دراين مطلب آمده است: باعجله از دفتر روزنامه خارج ميشوم، سهشنبه است و من پنجشنبهشب بايد به مهماني نامزدي يكي از دوستان نزديكم بروم در حين تند تند گام برداشتن متوجه ميشوم كه لباس مناسبي براي فردا ندارم، طبق عادت هميشگي و بهطور اتفاقي ياد پلاسكو ميافتم كه ميتوانم مجموع خريد خود را ازآنجا انجام دهم. اما بيدرنگ به يادمي آورم كه پلاسكو ديگر نيست و دقيقاً يك سال پيش در همين روزها خبر فروريزش آن همراه با تحليلهاي بسياري را شخصا در روزنامه كاركردهام، تصميم ميگيرم به دليل نزديكي به محل استقرار فروشندگان پلاسكو يعني مجتمع نور بروم و علاوه بر خريد از سرگذشت يكساله آنها باخبر شوم.
مهمترين مسئلهاي كه در بدو ورود به مجتمع نور توجه مرا جلب ميكند، خلوت و سكوتي است كه براين مجتمع سايه افكنده است؛ بااينكه مغازههاي جذابي در آن وجود دارد بااينحال بسياري از آنها با كاغذ و روزنامه پوشيده شدهاند بهگونهاي كه مشخص است اين مغازهها خالي هستند و كاسبي در آنها فعاليت نميكند.
صداي جابهجايي وسايل از انتهاي سالن طبقه همكف من را به آنجا ميكشاند، پيرمردي با موهاي سفيد همراه با چند كارگر در حال جمعوجور كردن پوشاك و دكور مغازه هستند، جلو رفته و از او در مورد تصميم او براي ترك اين ساختمان سؤال ميكنم وي در پاسخ به من ميگويد، شما چهكاره هستيد به او توضيح ميدهم كه خبرنگار هستم و براي خريد به مجتمع نور آمدهام ميگويد ايبابا شما همدلتان خوش است ما اينجا كاسبي نداريم كه بخواهيم بمانيم هيچ كجا براي ما پلاسكو نميشود، پارسال در اين روزها دخل من ميتوانست كفاف خرج عروسي پسرم را بدهد اما امروز بايد صبر كنم تا شايد خبرنگاري براي كنجكاوي و خريد به اين مجتمع مراجعه كند.
بيش از اين وقت پيرمرد را نميگيرم و به سراغ ديگر كاسبان ميروم، يكي از كاسبان كه نميخواهد اسمش را در گزارشم بياورم به من ميگويد: پلاسكو كه روزي بزرگترين پوشاك فروشي كل كشور بود در حال حاضر فروريخته و با فروريزش كاسبان آن نيز در برابر مشكلات زندگي فروريختن.
وي افزود: ديگر از بازسازي دوباره پلاسكو نااميد شدهام، زيرا كه در ابتدا قول دادند كه اين مجموعه را دوساله بازسازي كنند اما در حال حاضر بااينكه قريب به يك سال از اين اتفاق ميگذرد اما هنوز حتي اقدام به آواربرداري بقيه نخالههاي موجود در بستر ساختمان نكردهاند، چه رسد به اينكه دوباره اين ساختمان را بخواهند بسازند.
اين كاسب آسيبديده از مسئولان و دستاندركاران خواست تا هر چه زودتر به شعارها و وعدههايي كه در بحبوحه اين اتفاق و در دوره انتخابات دادهاند هر چه سريعتر عمل كنند.
همچنين يكي ديگر از فروشندگان مستقر در مجتمع نور با ديدن من در حين گفتگو با كاسب قبلي به سراغم ميآيد و ميان كلام من ميآيد و ميگويد: اينجا جاي ما نيست حداقل شما ديگر دست از سر ما برداريد.
عليرضا هادي زاده يكي ديگر از فروشندگان پلاسكو نيز در اين زمينه معتقد است: همه بهنوعي سركار هستند و واقعاً دچار مشكلات خانوادگي، روحي و كاري شدهاند.
وي با اشاره به اينكه كاسبان پلاسكو از شغلهاي بسياري سر درآوردهاند، گفت:يكسري از فروشندگان پلاسكو در اسنپ و به مسافركشي مشغول هستند و برخي كه درگذشته داراي سرمايه و كسب كاري بودهاند حال بايد شاگردي ديگران را كنند.
