تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۵

تهران- ايرنا- «نقش گردشگري در توسعه پايدار»، «آموزش و پرورش نهادي تاثيرگذار بر فرهنگ جامعه» و «فضاي مجازي فرصتي براي آگاهي بخشي به جامعه» از جمله مهمترين موضوع هاي اجتماعي و فرهنگي است كه برخي روزنامه هاي چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 به آنها پرداخته اند.

مطبوعات كشور به طور روزانه مهمترين و برجسته ترين رخدادهاي داخلي و خارجي را پوشش مي دهند. اين در حالي است كه بخش زيادي از خبرها، يادداشت ها، گزارش ها، گفت و گوها و ... به انعكاس شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه اختصاص مي يابد؛ موضوعي كه توجه ويژه به آن اهميتي فزاينده دارد.

گروه اطلاع رساني ايرنا؛ موضوع هاي يادشده را كه انعكاس قابل توجهي در روزنامه هاي صبح چهارشنبه داشت؛ با هدف آگاهي بخشي و اطلاع رساني بررسي كرده است.

** نقش گردشگري در توسعه پايدار
صنعت گردشگري جزو بزرگ ترين و متنوع ترين صنايع در دنيا به حساب مي آيد و با توجه به آثار اقتصادي اين صنعت، اگر كشوري كه جاذبه هاي فرهنگي، طبيعي يا تاريخي مناسبي دارد، بتواند از ظرفيت هاي خود استفاده كرده و چرخ هاي اين صنعت را به نحو صحيحي به حركت درآورد، شاهد رشد و شكوفايي بزرگي در سطح اقتصاد خود خواهند بود. اهميت اين موضوع سبب شد تا روزنامه هاي صبح امروز در يادداشت ها و گزارش هايي به آن بپردازند.

روزنامه «آرمان» با درج گزارشي با عنوان «افزايش چشمگير توريست‌ها در اصفهان در پسابرجام» نوشت: هجوم گردشگران خارجي به شهر‌هاي مختلف ايران از جمله اصفهان ارز آوري كشور ما را از اين طريق افزايش داده است. گردشگري جزو سه صنعت پولساز سال ‌هاي اخير بوده است، اما ايران به رغم داشتن ظرفيت‌هاي زياد در اين زمينه نتوانسته آن ‌طور كه بايد و شايد گردشگران خارجي را جذب كند. برخي از سياست‌هاي تنش‌زا در گذشته كه ايران هراسي را تشديد كرد، يكي از دلايل بي رونقي صنعت گردشگري ايران بود.

در ادامه مي خوانيم: رشد صنعت گردشگري در هر كشور نشانه توسعه‌يافتگي است. به طبع هر چه كشوري در اين زمينه موفق عمل كند، پيشرفت بيشتري حاصل كرده است. در ايران نيز مدتي است كه صنعت گردشگري مورد توجه قرار گرفته و متوليان امر‌ درصددند كه هر چه بيشتر آمار توريست‌ها را در ايران افزايش دهند. گرچه در اين حوزه شاهد ضعف ‌ها و كاستي ‌هايي هستيم، اما در دولت يازدهم گردشگري ايران شرايط خوبي را پشت سر گذاشته است، آن‌چنان كه بعد از توافق هسته‌اي تعداد گردشگران در مناطق توريستي اصفهان نيز به شدت افزايش پيدا كرده است.

روزنامه «دنياي اقتصاد» در مطلبي با عنوان «افزايش56 درصدي ورود گردشگران اروپايي به ايران»‌آورده است: امروز در نيمه راه هستيم؛ چهار سال يعني يك ‌چهارم يك برنامه 20ساله بلندمدت. تا سال 1404 بايد در حوزه گردشگري به اهداف از پيش ‌تعيين ‌شده‌اي دست پيدا كنيم كه فقط 8 سال فاصله داريم. فرصت‌ هاي بسيار زيادي در سال‌ هاي گذشته از دست داديم كه در چهار سال گذشته تلاش شد از فرصت هاي موجود استفاده هاي بهينه شود.

در ادامه اين گزارش آمده است: در حوزه گردشگري در برخي موارد با نگاهي سنتي مواجه هستيم كه گرفتاري بزرگي است؛ اين درحالي است كه بايد سهم خودمان را از درآمد گردشگري دنيا به ‌دست بياوريم و براي اينكه به اين هدف برسيم بايد از ظرفيت‌ها و امكاناتي كه داريم به‌درستي استفاده كنيم. پس از برجام برخي كشورها تلاش كردند رفت ‌وآمد به ايران را محدود كنند، اما اين محدوديت ‌ها تاثير چنداني نداشت.

