تهران- ايرنا- محيط زيست از مهمترين ركن هاي توسعه پايدار محسوب مي شود كه رشد بخش هاي ديگر اقتصاد در گرو كاركرد صحيح آن است. اين مهم بدون احياء و حفاظت از منابع طبيعي امكان پذير نخواهد بود و با از ميان رفتن اين نعمت هاي خدادادي، زندگي موجودات زنده با خطر روبرو خواهد شد.

مطبوعات كشور به طور روزانه مهمترين و برجسته ترين رخدادهاي داخلي و خارجي را پوشش مي دهند. اين در حالي است كه بخش زيادي از خبرها، يادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعكاس شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه اختصاص مي يابد؛ موضوعي كه توجه ويژه به آن اهميتي فزاينده دارد.

گروه اطلاع رساني ايرنا؛ موضوع هاي يادشده را كه انعكاس قابل توجهي در روزنامه هاي صبح يكشنبه 12 شهريور 1396 داشت؛ با هدف آگاهي بخشي و اطلاع رساني بررسي كرده است.

**تداوم و بقاي حيات با حفاظت از محيط زيست
حفاظت از محيط زيست از دغدغه هاي مهم بشر محسوب مي شود كه پيشرفت‌ هاي اقتصادي، صنعتي و اجتماعي سبب شد تا از ظرفيت منابع زيست‌ محيطي بهره ‌برداري بيشتري شود و همين امر حيات موجودات زنده را به خطر انداخته و سهل انگاري در حفظ و حراست از آن، آثار سوء و زيان باري را برجا گذاشته است.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشي با عنوان «راهكارهايي براي احياي عرصه‌هاي جنگلي» نوشت: درختان و به‌طور كلي گياهان دي اكسيد كربن هوا و بخشي ديگر از ساير گازها را از هوا جذب، آنها را به اشكال مختلف در برگ‌ها، شاخه‌ها، تنه، ريشه و خاك تثبيت مي‌كنند. اين گازهاي جذب شده، تغيير يافته و تثبيت شده به هيچ وجه از بين نمي‌روند، بلكه به محض آنكه اجزاي اين درختان پوسيده يا سوزانده مي‌شوند، مجددا به‌ صورت گازهاي خطرناك گلخانه‌اي در هوا پخش و زمينه آلودگي بيشتر هوا را فراهم مي‌كنند. هر چقدر فرآيند نگهداري و ذخيره سازي در درختان و چوب حاصل از آنها طولاني‌‌تر باشد، ارزش كمي آنها در امر ترسيب گازهاي آلوده كننده هوا بيشتر خواهد بود. در مورد تثبيت اين عناصر آلوده كننده، صنايع چوب و كاغذ نقش ارزنده‌اي را ايفا مي‌كنند. اتخاذ تدابيري چون اختصاص دادن درختان خشكيده، افتاده يا غيره به مصارف گرمايي روستاييان، جنگل‌نشينان و توليد ذغال، خدمت ارزنده‌اي به محيط زيست نمي‌كند، بلكه سوزاندن چوب، خود زمينه بروز مشكلات حاصل از آزاد شدن مجدد گازهاي گلخانه‌اي را فراهم مي‌ سازد.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: تحقيقات انجام شده در دانشگاه تكنيك شهر «گراتس» در كشور اتريش نشان مي‌دهد كه ميزان منواكسيد كربن و دي اكسيد كربن آزاد شده از سوزاندن چوب چندين برابر بيشتر از سوزاندن ساير مواد فسيلي در جهان است. تصميم در مورد سوزاندن درختان در برخي از جنگل‌هاي كشور اجرايي شده است و ادامه چنين تفكري اكنون در جنگل‌هاي هيركاني هم به اجرا در مي‌آيد.

