در ادامه اين گزارش مي خوانيم: حتي برخي بر اين باور بودند كه سرعت تحولات در جهان معاصر، ادامه روند انقلاب را در ايران اسلامي با مشكلات عديدهاي مواجه خواهد كرد و معلوم نيست استقرار نظام جديد در ايران بتواند در تحقق برنامههاي خود موفقيتي كسب كند. اما بعد از گذشت چهار دهه از استقرار نظام جمهوري اسلامي، همچنان شاهد رشد و بالندگي آن و حتي ارسال ارزشها و باورها و آرمانهاي انقلاب به ديگر نقاط دنيا هستيم. روزگاري شعار صدور انقلاب اسلامي در فرآيندهاي تبليغاتي بنگاههاي سخن پراكني غربي، عربي و عبري تهديدي نظامي تلقي ميشد، اما طي اين سالها بارها ديده شد كه ارزشها و باورهاي اعتقادي نه با شيوههاي نظامي بلكه با ارائه الگوي دقيق و روشن براي مستضعفان جهان در بين ديگر كشورها نفوذ پيدا كرد. اين اتفاق بزرگ ثمره وجود تفكري بزرگ و انديشهاي پويا به نام فرهنگ بسيجي است.
امام خميني(ره) پنجم آذر 1358 فرمان تشكيل ارتش 20 ميليوني و سازمان بسيج مستضعفين را صادر كردند تا با ساماندهي اين نهاد، فرهنگ ايثار، از خودگذشتگي، خدمترساني و قناعت براساس رويهاي نظاممند به دورانهاي بعدي انقلاب منتقل شود. آورده اين نظام سروسامان گرفته از مشاركت مردمي در دوران جنگ تحميلي به بهترين شيوه ممكن خود را نشان داد. بعد از جنگ هشتساله، ميليونها بسيجي به عرصه سازندگي، فرهنگ و اقتصاد وارد شدند تا مثل رويه گذشته خود بيادعا كارهاي بر زمين مانده را به سرانجام برسانند. اما دليل اين ماندگاري چيست؟ چرا همچنان الگوي بسيجي ماندن و بسيجي رفتار كردن همچنان مورد توجه مردم ايران و مردمان منطقه قرار گرفته و حتي دولتمردان برخي كشورها هم خواهان استفاده از چنين الگويي در امر سازندگي براي مملكتشان هستند.
ترديدي نيست كه اين الگوي پيشرفته كه به عنوان يك سبك زندگي شناخته شده، متكي بر محورهايي چون شجاعت، مسئوليتپذيري، ايمان، اخلاق و سادهزيستي است و بر همين اساس موفق به سازماندهي يك جهانبيني ارزشي شده است.
امام خميني، بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي و موسس بسيج مستضفعان در يكي از سخنرانيهاي خود در اين باره ميفرمايند: من اميدوارم كه اين بسيج عمومي اسلامي، الگويي براي تمام مستضعفان جهان و ملتهاي مسلمان عالم و قرن پانزدهم قرن شكستن بتهاي بزرگ و جايگزيني اسلام و توحيد به جاي شرك و زندقه و عدل و داد به جاي ستمگري و بيدادگري و قرن انسانهاي متعهد به جاي آدمخواران بيفرهنگ باشد. (صحيفه امام، ج12، ص: 160ـ159)
** طرح ايده بسيجيان جهان اسلام در سال 67
ايشان همزمان با پايان دوران دفاع مقدس، ايده «بسيجيان جهان اسلام» را در تابستان 1367 و «بسيج جهاني اسلام» را در آذر همان سال مطرح كردند؛ تفكري كه البته در آن زمان چندان ابعادش مشخص نبود، اما به عنوان آرمان در سطح نظري ارائه شده بود. بخش زيادي از اين طرح در سالهاي اخير با تحولاتي كه در منطقه اتفاق افتاد اجرايي شد، چراكه داعشيان با آغاز فعاليت خود گويي آواري را بر سر مردم مظلوم و ستمديده منطقه فرود آوردند. سرعت عمل داعش در ابتداي امر و اشغال بخشهاي وسيعي از خاك عراق و سوريه، مردم منطقه و سياستمداران را در بهت و حيرت فرو برد اما به فاصله كمي، الگوي بسيج به عنوان راهحلي قطعي براي مبارزه با ظلم و بيعدالتي و رويارويي با جريانهاي خشونتطلبي كه ارزشهاي اسلامي را به سخره گرفته بودند، مطرح شد. از اين پس شاهد بوديم كه مجموعههايي از نيروهاي رزمي و فرهنگي در قالبهايي چون فاطميون، زينبيون، حيدريون، حزبالله لبنان، نجبا، عصائب، الحشدالشعبي، سازمان بدر، حزبالله سوريه، انصارالله يمن و جريان شيخ زكراكي شكل گرفت و هدفي جز ايثار، شهادت، خدمت رساني به خلق، مبارزه با نمادهاي استكبار، طاغوت و... نداشت. نهادهايي كه با الگوبرداري از بسيج شكل گرفت عاشقانه در ميدان پرتلاطم منطقه آشوبزده غرب آسيا حضور فعال پيدا كرد و بدون كوچكترين چشمداشت مادي به مبارزه با مظاهر ظلم و جور پرداخت.