روزنامه «گسترش تجارت» با انتخاب گزارشي با عنوان «گردشگري در چالش با حمل ‌ونقل جاده‌اي» نوشت: بروز سانحه براي ميدل‌باس حامل گردشگران آلماني در استان فارس در روزهاي گذشته با به جا گذاشتن ۲ كشته، اتفاقي تلخ براي جامعه گردشگري كشور بود. با واژگون شدن اين ميدل‌باس در جاده پاسارگاد- مرودشت، يك زوج آلماني جان باختند و ۱۶ سرنشين ديگر مصدوم شدند. كارشناسان مي‌گويند آلماني‌ها به طور معمول، بروز حوادث در سفر را امري طبيعي مي‌دانند و با اينكه ۲ تن از هموطنان خود را در اين فاجعه از دست داده‌اند، به دليل پيگيري‌هاي مستمر مديران گردشگري ايران و خدمات ‌رساني مناسب پس از بروز حادثه، در ذهن خود از ايران مقصدي ناامن و خطرناك نساخته ‌اند با اين حال كارشناسان معتقدند اگر چنين حوادثي به‌ طور مستمر و مداوم تكرار شود، چه گردشگران آلماني و چه گردشگراني از ديگر كشورها، حاضر به سفر به كشورمان نخواهند شد و ايران را از فهرست مقصدهاي سفر خود خط مي‌زنند.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: رانندگي نامناسب از يك سوي و مناسب نبودن آسفالت و مشكلات جاده‌ها از سوي ديگر، از عمده‌ترين دلايل وقوع حوادث جاده‌اي در كشورمان هستند. اين مشكلات گاهي حتي گردشگري در ايران را براي هموطنان‌مان نيز از اولويت نخست ساقط مي‌كند و موجب مي‌شود گردشگران ايراني سفر به ديگر كشورها را به سفرهاي داخلي ترجيح دهند.

اين روزنامه همچنين در مطلبي ديگر با عنوان «بازي دوسر برد صنعت و گردشگري» ظرفيت‌هاي ايران در حوزه گردشگري صنعتي را بررسي كرد و نوشت: يكي از شاخه‌هاي نوظهور عرصه گردشگري، «گردشگري صنعتي» است كه در قالب بازديد از سايت‌هاي صنعتي انجام مي‌شود. اين حوزه از گردشگري ساليان متمادي از سوي كشورهاي صنعتي مورد توجه قرار گرفته و در توسعه آن كوشيده‌اند. به عنوان نمونه ژاپن، كره‌جنوبي، آلمان، هلند و انگليس از كشورهاي پيشرو در عرصه گردشگري صنعتي هستند. متقاضيان اصلي اين شاخه از گردشگري دانشجويان و صنعتگراني هستند كه با هدف بازديد از روند توليد يك محصول يا آشنايي با كاركرد دستگاه‌ها و ماشين‌آلات صنعتي گام در راه سفر مي‌گذارند.

در ادامه اين گزارش آمده است: به گفته كارشناسان گردشگري، گردشگري صنعتي چند دهه است در دنيا فعال است اما در ايران چند سالي است كه مطرح شده و تا فعال شدن آن راه درازي پيش‌رو داريم، چراكه هر ميزان كارخانه، پالايشگاه و مجتمع‌هاي پتروشيمي داشته باشيم بازديد گردشگران به زيرساخت‌هايي مانند مكان‌هاي اقامتي، مراكز پذيرايي و حمل‌ونقل مناسب نياز دارد.

** آموزش و پرورش نهادي تاثيرگذار بر فرهنگ جامعه
آموزش و پرورش به عنوان بزرگترين دستگاه فرهنگي بيشترين نقش را در شكل دهي فرهنگ جامعه بر عهده دارد كه بايد تمامي توان خود را در جهت اعتلاي فرهنگ عمومي معطوف كند. پيشرفت هاي سه دهه اخير نظام اسلامي در عرصه هاي مختلف در سايه كيفيت بخشي به مقوله خطير تعليم و تربيت شكل گرفته است. روزنامه صبح امروز در يادداشت ها و گزارش هايي اين موضوع را بازتاب دادند.