روزنامه «قانون» در گزارشي با عنوان «سايه معارضان دولتي و محلي بر سر معدن زرشوران» آورد: خبر تعطيلي معدن زرشوران به عنوان بزرگ‌ترين معدن طلاي ايران آن قدر اهميت داشت كه در كنار اخبار راي اعتماد كابينه، در صدر اخبار صنعت و معدن كشور قرار بگيرد. هرچند مديران زرشوران، خبر توقف فعاليت اين معدن را تكذيب كردند اما مصاحبه اخير مهدي قدمي به عنوان مدير شركت معدن طلاي زرشوران با ماين‌نيوز رسانه تخصصي معدن و اعلام «فسخ قرارداد پيمانكار معدن زرشوران»، نشان داد خبر حاشيه‌هاي معدن طلاي زرشوران حقيقت داشته است. اما به جز مشكلات توقف استخراج ماده معدني و عدم تمديد قرارداد كارگران كه در روزهاي گذشته در رسانه‌ها منتشر شده، خبرنگار «قانون» از منابع محلي و دولتي مطلع شده است. در چند سال گذشته، يكي از مشكلات موجود در مسير فعاليت معدن زرشوران، وجود انواع مشكل از جمله زيست محيطي و مخالفان محلي و بومي بوده كه فعاليت معدن طلاي زرشوران از زمان افتتاح در سال 93 را دچار چالش‌هاي ريز و درشتي كرده است.

در ادامه اين گزارش آمده است: معارض اصطلاحي كه به مدعيان يك معدن گفته مي‌شود و دردو دسته معارض دولتي و معارض غيردولتي تقسيم بندي مي‌شود. نهادهايي همچون محيط زيست، گردشگري، منابع طبيعي، جنگلداري از جمله معارضان دولتي هستند كه فعاليت يك معدن را در تعارض با وظايف خود مي‌بينند و اعلام مي‌كنند معدن به محيط زيست آسيب مي‌رساند يا باعث قطع درختان مي‌شود. معارض محلي نيز معمولا افراد محلي هستند كه تا پيش از آغاز به كار معدن از محل براي چراي گوسفندان، استفاده از قنات، راه دسترسي و ... استفاده مي‌كرده‌اند و موسوم به معارضان محلي هستند.

روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «خاورميانه در حوالي جهنم!» مي نويسد: تغييرات آب‌و‌هوايي در خاورميانه و خليج‌فارس شرايط را براي زندگي سخت كرده است و در نهايت بزرگ‌ترين مهاجرت تاريخ از اين منطقه رقم خواهد خورد. اين پيش‌بيني بيشتر نهادهاي تحقيقاتي درباره تغيير اقليم در بزرگ‌ترين منبع نفتي جهان است.بحث تغييرات اقليم به يكي از مهم‌ترين مباحث جهان انرژي تبديل شده كه اين بار روي خاورميانه و خليج‌فارس متمركز شده است به ويژه كشورهاي جنوب اين خليج. عربستان، قطر و امارات به عنوان پرخطرترين كشورهايي شناخته شده‌اند كه روي هم روزانه بيش از 13ميليون بشكه نفت توليد كرده و از توليدكنندگان بزرگ انرژي‌هاي فسيلي هستند.

در ادامه مي خوانيم: گرم شدن هوا در خاورميانه و كاهش بارش‌ها اصلي‌ترين پيش‌بيني است كه كارشناسان اقليمي براي اين منطقه منتشر كرده‌اند. پيش‌بيني‌هايي كه نگراني‌هاي زيادي را در كشورهاي منطقه در برداشته است. بر اساس جديدترين گزارش بانك جهاني‌ ميانگين دما تا آخر اين قرن سه تا پنج درجه افزايش و ميزان بارش‌ها تا 20 درصد كاهش مي‌يابد، تنش‌هاي آبي بسيار سخت و بيابانزايي شدت مي‌يابد، سطح آب درياها بالا آمده و زندگي 6 تا 26 ميليون نفر را در خاورميانه و شمال آفريقا تهديد مي‌كند، تغييرات آب و هوايي هم مهم‌ترين معضل اصلي خواهد بود.