** بسيج، مانعي در مقابل سلطهطلبي آمريكا
حضور نيروهاي مردمي در سرزمينهاي بحرانزده سوريه و عراق كه به نيروهاي بومي اتكا دارد و بر پايه ايثار و خدمترساني به مردم مبارزهاي نفسگير را با مظاهر طاغوت و استكبار آغاز كرده، البته با مذاق جريان آشوبطلب و بحرانساز و در راس آن آمريكا و كشورهاي همسو با جريان سلطه سازگار نيست. آمريكاييان ميدانند وجود اين نيروهاي مردمي و بسيج عمومي در اين دو كشور يكي از موانع جدي براي سلطهطلبي آنهاست. نيروهاي مردمي كه در اتحادي ناگسستگي با محور مقاومت قرار دارند بهرغم كمبودها و محدوديتهايي در تجهيزات نظامي در حال در هم پيچيدن طومار داعش هستند، از اينرو آمريكا و متحدانش در پي آن هستند كه از هر اقدامي براي از هم گسستن اين جريان مردمي و قطع پيوند آن با محور مقاومت استفاده كنند.
اين روند حتي تا آن مرحله پيش رفته كه آمريكاييها مواضع الحشدالشعبي را در عراق بمباران كردند و باعث خسارات و تلفات زيادي به اين مجموعه شدند.
چندي پيش نيروهاي آمريكايي پايگاههاي گردانهاي سيدالشهدا را در مرزهاي عراق و سوريه هدف حملات توپخانهاي خود قرار دادند كه بهدنبال آن تعداد زيادي، شهيد يا مجروح شدند.
همزمان رايان ديلون، سخنگوي ائتلاف آمريكايي ضدداعش، تأكيد كرده بود، اين ائتلاف هيچ كمك يا آموزشي به نيروهاي الحشد الشعبي ارائه نخواهد كرد و فقط با ارتش عراق در ارتباط است. وي افزود: نميتوانيم از نيروهاي تحت حمايت ايران پشتيباني كنيم.
اين در حالي بود كه اين نوع از بسيج مردمي براساس مولفههاي قومي و مذهبي كه داراي خاستگاه اجتماعي و بومي بود، بنيان نهاده شد و با وجود تلاش غرب و متحدان منطقهاي آن مبني بر شيعي نشان دادن الحشد الشعبي و ترسيم فضاي تك ساحتي و پرخطر جلوه دادن آن، ساختار اجتماعي الحشد الشعبي تركيبي از شيعيان، عشاير سني، كردهاي فيلي و مسيحيان عراق است.
واشنگتن بخوبي ميداند كه الگوي بسيج مردمي در كشورهاي مختلف منطقه برهم زننده بازي آمريكايي است. بر همين اساس، واشنگتن و رياض با فشار اقتصادي به لبنان سعي ميكنند حزبالله را در اين كشور محدود كنند يا از طريق دوقطبيسازي داخلي در عراق، الحشدالشعبي را تحتفشار قرار دهند. جنگ آلسعود با مردم يمن، هدفي جز از بين بردن انصارالله ندارد و كوششهايي كه در دوره پساداعش در سوريه براي حذف جريان دفاع وطني صورت ميگيرد، نشان ميدهد آمريكا با همه الگوها و نمادهاي تفكر انقلابي در منطقه سر جنگ دارد.
ترديدي نيست كه در كشورهايي مثل عراق و سوريه استفاده از الگوي بسيج مردمي، كارايي خود را نشان داده است ومشخص ميشود كه بسيج تشكلي فراگير، كارآمد، پرتوان، كمهزينه و پرثمر است و همين ويژگيها اين ساختار را در جايگاهي ممتاز قرار داده است. در حقيقت بسيج را بايد يكي از پايههاي امنيت ملي و ستونهاي مستحكم دفاع در مقابل تهديدهاي داخلي و خارجي امت اسلامي به حساب آورد و اين الگو با توجه به تجربه موفقي كه به جاي گذاشته است، ميتواند مورد استفاده ساير كشورها نيز قرار گيرد. الگويي كه هر مجموعه سياسي و فرهنگي و اقتصادي در سطح ايران و جهان ميتواند با بهرهگيري از آن بسياري از مشكلات را حل كند.
رهبر انقلاب، در ديدار بسيجيان اين پديده را بازكننده گرهها ميدانند و تصريح ميكنند: بسيج پديده كمنظير انقلاب اسلامي است كه ميتواند در همه بخشهاي مورد نياز حضور فعالي داشته باشد و گرههاي مشكل را باز كند... بسيج يعني گردآوردن و به خط كردن ظرفيتها و امكانات براي رسيدن به مقصود. انقلاب اسلامي اگر همه آنچه را كه امروز داريم، داشت ولي بسيج مردمي را نداشت قطعا لنگي در كارهايش بهوجود ميآمد... در هر كشوري آن عنصري كه حرف آخر را ميزند، نيروي انساني است. كشورهاي پيشرفته مادي هم بهخاطر پيگيري نيروي انساني فعال خودشان كه تنبلي را كنار گذاشته ـ ولو در طلب پول و دنيا ـ به يك نقطه اوجي رسيدند. (96/9/1)
در ادامه، يادداشتي به قلم احمد سعيدي با عنوان «طنين نواي دلنشين بسيج در كشور» آمده است:
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بنيانگذار و معمار كبير اين انقلاب، هويتي جديد تحت عنوان هويت بسيج را در كنار ساير ابعاد هويت بنيان ميگذارد و در ذيل آن تعابيري به كار بردند كه دلالت بر متمايز بودن آن كرد: «...اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنينانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد و الا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند.»
اين بسيج داراي ويژگيها و شاخصهايي است كه از جمله؛ مكتبي بودن، ولايي بودن، تواضع و فروتني، غيرت ديني و ملي، حسن خلق، شجاعت، مردمي بودن، شهادتطلبي، اخلاص و.... آنچه كه در ميان اين شاخصها متمايزكننده و خاص است اخلاص در عمل بسيج و بسيجيان است كه امام(ره) علاوه بر اينكه هويت بسيج را ريشه در ذات و فطرت پاك انساني ميدانند بر اتصال موجوديت انسان به منبع لايزال قدرت الهي تاكيد ميكنند و ميفرمايند: بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكيل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نمودهاند. من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه ميخورم و از خدا ميخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند، چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيام. در حقيقت امام(ره) به اين هويت افتخار ميكنند و آن را شناخته و به ماهيت آن كاملا آگاهي دارند و آن را الهي معرفي ميكنند و نسبت به آن احساس خوب و مثبت و احساس تعلق ميكنند و در نهايت با تمام وجود آمادگي و تعهد خود را با نماد عضويت در آن بازگو ميكنند.
سازمان بسيج مستضعفين به عنوان موتور محرك و لكوموتيو اين نهاد مقدس به صورت پيشرو، هدفدار، اصيل و متاثر از اصول ثابت و معقولي در حركت است و از دل اين تفكر و هويت بسيج انسانهايي مخلص با رسيدن به والاترين ارزشهاي انساني رشد و تكامل يافتهاند و تكليفمدارانه در هر كجاي اين كره خاكي كه نداي مظلوم و مستضعف را ميشنوند كمر همت بسته و به ياري ميشتابند كه نمونههاي آن لبيك حججيهايي است براي مقابله با شجره خبيثه تكفيري داعش و حركتهاي مردمي براي ياري مردم زلزلهزده كرمانشاه «و اين است طنينانداز شدن نواي دلنشين تفكر بسيجي بر كشور ما.»
*منبع: روزنامه جام جم؛ 1396،9،5
**گروه اطلاع رساني**1699**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۲
تهران- ايرنا- روزنامه جامجم در گزارشي از گسترش روحيه و تفكر بسيجي در عرصههاي مختلف نوشت: بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بسياري از تحليلگران داخلي و خارجي كه با شگفتي، رشد اين پديده تحولساز را مورد بررسي قرار داده بودند، درباره مانايي و ادامه حيات انقلاب اسلامي گمانهزنيهاي زيادي را مطرح ميكردند.