روزنامه«اعتماد» در يادداشتي با عنوان «نظام آموزشي در ايران باستان» كه به قلم غزل لطفي فعال رسانه‌اي نگاشته شد، آورده است: در فلات ايران، حدود ١٥ هزار سال پيش انسان زندگي مي‌كرده است، مادها در حدود هفتصد سال پيش از ميلاد در سرزمين‌هاي غرب ايران زندگي مي‌كرده‌اند. در دوره مادها كودكان و نوجوانان راه و رسم زندگاني و كار و جنگاوري را در خانه و ايل مي‌آموختند. آموزش رسمي مخصوص روحانيون بود. روحانيون علاوه بر خواندن و نوشتن، اصول و مراسم ديني، اخترشناسي و شيوه‌هاي پيشگويي سرنوشت ديگران را در مراكز ديني فرا مي‌گرفتند و مردم ديگر از خواندن و نوشتن محروم بودند.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم:‌ نخستين دانشگاه ايران «دانشگاه جندي شاپور» در دوره ساساني تاسيس شد دانشگاه گندي‌شاپور كه اعراب آن را جندي شاپور مي‌خواندند از سلسله ساسانيان به جاي مانده است. در سال ٥٢٩ ميلادي، زماني كه مدرسه آتن تعطيل شد بسياري از دانشمندان يوناني به اين دانشگاه آمدند و در زمان انوشيروان بيمارستاني نيز در اين شهر ساخته شد و آموزش طب ايراني، يوناني و هندي شروع شد. اردشير بابكان بقاياي تمام كتاب‌هاي پراكنده باستاني ايرانيان را از هند و چنين جمع‌آوري كرد. پسر او شاپور اول نيز با پيروي از راه پدر تمام كتاب‌هايي را كه به زبان فارسي ترجمه شده بود، جمع‌آوري كرد. او همچنين اوستا را به صورت يك كتاب جمع‌آوري كرد. كتابخانه ديگري كه در آن زمان ساخته شده بود كتابخانه خسرو اول در جندي شاپور بود، علاقه وي به جمع‌آوري كتاب‌ها از دورترين نقاط جهان مشهور بود.

اين روزنامه همچنين در گزارشي ديگر با عنوان«پنج پرسش كليدي در حوزه آموزش و پرورش»‌ آورده است: مدتي است به دنبال افزايش حضور فعالان رسانه‌اي در عرصه تعليم و تربيت و همچنين حضور فعالان صنفي و سياسي فرهنگي در حوزه رسانه موضوع آموزش و پرورش در رسانه‌ها و افكار عمومي به نسبت سال‌هاي گذشته افزايش چشمگير و قابل توجهي داشته است و اين اتفاق خوب مي‌رود كه نظام تربيتي و آموزشي را در در مواجه با نظر فعالان و صاحب‌نظران قرار دهد، اتفاقي كه بايد به فال نيك گرفت و اميد داشت با حمايت انديشمندان و پژوهشگران حوزه‌هاي مختلف به ويژه جامعه‌شناسان و روانشناسان و اقتصاددانان و انديشمندان حوزه انديشه و تحقيق و پژوهش يك گفتمان ملي براي اصلاح و بهبود نظام تربيتي و آموزش كشور صورت گيرد.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: بنا به مطالعات جهاني و تجربه كشورهاي پيشرفته (اعم از جوامع اسلامي و غربي)، نمي‌توان كشور و دولتي را يافت كه بدون توجه و تمركز ويژه بر تعليم و تربيت به جايگاه قابل قبولي در توسعه يافتگي رسيده باشد. بر اساس نتايج ارزيابي موسسات معتبر جهاني، رتبه كيفيت آموزش ابتدايي ايران در دنيا در جايگاه هفتادم، رتبه كيفيت مديريت مدارس ايران در دنيا يكصد وهشتم و از نظر كيفيتِ كل سيستم آموزش، صد وسومين كشور جهان هستيم.

شعبانلي رمضانيان مسئول سازمان بسيج فرهنگيان كشور با درج يادداشتي در روزنامه«قدس» نوشت: روز معلم هر سال فرصتي است براي تجليل و تكريم اين قشر فرهيخته و همچنين بيان اهميت تعليم و تربيت و يادآوري نيازها و موانع و مشكلات آنها. نوعا در اين ايام؛ از اهميت معلم و نقش و تأثير او گفته مي‌شود و فضاي غالب، فضاي تجليل و تكريم و ذكر زحمات و خدمات اين قشر است. كمتر مجال فراهم مي‌شود تا گويندگان و تجليل كنندگان از مسائل سطحي فراتر روند و به عوامل پايداري اين فضا در عرصه تعليم و تربيت بينديشند و يا ريشه‌ها و مشكلات اساسي اين حوزه را واكاوي نمايند.

