گرچه امروز سه شنبه چهاردهم تیر ماه در تقویم رسمی كشور روز قلم نام گرفته، ولی می توان گفت تمام سال برای آنان كه همواره دغدغه نوشتن دارند و وظیفه خود را روشن نگه داشتن افكار عمومی جامعه می دانند، روز قلم است.
شاید درد دل های اهالی قلم و ادبیات بسیار باشد ولی بسیاری از آنان همچون شمع می سوزند و دنیای پیرامون خود را روشن می كنند تا از افتادن دیگران در چاله های جهل و گمراهی جلوگیری كنند و همواره در تلاشند تا گام های برداشته شده به سوی جامعه مطلوب فرهنگی و انقلابی را شتاب بخشند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی به مناسبت این روز میزگردی با موضوع «نویسندگان و سوژه های تكراری» برپا كرد و فرصت را مغتنم شمرد تا صحبت های نویسندگانی همچون محمدرضا سرشار، احمد شاكری و محمدرضا اصلانی را چراغ راه مشتاقان و علاقه مندان این حوزه نماید.
** سوژه های واحد با نگارش متفاوت
محمدرضا سرشار با بیان اینكه افراد مختلف می توانند درباره یك سوژه واحد دست به قلم شوند، گفت: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از جمله موضوع هایی هستند كه نویسندگان می توانند بطور مشترك به آن بپردازند به شرط آنكه خلاقیت خود را در نگارش آن بكار گیرند تا نوشته ها تكراری و كپی نباشد.
وی با بیان اینكه نگاه هر نویسنده به یك تحول اجتماعی و یا یك رخداد متفاوت است، افزود: نوشتن درباره یك موضوع مشخص توسط چند نویسنده اشكال ندارد به شرط اینكه آثار یك شكل و نوشته شده از روی دست یكدیگر نباشد. بنابراین می توان از یك واقعه واحد، دهها اثر هنری خلق كرد.
به گفته نویسنده كتاب «ادبیات داستانی ایران، پس از انقلاب اسلامی»، تكرار از جایی ایجاد می شود كه افراد فاقد خلاقیت دست به قلم شوند.
سرشار با بیان اینكه استفاده از سوژه های تكراری اقتضای هر جامعه ای است، ادامه داد: نویسندگانی كه درباره سوژه های تكراری می نویسند، طبعا نمره خلاقیت كمتری كسب می كنند هرچند با این كار، اصل اثری را كه از روی آن كپی كرده اند، زیر سوال می برند. زیرا تشخیص این مطلب برای مخاطب دشوار است كه كدام اثر ابتدا نوشته شده است.
** تبدیل برخی داستان ها به فیلم
این داستان نویس و پژوهشگر درباره تبدیل برخی داستان ها به فیلم اظهار داشت: هر داستانی لزوما قابلیت تبدیل به فیلم را ندارد. زیرا بسیاری از آثار فقط به كار خواندن می آید؛ هرچند تعداد قابل توجهی از كتاب های كودك و نوجوان من قابلیت تبدیل به فیلم را دارا هستند كما اینكه با سرقت سینمایی و ادبی برخی از آنها تبدیل به فیلم شده بدون اینكه قراردادی بسته شود.
سرشار فقر تجربه از زندگی را یكی از دلایل پرداختن به سوژه های تكراری دانست و گفت: توجه خانواده ها برای تربیت فرزندان بعد از انقلاب یك دستگی و شباهت ظاهری را زیاد كرده است. به عنوان مثال همه مایل هستند فرزندانشان به مدارس مذهبی رفته و در شرایطی به اصطلاح پاستوریزه زندگی كنند، هرچند در دوران دانشگاه این مراقبت ها كاهش می یابد.
وی با بیان اینكه این مساله باعث شده با نسلی از نویسندگان روبرو باشیم كه تجربه چندانی از زندگی ندارند و همه دارای زندگی مشابه هستند، خاطر نشان كرد: در این میان عده ای از نویسندگان موفق شدند تجربیات خود از دوره هشت سال دفاع مقدس را به صورت خاطره و داستان به رشته تحریر درآورند و به همین دلیل می بینیم كه عده ای یا فقط درباره جبهه می نویسند و یا اگر درباره موضوع دیگری بنویسند، موفق نیستند. چون تنها تجربه متفاوت زندگی آنها، جبهه است.
