علي اوسط هاشمي كه از آذر 1392سكان دار استانداري استان مهم و استراتژيك سيستان و بلوچستان را بر عهده گرفته است در گفت و گويي صميمانه و بدون تعارف با روزنامه طلوع زاهدان از چهار سال زندگي در اين استان به عنوان خاطره انگيز ترين دوران خدمت خود ياد مي كند و مي گويد: مردم اين ديار، مردمي فهيم و مرزدار واقعي هستند كه بودن در كنار آنها خاطراتي بس فراموش نشدني را براي وي به يادگار باقي گذاشته و هيچ زمان از خاطرش نمي رود.
علي اوسط هاشمي در اين گفت و گوي صميمانه از خودش، از آرزوهايش و از اينكه چگونه براي استانداري سيستان و بلوچستان انتخاب شده و اينكه طي چهار سال بودن در سيستان و بلوچستان، چه تغيير و تحولاتي در اين استان انجام شده مي گويد.
هاشمي كه در مرز 59 سالگي قرار دارد، امروز به عنوان يكي از موثر ترين و موفق ترين استانداران وزارت كشور و همچنين رسانه اي ترين استاندار در سيستان و بلوچستان ايفاي نقش مي كند.
گفت و گوي 70 دقيقه اي روزنامه طلوع زاهدان با استاندار سيستان و بلوچستان كه به اتفاق مسئول روابط عمومي و امور بين الملل استانداري انجام شد از نظر خوانندگان مي گذرد.
* در حال حاضر بحث جابجايي و تغيير استانداران از سوي وزارت كشور مطرح است و در اين بين گمانه زني هاي فراواني در ماندن يا نماندن شما در استانداري و شايعات، تاييد و تكذيبهايي نيز در محافل مختلف از جمله رسانه اي و فضاي مجازي مطرح است بفرمائيد آيا تاكنون پيشنهادي براي تصدي پست در وزارت كشور يا حوزه ديگري در سطح مديريتي شده است يا خير؟
استاندار: بعد از پايان هر دولتي و هر دوره اي، مردم تفاوت ها را انتظار دارند، قطعا دوره دوم دولتها با دوره اول آنها كه به پشتوانه شناخت ضعف ها، ضرورت ها، تعميق نگاهها و تجربه بيشتر و بهتر از دستاوردهاي دوره اول حاصل مي شود، در مسير تكامل بخشيدن به فرصت سازي ها جديد متفاوت است.
افكار عمومي، افكار فعالي است و نقش و وزن خودش را بدست مي آورد كه اين خودش بزرگترين محصول جمهوري اسلامي مي تواند باشد
اگر افكار عمومي به مرحله اي برسد كه قدرت زا باشد اين براي كشور بزرگترين نعمت است كه دارد حاصل مي شود لذا با اين افكار عمومي بايد متفاوت فكر و رفتار كرد و متفاوت انديشيد تا اين سرمايه را براي آينده كشور صيانت كنيم.
همه قدرت ها جابجا مي شوند و آنچه كه باقي مي ماند، ملت است كه به مسئولان نقش، شأن، موقعيت و فرصت مي دهد. و اين را اگر به يك باور عميق تبديل كنيم مردم باوري معنا پيدا مي كند و ما هم با احترام به نقش، رأي و مطالبه مردم در جايگاه منطبق با اختيار و عزت قرار مي گيريم.
جامعه امروز جامعه اي است كه تفاوت ها را جستجو مي كند و تشخيص مي دهد و تفاوتها يك بخشش در تغيير است. همه مديران بايد بپذيرند كه ثبات از آن مردم و تغيير از آن مسئولان است و وقتي اين قائده را پذيرفتيم خودمان را با اين مطالبات هماهنگ و همراه مي كنيم.
تغيير نرم، ارزشمندترين نوع تغيير با تكريم به خواست و اراده ملّت است و اين تغيير صرفا در تغيير آدمها نيست، نقش افكار عمومي به گونه اي قوي است كه تغيير نگرش ها و رفتارها را هم انتظار داريم و اين تغيير نگرش ها و رفتارها است كه مي تواند به تحكيم پديده دولت – ملت كمك كند.