**اشتغال و مديريت زنان
زنان در گذشته نقش مادر و همسر را بر عهده داشتند و به انجام دادن امور خانه مي پرداختند اگر هم در اموري مانند كشاورزي و دامداري آن شركت مي كردند دامنه آن بسيار محدود و منحصر به تأمين نيازهاي خانواده بود اما با تغيير شرايط اقتصادي و اجتماعي و پيچيده تر شدن تقسيم كار، امروزه زنان علاوه بر ايفاي نقش هاي گذشته، پذيراي مسووليت هاي عمده تري مانند اشتغال در بيرون از خانه هستند كه اين اشتغال چهره هاي متفاوتي از مديريت هاي كلان تا دست فروشي را از خود نشان مي دهد.

روزنامه «شهروند» در مطلبي با عنوان «زنان دستفروش مترو و ايفاي همزمان چند نقش» نوشت: در مصاحبه با ٢٨ زن سرپرست خانواري كه براي گذران زندگي در مترو به فروشندگي مي‌پردازند و داراي نقش مادري و نان‌آوري در خانواده بودند، مشخص شد كه نمي‌توان تنها يك عامل را دليل اقدام به دستفروشي در مترو عنوان كرد، بلكه مجموعه‌اي از شرايط و عوامل و هم زماني آنها با هم، اين زنان را به دستفروشي در مترو ترغيب كرده است.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: دلايلي كه اين زنان را به دستفروشي وامي‌دارد متنوع‌اند، با اين حال مي‌توان اين دلايل را تحت‌عنوان دلايل اقدام به دستفروشي در مترو مورد توجه قرار داد. نكته مهم در يافته‌ها به اين مسأله اشاره دارد كه به‌ندرت يك دليل از چنان اهميت و قدرتي برخوردار است كه موجب اقدام به دستفروشي در مترو شود. به‌عبارتي به جز يك دليل، يعني مشكل مالي كه به آن بيشتر برخورد خواهيم كرد، هيچ‌كدام از پاسخگويان ما يك عامل را به‌تنهايي به‌عنوان دليل اقدام به دستفروشي مطرح نكرده‌اند.

روزنامه «شرق» در گزارشي با عنوان «اكثريت زنان، مديران مردان» آورد: در وزارتخانه آموزش‌وپرورش بيشتر از ٥٢ درصد كاركنان و معلمان زنان هستند. از اين لحاظ احتمالا اين وزارتخانه تنها دستگاهي در دولت است كه تعداد زنان استخدامي در آن بيشتر از مردان است. براساس آمارها تعداد كل معلمان و كاركنان اين وزارتخانه يك‌‌ميليون‌و ١٣‌ هزار نفر است كه از اين تعداد ٤٨١‌ هزار نفر را معلمان و كاركنان مرد و ٥٣٢‌ هزار نفر را كاركنان و معلمان زن تشكيل مي‌دهند؛ اما چينش جنسيتي در ساختار مديريتي اين وزارتخانه كاملا برعكس است، به‌گونه‌اي كه بين معاونان اين وزارتخانه فقط يك معاون زن ديده مي‌شود و هيچ‌يك از مديران كل آموزش‌وپرورش در استان‌هاي كشور از بين زنان انتخاب نشده‌اند.

در ادامه اين گزارش آمده است: پس از آنكه حضور وزير زن در كابينه دولت دوم روحاني منتفي شد، رئيس‌جمهوري مصوبه‌اي از شوراي عالي اداري را به همه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌هاي دولتي ابلاغ كرد كه قرار شد براساس آن حداقل ٣٠ درصد پست‌هاي مديريتي به زنان اختصاص داده شود، به اين شكل قرار بود نبودن وزير زن در كابينه را در ساختارهاي مديريتي جبران كنند تا هم ماجراي تجربه مديريتي زنان حل شود و آنها بالاخره بتوانند با شكستن سقف شيشه‌اي جايگاه مديريتي را تجربه كنند و هم دولت بتواند حداقل بخشي از مطالبات زنان را محقق كند.