هادي زاده با گلايه از اوضاع وخامت بار خانوادگي كسبه پلاسكو تصريح ميكند: خدا شاهد است كه بسياري از خانوادههاي ما ازهمپاشيده زيرا وضعيت اقتصادي ما مناسب نيست و در حال حاضر نه درآمد مناسبي داريم و نه مثل گذشته داراي مغازه و كسبوكاري هستيم.
وي در پايان خبر از عدم تحقق وعدههاي مسئولان درزمينه پلاسكو ميدهد و ميگويد:جناب آقاي روحاني، دكتر قاليباف و وزير كار و خيلي از بازديدكنندگان آن روزها وعدههايي دادند كه هيچكدام به حقيقت و ثبت و اجرا نرسيد.البته ما نيز ميدانيم كه فروريزش پلاسكو قبل از انتخابات صورت گرفت و همه اين وعدهها تبليغاتي براي جمعآوري رأي بود. همچنين بيمه تأمين اجتماعي بنا بود كه ماهيانه يكميليون كمكهزينه بدهد كه آنهم بعد از 2 بار پرداخت قطع شد. همچنين در آن روزها وعده داده شد تا وام 300 ميليون توماني با سود 9 درصد به كسبه پرداخت شود كه از آنهم تاكنون خبري نشده است.
هادي زاده با لحني حزنانگيز قسم ميخورد و ميگويد: به خدا ما يكسري كاسب بيپناه هستيم كه كل مال وزندگيمان نابودشده و نياز به كمك داريم .كيست كه به داد ما رسد؟؟
بازسازي پلاسكو در مسير مناسبي قرار دارد
خريد خود را بهروزي ديگر واميگذارم تا هرچه سريعتر خود را به ساعات پاياني شوراي شهر تهران برسانم شايد آنجا بتوانم درد اين عزيزان را با مسئولان شهري در ميان بگذارم، اولين فردي كه به نظرم ميآيد كه ميتواند از سوي شورا به سؤالات من پاسخ دهد، علي اعطا سخنگوي شوراي شهر است با او در اين زمينه به گفتگو مينشينم مهندس اعطا معتقد است كه بازسازي پلاسكو در مسيري مناسب قرار دارد.
وي پلاسكو را يك موضوع چندوجهي دانست و گفت: اولين وجه آن نمادين بودن است به خاطر اينكه در حال حاضر پلاسكو نقطهاي از شهر است كه مردم هميشه يادشان ميماند كه در اين مكان افرادي فداكاري ايثار بزرگي كردند كه بايد به آن توجه كرد.
وي جنبه دوم موضوع پلاسكو را مسائل مربوط به ضوابط و مقررات دانست و افزود: اين جنبه را نبايد ناديده گرفت به اين خاطر كه قوانين شهري كه در حال حاضر حاكم است با قوانين زمان ساخت پلاسكو بسيار متفاوت است و ما بايد بپذيريم كه اين ضوابط و مقررات جديد در بازطراحي ساختمان لازمالاجرا است. همچنين جنبه بعدي، مديريت ذي النفعان است و به نظر من هر تصميمي كه بايد گرفته شود در اين چهارچوب بايد بگنجد.
عضو شوراي شهر تهران با اشاره به اينكه پلاسكو در زمان احداث بر اساس يك رانت ساختهشده و در حال حاضر با آن ارتفاع و حجم تراكمي كه سابق براين داشته است، درآن نقطه از شهر توجيه ندارد گفت:براي ساخت دوباره پلاسكو ميزان تراكم داشته باشيم از جنبههاي مختلف قابلطرح است، يكي از منظر ميراث فرهنگي و حريم بناهاي تاريخي كه در آن منطقه تهران واقعشده است و ديگري از منظر اينكه محل پلاسكو درجايي قرار دارد كه شلوغ و پرتردد است و بايد ضوابط و مسائل مختلف ترافيكي ، دسترسي و ايمني در طراحي آن لحاظ شود. اعطا با تأكيد بر اينكه به هر صورت مجموعهاي از ذي النفعان وجود دارند كه آسيبديدهاند، تصريح كرد: بااينهمه نبايد فراموش كرد كه بخشي از همين ذي النفعان مقصر نيز هستند يعني ميزاني از تقصير بر عهده آنها است و تكتك اين افراد در آتشسوزي و فروريزش اين ساختمان نقش داشتهاند، زيرا در برابر ايمنسازي اين محل مقاومت ميكردند. وي ادامه داد:بنيادمستضعفان براي ساخت مجدد پلاسكو زمين بزرگتري را در نظر گرفته است كه مجموعهاي كه ساخته خواهد شد، فضاي بيشتري داشته باشد براي اينكه تراكم قبلي را نميتوان در ارتفاع سابق ساختمان تأمين كرد كه در اين تصميم منافع ذي النفعان لحاظ شده است.
