تهران- ایرنا- علیرضا علوی تبار تحلیلگر سیاسی به اصلاح طلبان هشدار می دهد كه به شدت از گردش قدرت در دست عده ای معدود انتقاد كنند و در مورد سوءاستفاده از اموال عمومی به هیچ عنوان كوتاه نیایند.

وی در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا ، نسبت به عدم پذیرش اصلاح طلبان در حاكمیت نیز هشدار می دهد و می گوید: تضعیف اصلاح طلبان به معنای تقویت اصولگرایان نیست، بلكه نوعی رادیكالیسم و فراتر رفتن از اصلاح طلبی تقویت می شود.
بخش دوم گفت و گو با وی در پی می آید. قسمت نخست این گفت وگو را ایرنا روز یكشنبه 19 شهریور ماه جاری منتشر كرده بود.

**ایرنا: انتقاداتی نسبت به ائتلاف جریان اصلاح طلب با اصولگرایان موسوم به معتدل در انتخابات شوراهای سالهای 92 و 96، مجلس 94 و ریاست جمهوری سالهای 92 و 96 مطرح می شود. برخی منتقدان قایل به نوعی بهم ریختگی مرزهای اصلاح طلبی با جریانات دیگر هستند. ارزیابی جناب عالی از این موضوع چیست و اصلاح طلبان چه مرزهایی را باید برای خود ترسیم و حفظ كنند؟
**علوی تبار: ببینید هر نوع داوری در مورد رفتار اصلاح طلبان در سالهای پس از 88 بایستی قبل از هر چیز با درك موقعیت آنها همراه باشد.
برای درك این موقعیت توجه به چند نكته ضروری است. برای اینكه بخواهیم به صورت یك « سیاست ورز» و نه یك روشنفكر یا یك آموزشگر( آكادمیسین) بر سیاست تاثیربگذاریم باید توجه داشته باشیم كه « سیاست ورزی» هنر انتخاب از میان گزینه های موجود است.
با توجه به اینكه در ایران نظارت استصوابی توسط نهادی كه اكثریت اعضای آن دیدگاه و گرایش مشخصی دارند كه در نقطه مقابل اصلاح طلبان قرار دارد، اعمال می شود؛ دایره انتخاب اصلاح طلبان در سالهای اخیر به شدت محدود شده است. یا باید از میان همین گزینه های موجود، كه یك مرحله گزینش شده اند، انتخاب كرد یا در انتخابات شركت نكرد.
نكته دیگر این است كه اغلب چهره های تاثیرگذار اصلاح طلب به این نتیجه رسیده اند كه رابطه اصلاح طلبان با ساختار قدرت باید بازسازی شود. اصلاح طلبان منكر اختلافات و تفاوت ها نیستند و قصد فریب كسی را هم ندارند. اما باور دارند كه تفاوت ها به خوبی مدیریت و بیان نشده اند و روابط به جای واقعیت، بیشتر بر اساس سوءتفاهم شكل گرفته است.
به علاوه آنها( اصلاح طلبان) می گویند كه گروهی كه تامین منافع خود را دنبال می كرده اند تمامی تلاش خود را برای تخریب روابط و جایگزین كردن خشم و انتقام به جای گفت و گوی انتقادی به كار برده اند و به دلیل سوء استفاده از امكانات نهادی و عمومی ای كه در اختیار داشته اند در این زمینه موفق هم بوده اند. از این رو خط مشی غالب اصلاح طلبان پیش از سال 92 همراهی توام با سكوت بوده است.
نكته دیگر این است كه اصلاح طلبان به این تحلیل رسیده اند كه برخی بحران ها فراتر از جناح بندیها، كل موجودیت كشور را به خطر انداخته است. البته اصلاح طلبان برای خروج از بحران ها چارچوب و توان طرح پیشنهاد دارند اما مهم اقدام واقعی و عملی است.
توازن نیروها به دلیل نابرابری شدید در توزیع منابع( مادی- نهادی- رسانه ای و...)به گونه ای است كه اصلاح طلبان طرح های خروج از بحران را نمی توانند به تنهایی عملی كنند.
از این رو نیازمند آنند كه با قربانی كردن برخی از مواضع خاص خود، برای خروج از بحران های اجتماعی گسترده تر اقدام كنند.
خروج از بحران های كنونی تنها با فداكاری هر یك از جریان های سیاسی ممكن است. كم و بیش گمان می كنم مردم هوادار اصلاح طلبی و حتی اقشار جوان تر و پرشورتر این واقعیت ها را دریافته اند و به همین دلیل هم همراهی و همدلی كرده و در صحنه حاضر می شوند.
مهم ترین فایده این فداكاری برای اجماع ملی، كاهش تنش های داخلی و امكان توجه به حل بحران ها و دفع خطراتی است كه می تواند برای كشور بسیار مخرب باشد.
اما اگر تلاش اصلاح طلبان برای بازسازی رابطه با ساختار قدرت از طرف آنها دفع شود و بحران ها و ابرچالش های ملی نیز به سوی حل شدن سوق داده نشوند، اصلاح طلبان با بحران خط مشی مواجه خواهند شد.
آنگاه اگر فشارهایی كه برای حفظ هویت به این جریان وارد می شود با پاسخ مناسب از سوی آنها روبرو نشود به ناامیدی، چندپارگی و كاهش اعتبار اصلاح طلبی منجر خواهد شد.
البته تضعیف اصلاح طلبان به معنای تقویت اصولگرایان نیست بلكه نوعی رادیكالیسم و فراتر رفتن از اصلاح طلبی تقویت می شود.

