تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۰

تهران- ايرنا- روزنامه جام جم در گفت و گو با محمدعلي جهانبخش جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه نوشت: با وجود جمعيت 11 ميليوني در سكونت گاه‌هاي غيررسمي، گام جدي براي كنترل پديده حاشيه‌نشيني برداشته نشده است.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: حاشيه‌نشينان دوباره به متن اخبار آمدند، ديروز معاون اول رئيس‌جمهوري در مراسم افتتاح 150 اورژانس اجتماعي در سراسر كشور، از رنج حاشيه‌نشينان ياد كرد و در اظهارنظري قابل تامل از 11 ميليون شهروند حاشيه‌نشيني سخن گفت كه «وضع‌ مناسبي» ندارند. اين‌ بار اولي نيست كه لزوم توجه به حاشيه‌نشينان رسانه‌اي مي‌شود و لازم به يادآوري است براي حل مشكلات اين افراد قدم‌هايي برداشته شده، اما كارشناسان معتقدند اين آسيب اجتماعي فقط زماني درمان مي‌شود كه گام‌هاي جدي در اين جهت برداشته شود و وعده‌هايي كه دراين‌باره داده مي‌شود از مقام حرف فراتر برود.

به گزارش جام‌جم، اسحاق جهانگيري ديروز از اين گفت كه اولويت‌ها براي ساماندهي حاشيه‌نشين‌ها، بررسي دلايل مهاجرت به حاشيه شهرها، فساد اخلاقي در مناطق خاص و بحراني و جرم‌خيز و اعتياد به مواد مخدر در اين مناطق است كه دولت براي رفع آنها، برنامه‌ريزي و اقداماتي انجام خواهد داد.

اين اولين‌بار نيست كه موضوع حاشيه‌نشيني به صدر اخبار مي‌آيد؛ سفر رئيس‌جمهور به منطقه ملارد در خرداد 94 و سفر وزير بهداشت به قرچك ورامين در اسفند 93، فقط گوشه‌اي از سفرهاي مقامات عالي دولت به سكونتگاه‌هاي غيررسمي است كه گاه و بيگاه، موضوع حاشيه‌نشيني را از پستوي آسيب‌هاي اجتماعي، بيرون مي‌كشد.

** تضاد حاشيه‌نشيني با‌ دنياي مدرن
بين زرق و برق‌هاي دنياي مدرن و زندگي در حاشيه شهرها، تناقض جدي وجود دارد كه همين تناقض ساختاري، فضا را براي گسترش آسيب‌هاي اجتماعي در سكونتگاه‌هاي غيررسمي افزايش مي‌دهد. وقتي نوجواني كه در حاشيه شهرها زندگي مي‌كند و به كف امكانات زندگي دسترسي ندارد، مي‌تواند در كوتاه‌ترين زمان به نقاط مرفه در كلانشهرها رفت و آمد داشته باشد و مظاهر دنياي مدرن را ببيند، همين اختلاف سطح طبقاتي مي‌تواند جرقه ارتكاب جرم، سرخوردگي، اعتياد و ديگر آسيب‌هاي اجتماعي را شعله‌ور كند.

محمدعلي جهانبخش، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با جام‌جم، مهم‌ترين راه مقابله با پديده حاشيه‌نشيني را حل مهاجرت‌هاي افسارگسيخته به كلانشهرها مي‌داند و مي‌گويد: خيلي از ساكنان روستاها و شهرهاي كوچك، به‌دليل نبود فرصت‌هاي شغلي، بهره‌مند نبودن از امكانات اوليه زندگي، تغييرات اقليمي مثل خشكسالي، مديريت نكردن منابع آبي و ديگر عوامل اجتماعي مجبور مي‌شوند به كلانشهرها مهاجرت كنند، اما چون توانايي مالي براي زندگي در مركز كلانشهرها را ندارند، خود به خود به سمت حاشيه شهرها كشيده مي‌شوند. بنابراين تا وقتي بحران مهاجرت افسارگسيخته به كلانشهرها درمان نشود، حاشيه‌نشيني هم درمان نمي‌شود.

بحران حاشيه‌نشيني به نقطه‌اي رسيده است كه به گفته جهانبخش، امكانات زندگي در برخي مناطق حاشيه كلانشهرها، حتي كمتر از برخي شهرهاي كوچك و مناطق محروم است، مثلا در حالي كه اغلب مردم، تهران را به عنوان شهري برخوردار مي‌شناسند، اما برخي مناطق حاشيه‌اي تهران در فقر جدي به سر مي‌برد.