اين كارشناس حوزه معماري و شهرسازي ديگر اقدام مهم بنياد مستضعفان بهعنوان مالك را برگزاري مسابقه ملي براي جمعآوري ايدههاي معماري دانست و تصريح كرد:طبيعي است كه ايدههاي جمعآوريشده در حد ايدهاند و اگر بخواهد طرحي شكل بگيرد، فقط اين ايدهها كفايت نميكند. عضو شوراي شهر تهران معتقد است كه كليت موضوع پلاسكو در مسير بدي قرار نگرفته ولي بايد براي تعيين تكليف آن عجله كرده و سريعتر به موضع رسيدگي كنند.
پلاسكو يك اتفاق بسيار كوچك بود كه بحران نام گرفت
از دكتر اعطا تشكر ميكنم و به نظرم ميآيد كه اين كلاف سردرگم را بايد از مسئولان شهري كه درآن زمان مسئوليت داشتهاند، نيز پيگيري كنم شايد آنها بتوانند بعد از گذشتن يك سال از واقعه جوابهاي روشنتري به من بدهند با آقاي محمدمهدي تندگويان عضو دوره چهارم شوراي شهر تهران تماس ميگيرم و از او مدد ميخواهم .
وي كه هميشه آماده پاسخگويي به سؤالات ريزودرشت خبرنگاران است؛ در مورد سؤالي در مورد اينكه نظرتان از يك سال قبل تابهحال آيا در مورد واقعه پلاسكو تغيير كرده است يا نه ميگويد: نظر بنده نسبت به سال گذشته كه عضو شوراي شهر تهران بودم، نسبت به اين واقعه تغيير نكرده است واصليترين مشكل را نبود حكمروايي محلي ميدانم به اين صورت كه تكليف ما در اداره يك شهر بهصورت مشخص معلوم نيست يا به تعبيري ديگر تشخيص حاكم شهر براي ما بسيار دشوار است.
محمدمهدي تند گويان ادامه ميدهد:البته شهرداري تهران و شهردار سابق در آن دوره قصورات خود را انجام داده است و در شورا نيز ما بهنوبه خود اعتراضات خاصي كه براين سيستم مديريتي حاكم بود را اعلام كردهايم اما درهرصورت نتيجه گزارش ملي حادثه پلاسكو هم در پايان معلوم نكرد كه مقصر اصلي چه بود علاوه بر آن گزارش تهيهشده توسط شوراي شهر تهران نيز يك برش علمي تخصصي بود به هر صورت بازهم تأكيد ميكنم كه اين قبيل مشكلات بازميگردد به اينكه حاكميتهاي محلي ما در شهرها ضعيف هستند يعني اگر در مورد شهرداري بحث ميشود بهعنوان جايگاهي كه بايد مديريت بحران يك شهر را در اختيار داشته باشد، بايد تمامي نهادهاي همان شهر نيز زيرمجموعه اين ارگان باشند و در كنار آن قرار گيرند.
وي با اشاره به اينكه منابع درآمدي شهر را بايد تأمين كرد، تصريح ميكند:در حال حاضر در كشورهاي توسعهيافته بحث ماليات، ثبت و انتقال ،كسب و پيشه و حتي اقامت در شهرداريها صورت ميگيرد كه درآمدهاي پايدار و هنگفتي را براي شهرداري آن كشورها رقمزده است، بنابراين از شهرداري باآنهمه امكانات و ثروت انتظار ميرود كه در بحث بحران توانمند عمل كند. وقتي شهرداري در كشور ما اينگونه نيست در بحرانها دچار مشكلات عديدهاي ميشود.
