تهران- ایرنا- 'محمد بن سلمان' تا دوسال قبل برای كمتر كسی در خارج ازعربستان شناخته شده بود اما اكنون پسر جوان سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان، با اقدامی كه برای اولین بار در تاریخ این كشور صورت می گیرد تاج و تخت را كه از زمان تأسیس پادشاهی آل سعود از برادر به برادر منتقل می‌شد، از پدر تحویل گرفته است.

محمد، بزرگترین فرزند همسر سوم ملك سلمان فهدة بنت فلاح بن سلطان بن حثلین است. وی از دانشگاه ملك سعود در شهر ریاض لیسانس حقوق گرفت و بلافاصله وارد حكومت شد. وی در سال در 24 سالگی مشاور ولیعهد (پدرش) شد كه آن زمان استاندار ریاض بود.
بن سلمان از تنها همسرش چهار فرزند، دو دختر و دو پسر دارد. ولیعهد جوان سعودی برخلاف بسیاری از دیگر مردان در این كشور، بنا به گفته خودش، تك ‌همسری را برگزیده است.
ورود بن سلمان به عرصه قدرت، حدود چهار سال پیش بود، وقتی به عنوان رئیس دفتر ولیعهد با رتبه وزیر انتخاب شد. پدرش كه آن زمان ولیعهد بود، درسال 2013 (1393) با مرگ ملك عبدالله، پادشاه عربستان شد.
بعد از به قدرت رسیدن سلمان، محمد به‌ عنوان وزیر دفاع، رئیس دفتر پادشاهی و مشاور ویژه پدرش با رتبه وزیر تعیین شد ودر سال 2015 با دستور پادشاه به‌ عنوان جانشین ولیعهد برگزیده شد؛ وبالاخره در21 ژوئن 2017 جانشین ولیعهد عربستان كه پله های ترقی را یكی پس از دیگری با سرعت نجومی طی كرده بود، با دستور پدر، محمد بن نایف ولیعهد این كشور و بزرگترین رقیب خود را از سر راه برداشت تا علاوه بر سمت های قبلی به عنوان ولیعهد رویای پادشاهی را محقق شده ببیند.
با دستور جدید پادشاه سعودی، بند 'ب' در ماده پنج اساسنامه حكومتی عربستان نادیده گرفته شده است. در این بند آمده است كه منصب پادشاهی عربستان تا پیش از فوت تمامی فرزندان پسر عبدالعزیز بن عبدالرحمن فیصل آل سعود، بنیانگذار پادشاهی سعودی از برادر بزرگتر به برادر كوچكتر به ارث می‌رسد. بنابراین این اولین بار در تاریخ عربستان از زمان تأسیس پادشاهی آل سعود است كه قدرت بطور عمودی از پدر به پسر منتقل می‌شود.
این تغییر و تحول با توجه به اینكه پادشاه سعودی دارای سن و سال بالایی است و درعین حال از بیماری های مختلفی رنج می برد، اهمیت بسیاری دارد. البته پیش از این نیز نفوذ و اثرگذاری محمد بن سلمان در سیاست داخلی و خارجی عربستان به خوبی مشهود بود؛ اما رسمیت یافتن جانشینی او به عنوان ولیعهد، مشروعیت بخشی اساسی به همه آن چیزی است كه تاكنون درجریان بوده و به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت.
ازآن جایی كه محمد بن نایف ازهمه مناصب خود علاوه بر ولیعهدی كنار گذاشته شد به نظر می رسد كه هدف ملك سلمان خلع ید كامل محمد بن نایف و قطع ارتباط كامل او با دستگاه های حكومتی بود تا هیچ قدرتی برای مقابله با بن سلمان، نداشته باشد و از همین رو نمی توان تصور كرد كه مسأله ولیعهدی محمد بن سلمان بدون حمایت های خارجی صورت گرفته باشد و جای هیچ شكی نیست كه در پشت پرده، حمایت های بی دریغ آمریكا نهفته است.