وقتي كه خودمان را همه در درون ملت احساس كرديم جابجايي قدرت هم راحت تر صورت مي گيرد.
كساني كه به قدرت پايدار براي خويش مي انديشند بايد بدانند كه هيچ قدرتي ماندگار نيست و ماندگاري از آن ملّت است. پس با اين روحيه بايد بپذيريم تغيير صرفا در جابجايي آدم ها نيست، رأي مردم براي تغيير نگرش، برنامه ها و رفتار هاست.
خودمان را مشغول تغيير جابجايي ها نكنيم، با جابجايي ها ممكن است يك بخش تغييرات در برنامه ها حاصل شود، ولي آنچه كه مهم است ممكن است حاصل نشود.
پيام مردم در انتخابات را بايد خوب دريافت كنيم و انتخابات را همه جانبه ديد تا بتواند خواست و مطالبه مردم را محقق كند و اين ضامن ماندگاري با اشتياق در تعيين مسير سرنوشت خويش و تكيه بر اراده خود خواهد بود.
پس تغيير را من در افكار، برنامه ها و نوع نگاه آدمها مي بينم نه در پست ها. در غير اينصورت يكي از اين پست ،در پست ديگري مي رود، اين محصولش چيست ؟ نوآوري در رفتار و نوع نگاه مردم ممكن است باشد ولي بعد از گذشت يكسال مردم مي گويند رفتارش چگونه است و بعد از سه سال ارزيابي ها مي آيد. خوشا به حال آنكس كه توانسته باشد دلها را هم همراه خود ساخته باشد. امروز با توجه به اقتضاي اين مقطع زماني، حرف و حديث ها در خصوص تغيير و جابجايي مديران زياد است، فصل گمانه زني ها و وزن كشي هاست و هرشخص و هر جرياني در جهت نشاندن نيروهاي فكري خودشان بر مسئوليت ها و موقعيت هاست و به دنبال اين هست كه خودش رشد كند و گروهش امتياز بيشتري بدست بياورد.
اكنون روز فشار است، روز برجسته برخورد كردن با مطالبات در جهت نشاندن نيروهاي تشكيلاتي و فكري خودشان بر مسئوليت ها و موقعيت ها بوده و تغيير امري طبيعي است.
تغيير در ارتباط با همه ي ما مصداق دارد و هيچ كس مستثني نيست. در حوزه قوه مجريه وقتي اراده دولت بر اين استوار بود كه 8 الي 9 وزير تغيير كند اين تغيير در بين استانداران هم امري بديهي است. بعضي از استانداران ممكن است در موقعيت خودشان تثبيت شوند، برخي از استان محل خدمت فعلي به استان ديگري جابجا شوند، بعضي ها هم بنا به اختيار خود ممكن است نمانند و بعضي ها هم بايد تغيير كنند.
رفت و آمد امري طبيعي است اما در رابطه با خودم بايد بگويم تا اين لحظه در ارتباط با تغيير و جابجايي خودم هيچ كدام از گمانه زني هاي منتشره در محافل و فضاي مجازي صحت ندارد چون هنوز در ارتباط با پيشنهاداتي كه مطرح است به جمع بندي نرسيدم. ممكن است بعد از سفر آقاي رئيس جمهور از آمريكا دعوتي شود كه بنشينيم با هم صحبت كنيم تا ببينيم با هم به چه جمع بندي نسبت به آينده مي رسيم اگر دست خودم باشد، هنوز جايي را براي رفتن و يا ماندن مشخص نكردم. حالا هستم و تا زماني كه هستم بر موضع فعال خودم مي انديشم و دغدغه اين كه كجا مي روم و كجا بمانم را به هيچ عنوان ندارم.