عضو دوره چهارم شوراي شهر تهران پلاسكو را در اصل يك اتفاق بسيار كوچك ميداند كه بحران نامگرفته است وي در اين خصوص اينگونه توضيح داد كه پلاسكو در اصل ريزش يك ساختمان بود و در هيچ كجاي دنيا ريزش يك ساختمان را اسمش را بحران نميگذارند حتي اگر اين ساختمان 100 طبقه بوده باشد درحاليكه اين ساختمان 15 طبقه بيشتر نبود، درواقع آتشسوزي پلاسكو يك اتفاق ساده شهري است و ميبايست ظرف مدت دو روز تمام شود درحاليكه تبعات پلاسكو قريب به يك ماه به طول انجاميد درنتيجه در شهر تهران نهتنها مديريت بحران نداريم، بلكه بحران مديريت داريم.
از اين كارشناس شهري در موردنظرشان در مورد اصل موضوع پلاسكو و آينده آن سؤال مي كنم وي به من ميگويد: اولازهمه مسئله اي كه در مورد آينده اين ساختمان به چشم ميخورد اين است كه صاحب آنجا هيچ اقدامي براي بازسازي آن انجام نداده است؛ بايد مالك در همان روزهاي اول و يا حتي در اينيك سال به مسئله ورود پيدا ميكرد و سرقفليها و مستأجران خود را تعيين تكليف ميكرد و بعدازآن وارد مذاكره براي ساخت آن ميشد كه يا سازه مذكور احيا شود يا نوع بهرهبرداري ديگر براي آن مشخص شود تا تكليف مستأجران و صاحبان سرقفلي را كه كسب و پيشه و رزق آنها وابسته به پلاسكو بوده روشن كند، متأسفانه هيچ فردي نيز وجود ندارد كه با مالك بهصورت قانوني برخورد مناسب را در اين زمينه انجام دهد.
تند گويان در مورد چشمانداز آتي پلاسكو نيز به خبرنگار عصر اقتصاد ميگويد: من در آن زمان هم پيشنهاد دادم كه اگر ميخواهيم كه همچنين اتفاقي را با همان شكل سابق در چهارراه استانبول داشته باشيم با زيرساختهاي فعلي نمي شود و حتماً مالك بايد وارد گود شده و چندين پلاك اطراف را خريداري كند و يك مجتمع بزرگ ايجاد شود كه اگر اين امر با توجه به بافت موجود كه هم نزديك سفارتخانههاي مختلف است و همبافتهاي تاريخي وجود دارد كه داراي حريم هستند، محقق شود ميتواند پتانسيل خوبي براي بازآفريني اين مجتمع باشد و پلاسكو به بيشتر از قبل اقبال اجتماعي پيدا خواهد كرد، زيرابه يك نمادي فراتر از مرزهاي جغرافياي ايران نيز تبديلشده است، مراجعه توريستي نيز پيدا ميكند و يك رونقي فوقالعاده خواهد گرفت.
شهداي آتشنشان موضوع مغفول مانده در حادثه پلاسكو است
از او ميخواهم در آخر مسئلهاي را كه در اتفاقهاي پلاسكو به نظرش مغفول مانده است، براي من شرح دهد وي گفت:مسئله مغفول مانده شده درزمينه پلاسكو بحث شهداي آتشنشان است كه هنوز بعد از گذشت يك سال بنياد شهيد آن ها را شهيد ايثارگر نميداند و فقط شهيد خدمت محسوب ميشوند و خانواده آنها هيچگونه تسهيلاتي از بنياد دريافت نميكنند؛ بااينكه بارها از سوي بنده و ديگران اين مسئله پيگيري شده است اما هنوز به نتيجه نرسيده و تنها راهحل آن در مجلس شوراي اسلامي است بايد كميسيون مربوطه ورود پيداكرده و طرحي را به صحن برده تا آتشنشانها از شهيد خدمت به شهيد ايثار محسوب شوند ما در كل كشور تعداد شهداي آتشنشانانمان به صد نفر نميرسد براي تمام اتفاقهايي كه در اين سالها افتاده است درنتيجه عدد و رقم ريالي و بودجه هنگفتي براي اين طرح لازم نيست چون واقعاً آتشنشانها با مأمورين دولت كه در حال خدمت شهيد ميشوند؛ فرق دارند و آنها از جانشان براي كمك به هم نوع خود ايثار ميكنند.