كارشناسان امورعربستان عقیده دارند كه ولیعهدی بن سلمان نتیجه پروژه ای دو ساله بود و ارتقای تدریجی پست‌های سیاسی و نظامی وی نشان می دهد كه برنامه بلند مدتی برای ایجاد زمینه‌های لازم برای پادشاهی بن سلمان انجام شده است. از انجا كه بن نایف با تمامی طرح های بزرگ بن سلمان از جمله حمله به یمن، رویكرد اقتصادی 2030 و طرح محاصره قطر مخالف بود، بركناری وی نیازمند مقدمات داخلی و بین المللی بود كه با توجه به سفر دونالد ترامپ به عربستان بهترین موقعیت برای این بركناری فراهم شد.
محمد بن سلمان بانی پروژه هزاران میلیاردی 'چشم‌انداز 2030' و مبتكر تأسیس 'بزرگ‌ ترین صندوق سرمایه‌گذاری دولتی جهان' به ارزش 2 تریلیون دلار است. عربستان سعودی در نظر دارد با این طرح بلندپروازانه وابستگی خود به درآمد نفتی را در دهه‌های آتی به شكل چشمگیری كاهش داده و جامعه را مدرنیزه كند.
مجتهد فعال افشاگری سعودی با اشاره به تغییرات صورت گرفته درهرم قدرت عربستان اعلام كرد كه شاه عربستان به زودی به نفع پسرش از قدرت كناره گیری خواهد كرد.
عبدالباری عطوان سردبیر 'رای الیوم' نیزعقیده دارد كه ملك سلمان به زودی به نفع پسرش كنار خواهد كشید. به گفته وی نوادگان عبدالعزیز از مدتها قبل به دلیل كهولت فرزندان عبدالعزیز خواستار انتقال قدرت از فرزندان به نوادگان بودند اما انتخاب محمد بن سلمان كه تنها 32 سال دارد، جای تعجب دارد درحالی كه نوادگان با تجربه تر و بالغ تری نظیر محمد بن نایف، بندر بن سلطان، متعب بن عبدالله و تركی الفیصل درخاندان آل سعود حضور دارند.
این موضوع سبب شد با وجود تلاشی كه حكومت سعودی برای به تصویر كشیدن بیعت آرام شاهزادگان سعودی با محمد بن سلمان انجام دهد، خیلی زود نشانه های مخالفت آشكار شد و در اولین واكنش داخلی موج اعتراض ها و نارضایتی ها را میان شاهزادگان سعودی به دنبال داشت.
به گزارش پایگاه خبری العهد، 21 شاهزاده سعودی كه خود از مقامات بلندپایه عربستان به شمار می روند با نوشتن نامه ای به پادشاه نسبت به پیامدهای خطرناك این امر بر آینده حاكمیت آل سعود درعربستان و ایجاد شكاف و اختلاف در میان سران سعودی و فروپاشی رژیم حاكم بر این كشور هشدار دادند. آنها تاكید كردند كه انتخاب محمد بن سلمان به عنوان شاه آینده این كشور حاكمیت آل سعود را با آینده مبهم روبرو خواهد كرد و با نظام و ساختار بیعت در خاندان حاكم برعربستان منافات دارد.
این مخالفت رسمی شاهزاده های سعودی با ولیعهدی محمد بن سلمان اقدام بی سابقه ای در ساختار حكومتی آل سعود به شمار می رود.
روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی با اشاره به اینكه خاندان آل سعود از این اقدام ملك سلمان شوكه شده اند، نوشت : به نظر می رسد كه محمد بن سلمان به آسانی نمی تواند كرسی پادشاهی آل سعود را از آن خود كند و حتی اگر به عنوان پادشاه جایگزین پدرش شود مانند پدر و عموهای خود دوران آرام و بدون چالش از جانب شاهزادگان دیگر را سپری نخواهد كرد.