نویسنده كتاب «پیامبری كه دوست بچه ها بود» اظهار داشت: این مسائل باعث فقر آثار می شود و یكی از كارهای مهم هنرمند، بیان احساسات نو است. بنابراین كسی كه این احساسات را تجربه كرده باشد به خوبی می تواند آنها را بیان كند.
** نویسندگان خود را به دل خطر اندازند
سرشار با بیان اینكه در غرب نویسندگان در مقطعی خود را به دل خطر می انداختند تا تجربه ای جدید كسب كنند، افزود: ارنست همینگوی نویسنده آمریكایی برای نوشتن آثار خود تجربیات زیادی را كسب كرد تا جایی كه در جنگ جهانی اول راننده آمبولانس شد و سفرهای بسیاری به آفریقا و اسپانیا و دیگر مناطق جهان داشت تا بتواند ماجراهای جدیدی را تجربه كند.
رییس انجمن قلم ایران اظهار داشت: هنرمند و نویسنده باید دارای شرایط اولیه باشد. زیرا دستمایه ای غنی و قوی برای نوشتن و خلق اثر توسط وی ایجاد می شود. مانند فردی معلول و یا كسی كه در خانواده ای ناهنجار متولد می شود.
وی با بیان اینكه با پشت میز نشستن نمی توان نویسنده شد، گفت: خدا انسان را به سیر در انفس و آفاق دعوت می كند. یعنی باید این دو همراه هم باشد. بنابراین نویسنده نیاز به تجربه زیستی برای نوشتن دارد، هر چند توصیه نمی شود برای نویسنده شدن دست به هركاری زد.
نویسنده كتاب «راه های علاقه مند كردن كودكان به مطالعه» افزود: نویسنده برای نوشتن نیاز به تفكر، مطالعه، سلوك مادی و معنوی دارد.
** چرا نویسندگی شغل نیست؟
این منتقد ادبی گفت: در دهه 80 طرحی به مجلس شورای اسلامی ارائه شد تا در قانون كار نویسندگی و شاعری شغل محسوب شود. یك بار هم در كمیسیون فرهنگی مجلس به نمایندگی از انجمن قلم ایران حاضر شدیم و توضیحاتی را در این باره ارائه كردیم اما با تغییر مجلس و تغییر هیات مدیره انجمن قلم ایران، این كار مسكوت ماند.
وی اضافه كرد: برای اینكه نویسندگی و شاعری یك شغل به حساب آید، لازم است كه این امر، قانونی شود و بعد وزارت كار آن را به عنوان یك ردیف شغلی لحاظ كند. البته معنی این كار این نیست كه بار مالی به دولت تحمیل شود.
سرشار افزود: موسسات خاصی مانند صدا وسیما، حوزه هنری و كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان از نویسنده استفاده می كنند در حالیكه ردیف شغلی با این عنوان ندارند و این افراد با عناوین اجرایی ، سرگرم نوشتن هستند.
وی با بیان اینكه در صورت قانونی شدن این مساله، نویسندگان با فراغ بال بیشتری به كار خود می پردازند، ادامه داد: چرا باید روزنامه نگاری و بازیگری شغل باشد اما نویسندگی و شعر گفتن شغل محسوب نشود؟ در حال حاضر همه رشته های هنری اعم از مجسمه سازی و آینه كاری شغل است اما تنها حرفه ای كه در حوزه هنری شغل به حساب نمی آید، نویسندگی و شاعری است.
به گفته وی، به همین سبب انجمن قلم ایران از نظر قانونی نمی تواند یك تشكل صنفی باشد و اگر با هر عنوان دیگری نیز تشكیل شود، باز هم تشكل صنفی نیست. چون این حرفه ها به عنوان شغل شناخته نشده است.
این نویسنده حوزه كودك و نوجوان اظهار كرد: از آنجا كه انجمن قلم ایران تشكل صنفی نیست، نمی تواند بودجه ای را كه دولت هر سال به تشكل های صنفی می پردازد، دریافت و در محافل مختلف از حقوق صنفی اعضا دفاع كند.
** نویسنده باید تمام وقت بنویسد
سرشار لازمه رونق ادبیات را توجه به این نكته دانست كه هنرمند تمام وقت به این كار بپردازد و گفت: برخی غربی ها معتقدند نویسنده باید یك كار سبك داشته باشد و ارتباط خود با جامعه را حفظ كند تا بتواند تجربه كسب كند. زیرا در صورتی كه اندوخته ای نداشته باشد، مجبور است توقفی كند تا تجربه كسب كرده و به نوشتن ادامه دهد.
