تهران- ايرنا- روزنامه فرهيختگان در گزارشي به سخنراني حجت الاسلام مسعود عالي در محضر رهبر معظم انقلاب پرداخت و نوشت: يكي از ارزش‌هاي مقدس ديني كه متاسفانه در زمان ما مورد هجوم دستگاه ابليس قرار گرفته، مساله امر به معروف و نهي از منكر است؛ فريضه باعظمتي كه به واسطه آن، بقيه فرايض الهي و دستورات متعالي عملي مي‌شود.

در گزيده اي از اين گزارش مي خوانيم: امام باقر (ع) در روايتي فرموده است كه به وسيله اين فريضه است كه بقيه فريضه‌ها در جامعه پياده مي‌شود. همچون بازرسي كه در يك اداره بر كار كارمندان و ماموران در حال خدمت، نظارت مي‌كند. وقتي بازرس نگهبان و ناظر بر آنها است، هر كسي خوب كار خودش را انجام مي‌دهد. امر به معروف و نهي از منكر فريضه‌اي است كه ناظر بر بقيه واجبات الهي است.

در همين راستا حضرت علي (ع) در نهج‌‌البلاغه فرموده است: «بقيه اعمال خوب همه واجبات حتي جهاد في‌سبيل‌ا... در مقابل امر به معروف و نهي از منكر مثل يك قطره در مقابل درياي مواج است. تمام واجبات در جنب امر به معروف و نهي از منكر مثل قطره‌اي است در مقابل دريا.»

** حريم خصوصي در اسلام محترم است
متاسفانه اين امر مهم به دو دليل شبهات داخلي و غلبه كردن فرهنگ مادي در دنياي فرهنگ مورد هجوم و حمله قرار گرفته است و امر به معروف و نهي از منكر را به صورت منفور جلوه مي‌دهد؛ «شما كاري نداشته باشيد»، «تو كلاه خودت رو بگير باد نبره»، «فضولي تو كار ديگران نكن»، امر به معروف و نهي از منكر مي‌شود دخالت بيجا و در حريم خصوصي ديگران فضولي كردن.

گاهي مواقع با يك كلمه، با يك اسم‌گذاري يا با يك معنا كردن مي‌توانند يك چيزي را از خاصيت بيندازند، كما اينكه غيرت گاهي مواقع‌ به تعصب زياد مثلا به‌عنوان مثال حسادت معنا مي‌شود، حيا به خجالت معنا مي‌شود امر به معروف و نهي از منكر هم مي‌شود فضولي و دخالت بيجا در حريم شخصي ديگران. بدون ترديد حريم خصوصي در اسلام هم محترم است. براي مثال سرك كشيدن در خانه كسي جايز نيست.

شكي نيست كه حريم خصوصي محترم است، منتها اولا امر به معروف و نهي از منكر دخالت بيجا نيست، دخالتي است كه كاملا عقل آن را مي‌پذيرد و امضا مي‌كند. امر به معروف و نهي از منكر يعني وقتي مي‌بيني كسي در چاه مي‌افتد يا كسي مرتكب گناه مي‌شود و حكم خدا را زير پا مي‌گذارد شما دستش را بگيري كه در چاه نيفتد. چو مي‌بيني كه نابينا و چاه است / اگر خاموش بنشيني گناه است. اين حكم عقل است كه كمكش كني.

**گناهاني كه آثارش به همه مي‌رسد
امام رضا (ع) در روايتي فرمودند كه هر گناه يك بيماري جديدي در جامعه مي‌آورد. اينجور نيست كه منحصر به همان فردي بماند كه گناه كرده است. در روايات هست كه اگر زنا در جامعه‌اي به‌خصوص شايع بشود، زلزله و حوادث طبيعي زياد مي‌شود و مرگ‌هاي ناگهاني رخ مي‌دهد. اگر قضاوت‌هاي نابحق انجام شود، اگر شهادت دروغ در جامعه زياد شود، باعث خشكسالي و كمبود باران مي‌شود. اين آثاري است كه ضرر به همه مي‌رسد و براي يك شخص نيست. اگر زكات و خمس داده نشود، بي‌بركتي و فقر در آن جامعه و مرگ چهارپايان رخ مي‌دهد. اين آثار شخصي نيست و همه جامعه را فرا مي‌گيرد.

