تهران- ایرنا- میرزامحمدتقی خان امیركبیر را باید از مصلحان بزرگ تاریخ ایران دانست كه در دوران صدارت خود با اندیشه پیشرفت و استقلال ملی در عرصه های مختلف تغییر و تحول ایجاد كرد و كوشید تا مسیری تازه را در برابر ایرانیان بگشاید.

میرزامحمد تقی خان فراهانی مشهور به «امیركبیر» و «اتابك اعظم»، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود. این مرد سیاست را باید پایه گذار اندیشه ترقی خواهانه دانست كه خدمات شایان توجهی در مسیر رشد و پیشرفت جامعه به انجام رساند.

وی در دوره كوتاه صدراعظمی به تشكیل مدرسه دارالفنون، انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه، ایجاد بسته های پستی چاپارخانه ای، رسیدگی به وضع مالیه، ممنوعیت حمل اسلحه سرد و گرم، سر و سامان دادن به ارتش، اصلاح سیاست خارجی، اجباری ساختن مایه كوبی آبله، حذف لقب ها و عنوان های گوناگون همت گماشت و با برپایی كارخانه های پارچه بافی، چینی و بلورسازی، شكر ریزی، كاغذ سازی، چدن ریزی و فلزی به شكوفایی حوزه تولید یاری رساند.

خدمات ارزنده امیر كبیر سبب شد تا «رابرت واتسون» نویسنده انگلیسی درباره او چنین بگوید: «در میان همه رجال اخیر مشرق زمین و زمامداران ایران كه نامشان ثبت تاریخ جدید است، میرزا تقی خان امیر نظام بی همتاست؛ دیو جانوس روز روشن با چراغ در پی او می گشت. به حقیقت سزاوار است كه به عنوان «اشرف مخلوقات» به شمار آید.»

دیدگاه والای سیاسی و فرهنگی وی، حسادت كوته فكران را در پی داشت و همین دشمنی ها به بدبینی ناصرالدین شاه نسبت به صدراعظم خود انجامید و بدین شكل او از این مقام عزل و به كاشان تبعید شد.

سرانجام میرزاتقی خان در 20 دی 1230خورشیدی به وسیله حاجی علی مراغه ای(حاجب الدوله) در حمام فین كاشان به شهادت رسید.

اینگونه ایران یكی از كارآمدترین مردان سیاست را كه دغدغه اصلی او اصلاح و پیشرفت كشور بود، از دست داد تا چرخ پیشرفت و نوسازی در این مملكت همچنان بر مدار گذشته خود بازگردد.

به مناسبت سالروز شهادت امیركبیر دیدگاه های «علی ططری» استاد تاریخ دانشگاه الزهرا(س) و مدیر مركز اسناد مجلس شورای اسلامی را درباره وی مرور می كنیم.

**زندگی سیاسی- اجتماعی میرزاتقی‌خان امیركبیر
یكی از مباحث مهمی كه درباره زندگی افراد در قلمرو جامعه‌شناسی تاریخی قرار می ‌گیرد، طبقه اجتماعی، خانواده، میزان درآمد، محل تولد و دیگر شرایط زندگی آنها محسوب می شود و این مهم را باید درباره میرزا تقی ‌خان امیركبیر نیز باید بررسی كرد. او در محیطی پرورش یافت كه پدر وی «كربلایی قربان» در دستگاه میرزاعیسی (میرزابزرگ)، پدر میرزا ابوالقاسم قائم‌‌‌ مقام عنوان سرآشپزی داشت و از جایگاه ویژه ‌ای در این خانواده برخوردار بود. این مهم بر علم ‌آموزی و پیشرفت امیركبیر نیز تاثیر گذاشت و در آن شرایط توانست خیلی زود به پیشرفت دست پیدا كند.

میرزا تقی خوان اهل فراهان بود و این منطقه از دوره صفویه به بعد از بستر علمی و فرهنگی قوی برخوردار شد و مستوفیان و میرزاهای شناخته‌ شده‌ای از این حوزه وارد عرصه تاریخ ایران شدند؛ امیركبیر نیز در ادامه همین روند به عرصه سیاست ایران راه یافت.

**سفر امیركبیر به روسیه و عثمانی
میرزا تقی ‌خان، نخست به عنوان منشی مخصوص ارتش در دستگاه حكومت قاجاریه انتخاب شد. مدتی بعد به همراه «خسرومیرزا» فرزند «عباس ‌میرزا نایب ‌السلطنه» و گروه همراه او به روسیه تزاری رفت و سپس برای انعقاد «معاهده ارزنه ‌الروم» به عثمانی عزیمت كرد و در همین سفرها نیز تجربه ‌هایی برای آینده سیاسی خود اندوخت.

**اصلاحات امیركبیر
امیركبیر در دوره «ناصرالدین ‌شاه» زمام امور صدارت را در اختیار گرفت و اصلاحاتی در حوزه‌ های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انجام داد. به این ترتیب، كمتر حوزه ‌ای از نگاه تیزبین او مغفول ماند. هر چند به اصلاح «عدلیه» كمتر توجه كرد و این مساله هم به دلیل كوتاهی عمر وی بود اما برپایه اسناد و مدارك موجود، وی در عدلیه نیز اصلاحات ابتدایی انجام داد و در نظر داشت كه آن را ادامه دهد اما نتوانست آنگونه كه در حوزه ‌های مالی به اصلاحات پرداخته بود، در حوزه عدلیه نیز اصلاحی انجام دهد.