روزنامه «اعتماد» در گزارشي با عنوان «اشتغال «زنانه» ‌مي‌شود» مي نويسد: وضعيت اشتغال زنان در دو دهه گذشته تغيير چشمگيري داشته است. تا پيش از آن بخش مهمي از زنان جامعه جزو آمار بيكاري به حساب نمي‌آمدند، چرا كه آنها به‌طور كلي تمايلي براي حضور در بازار كار نداشتند و به اين ترتيب به عنوان جمعيت غيرفعال اقتصادي به حساب مي‌آمدند. با افزايش ورود زنان به دانشگاه‌ها و بهبود فضاي كسب و كار براي حضور اين بخش از جامعه، حالا نرخ بيكاري براي زنان به مراتب بيش از مردان است.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: از جمعيت ٣ ميليون و ٢٠٠ هزار نفري كه دولت از بيكاران كشور گزارش مي‌دهد، حالا مشخص شده كه ٢٠ درصد اين جمعيت را زنان تشكيل مي‌دهند؛ زناني كه در دو دهه گذشته در رقابت با مردان براي تحصيل جلو افتاده‌اند و حالا جمعيت تحصيلكرده آماده ورود به بازار كار هستند؛ جمعيتي كه روز به روز بر تعدادشان افزوده مي‌شود تاجايي كه علي ربيعي، وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي اين موضوع را از مهم‌ترين چالش‌هاي بازار كار اعلام كرد.

**تشييع دختران هرمزگاني و توقف اردوهاي شبانه
ساعت 3:59 دقيقه بامداد جمعه اتوبوس ولوو حامل دختران دانش‌آموز هرمزگاني كه قصد شركت در اردويي در شيراز را داشتند؛ دچار حادثه شد كه به مرگ 9 تن و مصدوميت 34 تن منجر شد كه حواشي زيادي از تغيير آيين نامه مدرسه ها تا علت اصلي تصادف را به همراه داشت. بر اين پايه رييس جمهوري، وزيران كابينه خود را مامور رسيدگي اين رخداد كرد و اعضاي مجلس نيز به صورت جدي اين موضوع را دنبال كردند.

روزنامه «اعتماد» در گزارشي با عنوان «تشييع دختران هرمزگاني روي شانه‌هاي شهر» آورد: خانواده دختران فوت شده هرمزگاني عصر ديروز به گلزار شهداي بندرعباس رفتند تا پيكر دختران نوجوان‌شان را به خاك بسپارند. دختراني كه صبح يك روز جمعه خبر سفر بي‌بازگشت‌شان را آوردند. دختراني كه قرار بود چشم و چراغ هرمزگان باشند حالا قصه زندگي شان به آغوش خاك سرد گورستان مي‌رسد. بخشي از مراسم تشييع شش‌دانش‌آموز هرمزگاني در محل گلزار شهداي بندرعباس عصر ديروز برگزارشد.

در ادامه مي خوانيم: مطهره گفت من خيلي لواشك دوست دارم. منتظر بود آقاي راننده اتوبوس را نگه دارد و با شيوا بروند از مغازه بين راه خريد كنند. لواشك‌ها را خريدند و ميان بچه‌ها تقسيم كردند. خانم فرهي (سرپرست) گفت ساكت باشيد تا آقاي راننده استراحت كند. ما هم آرام با هم حرف مي‌زديم و مي‌گفتيم توي اردو چه كار كنيم كه بيشتر به ما خوش بگذرد. داشتيم براي تيم استان‌هاي ديگر خط و نشان مي‌كشيديم تا مسابقه را ببريم و تيم مان بيشتر از شهرهاي ديگر امتياز بگيرد. فاطمه صادقي نسب (دانش‌آموز فوت شده) يك ليوان آب از آب سرد كن اتوبوس خورد و گفت: هيچ آبي مثل آب برنتطين(روستاي محل اقامت‌شان در نزديكي ميناب) نمي‌شود. فاطمه خيلي خنده‌رو بود و مدام با كارهايش دخترها را مي‌خنداند.» اينها حرف‌هاي زينب رحيمي است. دختر مينابي كه در حادثه واژگوني اتوبوس دختران هرمزگاني حضور داشت و حالا در كنار خانواده‌اش در ميناب است.