اين جامعه‌شناس به راهكار حل اين مشكل در كشورهاي توسعه‌يافته اشاره مي‌كند و مي‌گويد: در كشورهاي توسعه‌يافته، قطب‌هاي اقتصادي فقط در شهرهاي بزرگ متمركز نيست، بلكه قدرت اقتصادي در همه نقاط كشور توزيع مي‌شود تا همگان به فرصت‌هاي شغلي و اقتصادي برابري دسترسي داشته باشند. بنابراين در اين مناطق، دليل زيادي براي مهاجرت به كلانشهرها وجود ندارد.

** اقدامات قهري، چاره كار نيست
يكي از عمده مشكلات حاشيه‌نشيني، بحران هويت در مناطق حاشيه‌نشين است. اين مساله موجب شده كه فرد حاشيه‌نشين، هويت خود را از كلانشهرها نگيرد و به تعبير ديگر، كلانشهرها نمي‌توانند هويت آن شهر را به ساكنان مناطق حاشيه‌نشين بدهند. چنين وضعي موجب شده كه ساكنان مناطق حاشيه‌نشين، تعصب چنداني نسبت به شهر خود نداشته باشند و حتي خيلي از آنها خود را شهروند آن كلانشهر ندانند. ناگفته پيداست كه وقتي فردي خود را شهروند يك كلانشهر نداند، تلاش و مشاركت چنداني هم براي آباداني آن شهر نخواهد داشت.

دكتر مصطفي پودراتچي، جامعه‌شناس شهري و استاد دانشگاه نيز در گفت‌وگو با جام‌جم از زاويه ديگري به پديده حاشيه‌نشيني نگاه مي‌كند و مي‌گويد: بدترين رويكردي كه مي‌توان براي حل پديده حاشيه‌نشيني داشت، استفاده از جبر و قواي قهريه براي كنترل حاشيه‌نشيني است. اين‌كه احساس كنيم مي‌توانيم با زور و اجبار، افراد را از مناطق حاشيه‌اي دور كنيم، سياست شكست‌خورده‌اي است كه جواب نمي‌دهد.

به گفته اين جامعه‌شناس، اين كاملا بي‌انصافي است و با منطق همخواني ندارد كه قطب‌هاي اقتصادي را در كلانشهرها متمركز كنيم، بعد از افراد روستايي و ساكنان شهرهاي كوچك بخواهيم كه به كلانشهرها مهاجرت نكنند. اين سياست، كاملا متناقض است و نمي‌تواند حل‌كننده مشكل حاشيه‌نشيني باشد.

اين سياست هم كه عده‌اي معتقدند نبايد رسيدگي زيادي به مناطق حاشيه‌نشين داشت، زيرا اين كار خود به خود جمعيت اين مناطق را بيشتر خواهد كرد. به اعتقاد پودراتچي، اين سياست، غيراخلاقي است چراكه به رنج بيشتر اين شهروندان منجر مي‌شود ؛ لذا بايد با سياستي علمي و با كاهش فاصله طبقاتي كوشيد ريشه‌هاي مشكل حاشيه‌نشيني را حل‌كرد و نه صورت مساله را.

** تلاش مي‌شود اما كافي نيست
اين‌كه فكر كنيم جمعيت حاشيه‌نشين كشور به 11 ميليون نفر رسيده است و مسئولان هيچ اقدامي براي كنترل آن نكرده‌اند نيز دور از اخلاق و انصاف است. گرچه مجموع اين اقدامات نتوانسته است به كنترل جدي حاشيه‌نشيني منجر شود، اما جسته و گريخته نيز اقدامات درخوري براي مهار حاشيه‌نشيني انجام شده است. مثلا با اجراي طرح تحول سلامت از ارديبهشت 93 تاكنون، وضعيت بهداشتي و درماني مناطق حاشيه اي، به هيچ وجه قابل‌قياس با قبل از اجراي اين طرح ملي نيست.

راه‌اندازي بيش از 1290 مركز جامع خدمات سلامت و بهره‌برداري از 3841 پايگاه جامع سلامت در سراسر كشور، موجب شد دسترسي ساكنان مناطق حاشيه‌اي به امكانات بهداشتي و درماني، بسيار افزايش يابد كه البته هنوز تا نقطه ايده‌آل، فاصله زيادي داريم. در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب نيز از حاشيه‌نشيني به‌عنوان يكي از پنج آسيب مهم اجتماعي در كشور ياد كرده‌اند، اما شاهديم جمعيت حاشيه‌نشين كشور، افزايش پيدا مي‌كند. معاون اول رئيس‌جمهور از برنامه‌ريزي براي كنترل اين پديده اجتماعي سخن گفته است، اما به نظر نمي‌رسد اين وعده‌هاي تازه نيز بتواند حداقل در بازه كوتاه‌مدت، دردي از آلام حاشيه‌نشينان بكاهد.

*منبع: روزنامه جام جم؛ 1396،6،29
**گروه اطلاع رساني**1699**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي