تجاوز و يورش همه جانبه رژيم بعث عراق به مرزهاي مختلف ايران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده اي پولادين در برابر متجاوزان و حاميانش صف آرايي و ماشين جنگي صدام را متوقف كنند و درسي فراموش ناشدني را به دشمنان اين مرز و بوم بياموزند. روزنامه هاي مختلف در هفته گذشته با انتشار گزارش ها و مطالبي حماسه هاي اين دوران را بررسي كردند.
**لزوم پاسداري و صيانت از آثار دفاع مقدس
جمع آوري و حفظ آثار و دلنوشته هاي رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، يادآور مقاومت فرزندان ايران در برابر دشمن متجاوز است؛ آنان كه به عنوان الگو و نماد غيرت و پايداري از كيان وطن دفاع كردند و برهه اي افتخارآفرين را در تاريخ اين مرزوبوم آفريدند.
روزنامه «جوان» در معرفي كتاب «علي فرعون، تكاور كُرد» در گزارشي با عنوان «آزادهاي كه مفهوم اسارت را تغيير داد»، نوشت: مرحوم «علي نجفي» آزادهاي بود كه پيش از شروع رسمي جنگ تحميلي به اسارت نيروهاي ارتش بعثي درآمد و 11 سال در اسارت از او چهرهاي مشهور در ميان آزادگان ساخت. مرحوم ابوترابي درباره وي گفته بود: «خدا ميداند مردي پيدا نميشود كه مردانگي، رشادت و حريت «علي» را داشته باشد. خانواده و دوستان همبندش بايد به او افتخار كنند. علي فردي بود كه در برابر دشمن، نستوه، مقاوم، پايدار و ناسازگار بود و در مقابل دوستان و خانواده، مهربان و دلسوز. انقلاب ما او را فراموش نخواهد كرد...»
اين روزنامه در گزارش ديگري با عنوان «عكاسي كه اولين داوطلب براي حضور در مناطق عملياتي بود» از زندگي داريوش گودرزيكيا، نخستين عكاس شهيد دفاع مقدس كه لحظه هاي ماندگار زيادي از رزمندگان ثبت كرده است، آورد: عكاسي در جنگ همواره يكي از سختترين كارها براي عكاسان است و در روزگاري كه وسايل ارتباط جمعي پيشرفت زيادي نكرده بود، اين سختي دوچندان ميشد. نگاتيو براي عكاسان حكم فشنگ براي اسلحه را داشت و آنها همچون سربازان آماده نبرد، تمام حواسشان به هر شات بود. بايد در نهايت دقت و سرعت آن لحظه كه گوشهاي از تاريخ را روايت ميكرد، ثبت ميشد و عكاس جايي براي اشتباه نداشت. رزمنده با تفنگش از ميهنش دفاع ميكرد و عكاس با دوربينش بخشي از تاريخ كشور را به تصوير ميكشيد. رزمنده براي آن لحظه مقابل دشمن ميجنگيد ولي عكاس با هنرش آن لحظه را تا ابديت ثبت ميكرد.
روزنامه «جوان» با انتشار عنوان «زندگي عاشقانه يكي از سربازان گمنام امام زمان(عج)»، نوشت: كتاب «صبرانه» كه به وسيله انتشارات انجمن پيشكسوتان سپاس منتشر شده است، به زندگينامه شهيد غلامرضا معيني كربكندي در قالب داستان ميپردازد. راوي اصلي «صبرانه» همسر شهيد كربكندي است كه ماجراي زندگي او و همسر شهيدش را به شكل يك داستان زيبا پيش رو داريم. آزاده جعفري، نويسنده كتاب سعي كرده است تا ماجراي اين زندگي عاشقانه را از زمان خواستگاري غلامرضا از فاطمه سادات آغاز كند و رفته رفته خواننده را با باقي ماجرا آشنا سازد.
روزنامه «خراسان» در گزارشي با عنوان «نيم قرن عكاسي»، آورد: گفتن و شنيدن از يك هنرمند معمولاً براي همه جالب است به ويژه هنرمندي كه حدود نيم قرن زندگي اش با هنرعكاسي و عكس هنري عجين شده است؛ كسي كه از سال53 تاكنون ده ها آلبوم عكاسي و بيش از چندين هارد، عكاسي كرده است و هم اكنون عكاس آزاد است. هنرمندي به نام سيد جليل حسيني زهرايي كه طبق شناسنامه اش متولد 1342 است اما خودش مي گويد 57 ساله است. وي كه در تربت جام به دنيا آمده ، اكنون در مشهد ساكن است. در ادامه خلاصه اي از گپ و گفت صميمي را كه با وي داشتم مي خوانيد.
روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «پيوند انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت در برابر فتنه» از نشست رونمايي رمان «نشاني روي آب و رد كبوترها»، آورد: نشست رونمايي و نقد رمان «نشاني روي آب و رد كبوترها» نوشته زهره يزدانپناه قرهتپه چندي پيش در خبرگزاري فارس برگزار شد. در اين نشست شخصيتهايي چون مجتبي شاكري عضو سابق شوراي شهر تهران، احمد شاكري نويسنده و منتقد ادبي، سيدناصر هاشمزاده مدرس و منتقد سينما، رحيم مخدومي نويسنده، محمد قهرماني تهيهكننده سينما و... حضور داشتند.
روزنامه «ايران» در گفت و گويي با عبدالحميد قره داغي مدير جديد انتشارات «سوره مهر» و با عنوان «نياز سنجي و ذائقهسازي، رمز جذب مخاطب»، نوشت: آنچه كه من به عنوان يك مخاطب عام در عرصه ادبيات دفاع مقدس ميبينم مجموعه فعاليتهايي است كه طي سالهاي اخير براي گردآوري خاطرات 8 سال دفاع مقدس انجام شده است. كتاب بهعنوان يك امر پايه براي انتقال اين خاطرات وظيفه مهمي را بر دوش دارد كه يكي از اين وظايف مهم انتقال اين اطلاعات به رسانههاي ديگر مانند سينما و تئاتر است. به همين جهت انتشار كتابهاي دفاع مقدس موضوع مهمي است كه در سالهاي گذشته نهادهاي مختلفي براي اين كار اقدام كردهاند، اما در اين پروسه همه آثار باهم يكسان و در يك رده نيستند؛ بعضي آثار بخصوص آنهايي كه در دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري توليد ميشود بهعنوان آثاري قابل دفاع محسوب ميشوند كه مخاطب با آنها ارتباط برقرار ميكند و از مطالعه لذت ميبرد و بعضي كتابهايي هستند كه هيچ توجهي به خواست و نياز مخاطب ندارند و صرفاً براي اين توليد شدهاند كه فقط در تعداد محدودي چاپ شوند.
**ارزش هاي دوران دفاع مقدس؛ نقشه راه آيندگان
ارزش هاي دوران دفاع مقدس، نقشه راهي را براي نسل آينده ترسيم مي كند. زماني كه رزمندگان با ايمان به حقيقت جهادشان تمام مشكلات و امور محال و ناممكن را از پيش پايشان برداشتند و دلاورانه دشمن را وادار به عقب نشيني و تسليم كردند.
روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «1000 رزمنده پا در جاي پاي 370 شهيد محرم گذاشتند»، نوشت: 1361 سال پر عملياتي در تاريخ دفاع مقدس است. در بهار اين سال رزمندگان عملياتهاي غرورآفرين فتحالمبين و بيتالمقدس را انجام ميدهند، تابستان در عمليات بزرگ رمضان شركت ميكنند، پاييز عملياتهاي مسلم بنعقيل و محرم را پيشرو دارند و در زمستان در عمليات والفجر مقدماتي حاضر ميشوند. دهم آبان اين سال عمليات موفقيتآميز «محرم» در غرب كشور انجام ميشود و 550 كيلومتر مربع از خاك دشمن آزاد ميشود. سردار حسين رضايي اردستاني از جانبازان لشكر 14 امام حسين(ع) در كنار ديگر رزمندگان در اين عمليات حضور داشت و از نزديك شاهد رشادت نيروها براي موفقيت بود. به مناسبت سالروز انجام عمليات محرم، «جوان» در گفتوگويي با رضايي اردستاني به تشريح اين عمليات ميپردازد.
اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «بازخواني جنايت اسراي بعثي در اردوگاه گرگان»، آورد: حزب بعث عراق در تاريخ معاصر ما ايرانيها معاني بسياري دارد؛ شنيدن نام اين حزب مترادف با وحشيگري، جنگطلبي، تندروي و تعصب است. البته كه حساب مردم عراق از اين قشر جداست و بعثيها را بايد فرقهاي منحرف بدانيم كه برايش ماندگاري در قدرت اهميت داشت و در اين مسير از هيچ جنايتي فروگذار نبود. شايد براي خيلي از خوانندگان صفحه ايثار و مقاومت عجيب باشد كه بدانند بعثيها حتي در داخل ايران و در لباس يك اسير نيز دست از جنايت نميكشيدند و اقدام به قتل اسراي تواب عراقي ميكردند.
روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «محافظ امام، نيروي چمران و يار همت»، نوشت: لشكر 27 محمدرسولالله(ص) انسانهاي بزرگ زيادي به خود ديد؛ افرادي كه هر كدام وزنهاي در جبهه بودند و عملكردشان ترسي عميق در دل دشمن ايجاد ميكرد. شهيد ابراهيم همت، حاج احمد متوسليان، محسن وزوايي، عباس كريمي و صدها نيروي شاخص ديگر نفراتي بودند كه عيار رزمي، نظامي و معنوي رزمندگان در جبهه را مشخص ميكردند.« علياكبر حاجيپورامير» نيز يكي از نيروهايي بود كه دشمن بعثي او را به خوبي ميشناخت و بارها در قلههاي غرب و دشتهاي جنوب، از رشادتهاي اين رزمنده ميدان ديده زخم خورده بود. كينه دشمن از او به حدي بود كه راديو عراق چندين بار از او به زشتي ياد كرد و سعي در كوچك نشان دادن بزرگي او داشت.
اين روزنامه در گزارش ديگري با عنوان «كربلا رفتن يا كربلايي شدن؟»، آورد: در دوران دفاع مقدس شعارهاي رزمندگان بوي دلتنگي داشت. اين ستارگان زميني در آرزوي زيارت بارگاه مولايي بودند كه به تأسي از او، جانشان را كف دست ميگرفتند و رهسپار جبههها ميشدند. شعارهايي مثل «عشق حسين ما را به اين وادي كشانده/ رزمندهها تا كربلا راهي نمانده»، «تا كربلا راهي نيست، اگر بجنبيد!»، «ايستگاه بعدي، كربلا» و... همگي نشان از دلتنگي ياوران بحق حسين براي زيارت بارگاه مولاي خويش خبر ميدادند.
روزنامه «اطلاعات» در گزارشي با عنوان «دانشجويان دانشگاه افسري حماسه آفرينان بي ادعا»، نوشت: دانشجويان دانشگاه افسري نخستين واحد عمده وسازمان يافته اي در حد يك تيپ بودند كه به منطقه خوزستان اعزام شدند. در روز پنجم مهرماه نبرد در جنوب غربي اهواز در حالي ادامه يافت كه دشمن با توپخانه خود شهر اهواز را زير آتش گرفته بود. عراق به منظور ايجاد رعب و هراس در بين مردم اهواز، اين شهر را با توپخانه زير آتش گرفت و همزمان هواپيماهاي آن كشور اقدام به بمباران مناطق مسكوني كردند. بر اساس گزارش ناحيه ژاندارمري خوزستان همه پاسگاه هاي ژاندارمري منطقه اهواز، خرمشهر و هويزه به استثناي پاسگاه هاي برزگر و كيان دشت و هخامنش و دوربند در محور طلايه هويزه به عقب تخليه شدند.
روزنامه خراسان در گزارشي ديگر با عنوان «روزي كه رهبر به ديدارشان رفت» از خاطره هاي ديدار رهبر انقلاب با خانواده شهيدان سيف الديني، آورد: مهدي عسكري تازه نيم ساعت قبل خبر دادند «آقا» قرار است براي ديدن شان برود. اما «بي بي» كه سال هاست از سنگيني گوش و كهولت سن رنج مي برد انگار متوجه نشده بود قرار است ميزبان چه كسي باشد. فقط گفته بود: «هر كس مي آيد قدم روي چشم»... مادر بي آن كه بداند تا دقايقي ديگر رهبر معظم انقلاب را بر قاب در پذيرا خواهد شد، به رسم همه ديدارهاي ديگر مسئولان قاب عكس شهدايش را از روي ديوار برمي دارد و روي تخت مي چيند، قل قل سماورش را رو به راه مي كند، در تنهايي و در انتظار آمدن مهمان، تسبيح به دست روي صندلي مي نشيند و چشم به در مي دوزد ...
روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «عاشقي و جاننثاري كارتان»، نوشت: سردار شهيد «حميد سوري» سال 1346 در خانوادهاي مذهبي و كشاورز در روستاي خاصيآباد (سوري) رومشگان ديده به جهان گشود با پيروزي انقلاب اسلامي به شهر كوهدشت رفت و با حضور در مجامع مذهبي و فعاليت در پايگاههاي مقاومت در مسير اين حركت بزرگ الهي قرار گرفت. با آغاز جنگ تحميلي وارد واحد بسيج مستضعفين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان كوهدشت شد.
پس از يك سال خدمت در واحد بسيج به جبهههاي حق عليه باطل شتافت كه در جريان يكي از عملياتها با اصابت تركش مجروح شد و پس از بهبودي به كردستان عزيمت نمود كه بيش از يك سال در آن ديار خونين مردانه جنگيد و پس از آن به جمع سپاه پاسداران پيوست و بار ديگر به جبههها شتافت و به عنوان قائم مقام گردان ذوالفقار لشكر ۵۷ حضرت ابوالفضل عليهالسلام شروع به فعاليت نمود. تا اينكه در سحرگاه روز 1365.2.28 در منطقه عملياتي حاجعمران قلب گرم و پرآهنگش آماج تركشهاي سوزنده يزيديان زمان قرار گرفت و به خيل شهيدان مظلوم كربلاي ايران پيوست.
اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «در خط امام(ره) باقي بمانيد»، آورد: شهيد علي رستمي در تاريخ 10 فروردين 1339 در شهرستان رودبار ديده به جهان گشود و سرانجام پس از دلاوريهاي بسيار در تاريخ 7 آبان 1361 به درجه رفيع شهادت نايل گشت. در بخشي از اين وصيت نامه اين شهيد مي خوانيم: ما شيفتگان در جبهۀ حق عليه باطل با خون خود بر توپتانك دشمن ميجنگيم و به گمان تو پدر و تو مادر بايد چنين فرزندي را افتخار بنماييد. به خدمت امام در جبهه جنگ هستم و اگر خدا قسمت كرد شهيد شدم سه چيز از شما درخواست مي نمايم.
روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «كيست كه محتاج اين درگه نباشد؟» به ياد جانباز نخاعي شهيد شاهين حافظ، نوشت: جانباز شهيد «شاهين حافظ» در آذرماه سال 1345 ديده به جهان گشود. دوران جوانياش همزمان با جنگ تحميلي بود. وقتي به سن مقتضي رسيد به جبهههاي حق عليه باطل شتافت. در سال 67 در آزمون سراسري دانشگاهها شركت كرد در همين حين - پس از پذيرش قطعنامه 598 از طرف ايران - منافقين كوردل از غرب و رژيم بعث از جنوب، همزمان به ايران حمله كردند و اين بار نيز شاهين براي چندين بار به دعوت رهبر كبيرش لبيك گفت و در همان موقع در منطقه كوشك از ناحيۀ نخاع مجروح گشت. بعد از جنگ در حاليكه مشغول به تحصيل در رشته مديريت دانشگاه تهران بود، در اثر عوارض ناشي از مجروحيت در مرداد ماه 75 به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.
اين روزنامه در ادامه سلسله گزارش هاي «از هراره تا تهران» در مطلبي با عنوان «سؤال خبرنگار ايراني معاون صدام را فراري داد» آورد: طارق عزيز، معاون صدام و وزير خارجة عراق هم كه سعي ميكند اداي آزادي بيان و آزادي مطبوعات دربياورد، يك مصاحبة مطبوعاتي راه مياندازد؛ اما در ميانة سؤالها، خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي از او ميپرسد: «شوراي امنيت سازمان ملل، كاربرد سلاح شيميايي را توسط عراق در جنگ با ايران تأييد كرده، آيا ممكن است باز هم اين كار را تكرار كنيد؟» طارق عزيز بهوضوح قرمز ميشود. كمي آب ميخورد و باعصبانيت جواب ميدهد: «ما مجموعة مقررات بينالمللي را قبول داريم. نميشود فقط قسمتي از آن را پذيرفت.»