روزنامه «قانون» در مطلبي با عنوان «توقف اردوهاي شبانه دانش آموزي» در گفت وگو با سيدمحمد بطحايي وزير آموزش و پرورش درباره حادثه اتوبوس دانش آموزان نوشت: مقصر اصلي اين حادثه، همان‌گونه كه كارشناسي پليس گفته است، خواب آلودگي راننده اتوبوس بوده كه يك لحظه خوابش برده و اتوبوس واژگون شده است. با اين حال يك بررسي دقيق درباره ابعاد مختلف حادثه بايد صورت بگيرد و در اين راستا به معاون پرورشي وزراتخانه و همچنين مديركل آموزش و پرورش استان دستور دادم كه ابعاد مختلف قضيه را بررسي و جمع بندي نهايي از حادثه را داشته باشند. اكنون سوالات بسياري درباره اين حادثه مطرح است كه براي پاسخ نياز به بررسي كارشناسي دارد. اينكه چرا بايد دانش آموزان در ساعت11 شب در مسير پرخطري چون بندرعباس به شيراز حركت كنند و چه اصراري بر اين بوده كه ساعت 11 شب راه بيفتند؟ چرا مسئولان مربوطه بايد اين خطر را بپذيرند و اين اتفاق براي دانش آموزان بيفتد؟ و چندين سوال ديگر از مواردي است كه بايد با بررسي هاي دقيق به آن‌ها پاسخ گفت و اگر اهمال و سهل انگاري وجود داشته باشد، به شدت با آن برخورد شود.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: در مورد توقف همه اردوها، دستوري صادر نشده اما حركت شبانه اردوها متوقف شده است. در مورد برگزاري اردوها، دستورالعمل‌هايي داريم كه بايد بازنگري شود تا اگر اردوهاي برون استاني وجود دارند كه بايد دانش‌آموزان در ساعات شب راهي شده و مسير طولاني را طي كنند، جلوي آن گرفته شود. اردوهايي كه دانش‌آموزان به خارج از استان مي روند، بايد با دقت و ايمني بالا باشد و شيوه برگزاري آن‌ها در دستورالعمل‌ها اصلاح شود.

روزنامه «ابتكار» در مطلبي با عنوان «جزئيات بيشتر از واژگوني اتوبوس دانش آموزان هرمزگاني» مي نويسد: در پي انحراف از جاده و واژگوني اتوبوس حامل دانش‌آموزان تيم كارشناسي كميسيون عالي ايمني ‌راه‌ها از وزارت راه و شهرسازي در صحنه سانحه حضور يافت. بررسي اوليه اتوبوس توسط كارشناسان حاكي از آن است كه اتوبوس پس از برخورد با قرنيز پل و تركيدگي لاستيك جلو، كنترل از دست راننده خارج و پس از طي حدود 100 متر به پهلوي راست واژگون مي‌شود. همچنين بررسي‌ها در خصوص جاده مورد نظر بيانگر آن است كه مقطع راه مستقيم و علايم و خط كشي مناسب بوده و سرعت اتوبوس هم ٨6 كيلوتر بر ساعت بوده است. بنابر اين گزارش ارزيابي محل حادثه نشان مي‌دهد اتوبوس بنا به دلايلي (خواب آلودگي راننده يا بنا بر اظهارات راننده انحراف از مسير براي جلوگيري از عدم برخورد با ماشين روبرو) از مسير اصلي منحرف مي‌شود و سرنشينان از كمربند ايمني در طول سفر استفاده نكرده‌اند.

در ادامه مي خوانيم: وزارت آموزش وپرورش در اطلاعيه‌اي، هزينه‌هاي درمان مصدومان سانحه داراب را تقبل كرد. در اين اطلاعيه آمده است: اين وزارتخانه ضمن عرض تسليت به خانواده‌هاي فوت شدگان و ابراز همدردي با بازماندگان سانحه دلخراش داراب و شفاي عاجل مصدومان از خداوند متعال،همه هزينه‌هاي درمان حادثه، اعم از بستري، عمل جراحي، استفاده از تجهيزات پزشكي و غيره را تقبل مي‌كند.

*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: مهدي احمدي**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**2002**9131
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شويد.