خيلي راحت بگويم، خيلي ها ممكن است تصورشان اين باشد كه هر جا بروم بهتر از اينجاست، و اين يك حرف بي ربطي است چون من با مردم كار مي كنم نه با فيزيك استان كه چه دارد و چه چيزي ندارد. چون اگر قصد تفريح مي كردم بايد تا الان كرده باشم. من، نه از ماندن حرف مي زنم و نه از رفتن، زيرا همه جاي ايران سراي من است و من هم فرزند ايران هستم و هر چه در توان دارم بدهكار ملت و انقلاب هستم. اگر خداوند لطفي در حق ما كرده و توانايي محدودي داريم كه بتوانيم اين را به گونه اي جاري كنيم كه در افكار مردم به اميد اينكه زيبا بر نگاه ها بنشيند و جرياني ايجاد كند، اين از آن انقلاب و ملّت است.
ما از آن ملّت و انقلابيم تا هستيم. لذا هركجا تقدير شد البته با نظر، اختيار و مشورت خودم و اهم و في اهم كردن، تصميم مي گيرم. اينجا باشيم خب، بسي باز افتخار است بودن با اين مردم با اين ويژگي ها و صفات بسيار نيكي كه از آنها در ذهن دارم.
اينكه بعضي ها بگويند مخالفت ها و اختلافات در جابجايي تاثير دارد مگر مي شود جامعه اي بدون منتقد و مخالف داشت؟ جامعه بدون مخالفت و انتقاد فاقد روح است چون مخالفت و انتقاد حق جامعه است. هيچ كس در جامعه اسلامي و انساني فاقد مخالف نيست. پيامبر مكرم اسلام(ص) با آن عظمت در مقابلش صف آرايي مي كردند .خب، ما هيچ موقع جامعه يكرنگ و يكصدا توقع نداريم كه اگر اين چنين باشد، فساد ايجاد مي كند. منتقد و مخالف بايد باشند ولي اينها هيچ نقشي در ماندن و رفتن ندارد؛ مهم ارزيابي اكثريت جامعه انساني و تصميم دولت است.
وقتي مردم سيستان و بلوچستان رأي اول را در سطح كشور به دولت دادند اين نشان از اين دارد كه مردم ارزان فروش نيستند و اين مردم با دقت و با لحاظ ضرورت هاي خويش تصميم مي گيرند.
در اين استان 26درصد آراء مردمي براي 3 نفر بود و 06/73 درصد در سبد ديگري، خودآن براي ما يك ارزيابي بشمار مي رود و بار را براي ما سنگين تر مي كند كه قدر شناس باشيم لذا من وامدار و بدهكار اين مردم هستم و براي اينكه بتوانم از عهده اداي دين بر آيم بايد سجده شكر بجاي بياورم.
زندگي علي اوسط هاشمي چگونه گذشته و اينكه يك روز زندگي استاندار چگونه مي گذرد؟
بنده در يك شهر كوچك و زمان انقلاب در قضيه تسخير شهرباني جانباز شدم و درگيري مستقيم داشتم پس از آن كه انقلاب پيروز شد آغاز ورودم در سپاه بود و 14ماه در سپاه حضور داشتم سپس در نهادهاي خدماتي مثل كميته امداد و هلال احمر همزمان سه مسئوليت را بر عهده داشتم از آنجا به بعد در سال 61 به وزارت كشور وارد شدم و با فرمانداري شروع كردم، سه استان معاون سياسي، دو استان مدير كل سياسي، دو استان مدير كل ثبت احوال، سه استان معاون سياسي و امنيتي، فرماندار تهران، رئيس بنياد مستضعفان و بعد از آن هم دوباره وزارت كشور دعوت شدم و هم اكنون در خدمت مردم سيستان و بلوچستان هستم .
البته دو مرحله هم كانديدا شدم در شوراي شهر و مجلس كه هر دو بار رد صلاحيت شدم و البته آنها ناشي از ارزيابي هاي حاصل از نوع نگرش هاي خطي است نه نوع نگاه اعتقادي.