برخی كارشناسان نیز از احتمال تشدید اعتراضات مردمی درعربستان خبر می دهند؛ سعد الدوسری از شخصیت‌های دانشگاهی مخالف حكومت سعودی در صفحه توئیتر خود با حمله شدید به بن سلمان تاكید كرد كه وی عروسكی در دست حاكمان امارات است و منطقه را به جهنم تبدیل خواهد كرد.
الدوسری انتخاب بن سلمان را آغازی برای سرنگونی آل سعود توصیف كرد و نوشت : انقلاب برای ریشه‌ كن كردن آل سعود در راه است و خرس خودسر و خرابكار (بن سلمان) باعث این كار خواهد شد، اگر مردم قیام نكنند فجایع، جنگ‌ها و ماجراجویی‌های بیشتری انتظار عربستان را می‌كشد.

* تغییرات عربستان پس از به قدرت رسیدن بن سلمان
خانم مضاوی الرشید حقوقدان مشهور و از مخالفان سرسخت حكومت عربستان در سایت امریكایی 'میدل إیست آی' توضیح می دهد كه این كشور پس از تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد شاهد چهار تغییر خواهد بود.
به گفته الرشید، بن سلمان نه مرد صلح طلبی است و نه سیاستمدار باهوشی بنابراین انتظار می رود كشور را با شیوه مشت آهنین اداره كند؛ سیاست های اقتصادی اشتباه در پیش گیرد و برای محقق كردن رویاهایش حتی منطقه را به آتش بكشد.
این مخالف سعودی افزود: سوال مهمی كه هنوز بی پاسخ مانده این است كه با وجود این كه هیچ یك از پادشاهان سعودی تاكنون به طور داوطلبانه از تاج و تخت كناره گیری نكرده اند و حتی ملك سعود در سال 1964 در قصر خود محاصره و به یونان تبعید شد؛ آیا ملك سلمان بزودی و پیش از مرگ به نفع پسرش كناره گیری خواهد كرد یا خیر؟
به گفته وی با تعیین محمد بن سلمان شاهد چهار تغییر اساسی در عربستان خواهیم بود :
اول: حكومت به شیوه مشت آهنین و با خفه كردن صدای مخالفان اداره خواهد شد وهمزمان كمیته جدید التاسیس تفریحات و سرگرمی، آزادی های محدود فردی برای شهروندان سعودی بدون مزاحمت پلیس مذهبی تعریف خواهد كرد.
معمولا نظام های دیكتاتوری برای پیشگیری از انفجار داخلی به مردم اجازه می دهند تا با تفریحات معینی كه نظام تعیین می كند سرگرم شوند.
زنان سعودی در دوره بن سلمان به نماد جدید فرهنگ مصرفی نوین درعربستان تبدیل خواهند شد وبرای بزك كردن چهره حقوق انسان در این كشور بزودی به آنها اجازه رانندگی داده خواهد شد.
همچنین انتظار می رود با بازگشت اتباع سعودی - كه در سوریه وعراق به داعش پیوسته بودند- به كشورشان، بن سلمان با چالش های زیادی مواجه شود؛ همانطور كه درسال 2001 (1380) بزرگترین بحران امنیتی تاریخ این كشور پس از بازگشت سعودی هایی كه به القاعده درافغانستان پیوسته بودند، رخ داد.
تغییر دوم: ادامه سیاست های بی هدف اقتصادی در دوره بن سلمان كه قادر نخواهد بود یك اقتصاد آزاد و شكوفا بدون وابستگی به درآمد نفتی تا سال 2020 (1399) وهمچنین خصوصی سازی موسسات دولتی را محقق كند؛ و مهمتر از آن عرضه پنج درصد از سهام شركت نفتی آرامكوی سعودی در بازارهای جهانی در ماه سپتامبر2017 (1396) است.
