به گزارش گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا، درويشيان سوم شهريورماه سال 1320 در كرمانشاه به دنيا آمد. او در سال 1337 پس از گذراندن دوره دانشسراي مقدماتي كرمانشاه، 8 سال در روستاهاي كرمانشاه و گيلانغرب آموزگار بود. در سال 1345 در دانشگاه تهران در رشته ادبيات فارسي و سپس تا كارشناسي ارشد روان شناسي تربيتي درس خواند و همزمان در دانشسراي عالي تهران تا رشته مشاوره و راهنماي تحصيلي پيش رفت.
وي در دوران حكومت پهلوي به دليل فعاليت هاي سياسي و نوشتن مجموعه داستان هاي «از اين ولايت»، 3 بار، به ترتيب در سال هاي 1350 ، 1351 و 1353 دستگير و راهي زندان شد. از اين رو بسياري از فعالا حوزه ادبيات كه با درويشيان هم دوره بوده اند از وي به عنوان چهره اي مبارز و ضد خفقان و سانسور ياد مي كنند.
آثار علي اشرف درويشيان به زبان هاي فرانسه، آلماني، انگليسي، عربي، تركي (استانبولي)، ارمني، روسي، سوئدي، نروژي و فنلاندي ترجمه شده است. از آثار وي مي توان به «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگ هاي بابام»، «گل طلا و كلاش قرمز»، «ابر سياه هزار چشم»، « روزنامه ديواري مدرسه ما»، «كي برمي گردي داداش جان»، «آتش در كتابخانه بچه ها»، «داستان هاي محبوب من (6 جلد)»، «افسانه ها و متل هاي كردي»، «سال هاي ابري (2 جلد)»، مجموعه 20 جلدي «فرهنگ افسانه هاي ايراني» با همكاري «رضا خندان»، «واژه نامه گويش كرمانشاهي»، «از اين ولايت» و «قصه هاي آن سالها» اشاره كرد.
غالب آثار درويشيان در حوزه كودكان است. درويشيان در اين داستان ها با دستمايه قرار دادن احساسات، روياها و افكار و چالش هاي كودكانه به تقبيح ناملايمات اجتماعي روزگار خويش مي پردازد؛ از اينرو ادبيات درويشيان را مي توان ادبياتي به شدت متعهد دانست. درويشيان در مجموعه هاي از اين ولايت و آبشوران به زندگي كودكان و روستائيان پرداخته است. اين داستان ها داراي لايه هايي از رمانتيك اجتماعي و تلخ كودكانه همراه با جهت گيري ساده انگار هستند. كتاب هاي فصل نان و همراه آهنگ هاي بابام از ديگر آثار او درباره دوران كودكي است.
درويشيان، روز چهارم آبان ماه 1396، پس از يك دوره طولاني بيماري بر اثر نارسايي ريوي درگذشت.
گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا، به منظور بررسي فعاليت درويشيان در حوزه ادبيات معاصر و ارزيابي سبك نويسندگي وي، به گفت و گو با «علي باباچاهي» شاعر، نويسنده، محقق و منتقد ادبي و «كاوه فولادي نسب» نويسنده، مترجم و مدرس داستان نويسي پرداخت.
** علي باباچاهي: درويشيان؛ نويسنده محبوب و ارزشمند حوزه ادبيات عامه
درويشيان به دلايل مختلف، در كنار شهرت، نويسنده محبوبي در جامعه خود نيز بود. محبوبيت او هم به دليل خلاقيت وي در آثار و تحقيقاتش بود و هم به دليل ضمائم شخصيت هنري ايشان بود. او در كنار فعاليت ادبي خود فردي موثر و مبارز در كانون نويسندگان ايران به شمار مي رفت و اگرچه بيش از همه از او به عنوان نويسنده كودكان ياد مي شود اما در ادبيات خود به ويژه در دوران پهلوي همواره به بهانه كودكان به بازنمايي امور اجتماعي و آگاه سازي توده ها مي پرداخت . اين مشخصات حرفه اي باعث شد كه درويشيان در جامعه از محبوبيت خاصي برخوردار شود و تنها در عرصه ادبيات فردي مشهور نبوده و محبوب نيز باشد.