و اين تناقض دارد كه من براي كانديداتوري شورا تائيد صلاحيت نگيرم اما براي استانداري يك استان مهم تائيد صلاحيت بگيرم. بايد اين نوع نگاهها را اصلاح كنيم مقداري مهربانانه تر به همديگر نگاه كنيم. اغراض شخصي، گروهي را مبناي قضاوت قرار ندهيم چرا كه ريزش باعث خسارت مي شود.
نوع نگاهمان بايد برگردد به عصر انقلاب، دوران دفاع مقدس كه چگونه با هم بوديم حاضر بوديم راه را هموار كنيم با رفتن روي مين كه دوست با آسوده خاطر بهتر بر موضع عشق و ايثارش نقش ايفا كند.
سال 62 ازدواج كرده ام سه پسر دارم. هيچ كدام از پسرانم جايگاه دولتي ندارند اگر خودم پشتوانه آنها نباشم از عهده تامين مخارجشان بر نمي آيند. ما اعلام كرديم در كشور كه بابا نان داد گويا بايد تا آخر اين دوام داشته باشد .
من مي دانم، من مي توانم را در مسير تربيت در مقطع آموزشي جا نينداختيم يعني وقتي مي گوييم بابا نان داد، تا آخر بابا بايد نانش را بدهد الان وضعيت ما تقريبا اين گونه است.
چند استان كار كرده ام، كردستان، كرمانشاه درست در زمان جنگ، چهار محال و بختياري، يزد، قزوين، تهران و سيستان و بلوچستان توفيق خدمت گذاري داشته ام و از هر كدام خاطراتي دارم و خوشحالم سالهاي پاياني خدمتم را در اين استان بوده ام و خاطرات ارزشمند و درس آموزي را از مردم اين ديار دارم.
بنده طي 4 سال خدمت در سيستان و بلوچستان تا به امروز خودم را راضي به جدايي از استان نكرده ام.
بنده يك نوه دختر از فرزند پسر خودم هم دارم ارتباط را سعي كرده ام با خانواده و بخصوص نوه ام داشته باشم ، پيامها و پيامكهاي او انرژي به من مي دهد و البته از روابط عاطفي با اقوام خودم جدا نيستم و حفظ مي كنم ارتباط را چرا كه تصور نشود كه حال كه در موقعيت شغلي خاص قرار گرفته ام كسي را تحويل نگيرم. سعي كرده ام روابط اجتماعي خودم را به مناسبت هاي مختلف حفظ كنم و حضور داشته باشم هر چند سخت است رفتن به كرمانشاه .به صله ارحام سخت اعتقاد دارم چرا كه سرمايه زندگي خود مي دانم و بسيار نعمت ها از اين صله رحم داشته ام و نمي گذارم زندگي تحت تاثير فضاي مجازي قرار بگيرد هر چند بخشي از ضروريات هم مي باشد.
علي اوسط هاشمي در چه تاريخي، چه روزي و چه ماهي از سال به دنيا آمده است؟
(استاندار با خنده) واقعيت اين است كه تاريخ تولدم را دقيق نمي دانم اما آنچه كه در شناسنامه ام ثبت شده واقعي نيست، هر چند از بستگانم هم سوال كرده ام دقيق نمي دانسته اند اما در شناسنامه ام تاريخ 15 بهمن 1338 ثبت شده است.
بهترين و بد ترين خاطره علي اوسط هاشمي در مدت 4 سال زندگي در سيستان و بلوچستان و تصدي استانداري اين استان؟
بدترين خاطره ام اين است كه مردم استان بدليل شرايط آب و هوايي چه سختي هايي را تحمل مي كنند به هر حال طوفان شن شرايط سختي است و بهترين خاطره اين است كه در بدو ورودم به استان توفيق شد افرادي كه در بند اسارت اشرار بودند را با مشاركت و نقش آفرينان محلي توانستيم آزاد كنيم و به آغوش گرم خانواده برگردانيم و خودمان را در اين احساس قشنگ كه به خانواده آن عزيزان دست داد شريك مي دانم.