رئیس انجمن قلم ایران تصریح كرد: نویسندگان ما از نظر محتوایی و حجم آثار، قابل مقایسه با نویسندگان حرفه ای غرب نیستند و دارای كارنامه كم حجمی هستند. چون تفننی به نوشتن می پردازند.
به گفته وی، نویسنده نباید دارای پست و مسئولیتی باشد تا بتواند بیشترین وقت خود را به نوشتن اختصاص دهد؛ هرچند لازمه این كار، برخورداری از حداقل معیشت است.
** تیراژ كتاب در ایران شرم آور است
این پژوهشگر و منتقد ادبی با بیان اینكه در غرب یك اثر به زبان های مختلف ترجمه می شود، اضافه كرد: در ایران معمولا اثری به زبان دیگری ترجمه نمی شود و برای آن تعداد كمی هم كه ترجمه می شوند، حق التالیفی به نویسنده پرداخت نمی شود.
وی با انتقاد از شمارگان كتاب در ایران، آن را برای یك نویسنده شرم آور دانست و گفت: در صورتی كه به این شیوه پیش برویم، به جز تعداد اندكی، اثر جدی خلق نخواهند كرد و این مساله منجر به كتاب سازی و سفارشی نوشتن می شود كه برای ادبیات یك كشور افت است.
سرشار بالاترین تیراژ كتاب در ایران را 2 هزار و 200 نسخه عنوان و اضافه كرد: باید نویسندگان و مسئولان دنبال راهكاری برای این مساله باشند زیرا با این وضع اگرجلو رویم، امیدی به آینده ادبیات داستانی كشور نیست.
** فاصله بسیاری تا ادبیات مطلوب داریم
احمد شاكری نویسنده و منتقد ادبی در این میزگرد گفت: شاید ادبیات ما از آن جهت كه یك فن ترجمه ای و وارداتی است همواره تلاش كرده تكنیك و تعالیم غرب را تكرار كند كه البته ادبیات غرب نوآوری هایی داشتند و تفاوت هایی را لحاظ كردند ولی تكرار از یك جهت سایه سنگینی را بر ادبیات ما می گستراند و منظور، تكرار در كلیت ادبیات است كه متعلق های متفاوتی دارد.
وی افزود: یكی از اهداف ادبیات انقلاب این بود كه از تكرار و دنباله روی و نگاه ترجمه ای به ادبیات غرب رها شود و ادبیات مقصود و مطلوب خود را پدید آورد كه برخی نظریه پردازی كردند و از جمله آقای سرشار كتاب ها و مقالاتی را درباره فلسفه و چیستی ادبیات انقلاب نوشتند.
شاكری اضافه كرد: اگر سوژه را كه موضوع این میزگرد است، به معنای عام بگیریم باید بگوییم سوژه های تكراری به معنای بی ارزش بودن اثر نیست. البته در حوزه ادبیات، سطوح و لایه ها و اركان می تواند متعلق تكرار باشد ولی باید توجه داشته باشیم آنچه در واقعیت ادبیات ما مطرح است این است كه فاصله زیادی تا ادبیات مطلوب داریم.
نویسنده كتاب «انجمن مخفی» درباره موضوع میزگرد گفت: درباره موضوع «سوژه» كتاب های بسیاری نوشته شده و آقای سرشار نیز كتابی به نام سلول بنیادین داستان دارد و درباره این واژه به تفصیل صحبت كرده و راه های كشف آن و تفاوت اصطلاحات و كاركرد سوژه در اثر هنری را مطرح كرده است.
وی افزود: بنده نیز كتابی به نام «فلسفه ایده اولیه» را برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تالیف كرده ام كه نگاهی فلسفی و چیستی شناسانه درباره ایده است.
شاكری عنوان سوژه را یك عنوان ذومراتب و لغزنده دانست و گفت: زمانی كه در حوزه ادبیات كلماتی همچون سوژه، ایده، ایده اولیه، فكر اولیه، سلول بنیادین یا مایه داستان به كار می رود باید با آرای اهل نظر از جهت جرقه اولیه ای كه به ذهن نویسنده می رسد، تفاوت قائل شد. چون برخی صاحبنظران آن را یك الهام و همچنین «حالی» می دانند كه نویسنده را به نوشتن وامی دارد.