** ضرورت مخالفت با اندك سالاری

**ایرنا: اخیرا آقای صادق زیباكلام در مصاحبه ای از آقایان حجاریان و عبدی انتقاد كرده است. ایشان گفته است' آقای عباس عبدی و آقای حجاریان سال 93-94 شروع كردند و گفتند مسئولیت دولت آقای روحانی خیلی با اصلاح طلبان نیست. یعنی اگر نتیجه دولت آقای روحانی خیلی ناامیدكننده درآمد و خیلی با انتظاراتی كه از او بود همخوانی نداشت، این مسئله به اصلاح طلبان مربوط نیست. برخی اصلاح طلبان یك چنین نگاهی دارند به قول تهرانی های قدیم «خر را یك ور سوارند» تا هر جا ببینند به مشكل برمی خورند بلافاصله پایین بپرند. این طور نیست كه مسئولیت عملكرد آقای روحانی به اصلاح طلبان ارتباطی ندارد. مردم اسباب بازی اصلاح طلبان نیستند كه یك روز از آنها بخواهند پای صندوق بیایند و بعد هم وقتی مقداری ناملایمات می شود بگوییم به ما مربوط نیست. بد و خوب آقای روحانی بخواهیم و نخواهیم به پای اصلاح طلبان نوشته می شود. چه آقای روحانی ایران را گلستان كند و چه جهنم. ما اصلاح طلبان در آن گلستان شریك هستیم و در آن جهنم هم شریك هستیم. بنابراین به جای آنكه زرنگی كنیم، باید مسئولیت قبول كنیم و با انتقاد از آقای روحانی ولی همچنان استوار پشتش باشیم ( نقل به مضمون)'
این انتقادات آقای زیباكلام را تا چه حد وارد می دانید؟
**علوی تبار: قبل از هر چیز بایستی در برخورد با دولت فعلی میان« اصول راهنمای خط مشی گذاری دولت» و « تركیب عمومی» آن با خط مشی های خاص در زمینه های خاص و رفتارهای فردی و ویژگی های برخی از عناصر تشكیل دهنده دولت تمایز قایل شد.
اصلاح طلبان باید تا زمانی كه قواعد راهنمای خط مشی گذاری و تركیب كلی دولت مورد قبولشان است، از دولت حمایت كنند. اگر این چنین باشد، نقد اصلاح طلبان متوجه خط مشی های خاص و غیرقابل پذیرش و تصمیم ها و رفتارهای ناموجه اعضای دولت می شود.
به ویژه اصلاح طلبان باید به شدت نسبت به این نكته حساس باشند كه دولت نباید قواعد بازی را آنگونه كه جریان های مخالف مردم سالاری دیكته می كنند، بپذیرد.
برای روشن تر شدن مطلب مثالی می زنم. جریانهای مخالف با مردم سالاری در نظام تصمیم گیری می كوشند تا مدیران كشور از میان عده ای محدود انتخاب شوند و تنها گاه به جا به جا كردن آنها از یك وزارتخانه به وزارتخانه ای دیگر رضایت می دهند.
متاسفانه دولت این قاعده را در تركیب هیات وزیران معرفی شده به مجلس رعایت كرده بود. همه معرفی شدگان ن نزدیك به سی سال است كه در مسوولیت های مختلف آن هم بدون رعایت تخصص حضور دارند.
نیروهای جوان تر نیز دوره كارآموزی خود را در نهادهای خاص طی كرده اند. گویی تنها به نیروهای یك یا چند نهاد می توان به عنوان نیروی جوان اعتماد كرد.
جالب است كه همین تركیب در نهادهای انتصابی رعایت شده است. گویی نظام سیاسی ایران در تولید نیروی تازه و پرورش آنها ناتوان بوده است.هر كجا دولت قواعد بازی را كه به بازتولید « اندك سالاری» در نظام تصمیم گیری عمومی كشور منجر شود بپذیرد، باید مورد انتقاد شدید اصلاح طلبان قرار گیرد.
البته اصلاح طلبان باید توقع خود را با توجه به اینكه رییس جمهور محترم هیچگاه خود را اصلاح طلب به معنای متعارف آن ندانسته است و تركیب ائتلافی دولت او تنظیم كنند.
ما تنها زمانی می توانیم خود را از مسوولیت در برابر اقدامات دولت مبرا بدانیم كه به روشنی و صراحت نقد خود را از آنچه قبول نداریم، اعلام كنیم.
آنچه اصلاح طلبان در برخورد با دولت باید برایش طراحی و برنامه ریزی كنند، بردن سطح انتقادها از انتقاد به «افراد و مسوولان» به سوی انتقاد از« خط مشی ها» است.
برای هر وزارتخانه ای اصلاح طلبان باید خطوط كلی و راهنمای خط مشی های پیشنهادی خود را تدوین كنند و به طور مداوم تصمیم گیری های هر وزارتخانه را با این خطوط كلی مقایسه و احیانا نقد كنند.
باید سطح رقابت ها و نقدها در كشور را ارتقاء داد. باید بحث را متوجه « راهبردها و خط مشی ها» كرد و از بحث مسوولان و مدیران فراتر رفت.
البته به گمان من باید از این هم عمیق تر به مشكلات نگریست. برای ما نوعی « ریشه نگری» ضروری است. به ویژه باید تاكید كنم كه اصلاح طلبان بایستی حساسیت بسیاری به فساد و سوء استفاده از منابع عمومی نشان دهند و در این مورد به هیچ وجه كوتاه نیامده و با صراحت و شجاعت به نقد بپردازند.