مهمتر از همه اين است كه استان امنيت و آرامش پيدا كرده است، ببينيد امروز نه راه بندان هست، نه ترور و نه تله انفجاري هست امروز همه چيز در مسير توسعه تغيير پيدا كرده است. وقتي تيتر مي شود كه 421 زن از اين استان به شورا راه يافته اند و از همه استانها پيشي مي گيرد اين محصول تغيير است و محصول نگاه كردن متفاوت به يكديگر و حتي اين را هم ببينيم كه پدر پذيرفته كه دخترش مثل پسرش بايد وزن و موقعيت اجتماعي داشته باشد.
اين ها خبرهاي خوشي است كه كشور را توجهش را جلب مي كند و مشخص است كه چه احساسي به ما هم دست مي دهد.
امروز خوشحاليم بگوئيم كه سيستان و بلوچستان متفاوت از آنچه كه در گذشته پيرامونش بحث مي شده، بر سر زبان ها افتاده، وقتي مي گوئيد اولين شهردار زن در دوره پنجم در اسپكه انتخاب شد، اين تيتر روزنامه هاي ملي و قلم به دستان داخلي و هم مفسران خارجي مي شود ببينيد بي بي سي چقدر به مباحث استان ورود پيدا كرده ، در قبل كارشناسان را جمع مي كرد براي چه مباحثي و اكنون دعوت مي كند براي چه مباحثي كه چه مي گذرد در سيستان و بلوچستان و اين مي شود سوالشان كه چه شده در سيستان و بلوچستان؟
خوب است كه دشمن متوجه شده كه دولت در اين استان با همراهي مردم يك زمينه هايي را براي تغيير و تحول فراهم كرده است و من همه اين ها را از معرفت مردم مي دانم.
اين خاطرات خوبي است كه هم مردم خوشحالند و هم ما خوشحاليم. بنده با جرات مي توانم بگويم كه بسياري از دستاوردهاي اين استان از جامعه ايراني امروز پنهان نمانده است. امروز تماسهايي كه با خود من گرفته مي شود از استانهايي با تركيب قومي متفاوت ، متوجه مي شوند كه بالاخره اثرات پاره اي از رفتارها در نگاهها نشسته است. و اين بدان معنا نيست كه خودم عاري از خطا باشم، خير من هم مثل همه وقتي در مقام مسئوليت سنگين تري قرار مي گيرم خب قطعا اشكالات من بيشتر است.
آينه ديدن مردم خيلي قشنگ است. نكته قشنگي كه من در اين استان بدان توجه دارم اين است كه اكثريت مردم استان شكر گذارند، قدر مي دانند وقتي متوجه مي شوند يك نفر به سمتشان قدمي درست برداشته آنها هفت، هشت قدم به سمتت بر مي دارند و اين خودش به انسان تحرك ، انگيزه و عشق بيشتري را انتقال مي دهد و اين اصل سرمايه است.
آيا علي اوسط هاشمي استاندار پروازي است يا اينكه با بار و بنه اش در اين استان حضور دارد؟
استان سيستان و بلوچستان با استان قزوين، گيلان و جاهاي ديگر متفاوت است هر قاعده استثنايي دارد و قاعده مطلق نيست من اينجا هم كه باشم با خانواده ام نيستم، تهران هم كه باشم نيستم من برخي اوقات كه تهران مي روم خانواده ام مي گويند آمدي تهران اما ديده نمي شوي. خوب است از راننده مستقر و مقيمم در تهران سوال كنيد من چه موقع به خانه مي روم.همين سفر اخير كه رفتم تهران با اينكه سفرم فشرده بود حتي غذا را در ماشين صرف كردم و برخي مواقع حتي فرصت ناهار خوردن هم ندارم.