تغییرسوم: بن سلمان برای تبدیل عربستان به یك قدرت منطقه ای تاثیر گذار در جهان عرب در كنار تركیه، ایران و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد كرد. وی پیش از ولیعهدی در اظهاراتی كه اعلام جنگ به شمار می رود ایران را تهدید كرده بود كه جنگ را به داخل خاك این كشور می كشاند.
این طور كه به نظر می رسد ولیعهد جوان پیامدهای اظهارات جسورانه خود را به خوبی درك نمی كند و نقطه مشترك دیدگاه وی با گروه تروریستی داعش این است كه هر دو فرقه گرا هستند و از این رو می توانند با هم همكاری كنند به خصوص پس از اینكه جاه طلبی های داعش درسوریه وعراق به پایان برسد، آن وقت است كه بن سلمان به داعش دستور می دهد معركه را به خاك ایران منتقل كند.
عربستان با تشكیل یك ائتلاف اسلامی گسترده بر ضد ایران و قطر تلاش دارد خود را هر چه بیشتر به رژیم صهیونیستی نزدیك كند و بی گمان بن سلمان به همكاری محرمانه كشورش با تل آویو در مسائل امنیتی و اقتصادی ادامه خواهد داد.
تغییر چهارم: ادامه نزدیكی بن سلمان با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریكا با امضای قراردادهای جدید خرید اسلحه و دادن وعده افزایش سرمایه گذاری سعودی در آمریكا برای حفظ حمایت واشنگتن.
به نوشته الرشید از آنجا كه رفتارهای ترامپ نیز همچون بن سلمان غیرقابل پیش بینی است، انتظار می رود هر دو آنها تا تحقق اهداف داخلی و خارجی مورد نظر خود، به توافق صوری با یكدیگر ادامه دهند.
درخصوص رابطه عربستان با كشورهای اروپایی در دوره بن سلمان، به نظر می رسد ولیعهد جدید زمانی برای پرداختن به این موضوع ندارد. از نظر وی این قاره پیر، فقط مكانی برای سیاحت و گذراندن تعطیلات و همینطور خرید سلاح هایی است كه دسترسی به آن در مكان دیگری ممكن نیست؛ از این رو كارخانه های ساخت سلاح در اروپا و حكومت های انگلیس و فرانسه برای جلب توجه این شاهزاده جوان تلاش زیادی خواهند كرد.
محمد بن نایف ولیعهد سابق عربستان بیش از بن سلمان مورد علاقه انگلیس وفرانسه بود زیرا روابط خوبی با سرویس های جاسوسی غرب داشت؛ اما با وجود از دست دادن بن نایف، ترزا می نخست وزیر انگلیس كه كشورش پس از خروج از اتحادیه اروپا با خطر بحران اقتصادی وسیاسی مواجه است، برای تحقق منافع اقتصادی به محمد بن سلمان ولیعهد جوان سعودی نیاز دارد.
الرشید نتیجه گیری كرد كه می توان گفت آینده عربستان با ولیعهدی بن سلمان پر از مشكل خواهد بود زیرا بن سلمان نه مرد صلح است ونه سیاستمدار كاركشته، او فكر می كند با پول می تواند همه مشكلات را حل كند، اما نمی بیند كه نتوانسته است تا كنون با پول در جنگ ها و درگیری هایی كه در منطقه به راه انداخته است پیروز باشد. به نظر می رسد وی با وجود ناتوانی درخاموش كردن آتش های شعله ور درمنطقه همچنان به آتش افروزی درمنطقه ادامه دهد.
محمد بزی در نشریه آمریكایی آتلانتیك نوشته است: در دسامبر 2015 گزارش مهمی از سوی سرویس اطلاعات خارجی آلمان به رسانه های خبری درز كرد مبنی بر اینكه رهبران جدید عربستان سعودی درحال بی ثبات كردن خاورمیانه هستند. در این سند اطلاعاتی نوشته شده بود كه ملك سلمان و مشاوران او سیاست خارجی محتاطانه دیرین آل سعود را با یك سیاست خارجی مداخله جویانه جایگزین كرده اند؛ ازهمین رو تحكیم قدرت در دستان بن سلمان می تواند به معنای مناقشه بیشتر و بی ثباتی بیشتر درمنطقه باشد.