درست است كه عوامل طبيعي باعث بيماري و خشكسالي مي‌شود، ولي عوامل معنوي هم تاثيرگذار است و اين آثار منفي را دارد. گناه يكي از همين عوامل است. در دعاي كميل اين جملات اميرالمومنين(ع) هست كه آن گناهي كه بلا مي‌آورد نقمت مي‌آورد و نعمت را عوض مي‌كند و گناهاني كه باعث حبس دعا مي‌شود شخصي نيست. گناهاني است كه پرش همه جامعه را مي‌گيرد و دودش در چشم همه مي‌رود.

**امر به معروف و نهي از منكر دخالت در حريم شخصي نيست
امر به معروف و نهي از منكر دخالت در حريم شخصي نيست. اين مثل هماني‌است كه در يك كشتي نشسته، طرف دارد زير خودش را سوراخ مي‌كند و اين حريم شخصي نيست، بلكه همه را دارد غرق مي‌كند. اصلا حتي اگر امر به معروف و نهي از منكر دخالت در حريم شخصي ديگران باشد، وقتي خداوند متعال كه ولي عالم و آدم است و اختياردار همه است، اجازه داده و گفته مومنين نسبت به هم اختيار دارند؛ «المومنون بعضهم ‌اوليا بعض.» ولي هم هستند و اختيار دارند.

شما در كشوري مي‌خواهي وارد بشوي، براي حفظ امنيت چمدان‌ها را مي‌گردند كه متعارف است. حالا خداي متعال ولي همه عالم و آدم است، اختيار داده كه در يك جايي حريم شخصي ديگران بشويم و بحث امر به معروف و نهي از منكر كنيم. پس اولا دخالت بيجا نيست، به حكم عقل است، ثانيا در حريم شخصي ديگران نيز مسائلي هست كه نسبت به خودمان است و دودش به چشم همه مي‌رود. و ثالثا حتي دخالت در حريم شخصي ديگران باشد، پروردگار عالم اين اختيار را داده است.

**تنزل اين فريضه مهم در جامعه
انساني‌ترين فريضه امر به معروف و نهي ازمنكر هست كه متاسفانه در جامعه ما با تاسف و اندوه فراوان اين فريضه تنزل پيدا كرده و بسيار كمرنگ شده است. اگر اين امر كم‌رنگ شود ارزش‌هاي ديگر سقوط مي‌كند و اين فريضه است كه بقيه‌ فرايض را حفظ مي‌كند. چرا اين فريضه انساني كمرنگ شده؟ آيا به خاطر اين كه فريضه‌اي پرزحمت و پردردسر است و اسم، عنوان و افتخار ندارد؟ نماز، روزه و امثال اينها خيلي دردسر ندارد. بعضي از اعمال هم هست كه اسم و عنوان دارد، مثلا اگر بروي مكه اسم و عنوان و افتخار دارد، ولي اين فريضه اسم و عنواني هم ندارد.

آيا به خاطر اين است كه ما نتوانسته‌ايم فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر و زيبايي اين عمل را به ديگران نشان دهيم؟ آيا به خاطر اين است كه حمايت نمي‌شود؟ يعني آنجا كه بايد اركاني كه مرتبط با اين قضيه هستند در دولت، مجلس و قوه قضائيه حمايت بشوند و حمايت لازم را نمي‌دهند؟ آيا به خاطر اين است كه گاهي خود ما بد عمل و فكر كرديم كه امر به معروف و نهي از منكر داد زدن و رگ گردن كلفت كردن است؟

**تذكر لساني وظيفه همگاني
به هيچ‌وجه اين‌طور نيست. وقتي هدف از امر به معروف و نهي از منكر اين باشد كه آن منكر از جامعه برداشته شود و معروف اقامه شود شيوه و روش را به خود انسان سپرده‌اند. تا وقتي مي‌تواني ملايم‌تر عمل كني، حق نداري به سمت تذكر سنگين‌تر بروي. امر به معروف و نهي از منكر عملي در زمان حكومت اسلامي پاي ما نيست؛ آن با قواي مربوطه است، ولي همان لساني و زباني را بايد تا آدم مي‌تواند نرم و با يك لبخند بگويد. قرض دعوا و مرافعه نيست. گاهي مواقع ‌با سكوت و چشم برگرداندن مي‌توان امر به معروف كرد.

كسي نزد امام صادق(ع) آمد و گفت از كسي طلب دارم و او مرا عاصي كرده و قرض مرا نمي‌دهد. هر روز مي‌روم در مغازه و مي‌گويم فلاني طلبي از تو دارم، بده، احتياج دارم. لازم نيست به او بگويي سر لجش بيندازي فقط برو جلوي در مغازه يك ساعت بشين و نگاه كن. او دو سه روز رفت جلوي مغازه و گوشه‌اي نشست و دستش را زير چانه‌اش گذاشت و نگاه ‌كرد؛ بعد از دو سه روز آمد و گفت تو روي ما را كم كردي، بگير و برو. هر روز مي‌آيي مثل آيينه دق جلوي ما مي‌نشيني. شيوه امر به معروف و نهي از منكر را به خودمان سپردند؛ عقل بايد حكم كند تا وقتي كه كسي مي‌تواند ملايم‌تر تذكر بدهد همان جوري بايد رفتار كرد.