پلاسكو نماد مديريت بحران ايران است
از آقاي تند گويان خداحافظي ميكنم و با خود فكر ميكنم كه آيا غير ازنظر مسئولان اين بخش فرد ديگري ميتواند به روشن شدن اين موضوع بعد از گذشت يك سال كمكي كند در اين افكار هستم كه به خاطرم ميرسد كه ياشار سلطاني بهعنوان يك كنشگر مسائل اجتماعي و مديرمسئول سايت اسكان نيوز شايد بتواند ابعاد ديگري از واقعه را براي من روشن كند.
به سراغ آقاي سلطاني كه دوستي ديرينه اي با او دارم ميروم، تا در مورد پلاسكو نظر وي را جويا شوم اين خبرنگار حوزه معماري و شهرسازي بيشتر از آنكه پلاسكو و پلاسكو نشينان را مقصر بداند بلكه نهادهاي اقتصادي عمومي را تقصيركار ميداند كه چنين ساختمانهايي دريد قدرت آنهاست؛ همچنين سلطاني برخلاف بيشتر كارشناسان معتقد است كه پلاسكو را نبايد ساخت تا نماد و درس عبرتي براي آينده ما درزمينه مديريت بحران باشد.
از او ميپرسم كه بعد از يك سال چگونه به پلاسكو و سرنوشت شوم آن نگاه ميكنيد؟ او ميگويد:ساختمان پلاسكو همانند ديگر حوادث كه اتفاق ميافتد در ابتدا با يك جنجال خبري مواجه شد و فضاسازي خاصي در مورد آن صورت گرفت اما بعد از مدتي كه التهابات روزهاي اول ديگر وجود نداشت، عملاً به فراموشي سپرده شد و بعدازآن افرادي كه داراي منافعي بودند اين منافع خود را به اصل ماجرا كه همانا ايمني ساختمان بود تعميم دادند. حتي اگر بخواهيم بحث خود را در رابطه با ايمني و حوادث گسترش دهيم بايد دقت كرد كه فراتر از پلاسكو در موضوع زلزلههايي كه در كشور به وقوع ميپيوندند در يك بازه زماني خبرسازي ميشود اما بعد از فروكش كردن احساسات مقطعي مسئله بهكلي فراموششده و مشكلات اين شهرها بر سر جاي خود باقي ميمانند. در همين زمينه شهرهايي همچو بم، رودبار و منجيل نيز بعد از گذشت سالها درگير مشكلات عديدهاي هستند و قطعاً در آخرين مورد از اين اتفاقات كرمانشاه نيز ساليان سال درگير مشكلات خواهد بود.به هر صورت نظر شخصي بنده براين است كه فروريزش پلاسكو خيلي اتفاقي نبود زيرا اين ساختمان عمر خود را كرده و بنگاههاي اقتصادي نيز نفع خود را در نبود يا ساخت مجدد آن ميديدند.
سلطاني در مورد مقصر اصلي اين حادثه گفت:اگر بخواهيم ريشه اين نوع اتفاقات را بررسي كنيم، بايد به اصل موضوع يعني ماهيت كلي بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي و مالكيت او براين قبيل ساختمانها بپردازيم. درزماني كه انقلاب اسلامي به وقوع پيوست يك سري از زمينها، پروژهها و اماكني كه وابسته به طاغوت بود به نفع مردم توسط ارگاني كه ايجادشده بود، توسط فرمان حضرت امام (ره) مصادره شد. همانگونه كه در ابتدا اشاره شد قاعدتاً اين اموال به نفع مردم توسط يكنهاد انقلابي مصادره شده است و اينكه سالها در اختيار آنها قرار گيرد، جاي بسي تأمل دارد زيرا اين اموال بايد بعد از گذشت مدت كوتاهي به مردم بازميگشت كه متأسفانه شاهد آن هستيم كه بعد از گذشت اينهمه سال اين نهادها بهعنوان مالك اموال مصادره شده شناخته ميشوند يعني از بحث مردمي خارجشده و وارد حيطه ملك و مالك حقوقي ميشود و تمامي اين مجتمعها بدون كوچكترين نظارت و يا تغيير در ساختار و بازسازيهاي اساسي رهاشدهاند و حتي به اتفاقات و حوادثي كه درآن ها روي ميدهند بيتفاوت هستند؛ اين اولين مسئله در به وجود آمدن چنين حوادثي ميدانم و بنده بهشخصه با ساختار بنياد مستضعفان و نهادهاي اينچنيني مخالف هستم.
