تهران- ایرنا- عضو شورای عالی مشورتی اصلاح طلبان می گوید: روحانی حتما باید تغییراتی را متناسب با گفتمان رای دهندگان به خود، یكپارچگی كابینه و كارآمد سازی آن انجام دهد.

عبدالله ناصری معتقد است دگرگونی های كابینه باید كیفی باشد و بر چگالی آن بیفزاید.
این صاحب نظر سیاسی در گفت و گو تفصیلی با خبرنگار ایرنا در خصوص ویژگی های كابینه آینده روحانی ، تحولات داخلی و مسایل منطقه ای و بین المللی دیدگاه های خود را تشریح كرد.
بخش نخست گفت و گو را در خصوص ویژگی های كابینه اكنون پیش رو دارید و در بخش بعدی كه در روزهای آینده منتشر می شود، اولویت های دیپلماسی دولت دوازدهم مطرح شده است.

ایرنا: همه نگاه ها به سمت این است با انتخاباتی كه رخ داد چه تحولی در كابینه رخ می دهد. آقای رئیس جمهور از یك سو و كارشناسان سیاسی از طرف دیگر صحبت از لزوم روی كار آمدن كابینه ای متفاوت كرده اند. ارزیابی و انتظار جناب عالی چیست؟ پیش بینی می كنید با چه كابینه ای رو به رو خواهیم شد؟
ناصری: انتظار من همان انتظار جامعه از رایی است كه به آقای روحانی داده اند. پیام این جامعه رای قطعا تغییر درحوزه مدیریت اجرایی با تمركز بر حوزه های اقتصادی و سیاسی است.
ثقل مطالبات چهار سال آینده جامعه از آقای روحانی و دولت او در وهله اول مطالبات اقتصادی و بعد از آن سیاسی است.
روحانی با توجه به گشایش هایی كه در حوزه سرمایه گذاری خارجی در حال شكل گیری است باید تغییراتی را در بخش اقتصادی دولت ایجاد كند. این بخش هم صرفا وزارت اقتصاد نیست بلكه سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنعت، بانك مركزی و حتی وزارت جهاد كشاورزی را هم در بر می گیرد. حتی حوزه اقتصادی وزارتخارجه نیز باید برای جذب هر چه بیشتر سرمایه گذاری خارجی فعال شود. در مجموع بخش اقتصادی دولت باید سامانی دیگر پیدا كند. زیرا دولت باید در این 4 سال، كارهای اقتصادی بزرگی انجام دهد و ركود را پایان دهد.
دیگر نقطه ثقل كابینه دوازدهم بخش سیاسی آن است.
این بخش نیازمند تغییراتی جدی است. 29 اردیبهشت میزان كفایت اجرایی شخص آقای وزیر كشور را نشان داد. معتقدم حدود 2 تا 3 میلیون رای روحانی به خاطر این بی تدبیری وزارت كشور به عنوان مجری برگزاری انتخابات كاهش پیدا كرد. نظر سنجی های قبل از انتخابات رای بالای 25 میلیون نفری روحانی را نوید می داد. چرایی عدم تحقق نتیجه این نظر سنجی ها به عملكرد وزارت كشور برمی گردد.
اتفاق دیگری هم باید در حوزه اجرایی سیاست داخلی رقم بخورد و آن تغییر در بدنه اجرایی كشور است. واقعیت این است كه در سال 92 رییس جمهوری روی كار آمد كه گفتمانش كاملا متفاوت با دولت قبل بود. در سال 96 اقبال به این گفتمان نه تنها كم نشد كه افزایش هم یافت. یعنی انتظار رای دهندگان به روحانی، گماشتن افرادی در رده های اجرایی كشور است كه با این گفتمان همسو باشند.
در بسیاری از استان ها با پدیده ای به نام دولت محلی روبرو هستیم و دولت ملی چندان در معادلات سیاسی اثرگذار نیست.
انتخاب استاندارهایی ضعیف و غیر همسو با گفتمان رییس جمهور منتخب و فرمانداران و بخشدارانی كه قریب 50 درصد آنها از دولت نهم و دهم به جای مانده و گفتمان دیگری را دنبال می كنند در عمل بسیاری از این به اصطلاح « كابینه های محلی» را غیرهمسو با گفتمان رییس جمهوری كرده است. این هم محصول كار همین وزارت كشور است.
انتقاد دیگری هم به این وزارتخانه وارد است. بارها این را در مصاحبه های خود با رسانه های اصلاح طلب گفته ام كه وزیر كشوری كه قریب یكسال است پست معاونت سیاسی خود را خالی گذاشته بود و دغدغه ای هم برای آن نداشت، باید عوض شود. چرا كه معاونت سیاسی اصلی ترین قسمت وزارت كشور است.
علاوه بر این وزارتخانه در حوزه كاركرد سیاسی، هم بخش امنیتی دولت یعنی وزارت اطلاعات و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز باید برای تغییر مد نظر قرار گیرد.
اگر چه آقای رییس جمهور نوید تغییرات بارز در كابینه را داده و آقای نجفی مشاو رییس جمهور هم دگردیسی 50 درصدی كابینه را مژده داده است اما به نظر من آنچه مهم است چگالی این تغییرات است. یعنی كابینه باید از نظر كیفی نیز دچار تحول شود.

