ياسوج- ايرنا-اشك امان نمي‌دهد ،شيعه بعد از چهل روز حزن و اندوه اينك در روز اربعين داغ جگرسوزش تازه شده است.

شعر محتشم را باز مي‌خواند ،'گويا عزاي اشرف اولاد آدم است'. علم‌ها هنوز در كوچه‌ها خودنمايي مي كنند و پرچم‌هاي عزاداري محرم هنوز در گوشه و كنار شهر ديده مي‌شوند.
باز هم سينه مملو از اندوه شيعه به ياد روزي كه سخت‌ترين روز براي آدم و عالم بوده آتش مي‌گيرد.
مصيبتي بالاتر از آن نمي توان تصور كرد كه در روز عاشورا سر نوه رسول خدا (ص) بر سر نيزه رفت. سر مطهري كه منزل به منزل به كوفه و شام رفت تا به مجلس يزيد رسيد. و لب... و خيزران... و قلم از نوشتن اين واقعه شرم دارد.
براي اين اتفاق و اين جسارت اگر همه انسان‌ها تا آخر عالم اشك بريزند كم است چه برسد به شيعه كه بعد از افزون بر 1400سال هرسال داغ دلش تازه مي شود .
باز هم حكايت شيعه است كه اگر تا آخر عمر بر سر مقتل‌ها گريه كند تا به روز اربعين برسد بايدبيشتر از ديروز از ديده‌ها خون بچكاند.
چھل روز است كه گل‌ھاي خوشبوي بوستان محمدي از باغستان خويش سوا شده اند و باغبان خود را تنھا گذاشته اند.
چھل روز گذشت و در آن غروب خون آلود خنجر شقاوت و نامردي گلوي آخرين مبارز را دريد، زنان و فرزندان داغديده در ميان رقص شعله‌ھاي آتش خيمه‌ھايشان، به سوگ مردان در خون غلتيده خود نشسته بودند.
دشمن به جشن و سرور ايستاد، خيابان‌ھا و كاخ‌ھا را براي جشن‌ مھيا ساخت و به انتظار ماند تا در ميان دل‌ھاي چون لاله پرخون اسيران، به برپايي جشني تمسخرآميز بپردازد.
اما زينب، اين ستون پابرجاي كاروان اسرا ھمه چيز را به گونه اي ديگر رقم زد. به راستي چه كسي مي‌داند چگونه زينب با وجود سنگيني كوھي از مصيبت‌ھا بر شانه ھايش بغض غم‌ھا را فرو داد و قدم بر قله رفيع عزت و آزادگي گذاشت.
با سخنان زينب، كربلا به بلوغ رسيد و خون شھدا جوشيد و جوشيد تا آن جويبار خوني كه در غريبانه‌ترين زمان و مكان بر زمين جاري شد در اربعين حسيني رودي خروشان شود.
چھل روز بود كه يزيديان جز رسوايي و بدنامي چيزي نديده بودند و بزم و شادي‌شان آلوده به شرم و ندامت شده بود.
يزيديان كاروان بي كس و تنهاي اهل بيت پيامبر را 40روز از اين وادي به ان وادي و از اين شهر بردند تا حرمت آن سر بر نيزه شكسته شود اما با سالاري زينب اين همه غم تحمل شد تا باز برسد به جايي كه آغاز اين همه اسارت بود.
بعد از چھل روز درخت اسلام با ريشه دواندن در خون شھدا، استوارتر و راسختر از ھميشه به سوي آسمان قد ‌كشيد و هر روز و هرسال نيرومند تر از ديروز و پارسال مظلوميت اهل بيت پيامبر براي امت اسلام آشكار شد.
اكنون گريه در رثاي امام حسين (ع) و يارانش پس از 1400سال ديدني تر از هر زمان ديگري است و اين جمله كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا /هر زميني كربلاست و هر روزي عاشوراست / مصداق عيني پيدا كرده است.
از روز تيغ دهم محرم تا امروز/اربعين/، چهل بار آفتاب داغ بر كربلا تابيده و صحرا غمگين شده است. رخ به سوي محبوب مي كينم و از جان به او سلام مي دهيم .
'سلام بر تو اي ولي خدا ، سلام بر تو اي دوستدار و محبوب و برگزيده خدا، سلام بر بنده خالص و فرزند بنده خاص خدا، سلام بر حسين عليه السلام.'
و اينك پس از قرن‌ها دوباره به اربعين مي رسيم و با اربعيني‌ها هم‌نوا مي شويم كه اي 'پروردگار، گواهي مي‌دهم كه آن حضرت ولي تو و فرزند ولي توست. برگزيده تو و فرزند برگزيده توست.'
خوشا به حال آنان كه امروز و در اربعين حسيني مهمان حرم مولا امام حسين (ع) هستند ،مي گويند اگر يك بار در ميهماني اربعين حسين حاضر شوي ديگر برايت خيلي سخت مي‌شود در زمان‌هاي ديگر كه حرم حسين آرام و بي‌هياهو است آنجا باشي.چون حس مي‌كني تنها در اربعين است كه حُرمت حرم حسين حفظ مي‌شود.
در اربعين است كسي آرام وارد حرم نمي‌شود همه به سر و سينه مي‌زنند و در فراق حسين اشك مي‌ريزند و ناله سر مي‌دهند.
پياده روي و رفتن به حرم حسيني در اربعين موجب مي شود كه واقعه كربلا از يادها نرود و همچنان وجدان بيدار آزادگان جهان را به تكاپو وادارد و بايد گفت پياده روي در اربعين حسيني كاري زينبي است.
گزارشگر و انتشار: مسعود عليزاده
1662