امیركبیر به اصلاح مسایل اجتماعی نیز توجه نشان داد؛ به عنوان نمونه مسایلی همچون قمه‌ كشی، بست ‌نشینی، مرام لوطی‌ بازی و... منسوخ اعلام كرد. به این ترتیب، اصلاحات او تمام قشرهای قدرتمند جامعه را دربر گرفت و نفوذ درباریان، اشراف و... را به نسبت زیادی كاهش داد.

** ایجاد بستر مناسب برای اصلاحات در ایران
اصلاحات در ایران از دوره فتحعلی ‌شاه با تلاش‌ های عباس ‌میرزا نایب ‌السلطنه آغاز شد؛ نخستین گام، اعزام تعدادی از جوانان برای تحصیل در غرب بود. اصلاحاتی كه امیركبیر انجام داد در كوتاه ‌مدت و در حوزه ‌های مختلف با موفقیت چشمگیری همراه شد. بعضی از این كارهای اصلاحی، مانند تأسیس «دارالفنون» تأثیر بسیاری بر دوره‌ های بعدی گذاشت اما این الگوی اصلاحات در ایران پایدار نبود و البته به عوامل داخلی و خارجی بستگی داشت.

**استفاده از الگوی محافظه‌كارانه برای اصلاحات در ایران
اصلاحات ناپایدار امیركبیر به عوامل مختلفی مربوط بود، یكی اینكه به دلیل صدارت كوتاه وی كارهای این مصلح نیمه‌تمام ماند. دیگر آنكه اصلاحات بسیار سریع انجام شد و خود وی نیز با عجله این كارها را صورت داد. امیركبیر از پیشروان اصلاحات در ایران به شمار می رفت و به سبب درك میزان بالای عقب ‌ماندگی كشور، در صدد برآمد كه با نظارت مستقیم بر چند وزارتخانه اصلاحات را زودتر انجام دهد؛ این موضوع شاید به نوعی تندروی انجامید و بعد به مشكلی مهم بدل شد و البته بر تمامی دوره‌ های پس از امیركبیر نیز تأثیر گذاشت؛ افرادی كه به قدرت می‌رسند در هر پست و مقامی، با این تصور كه جامعه ایران عقب‌ مانده است و باید خیلی زود راه ترقی را سپری كنند، دقت و ریشه‌ ای بودن اصلاح را فدای این عجله می‌ كنند.

برخی كشورها همچون انگلیس و فرانسه، نخست زمینه‌ های اصلاح را مهیا می‌ كنند و پس از دوره ‌ای طولانی به ان مهم می پردازند اما در ایران، امیركبیر می ‌خواست در مقام نظر و عمل رفتار كند كه این كار امكان‌ پذیر نبود؛ یك فرد به ‌ویژه در مقام سیاست مدار و سیاست گذار نمی‌ تواند همزمان از طرفی به ارایه دیدگاه ‌های نظری بپردازد و از طرفی دیگر، خود مجری آن دیدگاه در كوتاه‌ ترین زمان ممكن باشد. از این رو، بسیاری از مورخان بر این باور هستند كه الگوی توسعه و اصلاحات امیركبیر سختگیرانه بود، در حالی كه باید الگوی محافظه‌كارانه ‌ای در پیش می‌ گرفت تا اصلاحات او ماندگار ادامه می ‌یافت.

** بومی‌سازی اصلاحات در ایران
ناكام بودن اصلاحات در ایران به عوامل مختلفی بستگی دارد، یكی از آنها نقش كشورهای خارجی است كه حضور آن را می‌توان در تاریخ كشور بازیابی كرد اما در بررسی عوامل داخلی باید به سطح آگاهی مردم اشاره داشت زیرا در دوره امیركبیر، میزان افراد باسواد در ایران بسیار پایین بود؛ مشكلی كه اینك نیز به صورت كامل حل نشده است.

امیركبیر و افرادی همچون «میرزاحسین‌ خان سپهسالار و میرزاعلی‌ خان امین ‌الدوله» اصلاحاتی را در حوزه ‌های مختلف انجام داده‌اند اما با وجود همه این كارها، انقلاب مشروطیت صورت گرفت زیرا در این اصلاحات خواسته‌ های عمومی مردم تحقق پیدا نكرد و اگر این مقوله تداوم داشت، جامعه بدون خشونت به نهاد مجلس، دموكراسی و مردم ‌سالاری دست می ‌یافت. از این رو، یكی از مشكل های اساسی تاریخ معاصر ایران توجه نداشتن به نقش و خواسته عمومی مردم بوده است.

تجربه ناموفق اصلاحات انجام‌گرفته در ایران از دوره امیركبیر تا كنون نشان می‌ دهد كه الگوسازی انجام نگرفته و اگر موفقیت ‌هایی به دست آمده، كوتاه‌‌ مدت بوده است. در واقع باید به طرفی حركت كرد كه مانند ژاپن الگوی بومی برای توسعه كشور در پیش گرفت؛ زیرا به دلیل نبود چنین الگویی با یك سیر چرخشی و تكرارپذیر در تاریخ خود گرفتار خواهیم شد.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**2002**9131
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.