بسياري ادبيات درويشيان را ادبيات عامه مي دانند اما اين موضوع به معناي كم ارزش بودن ادبيات او نيست. اگرچه ادبيات درويشيان در حوزه ادبيات عامه مي گنجد اما در ارزش گذاري بر روي آن نبايد دچار اشتباه شد. اگر ادبيات عامه را ادبياتي بدانيم كه نويسنده آن، نويسنده اي فراگير و شناخته شده در بين توده ها است، مي توان ادبيات درويشيان را نوعي ادبيات عامه دانست. همچنين اگر منظور از قرار دادن درويشيان در رده نويسندگان ادبيات عامه اين باشد كه وي در زمره نويسندگان «آوانگارد» (خط شكن و پيشرو) قرار ندارد، باز هم بيراه نيست.
با اين همه، فعاليت درويشيان در حوزه ادبيات عامه، توجيهي براي دست كم گرفتن يا ساده انگاشتن ادبيات وي نخواهد بود. «احمد محمود» هم در نويسندگي چنين خصوصياتي داشت.
درويشيان بيشتر به فكر ساختن و پرداختن آثاري با آرمان ها و ايده ال هاي سوسياليستي بود. به دليل روحيه پر خشم و خروشش، در برابر سانسور و مسايلي از اين دست وقت را از دست نمي داد و در پي تحقق ايده آل ها و پرتو افشاني در جامعه خفقان زده دوران گذشته بود.
متاسفانه آقاي درويشيان در روزهاي واپسين عمرشان به دليل غلبه بيماري نمي توانست حضوري فعال در حوزه ادبيات داشته باشد. اين موضوع اما چيزي از ارزش هاي درويشيان كم نمي كند و همان اندازه از آثاري كه از ايشان به جا مانده نيز براي غناي ادبيات معاصر ايران كافي است.
** كاوه فولادي نسب: درويشيان؛ صداي محرومان و فرودستان در ادبيات ايران
چه نام درستي مادر و پدرش برايش انتخاب كرده بودند - اشرف- كه واقعا از شريف ترين ها بود. و چه نام مستعار بامسمايي روي خودش گذاشته بود -لطيف تلخستاني- كه هم لطيف بود و هم اهل تلخستان. و او تا پايان عمرش، شرافت و لطافت و اهليت را ادامه داد. دست نكشيد و اين براي ما كه فرزندان معنوي و حرفهاي او هستيم، بزرگ ترين درس مي تواند باشد.
مرا را ياد آن شعر سايه مياندازد كه: «به سان رود كه در نشيب دره سر به سنگ مي زند، رونده باش، اميد هيچ معجزي ز مُرده نيست، زنده باش.» بيماريِ اين سال هاي اخير، چهره اش را تكيده كرده بود، اما هنوز دلش جوان بود و سرش زنده. ممكن است كسي فن و سبك نويسندگي او را نپسندد يا اعتقادات ايدئولوژيكش را قبول نداشته باشد (و اين در دنياي معاصر، در زمانه تكثرگرايي و چندصدايي، نه تنها عجيب نيست، كه خيلي هم طبيعي است)، اما به استناد مجموعه آثار داستاني و پژوهشي و تربيتي اش و مهم تر از آن، به گواه زندگي شرافتمندانه و بزرگوارانه اش، علي اشرف درويشيان از چهره هاي ماندگار اين سرزمين است، نامش در تارك آسمان انديشه ايران قرن چهاردهم خواهد ماند و به عنوان نويسنده واقعگرايي كه صداي محرومان و فرودستان در ادبيات ايران بود، تا هميشه خواهد درخشيد.
ادبيات اجتماعي كه بيش از هر ديگر انواع ادبيات، تعهد و مسووليت اجتماعي نويسنده را مي طلبد و به بررسي اوضاع زمانه با استفاده از داستان مي پردازد؛ در آثار علي اشرف درويشيان حضور واضح و قابل لمسي دارد. درويشيان همواره در آثارش دغدغه مند جامعه و چالش هاي سياسي، اجتماعي مردم زمانه خويش بوده است؛ موضوعي كه نشان از تعهد و جامعه گرايي اين نويسنده فقيد دارد.
پژوهشم**9282** 1601**خبرنگار: مهتاب افشين نسب**انتشار: شهناز حسني
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شويد.
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۲
تهران- ايرنا- «علياشرف درويشيان» نويسنده ايراني كه در چهارم آبان ماه جاري به علت بيماري درگذشت، همواره در داستان هايش نابساماني هاي اجتماعي را به چالش مي كشيد. بسياري درويشيان را قصه گوي فرودستان و روايتگر ناملايمات و محروميت هاي مردم مي دانند.