تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۹

شيراز-ايرنا- شيراز با برخورداري از ظرفيت هاي ديرينه فرهنگي ظرفيت‌هاي بسياري براي انجام فعاليت‌هاي اقتصادي هنري دارد هرچند نگاه اقتصادي به هنر در اين شهر ديرتر از پايتخت شكل گرفته است.

از پذيرفته‌شدن نقش اقتصادي هنر در ايران، بيش از نيم‌قرن نمي‌گذرد، شناخت زمينه‌هاي اقتصادي هنر و نقشي كه مي‌تواند در رونق و شكوفايي اقتصاد داشته باشد، با شكل‌گيري نگاهي جديد به فرهنگ و هنر آغاز شد.
** ارزش آثار هنري در بلندمدت از سود بانكي و زمين نيز بيشتر است
پيش از هر چيز نبايد از ياد برد كه اقتصادي‌شدن هنر به كالاشدن آن مي‌انجامد. موضوعي كه ممكن است خوشايند بسياري از هنرمندان نباشد؛ اما آن زمان كه براي خريداري شيء يا خدمتي هنري پولي پرداخت مي‌شود، ناگزير بايد پذيرفت با كالايي مواجه هستيم كه ارزش آن را مي‌توان براساس توانمندي‌هاي هنرمند و آينده آن اثر ازلحاظ اقتصادي سنجيد. طرز تفكر‌هايي كه اجازه نمي‌دهد هنر به‌مثابه كالا ديده شود، در دنياي امروز شكست‌خورده است.
نيما تقوي مدير مجموعه فرهنگي‌هنري و گالري پيرسوك در همين زمينه معتقد است نبايد اثر هنري را خارج از ويژگي كالابودن آن ديد، او مي‌افزايد: بسياري از ما هنوز به خريد تابلويي نقاشي به‌منزله خريد كالايي كه هم مي‌توان از زيبايي آن بهره‌مند شد و هم بر اثر گذر زمان داراي ارزش‌ افزوده مي‌شود، نگاه نمي‌كنيم. اگر ياد بگيريم چه اثري را خريداري و نگهداري كنيم، در درازمدت مي‌توان از مجموعه‌اي هنري برخوردار بود كه ارزش مادي آن از سود بانكي و زمين نيز بيشتر است.
اين فعال هنري گسست ميان مردم، هنر و هنرمند را يكي از معضلات شكوفانشدن اقتصاد هنري در شيراز مي‌داند و به خبرنگار ايرنا مي‌گويد: تا پركردن اين گسست راه درازي در پيش است؛ زيرا مردم هنوز هنر خوب را نمي‌شناسند چه شعري خوب باشد، چه فيلمي خوب و چه اثر تجسمي قابل‌اعتنا. ما بايد اثري را توليد كنيم كه قابل ارائه باشد؛ يعني مردم بخواهند كه آن را بخرند و بتوانند با اثر هنري ارتباط برقرار كنند.
تقوي يكي از موانع مهم در راه ارتباط هنرمند و مردم را سانسور عنوان مي‌كند و مي‌افزايد: مميزي باعث مي‌شود هنرمند نتواند اثري را ارائه كند كه مخاطب تشنه آن است؛ از سوي ديگر كاهش نقدينگي و قدرت خريد مردم نيز باعث مي‌شود بازار خريد و فروش اثر هنري چندان طرفداري نداشته باشد؛ بنابراين پويايي اقتصاد به‌طور كلي، بر پويايي اقتصاد هنري تأثير مي‌گذارد.
وي تمركز هنرمندان، مجموعه‌داران و مراكز فرهنگي هنري را در تهران مانع پيشرفت اقتصادي هنر در شهرستان‌ها مي‌داند و معتقد است اين موضوع بر گسست ميان مردم و هنر نيز تأثيرگذار است.
** بار اصلي اقتصاد هنر بر دوش مخاطب است
محمدعلي مسجدي فعال حوزه موسيقي و مدير خانه هنر شيراز نيز مي‌گويد: بايد بپذيريم كه وقتي بحث اقتصاد در هنر مطرح مي‌شود، خو‌دبه‌خود به كالاشدن هنر مي‌انديشيم.
وي با بيان اينكه اثر هنري در حوزه موسيقي برمبناي سليقه‌ مردم به فروش مي‌رود، بر اهميت آموزش درست مخاطب تأكيد مي‌كند و مي‌افزايد: مشكل اينجاست كه هيچ‌كس به دنياي هنر وارد نمي‌شود كه مخاطب يا مترجم هنري يا منتقد هنري شود و تعداد كساني نيز كه به‌گونه‌اي هدفمند منتقد و مخاطب شده باشند، انگشت‌شمار است.