وی افزود: برخی نیز سوژه را به قصه داستان اطلاق می كنند كه شامل یك مجموعه ساختاربندی شده و كلیت منظم و واجد اركان می شود ولی به نظرم باید در این زمینه تفكیك قائل شد. چون بحث سوژه در اینجا به معنای عام آن است و از نظر تخصصی مورد بررسی قرار نمی گیرد. یعنی گستره وسیعی را دربر می گیرد كه با موضوع، مضمون، موقعیت، شخصیت و قصه داستان متفاوت است.
این منتقد ادبی درباره تكرار سوژه گفت: پیش فرض در ادبیات داستانی این است كه سوژه تكراری آسیب زننده به هنر و به ویژه ادبیات است و نكته مهم این است كه آیا غایت ادبیات نوآوری است و آیا هر نوع تكراری مانع نوآوری است و در مجموع مراد از تكرار چیست؟
** تكراری بودن همیشه بی ارزش نیست
وی افزود: همواره تكراری بودن به معنای بی ارزش بودن اثر هنری نیست و تكرار در هر سطحی به معنای اخطار به ارزش ها نیست. همچنین اگر تمركز را در مقابل نوآوری قرار دهیم، نمی توان از تكرار به عنوان تنها آسیب برای سوژه یاد كرد. چون تكرار را می توان در همه اركان و مراتب داستان همچون مضامین تكراری، درون مایه های تكراری و شخصیت پردازی تكراری به عنوان آسیب درنظر گرفت.
شاكری آسیب تكرار را در ادبیات یك مساله جدی دانست و گفت: البته نوآوری همیشه مطلوب نیست و مطلق تكرار نیز بد نیست و لذا باید دید نوآوری و تكرار چه تناسبی با اهداف انقلاب ما داشته است. مانند ادبیات دفاع مقدس كه مبتنی بر ایثار و باور به ارزش ها و مبتنی بر ایمان بود ولی برخی انتقاد می كردند كه چرا اینقدر در ادبیات دفاع مقدس تكرار وجود دارد و خواستار نوآوری می شدند و حاضر بودند تا جایی پیش روند كه بیان واقعیت ها به عنوان نوآوری تلقی شوند كه حتی تا مرز هنجارشكنی نیز پیش رود.
وی افزود: بر همین اساس هر نوآوری را نمی توان ارزشمند دانست و آن نوآوری ارزشمند است كه ناظر بر ارزش ها و تكنیك باشد و به همین دلیل معتقدم مطلق نوآوری ارزش نیست و مطلق تكرار نیز مورد نكوهش نیست.
** در سوژه دچار تكرار هستیم
این نویسنده گفت: در سوژه به معنای خاص و در داستان دچار تكرار هستیم و به عنوان نمونه ای در این زمینه به آماری از موسسه سیما فیلم اشاره می كنم كه متعلق به سازمان صدا و سیماست در سایت كارگاره ایده پردازی سیما فیلم فراخوانی گذاشتند و از میان صد ایده شاید یك ایده خریداری شد، در حالی كه شركت كنندگان در این فراخوان افراد مطلع و باسوادی بودند.
وی افزود: سوژه های ما یا تكراری است و یا جذاب نیست و در موسسه سیما فیلم بیش از 30 هزار اثر مورد بررسی قرار گرفت تا شوراهای كارشناسی پس از ارزش گذاری این آثار بر مبنای علمی، امتیاز داده و آثار برتر را خریداری كند ولی فقط 250 اثر برای اقتباس خریداری شد كه در میان این آثار می توان به خاطره، رمان و داستان بلند كودك و نوجوان اشاره كرد.
شاكری همچنین گفت: در سوژه به معنای اخص مشكل داریم و در واقع معمولا نویسندگان سوژه های به درد بخور و مفیدی ندارند و لذا معمولا در قصه مشكل داریم. یعنی نویسندگان ما قصه گویان موفقی نیستند.
** حوزه اقتباس ادبی با اقتباس سینما متفاوت است
این منتقد ادبی گفت: یكی از دلایل تكراری نویسی در حوزه ادبیات به واكاوی فقدان مرحله نویسی ارتباط دارد كه بلیه ای رایج است. نویسندگی در حوزه سینما و فیلم و تصویر چند مرحله دارد كه به رسمیت شناخته می شود در حالی كه در ادبیات اینگونه نیست.
