روزنامه ابتكار جنوب در گزارشی با عنوان «راز زرنگ‌هایی كه در كنكور رفوزه می‌شوند» به قلم فاطمه رشیدی به بررسی وضعیت داوطلبان كنكور در كهگیلویه و بویراحمد پرداخته است.

اگرچه دانشگاه‌ها و رشته‌های بدون كنكور هر روز بیشتر و تعداد دانشجویان كمتر می‌شود اما هر سال ماراتن كنكور سخت‌تر و نفیس گیرتر از سال قبل می‌شود.
با اینكه شرایط به گونه‌ای است كه هر كس می‌تواند اندازه استعداد، تلاش و علاقه‌اش یك یا دو صندلی در دانشگاه‌ها داشته باشد اما همچنان تب كنكور فروكش نكرده است. دانش آموزان با هر استعداد و علاقه‌ای سعی می‌كنند شانس خود را برای پزشك شدن امتحان كنند. خانواده‌ها از همان دوران ابتدایی فرزندانشان را وارد كورس رقابت می‌كنند. اهمیتی ندارد كه دانش آموز چه رشته‌ای دوست دارد و استعدادش در كدام زمینه است. آن‌قدر در گوش وی می‌خوانند باید پزشك شود كه هر نتیجه‌ای غیرازآن معنی شكست می‌دهد.
آن‌ها كه شانس بیاورند از دوران دبیرستان وارد بازی كنكور می‌شوند و آنها كه شانس نیاورند هم از كلاس دوم و سوم ابتدایی هر جمعه را به جای حضور در خانواده و لذت بردن از روزهای شیرین كودكی باید برسر جلسات آزمون‌های جامع و رنگارنگ سپری كنند. هر چه سطح علمی و فرهنگی خانواده‌ها بالاتر می‌رود فشار روی فرزندان هم بیشتر و شرایط سخت‌تر می‌شود.
اهمیت این موضوع تا جایی است كه زمینه‌ای برای فخر فروشی خانواده‌ها نیز می‌شود. تا كلاس یازدهم رقابت در حد همان كركری خواندن‌های خانواده‌ها و دانش آموزان می‌گذرد. سال آخر كه می‌شود قضیه جدی‌تر می‌شود. خانواده‌ها از خانه بیرون نمی‌آیند مبادا لحظه‌ای از وقت گران‌بهای فرزندانشان تلف شود. یك سال كنكوری در حبس است و خانواده‌اش هم پابند كنكور.
در این سال آخر فخر فروشی‌ها هم عوض می‌شود. تراز بچه‌ها در آزمون‌های آزمایشی آنچنان اهمیت دارد كه گمانه زنی درباره رتبه و رشته قبولی احتمالی یكی از سرگرمی‌های اطرافیان است. بالاخره همه این اضطراب‌ها در تیرماه تمام می شود و همان یك روز و ساعت نتیجه آن حبس یك ساله و آن كلاس كنكورهای فرسایشی را مشخص می‌كند.
در یكی دو سال گذشته در روز كنكور نتایجی رقم می‌خورد كه خیلی با پیش بینی‌ها همخوانی ندارند و خانواده‌ها را شگفت زده می‌كنند. بسیاری از آنهایی كه شانس حتمی پزشكی هستند یك دفعه رفوزه می‌شوند و همه كلاس كنكورها و آزمون‌ها و ترازها پوچ از آب در می‌آید. و تازه بعد از اعلام نتایج موقع تحلیل عملكردها می‌شود. اینكه چرا در كنكور آن ترازهای آنچنانی به نتیجه این چنینی ختم می‌شود هم خود مساله ای است كه همواره برای خانواده‌ها سؤال است و كمتر پاسخی برای آن دارند. موضوع كنكور از زوایای مختلفی قابل بحث است اما همواره مهمترین بخش آن بررسی دلایل عدم موفقیت دانش آموزانی كه انتظار زیادی از آن‌ها می‌رفته و حالا نتوانسته‌اند مطابق انتظارات ظاهر شوند.
كارشناس ارشد روانشناسی در این باره می‌گوید: هدف موتور برانگیزاننده‌ی انگیزه است. بسیاری از دانش آموزان چون هدف ندارند پس بی برنامه هم هستند. آذر جهانگیری به عنوان مشاور دبیرستان‌های شهر یاسوج بر اساس تجربه، دانش آموزان نا موفق در كنكور را در پنج گروه دسته بندی می‌كند و اضافه می‌كند دسته اول دانش آموزانی هستند كه غرق امكانات هستند و تا كنون كمبودی احساس نكرده‌اند كه با احساس نیاز، مجبور به حركت شوند.