در ادامه اين يادداشت آمده است:‌ مسائل آموزشي، پژوهشي، تربيت بدني، فعاليت‌هاي پرورشي و تربيتي، امور فرهنگي و مهارتي در هر دو حوزه فرهنگيان و دانش‌آموزان، كارايي و افزايش كيفيت، توسعه و تجهيز مدارس و در رأس همه، منابع انساني و حمايت‌هاي لازم از نيروي عمل كننده در اين دستگاه و شأن و كرامت معلم همه جزء همين مواردند كه ضمن بررسي، به چالش ساختار و اقتصاد آموزش و پرورش پيوند مي‌خورند. اقتصاد آموزش و پرورش اكنون به پاشنه آشيل اين دستگاه تبديل شده و به عنوان دليل يا حداقل بهانه بسياري از كمبودها و نارسايي‌ها، مطرح مي‌شود.

روزنامه«رسالت» در سرمقاله اي با عنوان«2030 يا برنامه نفوذ در آموزش و پرورش؟!» كه به قلم محمود فرشيدي نگاشته شد، آمده است: گسترده‌ترين و فراگيرترين اقدام اخير نظام سلطه جهاني در آموزش و پرورش كشور را بايد سند آموزش 2030 دانست كه در قالب برنامه‌هاي يونسكو و در پوشش واژه‌هاي فريبنده‌اي نظير همبستگي جهاني، صلح جهاني و احساس همدردي با انسان‌ها تلاش مي كند با ايجاد علقه‌هاي واحد فرهنگي و يكسان‌سازي نوع نگرش جهانيان (البته در چارچوب اصول و منافع استكبار جهاني) نوعي همزيستي مسالمت‌آميز ميان ظالم و مظلوم فراهم سازد و انسان‌هايي با استاندارد شهروند جهاني تربيت نمايد، يعني انسان‌هايي كه حاكميت آمريكا و غرب و صهيونيسم را بر جهان با جان و دل بپذيرند.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: بر اساس اين هدف، سازمان ملل، «توسعه پايدار» را به عنوان يك هدف و اصل مسلم در دستور كار خود قرار داده است تا آن را در تمامي كشورهاي جهان پيگيري نمايد. توسعه‌اي كه اهدافي 17 گانه دارد، از جمله هدف پنجم آن برابري جنسيتي است و نه عدالت جنسيتي. يونسكو هم به عنوان سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي وابسته به سازمان ملل موظف شده است تمامي تحقق اهداف 17 گانه را به طور كلي و هدف چهارم را به طور خاص در كشورهاي جهان پيگيري نمايد. يعني «آموزش و يادگيري مادام‌العمر با كيفيت برابر و فراگير براي همه». البته از تفسير آموزش و يادگيري به تدريج و در ارتباط با اين سازمان پرده‌برداري خواهد شد.

**فضاي مجازي فرصتي براي آگاهي بخشي به جامعه
فضاي مجازي، به عنوان فضاي دومي از زندگي واقعي به شمار مي رود كه نيازمند فرهنگ است. اين فرهنگ، همان‌گونه كه در فضاي واقعي، از عوامل متعددي مانند عرف، شرع، وضعيت اقتصادي و معيشتي، سطح تحصيلات و ... ناشي مي‌شود، در فضاي مجازي نيز از همين عوامل تاثير پذيرفته و بر آنها نيز تاثير مي‌گذارد. اهميت اين مساله سبب شد تا روزنامه هاي صبح امروز در يادداشت ها و گزارش هايي به اين موضوع بپردازند.

روزنامه «گسترش تجارت» با انتخاب گزارشي با عنوان «دوراهي فرصت يا تهديد در فضاي مجازي» نوشت: فضاي مجازي اين روزها به يكي از محورهاي اصلي گفت‌ وگوهاي انتخاباتي تبديل‌شده است. به‌ طوري‌ كه موضوع فضاي مجازي و بحث تهديد يا فرصت بودن اين فضا در دومين مناظره تلويزيوني نامزدهاي انتخاباتي نيز از سوي آنان موردبحث قرار گرفت. فضايي كه تا ديروز تنها به چشم محيطي براي سرگرمي ديده مي‌شد، اين روزها به لطف توسعه زيرساخت‌ها، افزايش سرعت دسترسي و كاهش همزمان تعرفه اينترنت براي مصرف‌كننده نهايي، نقشي به‌مراتب مهم‌تر از سرگرمي ايفا مي‌كند.

در ادامه اين گزارش آمده است: ايجاد ۱۰۰ هزار شغل در فضاي مجازي كه در سال گذشته به تحقق پيوست، يكي از موضوعاتي بود كه منجر به اهميت يافتن فضاي مجازي شد و فرصت كسب درآمد از اين فضا و تغيير نگاه‌ها به آن را فراهم كرد. بحث فضاي مجازي و بررسي تهديدها و فرصت‌هاي اين حوزه اين روزها به يكي از مباحث داغ انتخاباتي تبديل‌شده است و به طور تقريبي همه نامزدها نظرات خود را درباره اين فضا و چگونگي استفاده از آن در سياستگذاري‌ هاي دولت آينده خود اعلام كرده‌اند.