لذا حجم كار برخي مواقع به گونه اي است كه انسان از حق خانواده اش عبور مي كند وقتي از حق خانواده ات عبور كردي به قيمت بودن در موضع خدمت، اين فرق مي كند. يك موقع هست كه انسان پروازي است به قيمت تضييع حق مردم، اين توصيه بايد عملي شود. اما وقتي آدم از حق خانواده اش عبور مي كند نمي تواند به حقوق آنها هم برسد به قيمت اين كه از برنامه هايش عقب نيفتد بتواند از عهده پاسخ به مردم برآيد اين تفاوت مي كند مهم اين است كه بر موضع خدمت باشيد.يك موقع پروازي بودن موجب تضييع حق مردم و تضعيف نقش خودت نشود ما به اين عادت نداريم.
استاندار سيستان و بلوچستان چقدر حقوق مي گيرد؟
حقوق من 8 ميليون و 600 هزار تومان است البته با لحاظ ايثارگري، دوران خدمت در جبهه و مناطق عملياتي همه را جمع كني و نهايت دو سه ميليون تومان از ساير امور بدهند.
ولي اين را بگويم طي اين چهار سال كه در خدمت مردم هستم يك ريال حق پرواز به خانواده ما تعلق نگرفته و هر چه بيايند و بروند از همين محل حقوقم پرداخت مي شود.
اگر ارزش گذاري كنيم بين كار و دستمزد هيچ تناسبي بين اين نيست. بنده هيچ موقع فكر نكردم كه به ما چقدر مي دهند و چقدر نمي دهند. بنده چهار سال اينجا هستم و تازه سه ماه قبل متوجه شده ام كه حق محروميت و مرزي به من نمي دهند.
براي اين استان چه كاري علاقه داشتيد كه انجام شود ولي اجرايي نشد؟
اول بحث آب است چه آبرساني به مردم روستاهايي كه به سختي زندگي مي كنند ، همه با پول حل نمي شود. بخشي را با ضعف مديريت روبرو بودم كه از وزارت نيرو هميشه ايراد گرفته و مي گيرم كه اين استان يك اراده متفاوتي را مي طلبد و من خودم شرمنده روستائياني هستم كه فاقد سامانه آب بهداشتي هستند و بر اين باورم كه آنچه را كه بر خود مي پسندي بر ديگران هم بپسند.
وقتي خودم از امكانات زيست مناسب درمركز استان برخوردار هستم نمي توانم تحمل كنم عدم برخورداري مردم از مشكلات و نيازها را.
بحث ديگر حاشينه نشيني است. كدام آدم با انصاف مي تواند حاشيه نشيني را ببيند و آرام و بي خيال باشد تلاش كرديم ولي زمان مي برد و بحث طوفان شن جز دغدغه هاي جدي بنده بوده است كه بتوانم كار كنم. در بخش هاي ديگر خوشحالم كه بگويم يك وجهي فكر نكرديم البته به اين نكته بايد توجه داشت كه ما دولت برخوردار از منابع غني را هم نداشتيم ما در عصري دولت را تحويل گرفتيم كه در همين استان كلي طرح هاي نيمه تمام رو دست بود كه همه تعطيل شده بود. به عنوان مثال همين سينما هلال را ببينيد داشت به موزه تبديل مي شد .آقاي استاندار وقتي استان را به بنده تحويل داد با انصاف موارد را مطرح كرد و گفت استان را با رقمي بالغ بر 450 ميليارد تومان بدهي دارم تحويل مي دهم . بعد هم منابع دولت با كاهش قيمت نفت ، تحريم و مذاكرات وضع بدي داشت و بدترين وضعيت مالي در سال 94 و 95 بود.
در واقع بزرگي نگاه دولت به استان را نمي توانم كتمان كنم. دولت به اين استان خوب توجه كرده است .
تلخ ترين و تجربه در اين استان كه نديده بودم به اين وسعت، وجود بيش از 35 هزار نفر فاقد شناسنامه كه تعيين تكليف هم نمي شدند، بود و اين در حالي بود كه انگ مشكوك التابعي بودن هم به آنها خورده بود .وقتي توانستيم به 23 هزار نفر شناسنامه بدهيم يعني اينكه احقاق حق كرده ايم. حق الناس چيست، همين ها است هر كسي تعمدا يا سهوا حقي را از كسي ضايع كرد بايد حليت بخواهد ، خب حقي را از او ضايع كرده ايم فرصتها را گرفته ايم، فرصت سوزي براي او كرده ايم و امروز خوشحالم بگويم با رفتار اقناعي و همگرايي اين مشكلات رو به مرتفع شدن است.