وی كسانی را كه از مسیر اصلی خارج شده‌اند جز دسته دوم می‌داند و در توصیف آن‌ها می‌گوید برخی دانش آموزان هدف داشته و كلی كلاس هم رفته‌اند اما گرفتار موبایل و ارتباطات غیرمعمول می‌شوند و در این مسیر هدفشان از كلاس رفتن‌ها تغییر می‌كند اما والدین خوشحال و غافل از این تغییرات و روابط، منتظر نتیجه هستند كه بعد از كنكور تازه متوجه می‌شود هزینه‌هایی كه كرده‌اند نتیجه نداده است.
به گفته جهانگیری، دانش آموزانی كه از پایه ضعیف هستند در دسته سوم قرار می‌گیرند. دانش آموزان شب امتحانی كه عمیق درس نخوانده‌اند و به كنكور كه می‌رسند هزینه و تلاش هم می‌كنند ولی كنكور با شب امتحان فرق دارد و از آنجا كه مطالب در ذهنشان عمیق نیست و 20 تا 30 كتاب را كه مربوط به چهار سال است در یك سال می‌خواند در جلسه امتحان نمی‌توانند همزمان از اطلاعات خود استفاده كرده و مسائل را به هم ربط دهند.
وی دسته چهارم را تلاشگر می‌داند و می‌گوید این دسته قدرت تجزیه و تحلیل كه از فاكتورهای مهم كنكور است همچنین، سرعت عمل لازم را ندارند كه نمی‌توانند نتیجه بگیرند. به گفته این كارشناس دسته پنجم آنهایی هستند كه زحمتی به خودشان نمی‌دهند و بر این باورند كه كلاس‌ها معجزه می‌كند و كلاس بیشتر را دال بر تضمین بیشتر برای قبولی در كنكور می‌دانند.
جهانگیری اما در نهایت می‌گوید برای موفقیت در كنكور به جز مواردی كه فرد واقعاً ضریب هوشی پایینی دارد، همه چیز بستگی به تلاش آنها دارد چیزی كه در دانش آموزان بسیار كم شده است و همه چیز را به معلم بهتر و كلاس بیشتر و كتاب اضافی و.. سپرده‌اند.
وی درباره اصرار خانواده‌ها برای تحصیل فرزندانشان در پزشكی می‌گوید اگر دانش آموز هر نتیجه‌ای غیر از پزشكی به دست بیاورد نمی‌تواند به خودباوری و پیشرفت در آن رشته برسد و احساس سرخوردگی می‌كند مخصوصاً اگر فرد بی هدف باشد مانند توپی است كه همه سعی دارند گل شود و حالا سرگردان از پشت دروازه سر درآورده است.
وی تاكید می‌كند اگر دانش آموز خود هدفی غیر از پزشكی داشته باشد معمولاً بعد از قبولی سعی می‌كند خود را به اطرافیان ثابت كرده و نشان دهد و در این شرایط احتمال موفقیت وی بیشتر است.
جهانگیری یادآور می‌شود آن دسته كه خود نیز دنبال پزشكی هستند در هر رشته‌ای غیر از پزشكی همواره در زندگی احساس خلأ می‌كند و به هر موقعیتی هم برسند همواره در گوشه ذهن خود بدان فكر می‌كند و حسرت می‌خورند و این بدترین و سخت‌ترین حالتی است كه برای یك دانش آموز كنكوری به وجود می‌آید زیرا همیشه احساس عدم رضایت از زندگی با این فرد همراه است.
ثریا رتبه تك رقمی كنكور سال 90 است. او می‌گوید خوبی كنكور این است كه چیزی به نام انتخاب شانسی، تقلب و نتیجه شانسی ندارد. تنها ایراد كنكور همان مساله اضطراب و استرس و حوادث غیر قابل پیش بینی روز كنكور است كه در سالهای گذشته سوابق تحصیلی نیز به نتیجه كنكور اضافه شده و این ضعف برطرف شده است.
او ادامه می‌دهد اگر شایعه لو رفتن سؤالات امتحانات نهایی و امتحاناتی كه نتایج آنها در سابقه دانش آموزان مؤثر است را نادیده بگیریم این سخت گیری برای دانش آموزان پزشكی و به طور كل بسیاری از رشته‌ها بسیار هم مؤثر است زیرا برخی رشته‌ها نیاز به تلاش خیلی زیادی دارد و باید هم فقط دانش آموزانی كه آماده انجام این تلاش هستند پا به عرصه این رقابت بگذارند.