شايد ما خودمان جاهايي تند و بد عمل كرده‌ايم، يك كاري كرده‌ايم. برادر بزرگوار اگر احيانا كسي خطايي مي‌كند، كار زشتي دارد يك مرتبه سرتا پايش را لجن‌مال نكنيم و تمام شخصيتش را با يك گناه زيرسوال نبريم؛ اين عملش خطاست شخصيتش را لجن‌مال نكنيم. امام رضا(ع) در روايتي فرمود گاهي مواقع‌ خداوند متعال شخصي را دوست دارد، ولي از عمل او بدش مي‌آيد. گاهي موقع‌ فرد آدم خوبي است و عملي اشتباه كرده. همه شما يادتان هست رهبر بزرگوارمان در سفر بجنورد راجع به افرادي كه بدحجاب هستند تعبيري داشتند؛ كسي كه بدحجاب است 10 تا هم خوبي دارد حالا يك بدي دارد.

**جذب حداكثري
آن دايره خودي و غيرخودي كه آقا فرمودند و جذب حداكثري كه آقا فرمودند اين ملاك‌ها را توجه كنيم. اينقدر در خانه‌هايمان عليه همديگر كار نكنيم. اگر كسي يك اشتباهي ديد، يك اشتباه سياسي يا يك خطاي سياسي لزومي ندارد كه در شبكه‌هاي اجتماعي يا امثال اينها يك مرتبه به «شمر» تبديل شود و به خاطر خطايي كه انجام داده به يك فردي تبديلش كنيم كه بايد برود بيرون. اين را مواظب باشيم؛ امر به معروف و نهي از منكر زيباترين پديده است. اگر درست به آن عمل كنيم جز جذب كساني كه دارند گمراه مي‌شوند چيزي به دنبال ندارد.

امر به معروف و نهي از منكر را هم تحريف نكنيد. يكي از تحريفات امر به معروف و نهي از منكر اين است كه معروف و منكر از محدود بكنيم به چهار چيز كه در ذهن‌ها به صورت كليشه‌اي است؛ فرض كنيد خود نماز معروف است و تركش منكر مي‌شود.

به‌عنوان مثال آلوده كردن محيط‌زيست اين منكر محسوب مي‌شود و آن كساني كه براي آن اداره امر به معروف و نهي از منكر بودند مي‌آمدند جلوگيري مي‌كردند. آلودگي صوتي ايجاد مي‌كردند. اين يك منكر حساب مي‌شود. ما الان متاسفانه معروف و منكر را فقط آورده‌ايم در بدحجابي و مثلا چند چيز محدود.

**معروف و منكر معنايي وسيع دارد
اين هم اشتباهي است كه بايد وسعت اين مساله را در نظر بگيريم، آن وقت تمام سازمان‌ها، نهادها، وزارتخانه‌هاي ما آن معروف و منكري كه در حيطه كار خودشان است براي مردم تعريف كنند. شهرداري بگويد منكراتي كه در مديريت شهري اتفاق مي‌افتد چه است و معروفش چيست كه مردم معروف و منكرش را در حيطه خدمات شهري بفهمند. نيروي انتظامي بگويد منكراتي كه در بحث انتظام و نظم جامعه و امنيت جامعه است چه است و معروف چيست و اين را به مردم بشناساند؛ همچنين وزارت كار و ارشاد.

معروف و منكر معنايي وسيع پيدا مي‌كند، آن وقت اگر به اين صورت شد اگر شما ديديد كسي محيط‌زيست را آلوده مي‌كند به‌عنوان يك منكر به حساب مي‌آيد و بايد جلويش را گرفت. شرعا هم در كشور اسلامي آن چيزي كه نارسايي ايجاد مي‌كند، منكر است. به هر حال بايد از طرف مراجع و علماي بزرگوار و فرهنگ‌سازان كه در جامعه هستند، اين وسعت امر به معروف و نهي از منكر فرهنگ‌سازي شود.

*منبع: روزنامه فرهيختگان؛ 1396،7،13
**گروه اطلاع رساني**ع ك**1755 **انتشاردهنده: پونه پورقاسمي