به گزارش خبرگزاری آلمان، كارشناسان امور كشورهای عربی و تحلیل ‌گران سرویس اطلاعاتی آلمان، علاوه بر این به این نتیجه رسیده بودند كه محمد بن سلمان طرفدار نوعی 'سیاست فعال مداخله‌جویانه' است و تلاش می‌كند فضای تأثیرگذاری خود را درحوزه نظامی نیز گسترش دهد؛ امری كه می‌تواند 'مناسبات با دولت‌های دوست و به ‌ویژه دولت‌های متحد در منطقه را به خطر بیندازد.
امروزه سیاست خارجی عربستان سعودی در سایه قدرت بن سلمان، بیشتر به تقابل و استفاده از گزینه های نظامی در هرجایی كه مقدور باشد، متمایل است. بسیاری از تحلیلگران و ناظران تصمیم‌های سرنوشت‌ ساز عربستان در موضع ‌گیری برابر تحولات منطقه را ناشی از رویكرد شخص شاهزاده بن سلمان می‌دانند. رویكردی كه شاید شاخص‌ترین نمود بیرونی آن تشكیل ائتلاف نظامی عربی به رهبری عربستان و دخالت نظامی در جنگ داخلی یمن بود. اكنون با ولیعهدی بن سلمان به نظر می ‌رسد، رویكردهای اخیر ریاض در مسائل منطقه ‌ای و بین ‌المللی به قوت خود ادامه پیدا كند و حتی تقویت شود.
به نوشته روزنامه نیویورك تایمز شاهزاده بی تجربه و تشنه قدرت زمانی به ولیعهدی رسید كه عربستان با بهای پایین نفت، رقابت با ایران و درگیری ها و تنش ها در خاورمیانه دست و پنجه نرم می كند و تصمیمات پیشین وی در منصب وزارت دفاع پیروزی چشمگیری برای كشورش به دنبال نداشته است ؛ بن سلمان نقش اصلی را در حمله به یمن ایفا كرد؛ جنگی كه در دو سال اخیر پیشرفت كمی داشته و گروه های حقوق بشری به تبع آن، عربستان را به كشتار شهروندان یمنی متهم كرده اند.
مواضع افراطی و لحن تند پادشاه آینده عربستان درمورد ایران نیز شهرت دارد. او ایران را متهم به تلاش برای 'تسلط بر جهان اسلام' كرد. وی چند هفته پیش درمقام وزیردفاع درمصاحبه با شبكه تلویزیونی 'ام ‌بی ‌سی' عربستان با لفاظی علیه ایران و بیان اینكه ریاض قصد دارد نبرد را به داخل مرزهای ایران بكشاند، تلاش كرد تا این پیام را به آمریكایی ها مخابره كند كه حامی یكی از اصلی ترین سیاست های آنها یعنی مقابله با ایران است. بن سلمان درحقیقت به آمریكا این پیام را داد كه ایران هراسی جزو اولویت های اصلی وی درصورت پادشاهی است.
'سایمن تیسدال' درهفته ‌نامه انگلیسی آبزرور بلندپروازی ‌های بین المللی بن سلمان برای جهان را نگران كننده دانست و گفت: وی در سطح دیپلماتیك و نظامی بی‌ پروا عمل می‌كند و انگیزه اصلی وی تحمیل زمامداری عربستان بر جهان عرب و مقابله با ایران است.
نویسنده آبزرور افزود: دشمنی با ایران همان مبنای مشترك بین ولیعهد سعودی و ترامپ رئیس جمهور آمریكا است؛ وقتی یك كلاهبردار كار كشته و یك جوان بی ‌پروا با هم دست به یكی كنند عواقب آن بسیار نگران كننده خواهد بود.