برای بررسی زوایای این مساله نظر برخی از دانش آموزان را نیز جویا شدیم و بر خلاف پیش بینی ما موضوعاتی دیگری در شكل گیری این ناكامی‌ها نقش دارد. به عنوان مثال شیما دانش آموز یكی از مدارس برتر استان است. او می‌گوید موفقیت برنامه می‌خواهد و با خنده اضافه می‌كند ما با دوستانمان برنامه می‌ریزیم و كار را تقسیم می‌كنیم.
هر كس یك درس را می‌خواند و در آزمون‌های آزمایشی با هم جواب‌ها را رد و بدل می‌كنیم اینگونه می‌شود كه مثلاً از اول‌ترم اصلاً تمركزم را روی درسی مثل فیزیك نمی‌گذارم. اما تا كنون به لطف دوستم در این درس كمتر از 70 درصد پاسخ نداده‌ام.مهسا دیگر دانش آموز پشت كنكوری می‌گوید برخلاف كنكور كه هر سال همه را غافلگیر می‌كند آزمون‌ها كاملاً قابل پیش بینی هستند و حدس اینكه چه سوالهایی در آزمون می‌آید كار سختی نیست. او هم از رازهایی می‌گوید كه منجر به درصد بالا، تراز بالا و در نتیجه رضایت بیشتر خانواده و بالارفتن اعتماد به نفس خودش می‌شود.
او از اینكه مجبور است خانواده‌اش را فریب بدهد ناراحت است می‌گوید من اصلاً از زیست خوشم نمی‌آید و علاقه‌ای به آن ندارم حتی از پزشكی هم خوشم نمی‌آید ولی هر بار مادرم با بغض از من می‌خواهد به خاطر آبروی خانواده تلاشم را بكنم. من هم برای اینكه دلش نشكند مجبورم تقلب كنم و برای روز كنكور هم بهانه‌ای جور می‌كنم تا خیلی از شكستم شوكه نشوند.
نازنین زهرا هم گلایه می‌كند كه جلسه امتحان در آزمون‌ها اصلاً شباهتی با جلسه كنكور واقعی ندارد و اضافه می‌كند با اینكه این چهارمین سال پشت كنكوری‌اش است همچنان در جلسات كنكور اضطراب دارد. البته ماجرا برای پسرهای كنكوری كمی فرق می‌كند. مثلاً برخی از آنها مدعی هستند كه با لابی و ارتباطاتی كه دارند سوالها ی آزمون‌ها را به دست می‌آورند و شاهكار می‌كنند. برخی هم از دستكاری كارنامه و ترازهایشان هنگام ارائه به والدین می گویند.
محمد رضا یكی دیگر از دانش آموزان پشت كنكوری است و به قول خودش همه فوت و فن‌های كنكورهای آزمایشی را می‌داند. او هم مدعی است كه از جلسه امتحان تصویر سوالها را برای یكی از آشناهایشان می‌فرستد و جواب‌ها را می‌گیرد.
در این میان كسانی هم هستند كه سالها پشت كنكور مانده‌اند و تحت هیچ شرایطی به كمتر از پزشكی راضی نشده‌اند. تقلب هم نمی‌كنند اما شانسشان برای قبولی در این رشته كم است نه به این دلیل كه كلاس كنكور نرفته یا آزمون نداده‌اند چرا كه به لحاظ ضریب هوشی، تلاش و تمركز، كشش بیشتری ندارند.
داستان‌های دانش آموزان كنكوری از تقلب در آزمون‌هایشان خیلی زیاد است و كمتر شگردهایشان را لو می‌دهند و اغلب می‌خواهند دست كم تا زمانی كه مطمئن نشوند كه پرونده كنكورشان بسته شده این رازها را محرمانه پیش خودشان نگه دارند. البته همه این تناقضات مربوط به آزمون‌های آزمایشی و اجبار خانواده‌ها نیست.
نیكان كه امسال قرار است انتخاب رشته كند از اینكه در شهر سی سخت رشته ریاضی فیزیك در دبیرستان‌ها تشكیل نشده و مجبور است علی رغم میل باطنی‌اش رشته تجربی و زیست شناسی بخواند ناراحت است. كنكور هر چه هست سخت یا آسان، منصفانه و غیر منصفانه اما شرایطی است كه وجود دارد و به نظر می‌رسد به این زودی‌ها هم تغییری اساسی در آن شاهد نباشیم.
پس باید منتظر بمانیم تب كاذب كنكور فروكش كند و هر كس بیشتر از آنكه برایش اهمیت داشته باشد كه كدام رشته در بورس است و خانواده‌اش چه می‌خواهند به آن سمتی برود كه علاقه دارد و استعدادش در آن است.
__________
انتشار دهنده: سید ولی موسوی نژاد** 6110