ایرنا: اگر بخواهیم به تفكیك بخش ها این مساله را بررسی كنیم می توان گفت تقریبا تمام وزاری بخش اقتصادی دولت از نظر فكری با اصلاح طلبان همراهی كرده اند. به نظر می رسد تحول بیشتر در بخش سیاسی رخ دهد. اشكالی كه بیشتر از سوی منتقدان دولت مطرح می شود این است كه اگر اعضای كابینه از طیف های مختلف سیاسی نباشند ، آن همدلی لازم برای پیشبرد امور اجرایی ممكن نخواهد شد؟
ناصری: یكی از مشكلات كابینه یازدهم ناهمگونی آن بود. با احتساب استانداران، فرمانداران و مدیران میانی دولت حدود 60 تا 70 درصد قوه مجریه دست طیفی بود كه قرابتی با گفتمان رای دهندگان به روحانی نداشتند. ممكن است افرادی از نظر شخصی دارای قابلیت های خوبی باشند اما وقتی هماهنگ با دیگر اعضای كابینه عمل نكنند یكپارچگی لازم برای اجرای برنامه های دولت از بین می رود.
بهتر است تجربه دولت اصلاحات را مثال بزنم. دولت اول آقای خاتمی البته با دوزی پایین تر از عدم انسجام رنج می برد. رییس جمهور وقت برای رفع این نقیصه كابینه ای یكدست تر را كه گفتمان وی را دنبال می كردند به كار گماشت.
صدا و سیما هم مانند امروز، نقش اپوزیسیون در مقابل دولت اصلاحات را بازی می كرد. دولت با انسجام بهتر توانست از ظرفیت های رسانه ای حداقل خود استفاده فراوانی كند و افكار عمومی را با خود همراه كند. الان شبكه های اجتماعی و رسانه های بسیار متنوع تری در اختیار آقای روحانی و دولتش است اما چون یكدستی لازم وجود ندارد كار درست جلو نمی رود.
مثلا دانشگاهیان از وزیر فعلی علوم علیرغم اینكه فردی بسیار دوست داشتنی است و گرایش اصلاح طلبانه اش هم غالب است ناراضی اند. چرا كه مشی آقای فرجی دانا را نتوانست دنبال كند. البته ایشان ظاهرا برخلاف میل شخصی خود و به خاطر رودربایستی های حكومتی این مسئولیت را پذیرفت اما برای دانشگاهیان قابل قبول نیست كه حوزه وزارت علوم دست یك پزشك باشد. البته آقای معین یك استثنا بود و با اینكه پزشك است نگاهش به علوم انسانی نزدیك تر و بسیاری مواقع از خود ما درس خواندگان علوم انسانی پیشتازتر بود.
در دوره وزارت دكتر معین بود كه اصلاحات و تحولات اساسی در نظام آموزش عالی كشور ایجاد شد. البته متاسفانه در دولت دوم آقای احمدی نژاد بخش اعظمی از اختیارات قانونی این وزارتخانه دو دستی تقدیم شورای عالی انقلاب فرهنگی شد.
علاوه بر حوزه های یاد شده، بخش های دیگری كه مورد توجه مخاطب هستند از جمله وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی باید تحولاتی اساسی را شاهد باشد.

ایرنا: در شعارهای آقای روحانی در جریان انتخابات بر حقوق مردم و آزادی های اجتماعی و سیاسی تاكید زیادی شد. مواجهه دولت دوازدهم با این مقولات باید به چه منوال باشد؟
ناصری: رای روحانی در سال 96 بسیار قابل فهم تر و البته پیچیده تر از آن چیزی است كه در سال 92 توسط مردم به صندوق ایشان ریخته شد. هر چند نظر سنجی ها رای بالایی را برای روحانی نشان می داد اما تا مدتی قبل از انتخابات، كمتر كسی فكر می كرد ایشان نسبت به دور قبل خود اقبال مردمی افزون تری داشته باشد. رقیب هم به وسوسه افتاد و با تمام توان و قوای خود به میدان آمد. آنها می خواستند یا روحانی رای كمتری از دور نخست بیاورد یا اینكه حتی انتخابات را به دور دوم بكشند.
24 میلیون رای ایشان و همین طور 16 میلیون رای رقیب پیام ویژه ای را ابلاغ كرد. معتقدم همه 16 میلیون رای آقای رییسی رای اصولگرایان نبود بلكه نیمی از آن رای نارضایتی بخشی از جامعه از عملكرد كلان و خرد دولت در حوزه های گوناگون بود.