روزنامه «ايران» در گزارشي با عنوان «نقشه جنگ با جيب خالي» از وضعيت اقتصادي ايران در طول سالهاي دفاع مقدس، نوشت: 29سال از پايان جنگ ايران و عراق، يكي از طولانيترين نبردهاي قرن بيستم ميگذرد؛ نبردي كه بر خلاف آنچه بيشتر مردم و حتي برخي مسئولان گمان ميكنند، نه يك درگيري صرفاً با سلاحهاي ساده يا نبردهاي زميني بلكه يكي از مدرن ترين نبردها و جنگ تمام عيار اقتصادي بود. پس از نزديك به 3 دهه ابعاد بسياري از اين جنگ 8 ساله، پنهان مانده و حرف و حديث درباره آن فراوان است.
هنوز هم بعد از دههها، بسياري از تحليلگران هنگام بررسي دلايل كندي پيشروي عراق در ماه هاي اول جنگ و در ادامه شكست هاي عراق در سال هاي 60 و 61، دلايل اقتصادي و توان ارتش كلاسيك ايران را ناديده ميگيرند، حال آنكه ما ميدانيم «انباشت تسليحاتي» در ايران بين سالهاي 40 تا 57 به اندازهاي سنگين و پر هزينه بود كه تقريباً هيچ قدرت منطقهاي جرأت نزديك شدن به ايران را نداشت.با 3 برابر شدن بهاي نفت از بشكهاي 4 دلار به 13 دلار در كنار رشد توليد، دست شاه براي توسعه هر چه سريع تر ارتش باز شد.
**مدافعان حرم وارثان پيام كربلا
جوانان مومن و انقلابي كه خود را وارثان پيام كربلا مي دانند با عشق به سيدو سالار شهيدان و با هدف زنده نگاه داشتن اسلام، گام در مسيري پرفراز و نشيب نهادند و با نثار جان به دفاع از ارزش ها و آرمان هاي والاي نهضت عاشورا پرداختند.
روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «نگذاريد شهداي مدافع حرم فراموش شوند»، نوشت: براي نوشتن ليد مطلب شهيد حصاري به دنبال جملاتي بودم كه بتواند حق كلام را نسبت به او ادا كند. توجهم به ديدار پدر شهيد مصطفي حصاري با امام خامنهاي معطوف شد. ديداري كه به گفته پدر شهيد حالا ديگر بهترين خاطره زندگياش قلمداد ميشود. آقا در اين ديدار در جمع خانواده شهداي افغانستاني و خاوري فرمودند: «برادران و خواهران عزيز افغاني و خاوريهاي مشهد و خراسان و اينها در همه مراحل انقلاب اسلامي نقش ايفا كردند... اين فرزندان شما در واقع جان خودشان را سپر قرار دادند براي اينكه دست اين بدخواهان و اين خبيثها به حرم اهلبيت نرسد.» آري آناني كه فداكاري ميكنند برجستگان امتند.
اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «ميگفت با اين وضع سوريه نميتوانم به زندگي خودم فكر كنم»، آورد: قطعاً بارها از مجاهدتهاي لشكر فاطميون شنيدهايد. شمار زيادي از آنها جوانان غير نظامي هستند كه نه از سر اجبار بلكه به خاطر اعتقاداتشان رخت نظامي بر تن ميكنند و وارد جنگي تمامعيار ميشوند. شهيد رضا ميرزايي با آنكه فرزند بزرگ خانواده و نانآور هفت سر عايله در افغانستان بود، اما اسلحه بر دست گرفت تا مبادا تاريخ غمبار عاشورا بار ديگر تكرار شود.
*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: كامبيز رضايي**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**1699**2059**9131
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شويد.
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۳
تهران- ايرنا- آثار دفاع مقدس تبلور فرهنگ مقاومت و ايثار مردماني است كه در كارزار حق و باطل دلاورمردانه حماسه هايي جاويد آفريدند و اين ميراث گرانبها را به عنوان طليعه اي ماندگار براي آيندگان به يادگار نهادند تا براي هميشه در خاطره و ذهن آنها باقي بماند.