علي اوسط هاشمي چه احساسي به سيستان و بلوچستان دارد و اگر سمتي در استان ديگري و حوزه ديگري گرفت آيا از اين استان ياد هم مي كند؟
من نسبت به مردم استان و حق آنها خودم را مسئول مي دانم و اين را هم گفته ام كه هر كجا بروم معين اين استان خواهم بود ممكن است جاي ديگري مستقر شوم و وضعشان مطلوب باشد اين جا را مثال مي زنم كه برويد كمك كنيد به پيشرفت استان.
هميشه گفته ام كه بزرگي توفيق يك حكومت در احياء حق عدالت ورزي است و حكومت ها با اين رويكرد بزرگ مي شوند در نگاه مردم ملت ديدن و ملت را يكي ديدن و بر پايه عدالت و حق ورزي رفتار كردن خودش جريان ساز است و چسبندگي در جامعه ايجاد مي كند خودش عشق ورزيدن و اشتياق و ميل به بودن در كنار حكومت را زمينه ساز مي شود
چطور شد كه چهار سال قبل براي اين استان انتخاب شديد و عكس العملتان چگونه بود؟
كل پروسه انتخابم براي استان 48 ساعت طول نكشيد كسي هم در انتخاب من خارج از دولت دخالتي نداشت . جز انتخاب هاي كم نظير در دولت بود .من قويا براي استان خودم مطرح بودم، خب با مطالباتي كه از نمايندگان آن منطقه در آن دوره وجود داشت روحياتم نساخت. بنده آدمي نيستم كه وامدار كسي باشم در مسئوليت پذيري. امروز اعتقادم اين است كه مديران بايد بر حوزه اختيار خودشان با صلابت باشند نه اينكه وامدار اين گروه و آن جريان يا شخص باشند. پاسخ گويي و مطالبه گري متفاوت از اين قضيه استبنده چون اعتقادي به پست فكر مي كنم كه كجا مفيد ترم با رجوع به قرآن و مشورت با خانواده ام در نهايت ديدم كه همه اش نور است و با عشق آمدم سيستان و بلوچستان. روز معارفه هم به همه مديران، فرمانداران عرض كردم كه هر كدام در بخش هاي خودتان بايد با جديت انجام وظيفه كنيد مثلا فرماندار بايد بتواند شاخص هاي شهرستانش را تغيير بدهد. ما هم براي كارهاي كلان استان آمده ايم. آن موقع وضعيت امنيت استان چگونه بود امروز وضعيت احساس امنيت چگونه است؟ توجه به زير ساختها چگونه بود. وقتي گذشته اين استان را نگاه مي كنيم براي خارجي ها ممنوع الورود شده بود توسط خود كشورهاي خارجي، و آنها پر خطر و پر ريسك اعلام مي كردند ببينيد امروز چگونه است.
حضور هياتهاي مختلف خارجي حكايت از عبور از اين وضعيت نيست؟ وقتي ما صحبت از اين مي كنيم كه بازتاب سياستهاي نرم فراتر از كشور رفته دراين استان اين تغيير شاخص نيست؟
وقتي ما صحبت از آموزش و پرورش مي كنيم، راهيابي 120 هزار بازمانده از تحصيل به كلاس درس، وقتي مي گوييم از 6 هزار پروژه بهداشت و درمان 650 مورد در اين استان دارد اجرا مي شود، وقتي فقط سخن از رنگين كمان معادن مي شده در اين استان امروز معادن استان دارد به سمت صنعتي شدن مي رود اين ها همه نشان از توسعه و پيشرفت دارد.
در گذشته از تبخير و هدر رفت منابع آبي سخن مي گفتيم اما امروز 46 هزار هكتار اراضي كشاورزي با لوله آبرساني مي شود.