ایرنا: اگر بر فرض شما صحه بگذاریم ، پیام سبد رای رقیب برای رییس جمهور چیست؟
ناصری: ببینید آقای رییسی اصلا اینكاره نبود. نیم رای ایشان ناشی از ضعف عملكرد دولت یازدهم در اقناع افكار عمومی بود. دولت با همه محدودیت هایی كه داشت كارهای بزرگی انجام داده بود. هر چند همچنان از ركود می گوییم اما كابینه یازدهم دستاوردهای قابل توجهی در بخش اقتصاد داشت.
برای نمونه آقای زنگنه وزیر نفت شاهكار بزرگی در چهارسال اول كرد و نفت ایران را به بازار جهانی بازگرداند. اگر تیم رسانه ای آقای رییس جمهور و حوزه سخنگویی ایشان حرفه ای بود نگاه مردم به این دولت هم متفاوت بود. اگر روحانی وزارت كشور یكدست تر و تیم اطلاع رسانی زبده ای داشت، حتما رای بسیار بیشتری می آورد. رقیب روحانی هرگز 16 میلیون رای نداشت.

ایرنا: آقای نوبخت چند روز قبل در كنفرانس خبری هفتگی اش با خبرنگاران گفت كه باید سازه كار رسانه ای خودمان را عوض كنیم و پویاتر باشیم. با توجه به رفتار رسانه ای صدا و سیما كه به نظر می رسد قصد همراهی با دولت دوازدهم را نیز ندارد چه اقدامی برای افزایش توان رسانه ای رییس جمهور پیشنهاد می كنید؟
ناصری: ابتدا بگویم كه شبكه های اجتماعی و فضای مجازی در این انتخابات صدا و سیما را كه واقعا در جایگاه اپوزیسیون دولت قرار گرفته بود ، ضربه فنی كرد. اگر چه رقیب هم از فضای مجازی استفاده لازم را برد اما گفتمان اصلاح طلبی كاملا دست بالا را داشت.
بخش وسیعی از فضای رسانه ای امروز اعم از مجازی و غیرمجازی می تواند در اختیار دولت آقای روحانی قرار گیرد. البته بسیاری از سایت ها، روزنامه ها و خبرگزاری ها از نظر فكری همسوی با این دولت هستند.
با این وجود من به عنوان یك كارشناس كوچك رسانه احساس می كنم تیم اطلاع رسانی دولت اعم از سخنگو و گروه رسانه ای آن راهبرد و استراتژی لازم را ندارد و در یك بلاتكلیفی به سر می برد.
یادم هست قوت دولت دوم آقای خاتمی سخنگو و تیم اطلاع رسانی آن بود. راهبردهای لازم با حضور كارشناسان و صاحبان رسانه های فعال تعریف و افكار عمومی اقناع می شد.
تازه آن موقع شبكه های اجتماعی مجازی حضور فعالی نداشتند و صدا و سیما رفتار منصفانه ای با دولت اصلاحات نداشت.
درست است كه دولت روحانی در اسم تنها خبرگزاری ایرنا را دارد اما ایسنا و ایلنا و بسیاری از رسانه های چاپی و مجازی در اختیار گفتمان دولت هستند. اما چون راهبردی برای استفاده مطلوب از این ظرفیت رسانه ای قابل توجه در دولت وجود ندارد روحانی نتوانسته بهره لازم را از این امكانات ببرد.
تا جایی كه خود من خبر دارم جمع بندی شخص آقای روحانی هم همین است و قرار است تحولی اساسی در حوزه اطلاع رسانی دولت صورت بگیرد. تجربه دولت اصلاحات نشان داد كه سخنگوی دولت حوزه ای بسیار پرمشغله و تمام وقت است و نباید سخنگویی مسولیت ثانویه او شود، بلكه شغل اول و آخر او باید سخنگویی دولت باشد.
هر چند آقای نوبخت شخص بسیار عزیز و محترمی است ولی چون ریاست سازمان برنامه و بودجه كار بسیار وقت گیری است ، سخنگویی دولت تبدیل به یك كار ثانویه شده است.