روزنامه«صمت» در گزارشي با عنوان«سواد رسانه‌اي، نخستين نياز مخاطب در فضاي مجازي» نوشت: براي اين بحث بهتر است نگاهي به تاريخچه اين فضا در ايران بيندازيم. پيش از اين يعني در دهه ۷۰ فضاي تبليغاتي مبتني بر رسانه‌ هاي مكتوب بود، اما اواخر دولت هشتم بحث فضاي مجازي قوت گرفت و به‌مرور تاثير اين فضا بر تبليغات انتخاباتي جدي ‌تر شد، اما همزمان بارونق گرفتن شبكه‌هاي اجتماعي و شكل ‌گيري وب‌سايت‌ها و وبلاگ‌ ها تاثير اين فضا بر موضوعات اجتماعي و سياسي مانند انتخابات بيشتر شد. در بحث ويژگي‌ هاي مثبت تاثير اين فضا را بر روند تبليغات انتخاباتي مي‌بينيم كه مهم‌ترين ويژگي‌هاي تبليغات در فضاي مجازي، فراگير بودن آن است. در دهه ۹۰ عملا ما با طيف وسيعي از مخاطبان مواجه هستيم كه به‌دليل فراگيرتر بودن شبكه ‌هاي اجتماعي از اين فضا استفاده مي‌كنند.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: مي‌بينيم كه حجم وسيع مصرف ‌كنندگان اينترنت در ايران جوانان هستند. اين موضوع باعث مي‌شود عملا بخشي از جامعه استفاده كمتري داشته باشند. به اين مشكل بايد بحث ازدحام و اشباع پيام در فضاي رسانه‌هاي مجازي را هم اضافه كرد كه باعث مي‌شود بخشي از اخبار و پيام‌هاي مهم از دست برود. تخريب رسانه ‌اي نيز آسيب ديگري است كه به دليل نبود قانون مشخص پديد آمده و بايد به آن توجه كرد. البته به‌تازگي راهكارهايي براي ساماندهي تبليغات انتخاباتي در فضاي مجازي ارائه ‌شده اما براي اين انتخابات زمان را ازدست ‌داده‌ايم و نمي‌توان انتظار اثرگذاري بالايي داشت.

روزنامه «دنياي حقوق»‌ در يادداشتي با عنوان «نقش غيرقابل انكار فضاي مجازي در انتخابات» كه به قلم اكبر نصراللهي تحليلگر حوزه رسانه نگاشته شد، آورده است: اهميت فضاي مجازي و نقش آن در مشاركت سياسي و انتخابات، غيرقابل انكار است. به ويژه آنكه ردپاي فضاي مجازي در انتخابات، پيش از اين در انتخابات دهمين دوره از مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان مشاهده شده بود. بر همين اساس جدا از خوشايند يا ناخوشايند بودن آن، بايد اين پديده را به رسميت بشناسيم. علاقه‌مندي مردم به فضاي مجازي و فعاليت در اين فضا روز به روز در حال افزايش است، اين افزايش فعاليت به ويژه در دولت يازدهم بيش از پيش گسترش يافت و مي‌بينيم حتي چهره‌هايي كه در دوره‌هاي قبل فعاليت در اين فضا را به رسميت نمي‌شناختند، حالا از امكاناتي مانند كانال‌هاي تلگرامي، قابليت پخش زنده اينستاگرامي و اپليكيشن‌ هاي گوناگون موبايل براي تبليغ و ترويج افكار خود استفاده مي‌كنند.

در ادامه اين يادداشت آمده است: حضور در فضاي مجازي و تبليغات انتخاباتي در اين فضا جنبه‌هاي مثبت و منفي زيادي دارد كه نمي‌توان آنها را ناديده گرفت. تاثير مثبت يا منفي اين فضا به متغيرهاي متعددي از جمله چگونگي استفاده و ميزان پايبندي اخلاقي توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان محتوا باز مي‌گردد. به طور كلي اگر قرار باشد جنبه‌هاي مثبت و منفي حضور در فضاي مجازي را بازنگري و شناسايي كنيم، بايد به اين امر توجه داشته باشيم كه نقش مثبت و منفي حضور در اين فضا به طور همزمان رخ مي‌دهد و نمي‌توان تنها يك جنبه را به عنوان فرصت يا تهديد شناسايي و اعلام كرد.

*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: مريم همتي** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
**پژوهشم**9117**9131**