تقریبا تمام كارشناسان معتقدند آمریكا در ورای ولیعهدی بن سلمان قرار دارد، چرا كه دونالد ترامپ در سفر اخیر خود به عربستان و انعقاد قرارداد تسلیحاتی 500 میلیارد دلاری با ریاض به نوعی دستخوش پادشاهی بن سلمان را دریافت كرد.
ركس تیلرسون وزیرامورخارجه آمریكا، درباره این قرارداد گفت كه این قرارداد تسلیحاتی مشخصا در برابر نفوذ ایران و تهدیدهای مرتبط با آن است.
شبكه تلویزیونی 'الجزیره' روابط رئیس‌ جمهور آمریكا و ولیعهد جدید عربستان سعودی را صمیمانه توصیف كرد و در مورد موضع ترامپ، درباره ولیعهدی بن سلمان نوشت : او از جمله نخستین سران جهان بود كه به شاهزاده بن سلمان تبریك گفت. این دو مقام یكدیگر را به خوبی می شناسند. به خاطر داشته باشید كه نخستین سفر خارجی رئیس جمهور ترامپ به ریاض بود و پس از آن كه ترامپ اوایل امسال به قدرت رسید، بن سلمان از نخستین مقاماتی بود كه به واشنگتن آمد. كاخ سفید اعلام كرد كه آنها درباره اهداف مشترك با یكدیگر گفت وگو كردند.
پروفسور جفری لفور،‌ استاد علوم سیاسی دانشگاه كنتیكت امریكا ایجاد تغییرات سیاسی درعربستان را به سفر دونالد ترامپ به این كشور مرتبط دانست وگفت: ترامپ قبل از این، درماه مارس 2017 ارتباط دوستانه و صمیمی با بن سلمان، دركاخ سفید برقرار كرده بود. باید گفت كه ملك سلمان بعد از نشست با ترامپ، اعتماد به نفس بیشتری جهت انتصاب پسرش به عنوان ولیعهد جدید به دست آورد. ولیعهد جدید كسی است كه بر ادامه سیاست خارجی تهاجمی و مقابله جویانه عربستان با ایران درمنطقه به بركت وجود ترامپ در كاخ سفید تاكید می كند.
'باراك سینر' تحلیلگر راهبردی آمریكایی مسائل خاورمیانه به ' سی ان ان' گفت كه تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان برای دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریكا كه مواضع خود را به عربستان نزدیك كرده است، یك انتخاب ایده آل است، زیرا می تواند مواضع آمریكا را در مورد سوریه، عراق، یمن و كشورهای حاشیه خلیج فارس هماهنگ كند.
خبرگزاری آسیا،‌ سندی محرمانه را منتشر كرد كه در آن بن سلمان پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریكا به اجرای برنامه‌های انتخاباتی ترامپ متعهد شده بود و درمقابل ترامپ به حمایت از بن سلمان به عنوان پادشاه آتی و تبدیل قانون جاستا به قانونی علیه قطر تعهد داد.
این سند محرمانه فاش می كند كه بن سلمان، وقتی جانشین ولیعهد عربستان بود، كمی پس از انتخاب ترامپ به ریاست آمریكا طرح كاملی را به وی داده بود كه بیشتر بندهایش شامل قراردادها و سرمایه گذاری كلان صدها میلیارد دلاری تحت عنوان هماهنگی با اهداف برنامه‌های انتخاباتی بودند.
براساس یكی از بندهای این سند، آمریكا تعهد داد كه از انتقال آرام قدرت درعربستان به محمد بن سلمان از طریق تقویت نقش وی درعربستان، منطقه و حمایت از سیاست‌هایش در یمن و منطقه خلیج فارس حمایت كند.
