تهران- ایرنا- شهید داریوش گودرزی كیا (عكاس ایرنا) قبل از شهادت با بیان اینكه عكاس جنگ،عكاسی است كه وقتی صدای سوت خمپاره را شنید خیز نگیرد بلكه باید استوار ایستاده باشد و لحظه برخورد خمپاره را ثبت وضبط كند ، گفت: راه شهید راه حسین است و راه حسین راه خداست آیا می شود از این راه گذشت براحتی هركس به این سعادت نمی رسد.

به گزارش ایرنا، شهید حاج داریوش (كریم) گودرزی كیا در تاریخ 25 بهمن ماه سال 1325 هجرش شمسی در روستای «اناج» از توابع شهرستان اراك در خانواده ای محروم دیده به جهان گشود. از همان دوران كودكی طعم تلخ محرومیت و سختی را چشید تا كلاس ششم ابتدایی درس خوانده و ناگزیر پس از چندی به عنوان نامه رسان در وزارت پست مشغول به كار شد.
شهید در سال 1355 به استخدام خبرگزاری جمهوری اسلامی درآمد و به عنوان عكاس ایرنا مشغول به كار شد و از سال 1360 عكاسي را از جبهه‌‏ها آغاز كرد.
داریوش گودرزی‌كیا در29 مهر ماه سال 1363 در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در منطقه عملیاتی میمك به شهادت رسید كه به عنوان نخستین عكاس شهید دوران دفاع مقدس شناخته می‌شود.
مهناز رضایی همسر شهید گودرزی كیا به خبرنگار ایرنا گفت:« ازدواج ما كاملا سنتی بود، حاج آقا(شهید گودرزی كیا) یكی از اقوام دور پدرم و اهل لرستان بودند، خانواده اشان من را در یكی از میهمانی ها دیده بودند و به اتفاق ایشان به خواستگاریم آمدند.
آن زمان من 15 سال از حاج آقا كوچكتر بودم، در نگاه اول از ظاهر حاج آقا خیلی خوشم آمد و به خواستگاریش جواب مثبت دادم. در سال 1350 ازدواج كردیم كه ثمره ازدواجمان دو دختر و دو پسر است.
اسم دختر بزرگم 'تكتم' است كه بیشتر از همه به پدرش وابسته بود، سه فرزند دیگرم از پدرشان خاطرات زیادی ندارند، بویژه فرزند آخرم كه پس از شهادت حاج آقا به دنیا آمد.
حاج آقا هم در خبرگزاری جمهوری اسلامی فعالیت داشت و به عنوان عكاس به جبهه اعزام شد و هم در جهاد سازندگی كار می كرد. اكنون آرشیوی از عكسهایی كه حاج آقا برای ایرنا و جهاد سازندگی در جبهه گرفته است، در این مراكز قرار دارد.
همسرم خیلی گشاده رو و اهل بخشش بود، به نیازمندان كمك زیادی می كرد و در كارهای خیر فعالیت زیادی داشت.
شهید گودرزی كیا اصلا اهل تظاهر نبود، وقتی از او می خواستم كه عكس برخی از دوستان شهیدش را بر روی دیوار خانه بگذارم، مانعم می شد و می گفت: این شهدا در قلب من جا دارند و نیازی نیست كه چهره اشان را در مقابل چشمانم قرار دهی. همه شما در قلب من جا دارید و من شما را از صمیم قلب دوست دارم.
حاج آقا خیلی دعای كمیل دوست داشت، شب های دوشنبه و جمعه به اتفاق به مجالس برگزاری دعای كمیل می رفتیم، از من می خواست در زمانی كه او در جبهه است، خواندن دعای كمیل بویژه دوشنبه شب ها را فراموش نكنم و ادامه دهم. شهید گودرزی كیا خیلی اهل نماز شب بود، نمازهای آخر شبش بعضا طولانی می شد. به امام رضا (ع) ارادت زیادی داشت و هر زمان كه فرصت می كرد به مشهد و زیارت ایشان می رفت.
