رضا كدخدازاده در يادداشتي در عصرايران آورده است: تا چند سال پيش اگر كسي بحران محيط زيست ايران را يكي از اصليترين بحرانهاي كشور عنوان ميكرد، شايد تنها با يك لبخند و نگاه «عاقل اندر سفيه» بسياري از ما ايرانيان روبرو ميشد! امروز اما خوشبختانه به دليل آگاهسازي مردم توسط رسانهها، و شوربختانه به دليل اسفناك شدن هر چه بيشتر وضعيت محيط زيست كشور، اگر كسي بگويد تهديد بحران محيط زيست براي ايران از تهديد داعش و امثالهم بيشتر است، كسي بر او بعيد است خرده بگيرد.
به همين خاطر بيراه نيست اگر بگوييم هر شهروند ايراني كه بيشتر هواي محيط زيست كشور را داشته باشد، گويي در خط مقدم جبهه، با دشمنان اين مرز و بوم ميجنگد.
شايد تا قبل از اينكه وضعيت بحراني محيط زيست در ايران به ميزاني كه امروز با آن روبرو است دچار شود، همينكه خودمان آسيبي به محيط زيست وارد نميكرديم وظيفهي خود را نسبت به كشور ادا كرده بوديم. اما امروز مسئوليت به مراتب سنگينتري نسبت به محيط زيست كشور داريم. به همين خاطر بايد حتي نسبت به پيش پا افتادهترين مسائل نيز خود را در قبال محيط زيست كشور مسئول بدانيم.
سخن گزافي نيست اگر بگوييم وضعيت محيط زيست امروز كشور در شرايطي است كه ميزان ميهندوستي هر فرد را از ميزان اهميتي كه براي مسائل زيستمحيطي كشور قائل ميشود، سنجيد. از مصرف صحيح آب و برق و ... گرفته تا رها نكردن زباله در طبيعت و حتي تفكيك زباله در منزل. از همه چيز مهمتر؛ بيتفاوت نبودن نسبت به مسائلي كه شايد در ظاهر خطري براي محيط زيست كشور نداشته باشد اما در واقع خطري بزرگتر از بمب هستهاي ميتواند باشد.
يكي از اين موارد، شيرآبهي زبالههايي است كه در كشور به انحاء مختلف توليد و وارد چرخهي طبيعي محيط زيست كشور ميشود. شيرابه زبالهها مانند بمب خطرناكي هستند كه به راحتي ميتوانند انواع و اقسام بيماريها را به انسان و ساير موجودات زنده انتقال دهند. سرنوشت اين مايع خطرناك به دو صورت است: يا اين شيرابه مستقيم در آب ريخته ميشود و آب را آلوده ميكند و يا روي زمين ميريزد و با آلوده كردن آبهاي زيرزميني مستقيم و غير مستقيم به چرخهي زندگي ما وارد ميشود.
به گفتهي كارشناسان در هر ميليگرم شيرابه زبالهها، بيش از ۱۰۰ ميليون باكتري مضر وجود دارد كه ناقل بيش از۱۱۸ نوع بيماري حاد است كه سلامت انسان و محيط زيست را به شدت تهديد ميكند. براي اينكه تصويري از ماهيت بمبگونهي اين مايع خطرناك داشته باشيم كافيست به اين نكته اشاره شود كه بر اساس پژوهشهاي صورتگرفته، كمتر از يك ليوان شيرابهي زباله ميتواند يك درخت تنومند را به كلي خشك كند. درست مانند يك بمب!
اين بمب با كمتوجهي ما، ممكن است به يك بمب ميكروبي، شيميايي و حتي هستهاي مهيبي تبديل شود كه آثار مخرب آن، محيط زيست ما و چندين نسل آيندهي كشور را متاثر كند: توسطِ «داروهايي كه ما در خانه نگه ميداريم و پس از گذشت تاريخ انقضا، آنها را در زبالههاي معمولي خود مياندازيم.» اين داروها وارد شيرابهي زبالهها ميشود و با تجزيه شدن در آن، باعث خطرناكتر شدن هر چه بيشتر اين مايع خطرناك ميشود.
با وارد شدن اين مايع خطرناك (كه حالا به بمب مهيبي تبديل شده)، به چرخهي طبيعي محيط زيست كشور، قدرت تخريبي آن به ميزاني خواهد رسيد كه اگر هر چه زودتر فكري به حال آن نشود، صداي انفجار آن را از همين الان نيز ميتوان شنيد. فراموش نكنيم كه آثار اين بمب هستهاي تا دههها و حتي قرنها در آب و خاك كشور ميتواند باقي بماند.
اگر هر يك از ما ايرانيها از همين امروز براي داروهايي را كه در خانه داريم و هر چند وقت يك بار آنها را به زبالههاي معمولي خود مياندازيم، فكري بكنيم قطع به يقيين ميتوان گفت قدم بسيار بزرگي را براي محيط زيست كشور برداشتهايم. قدمي كه ميتواند نشاندهندهي ميزان تعلق خاطر ما به ايران عزيز نيز باشد.
همچنين لازم است مسئولان كشور به ويژه مسئولان حوزه بهداشت و سلامت نيز فكري براي اين معضل بيانديشند.
به همين جهت پيشنهادي كه يك پزشك متعهد و دلسوز چندي پيش در همين مورد به نگارنده داد را در اينجا ميآورم: دكتر «غلامرضا فوقي» پزشكي كه طبابت در گوشهاي از اين آب و خاك، در شهر اروميه را به زندگي و تدريس در آلمان ترجيح داده پيشنهاد مي كند: «وزارت بهداشت با همكاري سازمانهاي مردمنهاد در داروخانههاي سراسر كشور سطلهايي مخصوص داروهاي منقضي شدهي مردم قرار دهد تا مردم داروهاي خود را به جاي زبالههاي معمولي در اين سطلهاي مخصوص بيندازند.
در نهايت اين داروها با هماهنگي كارشناسان اين حوزه مانند ساير زبالههاي حساس در جاي خاصي بازيافت شوند. ضمن اينكه لازم است ساير نهادها نيز در آگاهسازي مردم در ترغيب آنها به انجام اين كار، وزارت بهداشت را ياري كنند.»
عصرايران/26شهريور96
اول*عليرضافرجي
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۸
تهران-ايرنا-عصرايران در يادداشتي آورده است:پيشنهاد مي شود داروخانه ها سطلي براي داروهاي مصرف گذشته قرار دهند.