اسرائیلی ها هم همانند آمریكایی ها با شنیدن خبر كودتای نرم محمد بن سلمان نفس راحتی كشیدند؛ روزنامه صهیونیستی هاآرتس انتخاب بن سلمان را خبر خوبی برای تل آویو وواشنگتن دانست و اقرار كرد كه مواضع ضد ایرانی و ضد مقاومت فلسطینی و لبنانی بن سلمان او را به شریك مهمی برای ما تبدیل می كند.
در دو سال گذشته بارها خبر ملاقات بن سلمان و سایر مقامات سعودی با مقامات اسرائیلی ها منتشر شده است.
هاآرتص نوشت: ولیعهدی بن سلمان به علت مواضع قاطعش در قبال ایران مژده ای خوب برای 'اسرائیل' است، وی یك شریك راهبردی بسیار مهم برای ماست، ضمن اینكه مواضعی ضد اخوان المسلمین و حزب الله لبنان دارد.
این روزنامه در ادامه به دیدارهای بین افسران سعودی و اسرائیلی در اردن اشاره و تاكید كرد كه چراغ سبز بن سلمان -وزیر دفاع عربستان- شرط اصلی برگزاری این نشست هاست و اساسا چنین دیدارهایی مستلزم موافقت وی است.
هاآرتص افزود: یكی از این دیدارها در سال 2015 در ایلات (در جنوب فلسطین اشغالی) و دیدار دیگر در حاشیه نشست سران عرب در اردن در ماه مارس گذشته برگزار شد. این مساله نشان دهنده دیدارهای منظم میان افسران سعودی و اسرائیلی در چارچوب اتاق جنگ مشترك اردن، عربستان و آمریكا با هدف هماهنگ كردن فعالیت های مشترك است.
'مجتهد' فعال سعودی معروف توئیتر، چند روز قبل اعلام كرده بود كه محمد بن سلمان دستور داده است برای آماده شدن افكارعمومی برای شنیدن خبر رابطه علنی عربستان با رژیم صهیونیستی، تبلیغات گسترده رسانه ای و مطبوعاتی و در شبكه های اجتماعی صورت گیرد و وعده داده هر روزنامه نگار و كاربر توئیتری كه بتواند در این زمینه ابتكار به خرج دهد پاداش خوبی دریافت خواهد كرد.
به نوشته روزنامه 'رأی الیوم'، یسرائیل كاتس وزیراطلاعات رژیم صهیونیستی دراقدامی كه انتظارش می رفت، بلافاصله پس از ولیعهدی محمد بن سلمان خواستار برقراری رسمی روابط با عربستان شد. وی از پادشاه عربستان و ولیعهد جدید خواست تا به تل آویو سفر كنند و یا از نخست وزیر این رژیم برای سفر به عربستان دعوت نمایند.
كاتس از كشورهای عربی خواست تا گام بیشتری برای مذاكره با 'اسرائیل' با رهبری عربستان بر دارند. وی همچنین گفت كه ما نیاز داریم تا همكاری امنیتی برای مهار ایران را به عربستان و كشورهای عرب حوزه خلیج فارس پیشنهاد دهیم.
پایگاه آمریكایی 'میدل ایست آی' چند روز قبل فاش كرده بود كه به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شرطی بود كه دولت آمریكا برای حمایت از ولیعهد شدن محمد بن سلمان و دست كشیدن از محمد بن نایف گذاشت واعلام كرد كه در صورت پذیرفتن این شرط حتی حاضر است تاج پادشاهی بر سر بن سلمان بگذارد.
در پی تنش اخیر در روابط عربستان با قطر، تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد، چند سناریو برای تعامل با این بحران را محتمل می سازد.
