تدفین پیكر مطهر اولین شهید مدافع حرم شهرستان شیروان سرهنگ دوم مهندس مرتضی زرهرن سربندی كه بر پیشانی این شهید با نام حضرت 'زینب'متبرك شده بود بر پیشانی فرزندش علی بسته شد اگر چه داغ پدر سخت است اما شهادت این داغ را شیرین می كند.
پدر علی در راه دفاع از وطن و دفاع از حرم اهل بیت (علیه السلام) جان خود را فدا كرد و دست متجاوزان را از میهن عزیزمان قطع نمود
این راهی بود كه خود پدر علی با افتخار انتخاب كرد و قطعا علی هم به تاسی از پدر ادامه دهنده این راه پرافتخار خواهد بود و پا در جای پای پدر قرار می دهد.
فاطمه دختر كوچك شهید نیز اگر چه در دنیای كودكی خود سیر می كند و چیزی از شهید و شهادت نمی داند قطعا فردا زینب وار پیام شهدای مدافع حرم را به گوش مردم عالم خواهد رساند.
امروز علی دست فاطمه خواهر كوچكترش را محكم فشرده است تا در نبود پدر راه پرافتخار او را با هم طی كنند.
آن ها نظاره گر دلاورمردی های ارتشیان در رژه امروز بودند كه ضمن پیروی از دستورات مقام عظمای ولایت آمادگی خود را در دفاع از كیان اسلامی اعلام كردند.
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می كند
در شگفتم من ؛ نمی پاشد زهم دنیا چرا ؟
شهریارا بی حبیب خود نمی كردی سفر
این سفر راه قیامت می روی ؛ تنها چرا . . .
این شعر به قلم همسر شهید مرتضی زرهرن است.
به گزارش ایرنا شهید مرتضی زرهن در 24 تیرماه سال 58 در شهرستان شیروان خراسان شمالی در یك خانواده متدین به دنیا آمد كه در سن 9سالگی پدرش را از دست داد و از آن زمان مادرش با صبر و شكیبایی و با سختی بسیار فرزندانش را به ثمر رساند.
شهید زرهرن در سال 78 با راهنمایی خواهرش از طریق پذیرش در دانشكده افسری امام علی (ع) به خدمت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد و بعد از چهار سال سال تحصیل در رشته مهندسی و دانش استحكامات و گذراندن دوره تكاوری به عنوان یك نیروی زبده ارتشی در تیپ 258 تكاور ذوالفقار شاهرود با سمت فرماندهی پست مهندسی مشغول به خدمت شد.
وی دارای لیسانس مهندسی بود كه در طول 17 سال خدمت خود در ارتش جمهوری اسلامی ایران در بیرجند، لرستان، تهران، شاهرود، بروجرد و ... مایه افتخار و مباهات نظام بود.
ایشان بسیار در كار خود فردی ساعی و كوشا بوده و در ماموریت های یگانی بسیار موفق عمل می نمود و خدمات ارزشمندی در تیپ 258 تكاور عرضه كرد همچنین به دلیل دارا بودن تخصص كار با مواد منفجره نزدیك به دو سال در مناطق مرزی ایران و عراق دور از خانواده اش به پاكسازی میادین مین جنگی بر جا مانده از هشت سال دفاع مقدس مشغول بود.
بعد از آن در طول خدمت صادقانه اش در تیپ 258 تكاور ذوالفقار در ساخت وساز پادگانی و امور مهندسی رزمی تحقیقات صنعتی و جهاد خود كفایی فعالیت های چشمگیری داشت و در سال 83 با عمل به سنت رسول الله ازدواج كرده و هم اكنون دو فرزند به نام های علی 9 ساله و فاطمه دو سال و نیم از وی به یادگار مانده است.
شهید فردی متدین و با اخلاق و دائم الوضو بود كه كار و زندگیش با وقت نمازش تعیین می شد تاهمیشه برای ادای نماز اول وقت به جماعت در مسجد بتواند حضور داشته باشد و علاوه بر اینكه همسری به تمام معنا مهربان و فداكاری بود به عنوان یك پدر برای فرزندانش، عاشق آنها بود.
شهید زرهرن به سید و سالار شهیدان دلبستگی بسیاری داشت كه چندین ماه قبل از اعزام به سوریه به زیارت امام حسین (ع) و عتبات عالیات شتافته بود.
این سرباز ولایت مدار رهبر وقتی اذن نائب بر حق مهدی (عج) مبنی بر حضور مستشاری ارتشیان در جبهه مقاومتی اسلام در سوریه را شنید مشتاقانه ندای رهبرش را لبیك گفت و برای دفاع از آل الله و دفاع از مظلومیت با ایمانی كامل و یقین به هدف والای دفاع از ناموس اهل بیت پیامبرش با شهامت بسیار و عاشقانه قدم در راه نهاد و با دل و جانش كنار همرزمانش با رشادت های فراوان برای دفاع از حریم خانم زینب (س) عباس وار جنگید.
جگر گوشه هایش علی و فاطمه چشم به راهش بودند اماتكلیفی كه بر دوشش احساس می كرد بالاتر از عشق او به خانواده و عزیزانش بود كه در روز 21 فروردین روز ولادت امام محمد باقر (ع) وسالروز شهادت اسوه و الگویش شهید صیاد شیرازی با افتخار فدایی خانم زینب كبری (س) گردید.
درجه توی ارتش اولین حرف رو می زد ولی در سوریه مرتضی با اینكه سرگرد بود، زیر دست یك ستوان دوم تطبیقی فعالیت می كرد و هیچ وقت ندیدم به این مسئله اعتراض كند و یا به ایشان بی احترامی كند زیرا می گفت: درجه ها همه اش ظاهری هستند مهم معنویت و باطنه.
آری او شهید شد و نه تنها اولین شهید مدافع حرم شهرش، بلكه اولین شهید مدافع حرم زینبی ارتش توی كل كشور شد.
مزار این شهید بزرگوار واقع در خراسان شمالی، شهرستان شیروان جوار امام زاده حمزه رضا(ع) در گلزار شهدای زیارت واقع شده است.
شهرستان شیروان با 157 هزار نفر جمعیت در 60 كیلومتری شرق بجنورد قرار دارد كه در دوران دفاع مقدس 636 شهید تقدیم نظام جمهوری اسلامی كرده است.
7186/ 6042 گزارش از فاطمه مقدسی باجگیران و وابسته نزدیك شهید** انتشاردهنده: سیدحسین قدسی
همشهریان گرامی خراسان شمالی برای اطلاع از آخرین اخبار و رویدادها می توانند به یكی از روش های ذیل از فعالیت های رسانه ای و خبری این آگاه شوند.
مراجعه به سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی خراسان شمالی به آدرس : http://www.irna.ir/nkhorasan
با عضو شدن در كانال تلگرامی خبرگزاری جمهوری اسلامی خراسان شمالی به آدرس : https://t.me/irnabojnurd
با فالو كردن آدرس صفحه اختصاصی ایرنای خراسان شمالی در اینستاگرام به آدرس: https://www.instagram.com/irnabojnurd
هچنین هموطنان گرامی برای ارسال دیدگاه ها و پیشنهادهای خود به مدیریت ایرنا می توانند در 24 ساعت به آدرس زیر تلگرام كنند.
https://t.me/irnaBOJ
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۰
شیروان- ایرنا- ساك مرتضی زرهرن نخستین شهید تكاور ارتش و چهارمین شهید مدافع حرم خراسانشمالی پس از گذشت حدود یكسال در محل شهادتش باز شد و محتوای آن تنها سجاده نماز بود كه هم رنگ خون شده بود.