از همه مهمتر 940ميليون دلار در بندر چابهار سرمايه گذاري مي شود، بندر چابهار ظرفيتش از 5/2 ميليون تن به 5/8 ميليون تن رسيده، پيشرفت شبكه ريلي را ببينيد دسترسي مردم به گاز آيا رفاه عمومي را رقم مي زند يا خير ؟
ما 6 مورد بازارچه مرزي را به 11 بازارچه براي فعاليت اقتصادي رسانديم و در مجموع كارهاي بزرگي است كه در استان رقم خورده است.
دوران كودكي علي اوسط هاشمي چگونه گذشت ؟
پدرم شغل آزاد و معمولي داشت حتي يك روز كه من بر اساس نوع روحياتم و نقش آفريني ام و موضع فعال خودم فرماندار شده بودم، در اعتراض به پاره اي رفتارها كه با روحيه ام سازگار نبود استعفا دادم . پدرم گفت به زبان محلي (روله جان) چه كسي به اين راحتي شده فرماندار كه تو داري از دست مي دهي گفتم وقتي نتوانم باور خودم را، اختيار خودم را داشته باشم پست بر من ارزش ندارد، آرزويم هميشه اين بوده كه بر باورم باشم، در اختيارم باشم، اين ها براي من مهم بوده پست مي تواند به انسان فرصت دهد كه داشته هاي خود آدمي را به شراكت بگذارد و اگر آدم توانست با استقرار در موقعيت شغلي خوشنامي و نيك نگاهي را بدست آورد خوش به سعادتش.
هاشمي از سختي ها و شرايط دوران كودكي و نوجواني و كمبود امكانات رفاهي اينگونه مي گويد كه، در كودكي محدوديت داشتم، اتاق كافي نداشتيم كه درس بخوانم. دو اتاق داشتيم در خانه پدري ام، هفت خواهر و برادر همراه پدر و مادر زندگي مي كرديم، برادر بزرگم ازدواج كرده بود يك اتاق از آنها بود و يك اتاق هم از آن بقيه، چراغ هم زود خاموش مي شد. حال كجا بايد درس مي خواندم ؟ مي رفتم خيابان شهر زير نور افكن، دو تا آجر و يك مقوا گذاشته بودم و مي نشستم درس مي خواندم كه شده بود قدمگاه من و همه اين را مي دانستند. يا اين كه روزها مي رفتم پشت ديوار هلال احمر كه خارج از شهر بود درس مي خواندم، نوعي آرامش داشت و در واقع پشت ديوار آنقدر راه رفته بودم كه جاده را صاف كرده بودم. با اين سختي كه درس خوانده ام خدا را شكر همان داشته هاي محدود كمك كرد كه به اينجا برسم و در گوشه اي اميد دارم موثر واقع شده باشيم. هر چند بدون تعارف سوالات فراواني را در ذهن متبادر مي كند اما برنامه هاي فشرده آقاي استاندار و همچنين كسالت ايشان باعث شد تا آخرين سوال را از وي بپرسيم كه يك روز كاري استاندار چگونه مي گذرد ؟
من خانواده ام كه بيايند اينجا ميزبان هستم و بايد خدمت كنم وقتي مجرد هستم بعد از مشغله كاري ناهاري صرف مي كنم، مختصري استراحت و بعد هم شبكه هاي مجازي و البته ورزش هم مي كنم . هميشه شب تنيس روي ميز مي زنم و حرفه اي، بطوري كه يك ربع نياز به ريكاوري دارم و اگر ورزش نكنم فرسوده مي شوم بنده معتقدم كه نظم در زندگي اساس پيشرفت است.
8006 **6081 دريافت كننده: نرگس تيموري ** انتشار دهنده: حيدر سراياني
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۱
روزنامه محلي طلوع زاهدان در جديدترين شماره خود گفت و گو با علي اوسط هاشمي استاندار سيستان و بلوچستان را منتشر كرده است.