وي ساخت مجدد پلاسكو را مناسب ندانست و افزود: عطش ثروت در بين نهادهاي اقتصادي به ميزاني بالا رفته است كه در آخر به همين خاطر براي بالا بردن منافع اقتصادي بيشتر ساخت آن را به تعويق مياندازند تا بيشترين بهره را از ساخت مجدد آن ببرند. اول موردي كه بايد درزمينه ساخت مجدد پلاسكو به آن پرداخت، اين است كه آيا طرح تفضيلي منطقه اجازه ساخت چنين ساختماني با آن ميزان تراكم داده ميشود يا نه؟ به اين خاطر كه ساختمان پلاسكو در منطقه تاريخي تهران و ميان بافت ارزشمند واقعشده است و قاعدتاً نبايد از حد مجاز تراكم پيشبينيشده در طرح تفضيلي فراتر رود البته شهرداري قولهايي داده كه ازنظر بنده اشتباه كرده است.
بهعنوان يك كنشگر اجتماعي سلطاني را مايل به ساخت دوباره پلاسكو نديدم به همين خاطر از او خواستم بيشتر برايم توضيح دهد وي گفت:من معتقد هستم كه در شهر بايد يك سري نمادهايي از سوء مديريت شهري وجود داشته باشد، بهطور مثال آقاي قاليباف زماني كه شروع به كاركرد برج ميلاد را نبايد تكميل ميكرد به خاطر اينكه نبايد براي ساخت يك المان شهري حجم بالايي از هزينه براي شهر به وجود آورد در كل نبايد پلاسكو مجدد ساخته شود؛ زيرا بايد بهعنوان يك نماد بيكفايتي در مديريت بحران به شكل همان مخروبهاي كه هست باقي بماند، همانگونه كه برجهاي دوقلو در شهر نيويورك بعد از واقعه 11 سپتامبر دوباره ساخته نشده و به همان شكل فروريزش در شهر جلوهنمايي ميكنند. پلاسكو بايد نماد مديريت بحران ايران باشد.
در انتها از سلطاني خواستم نظر خود را در مورد آينده ارتباط مردم با ساختمان جديد پلاسكو براي ما بازگو كند، او گفت:قاعدتاً مردم فراموش خواهند كرد اما پلاسكو آن پلاسكو سابق نخواهد شد البته طرح مجدد اگر واجد شرايط مناسب باشد، حتماً ميتواند مخاطبان را دوباره به خود جلب كند ولي آن ارتباط اجتماعي و استقبال عمومي سابق را نخواهد داشت.
بعد از جدا شدن از آقاي سلطاني ديگر نزديك غروب است و من مجبور بودم تا به سمت خانه بروم، سوار بر تاكسي ميشوم و بياختيار از راننده ميخواهم كه به چهارراه استانبول برود به آنجا كه ميرسم ساعت تقريباً 6.30 عصر است همه مردم دررفت و آمد هستند ولي از شور نشاطي كه سال گذشته دقيقاً در چنين روزهايي در آن چهارراه معروف تهران حكمفرما بود، خبري نيست و بيشتر افراد مخروبه پلاسكو را اندكي نگاه ميكنند و من گمان ميكنم ياد سرنوشت اين ساختمان ميافتند بيدرنگ شعري از فاضل نظري به خاطرم ميآيد كه حال روز اين روزهاي پلاسكو بعد از گذشت يك سال است 'دشت خشكيد و زمين سوخت و باران نگرفت/ زندگي بعد تو بر هيچكس آسان نگرفت'
تهرام 1625
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۰
تهران - روزنامه عصر اقتصاد در شماره روز پنجشنبه خود با انتشار گزارشي به بررسي حادثه ساختمان پلاسكو در آستانه سالگرد وقوع اين حادثه پرداخته است.