شهید چنان بر سجاده نماز اشك می ریخت و از خدا شهادت را طلب می كرد كه تنم لرزید و به او اعتراض كردم و گفتم: 'آخر مرد حسابی، تو با وضعیت بارداری من و شرایط زندگی ما، از خدا شهادت را می خواهی، من بدون تو چگونه این زندگی را اداره كنم، بی تو چگونه سر كنم.'
خبر شهادت حاج آقا را از طریق پدرم شنیدم، بعدها همرزمان شهید برایم تعریف كرده بودند كه او از زمان شهادتش خبر داشته است.
همرزمانش می گفتند؛ در آخرین عملیات ( میمك) به عنوان عكاس به خط مقدم جبهه اعزام شده بود، در مراسمی كه اعضای گردان در شب قبل از عملیات برگزار كرده بودند، حاج آقا گریه زیادی كرده و شهادت را از خدا طلب نموده بود.
همرزمانش در این مراسم وقتی وضعیت داریوش را می بینند، به او با شوخی می گویند كه خیلی نورانی شدی؛ حاج آقا هم در جواب می گوید كه 'شما آنچه كه من می فهمم را متوجه نمی شوید'»
مجتبی گودرزی كیا فرزند شهید به خبرنگار گروه اجتماعی ایرنا گفت: پدرم برنده لوح دست خط زرین حضرت امام خمینی (ره)، دیپلم افتخار و سكه‏ یادبود مجتمع، به عنوان برگزیده‏ بخش عكاسي از مجتمع هنر و ادبیات دفاع مقدس در سال 1367 می باشد.
وی با نقل قول از پدر شهیدش افزود: عكاس جنگ ،عكاسی است كه وقتی صدای سوت خمپاره شنید خیز نگیرد بلكه باید استوار ایستاده باشد و لحظه برخورد خمپاره را ثبت و ضبط كند.
شهید گودرزی كیا با پیروزی انقلاب همگام با امت حزب الله علاوه برشركت دركارهای انقلابی با دوربین خود به ثبت رویدادهای انقلاب همت گماشت. پس از گذشت چندی از تجاوز صدامیان به میهن اسلامی ، به جبهه های جنگ تحمیلی شتافت و در آنجا دوشادوش رزم آوران كفر ستیز اسلام، از لحظه لحظه های جنگ عكس و خبر تهیه كرد. برای حضور درعملیات ها نخستین داوطلب بود و در جبهه نیز مستمراً در خطوط مقدم حضور پیدا می كرد.
هیچ گاه حقوق ناچیز و اندك مانعی در سرراه كارش ایجاد نكرد و گلایه ای نداشت. تبسمش كه بر روی لبانش نقش بسته بودهرگز محو نگردید. او در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، رمضان ، محرم، والفجرها، خیبر و آخرینش میمك حضوری فعال داشت و جای جای جبهه های جنوب و كوه ها و قله های پوشیده از برف جبهه های غرب را در نوردید رزمندگان اسلام هیچ گاه او را از یاد نخواهند برد، همواره با آنان در خطوط مقدم بر ثبت حماسه همت می گمارد.
هیچ گاه سنگینی وظیفه در جبهه های نبرد باعث تعلل در كارش نشد همیشه از منطقه ای به منطقه ای، از خاكریزی به خاكریزی دیگر می رفت او تنها برای عرضه فیلم هایش به پشت جبهه می آمد. سیمای صمیمی اش، تبسم گرمش،محبت بی دریغ او در همه حال قابل احساس بود. غالباً همراهانش كه با او به خط جنگ می رفتند بی او می آمدند او در كنار حماسه آفرینان روزها می ماند و در انتظار ثبت حماسه ای، راه های صعب العبور را می پیمود هیچ كس با او كیلومترها در جبهه ره نپیمود.
تكامل اندیشه و شگفتی فراوانش به مراد و معبودش در همین تنها ره پیمودن در جبهه ها بود. شهید گودرزی كیا قبل ازعملیات میمك به مرخصی رفت، لیكن با شنیدن شروع عملیات چون همیشه كه حتی یكبار نگذاشت به او بگویند به جبهه برو، شتابان به سازمان آمد و تقاضای عزیمت به جبهه كرد. اصرار بیش از حد مسئولین برای ممانعت از رفتن او و موكول شدن آن به موعودی دیگر اثری نبخشید و بالاخره در آخرین اعزام شب پنج شنبه 26 مهر ماه 1363 عازم منطقه غرب شد.