وی افزود: حتی برخی نویسندگان تصور می كنند ایده همان شخصیت یا موقعیت است و دلایل خطای بسیاری از نویسندگان این است كه قصه یا طرح خود را قبل از نگارش به طور دقیق یا اجمالی نمی دانند یعنی می نویسند تا بعدا قالب آن مشخص شود و لذا ما مرحله نویسی نداریم و به همین دلیل دچار تكرار می شویم.
شاكری همچنین گفت: در كتاب فلسفه ایده اولیه یكی از معیارهای لحاظ ایده را نوآور بودن آن دانستم كه نوآوری با مقایسه صورت می گیرد و مقایسه مبتنی بر لحاظ ایده است و كسی كه نوآوری را لحاظ نكند نمی تواند مقایسه كند و در نتیجه پی به تكراری یا نو بودن آن نمی برد.
وی درباره وضعیت ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: ادبیات ما پس از انقلاب دچار تحول كمی و كیفی شد و محدودیتی كه در جامعه دینی ایجاد شد، زاینده و تولید كننده ادبیات متعهد است و نه محدودكننده آن و لذا نباید هیچ غبطه ای نسبت به تجربیات نویسندگان قبل از انقلاب داشته باشیم.
** تجربه لازمه داستان نویسی
محمدرضا اصلانی در این میزگرد با بیان اینكه برای خلق یك داستان علاوه بر استعداد، به تجربه هم نیاز است، داستان را زاییده تفكر انسان دانست و گفت: داستان با زندگی و تجربیات انسان رابطه مستقیم دارد و اگر كسی تجربه خوبی از زندگی داشته باشد، دارای تفكر و تلقی خوبی از خلقت و برخوردار از دانش روز باشد، زمانی كه موضوعی به ذهنش خطور می كند، به راحتی می تواند قلم به دست بگیرد و بنویسد.
وی افزود: وقتی فرد به دور از احساس و تجربه باشد، آن زمان بر اساس دانش و فن داستان نویسی باید یك موضوع را بپروراند و در صورتی كه یك نویسنده طرز تفكری درست از فطرت انسانی داشته باشد، مطمئنا داستانش جهت گیری الهی داشته و با ذات انسان سازگار است و در نتیجه خواننده آن را می پسندد. زیرا داستان به طور طبیعی متولد شده و نویسنده برای نوشتن آن كوششی نكرده است.
** تمایل به آثار خارجی، خطر دهه های آینده
نویسنده «سیمرغ سهند» درباره عمق و نوآوری در خلق داستان همچنین گفت: این خطر وجود دارد كه در دهه های آینده، داستان ها خالی ازعمق و نوآوری باشد و خوانندگان به سمت آثار خارجی بروند. زیرا این آثار صرف نظر از ارزش ها و جهت گیری نویسنده، دارای عمق است كه بعد از خواندن، ذهن مخاطب را تا مدت ها درگیر می كند.
** امرار معاش بسیاری از نویسندگان از طریق نویسندگی
اصلانی با بیان اینكه بسیاری از نویسندگان از طریق نوشتن درآمد كسب می كنند، ادامه داد: نیاز است برای این افراد و گروهی دیگر از نویسندگان كه دیگر قادر به نوشتن نیستند، حقوق و مستمری بازنشستگی مقرر شود تا امنیت شغلی برای آنها بوجود آید.
وی درباره ارتباط ناشر و نویسنده نیز گفت: در صورتی كه نویسنده و ناشر ارتباطی با هم نداشته باشند، این مساله باعث می شود، كتاب با ایرادهای زیاد توسط یك ناشر معتبر منتشر شود، درحالی كه اگر ارتباط این دو نزدیك باشد، كار سریع تر جلو رفته و كتاب بدون اشكال و ایراد به چاپ می رسد و این مساله ای است كه اعتماد مخاطب را به دنبال خواهد داشت.
نویسنده «اندوه شهریار» شیوه های توزیع ابتدایی كتاب را یكی دیگر از مشكلات نویسندگان عنوان و اضافه كرد: برخی از كتاب ها حتی به مراكز استان هم نمی رسد.
فراهنگ**1880**1003** خبرنگاران: پروین اروجی و محمدرضا جعفرملك * انتشار: امید غیاثوند
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۱
تهران - ایرنا - چند نویسنده و منتقد ادبیات در روز قلم در میزگردی به میزبانی خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) از مشكلات نویسندگی و فاصله ادبیات امروز تا ادبیات مطلوب سخن گفتند و این كه چرا هنوز نویسندگی در جامعه ما شغل محسوب نمی شود.