** علوی تبار و آینده جریان های سیاسی
**ایرنا: وآینده جریانات عمده سیاسی كشور (اصلاح طلبی، اصولگرایی و جریان موسوم اعتدال) را چگونه می بینید؟
**علوی تبار: پیش بینی آینده البته دشوار است. اما اگر اتفاق عجیب و غریبی كه همه معادلات را عوض نكند رخ ندهد، آرایش نیروها در آینده به این شكل قابل پیش بینی است.
یك جریان « راست میانه رو» كه كم و بیش در عرصه جامعه محافظه كار است اما لوازم مردم سالاری را می پذیرد از تركیب بخشی از اصولگرایان محافظه كار و اعتدال گرایان پدید می آید كه محور اصلی فعالیت هایش تامین ثبات و عادی سازی جریان امور در كشور خواهد بود.
بخشی از اصولگرایان محافظه كار به اصولگرایان تندرو می پیوندند و جریان« راست تندرو» به صورت یك اقلیت فعال در كشور باقی خواهد ماند. اگر این جریان ترغیب به تصرف قدرت از طریق قهرآمیز نشود می توان تا افقی طولانی آنرا به صورت یك اقلیت فعال در كشور دید.
از میان جریان اصلاح طلب نیز دو جریان اصلی« راست مدرن» و «چپ مدرن» بیشتر نمایان شده و گفت و گو و رقابت و در مواردی همكاری خواهند داشت. راست مدرن بیش از پیش به ایده های لیبرال در عرصه سیاست و اقتصاد میل خواهد كرد و چپ مدرن به سوی نوعی از مردم سالاری اجتماعی خواهد رفت.

پژوهشم**3081** خبرنگار: ناصر غضنفری
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.