ایرنا: ارزیابی جناب عالی از رفتار رقبای روحانی در 4 سال آینده چیست؟ آنها نشان داده اند كه هنوز رقابت انتخاباتی را پایان یافته نمی دانند و قصد ادامه دادن آن را دارند. از سویی آقای رییس جمهور هم نشان داده كه در مقابل این هجمه ها ساكت نخواهد نشست. استراتژی آقای روحانی در برابر این رفتار رقبای خود باید چگونه باشد؟
برخی معقتدند باید سهمی از كابینه را به رقبا اختصاص داد تا خود را در دولت سهمیم بدانند و از تقابل آنها با دولت كاسته شود. برخی هم بر اصلاح طلب تر شدن كابینه تاكید دارند و اینكه روحانی باید كار خودش را بكند و وقت زیادی برای پاسخ به این همجه ها نگذارد؟
ناصری: با فرض اول كاملا مخالفم. دولت یازدهم گواه عدم صحت این دیدگاه است. یكی از دشواری های اصلی آقای روحانی در كابینه اول همین عدم انسجام گفتمان اعضای آن بود.
طوری كه این گفتمان ها گاهی در خود دولت در مقابل هم قرار می گرفتند و پارازیت یكدیگر می شدند.
معتقدم همانطور كه اصلاح طلبان رسما اعلام كرده اند فقط كارآمدی را معیار اصلی و لازم برای كابینه دوازدهم می دانند و قصد سهم خواهی ندارند ، اصولگرایان رقیب روحانی نیز باید به صراحت این موضوع را به آقای روحانی بگویند و سهم خواهی از دولت را فراموش كنند.
خوب است همه دست آقای روحانی را برای انتخاب وزرا باز بگذارند. حتما ایشان در یك فرآیند تعامل و تفاهم با كانون های اصلی قدرت و مجلس به سمت تشكیل كابینه ای كارآمد، منسجم و مقتدر پیش خواهد رفت.
البته با درنظر گرفتن شاخص های دیگر تا كابینه اش مانند الان پیرترین كابینه بعد از انقلاب لقب نگیرد.
هر چند بر این عقیده ام كه تصمیم گیری در این زمینه برای رییس جمهور سخت است اما از سویی دیگر ایشان باید خواسته عقبه اجتماعی رای دهندگان به خود را به طور جدی مد نظر قرار گیرد. موانع و اختلافی كه بین مطالبات این عقبه با خواسته های كانون های قدرت در ایران وجود دارد باید با هنرمندی شخص آقای روحانی از پیش رو برداشته و حل شود.
در این راستا اگر روحانی سمت و سوی سیاسی نامزدهای كابینه را نیز در نظر نگیرد و فقط كارآمدی و كفایت را مد نظر قرار دهد و تخصص، تجربه و جوان كردن كابینه را در دستور كار خود بگذارد بخش قابل توجهی از مشكلاتش در دولت دوم برطرف خواهد شد.
دور دوم برای روحانی سخت تر از دور نخست خواهد بود. دو سال دیگر انتخابات مجلس باید برگزار شود. از طرفی رقیب از اكنون برای انتخابات 1400 در حال برنامه ریزی است.
البته جریان اقلیت افراطی جناح راست را نباید كانون توجه ما باشد چرا كه اكثریت اصولگرایان را طیف عاقل آن تشكیل می دهند كه درك روشنی از شرایط ملی ، منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی دارند. روحانی باید این طیف را برای پیشبرد اهداف ملی مورد توجه قرار دهد.
هر چند این دوره دوره پایانی رییس جمهوری آقای روحانی است اما وی آینده سیاسی خود را با عملكرد خود در این دوره رقم خواهد زد.
اگر دولت وی بخواهد منفعل عمل كند قطعا آینده سیاسی ایشان از نظر تاریخی به خطر خواهد افتاد. روحانی اگر بخواهد آتیه سیاسی خود را مانند آقای خاتمی حفظ كند و یك چهره ملی و فراملی باشد، بایست با در نظر گرفتن مسایل و منافع ملی بدون ملاحظات و رودربایستی های رایج وعده های انتخاباتی خود را پیش برد و گفتمان، اهداف و تعهدات خود به مردم را عملی كند.
اگر ایشان تحلیل روشنی از رای 29 اردیبهشت داشته باشد و آن را سرلوحه كار خود قرار دهد و در گام نخست چینش درستی برای كابینه اش انجام دهد قطعا كارنامه درخشانی را برای خود رقم خواهد زد و برای تداوم حیات سیاسی خود بعد از سال 1400 نیز می تواند برنامه ریزی كند.
اما در صورت چینش نادرست كابینه حتما با فشارهای بیشتری از طرف مخالفان خود روبرو خواهد شد كه او و دولتش را در موضع انفعال قرار خواهد داد.

میزگرد*3081*1436*خبرنگار: ناصر غضنفری*انتشار: داود پورصحت*