در شب 29 مهر ماه احساس دیگری داشت گویی از حصاری كه از آغاز زندگی در آن زندانی بوده درآمده است، زیبا، عمیق و اسرار آمیز به اطراف نگاه می كرد دریافته بود كه رفتنش بی بازگشت است و چنین نیز شد.
ستاره درخشان خبرگزاری جمهوری اسلامی ( ایرنا ) در تاریخ 29 مهرماه 1363 غروب كرد و دیگر نیامد، از شهید گودرزی چهار فرزند به یادگار مانده است.
** نمایی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را سپاس كه به من فرصتی داد تا بتوانم چند خطی به عنوان وصیت نامه از خود باقی بگذارم. البته با تشكر از ذات پاك بی همتایش ، الهی تو گرامی داشته ای نام شهدا را و به آنان اجر و مقام ارزانی داشته ای . خدایا تو تنها قادری نه كس دیگر، تو را به نام اعظمت تو را به نام الرحمن الرحیم تورا به آنهایی كه در دو دنیا شفیع انسانها قرار میدهی تو را به دودمان پاك انبیا اولیا و شهدا مرا ببخش و بیامرز و از چاكران شهدا قرار بده مگذار نامم به بدی در آخرت برده شود .خدایا اگر به آن مقام لایق نیستم پس به غلامی غلامان شهدا قرارم ده.خدایا تو راسپاس الهی تو كریمی تو قدیمی تو غفاری تو عظیمی تو داناترینی پس من نادان را دریاب كه نیاز جز تو به كسی دیگر نتوان داشت.خدایا تو میدانی در دو دنیا مقروض هستیم چه كنیم به كجا رو آوریم اگر تو ما را نبخشی خدایا تو دریای رحمتی ما را درآن دریا غسل ده كه ما جز آن دریا به دریاهای دیگر پاك نمی شویم.
خدایا فرموده ای شهید پس مقامی والا دارد شهدا نمرده اند بلكه درنزد تو روزی می خورند پس تو را قسم به نام شهید ومقام شهید و به ارج و قرب شهید مرا ببخش و از رهروان شهدا قرارم بده. خدایا تو راقسم به كودكان شهداو به ارواح شهدا از گناه من بگذر كه طاقتم تاب شده به عزت و مقام شهدا نام شهید برمن قرار بده.خدایا چند بار به جبهه مشرف شدم هر بار از بار اول دیدم بهتر شد گویی در این دانشگاه یك درس نیست بلكه درسها وجودارد كه باید از تمام آنها با نمرات عالی قبول شد و هر كس تمام دروس را مرور كرد لابد شهید می شود كسانی هستند كه بایك بار مرور تمام نمرات قبولی را با معدل كلمه شهید می گیرند.
راه شهید راه حسین است و راه حسین راه خداست آیا می شود از این راه گذشت براحتی هر كس به این سعادت نمی رسد. پس شاد و صبور باشید ما راهمان را پیدا كرده ایم خدا شما را اجر و جزای خیرعنایت فرماید دوست دارم چون كوه سرفراز باشید بالاخره ما باید بمیریم چه خوب است دراین راه، راه خدا، راه خوبان، راه عزیزان خدا جان دهید.
خداوند به ما لطف فرموده و پس كرامت عطا كرده چطور باید این خوبی های خوب را فراموش كرد. خدایا تو را به ارواح پاك شهیدان و به مقام خوبانت مرا بیامرز، پدر مادر و همسرم را از من راضی گردان الهی از تو تمنای بخشش برای تمامی مسلمین و هدایت نمودن تمام انسانها به راه راست دارم. والسلام علیكم و رحمت الله و بركاته
اجتمام / 1095 ** 1569
گزارش : رضا رضائی مجد ** ناشر: علی حبیبی
*آگاهی از آخرین اخبار اجتماعی و حوادث ایران و جهان در كانال تلگرام گروه اجتماعی ایرنا:
@irnaej
https://t.me/irnaej