تیرگی در روابط قطر و عربستان از زمانی شروع شد كه خبری منسوب به تمیم بن حمد امیر قطر در خبرگزاری رسمی این كشور آمده بود كه در آن علیه عربستان و درحمایت از ایران، حزب الله و حماس نقل قول شده بود. هر چند مسئولان قطری پس از ساعاتی این اظهارات را تكذیب و اعلام كردند كه سایت خبرگزاری قطر مورد حمله سایبری قرار گرفته است اما ریاض و قاهره قانع نشدند و نهایتاً ریاض و هم پیمانانش در پنج ژوئن 2017 با قطر قطع رابطه كردند.
با اینكه عربستان همواره از بیان علت اصلی اختلافش با تمیم بن حمد امیر قطر طفره رفته است؛ اما به نوشته پایگاه مصری فیتو هدف اصلی ریاض از انزوای سیاسی قطر و مسدود كردن سایت ها و فیلتر كردن رسانه های این كشور در واقع برای این بود كه طرح كودتا درعربستان وعزل محمد بن نایف به آرامی و به دور از هرگونه جنجال توسط رسانه های قطری انجام شود.
به گفته ناظران، اختلافات بین قطر وعربستان زمانی بالا گرفت كه ریاض اطلاعات موثقی از دخالت قطر در امور داخلی خود با هدف ایجاد درگیری بر سر قدرت بین محمد بن نایف و محمد بن سلمان و بسیج شدن رسانه های قطری در حمایت از بن نایف بدست آورد. بن نایف رابطه خوبی با تمیم داشت و در بسیاری از امور با وی هماهنگ بود.
سایت 'عربی 21'، سناریوهای برخورد بن سلمان با بحران قطر پس از ولیعهدی را چنین ارزیابی می كند : سناریوی اول این است كه بحران به قوت خود باقی بماند. این سناریو محتمل تر است به خصوص كه دخالت شخص بن سلمان در آن محرز شده است.
ورود شخص بن سلمان به بحران قطر به این معناست كه به این زودی ها نمی توان انتظار حل و فصل آن را داشت، بنابر این باید انتظار داشته باشیم از یك سوعربستان وهم پیمانانش از قطر شكایت كنند و از سوی دیگر با پا درمیانی كویت و فشارهای بین المللی این بحران به تدریج رفع و رجوع شود.
سناریوی دوم، شدت گرفتن بحران است كه به دلایل خارجی وداخلی بعید به نظر می رسد، از جمله اینكه بن سلمان نمی خواهد كشورش در یك بحران پیچیده درگیر شود بخصوص كه در 32 سالگی به قدرت رسیده ونیاز دارد تا جای پای خود را در منصب جدید محكم كند. علاوه بر این، بن سلمان نمی خواهد با اینكار چهره خود را در خارج ازعربستان خراب كند.
سناریوی سوم، تسریع درحل بحران است، البته در این مورد پیش بینی می شود كه همه طرف های بحران امتیازاتی بدهند، یعنی كشورهای تحریم كننده قطر، سقف درخواست های خود را پایین بیاورند و دوحه نیز در حدی امتیاز بدهد كه به حاكمیت و تمامیت ارضی اش خدشه وارد نشود.
به نوشته عربی 21، انجام سناریوی سوم ازسوی بن سلمان تا حدی بعید به نظر می رسد، زیرا به معنی تغییرات ریشه ای درموضع عربستان نسبت به بحران قطر است كه وی در دوره جانشین ولیعهدی به شدت از این موضع دفاع می كرد.
درهرصورت باید گفت كه انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی برای جانشینی ملك سلمان نشان می دهد كه از این پس نمی توان انتظار فروكش كردن اقدامات افراطی خاندان سعودی درمنطقه را داشت. محمد بن سلمان، شاهزاده ای افراطی، متكبر، ماجراجو و جنگ طلب است كه اكنون با افزایش اختیاراتش، بدون شك مسیر تازه ای را برای تحقق اهداف توسعه‌ طلبانه خود درمنطقه پیش خواهد گرفت.
خاورم*1049**1064 گزارش: مریم كاظمی ** انتشار دهنده : فرشاد محسن زاده