مسجدي همچنين دو موضوع نبود سيستم كيفيت‌سنجي و نبود استاندارد معتبر را عامل اوضاع نابسامان اقتصادي هنر مي‌داند و تأكيد مي‌كند: اين موضوع باعث شده بار اصلي اقتصاد هنر روي دوش مخاطب بيفتد و مخاطب هم با نگاهي محدودتر به هنر نگاه مي‌كند كه باعث مي‌شود كمّي‌شدن، جاي كيفيت را بگيرد و تنبلي به فضاي هنري تزريق شود؛ از سوي ديگر، چون هنرمند به مخاطب وابسته مي‌شود نيازي به تلاش بيشتر براي ارائه اثر هنري باكيفيت‌تر نمي‌بيند.
وي ادامه مي‌دهد: ما بايد همه ذائقه‌ها را بپذيريم و براي همه كار توليد كنيم؛ اما درست ارزش‌گذاري كنيم؛ زيرا اين هنر، چرخه اقتصادي را وادار به توليد نمي‌كند، بلكه‌ آن را به ركود مي‌كشاند.
** اقتصاد هنر زير سايه نفت
اين هنرمند معتقد است: تا زماني كه نفت داريم مشكل فرهنگي‌هنريمان حل نمي‌شود و تصريح مي‌كند: دولت مي‌تواند بودجه هنر را از خود هنر به‌دست آورد. وقتي مبلغي از هزينه اجراي كنسرت بابت عوارض كسر مي‌شود، بايد بپرسيم آيا اين عوارض براي خود هنر صرف مي‌شود يا خير و اگر چنين شود، دولت ديگر نيازي به تعيين بودجه جداگانه براي هنر ندارد.
مسجدي يكي از مشكلات حوزه اقتصادي موسيقي را در شيراز توجه به كميت به جاي كيفيت مي‌داند و عنوان مي‌كند: فضاي فعلي به صورت هدفمند به‌سمت بي‌كيفيت‌شدن مي‌رود. آموزشگاه‌هايي هستند كه با تبليغ پرهنرجوترين آموزشگاه جنوب كشور، مردم را جذب مي‌كنند و به جايي رسيده‌ايم كه اين شعار توي ذوق نمي‌زند، بلكه ما را جذب مي‌كند و اين موضوع نشان مي‌دهد كه كميت، اثر هنري و مخاطب را ارزش‌گذاري مي‌كند.
اين فعال هنري براي برون‌رفت از بحران اقتصادي در حوزه موسيقي دو راهكار ارائه مي‌دهد؛ يكي افزايش عناصر كيفي در هنر دولتي با هدف جذب و‌ آموزش مخاطب و ديگري استفاده از ظرفيت‌هاي فضاي مجازي براي درمعرض قراردادن آثار هنري خوب و باارزش كه باعث مي‌شود فضايي آزاد براي نقد سياست‌گذاري فرهنگي‌هنري فراهم شود كه هم براي مخاطب و هم براي هنرمند مطلوب است.
** عدم بازگشت سرمايه باعث بي‌انگيزگي در تئاتر شده است
ابوالفضل فرهادي كارگردان تئاتر نيز عدم تأمين مالي و بي‌پشتوانگي دولتي هنرمندان تئاتري را دليل ركود اين هنر در سال‌هاي اخير در شيراز مي‌داند و مي‌گويد: علاوه بر نبود آموزش صحيح و امكانات مناسب، نداشتن حاشيه امنيت مالي و توجيه اقتصادي در عرصه توليد نمايش، هنرمندان را به‌ناچار به سمت كسب درآمدي ديگر براي گذران زندگي كشانده است.
وي مي‌افزايد: مشكلات اقتصادي فعالان تئاتر باعث شده بسياري از افراد با استعداد، شور و اشتياق خود را براي توليد تئاتر از‌دست دهند و اينگونه شاهد ركود و بي‌انگيزگي در تئاتر شيراز شده‌ايم. توليدات امروز تئاتر شيراز در كمترين زمان ممكن با حداقل امكانات در پلاتوهاي كوچك و بي‌كيفيت نمايشي توليد مي‌شود و به دليل نبود تماشاخانه‌هاي مناسب و كم، در كمترين زمان، معمولاً در بازه 10 تا 15 شب، به اجرا در‌ ‌مي‌آيد و در نهايت موجب وضعيت نامطلوب درآمدي و عدم بازگشت سرمايه مي‌شود.
فرهادي با بيان اينكه عدم بازگشت سرمايه علاوه بر كارگردان، موجب نارضايتي ديگر عوامل نمايش نيز مي‌شود كه درنهايت به كناره‌گيري از تئاتر مي‌انجامد، مي‌گويد: اين چرخه باطل با آمدن گروهي از علاقه‌مندان و فارغ‌التحصيلان دانشگاهي باانگيزه دوباره و چندباره تكرار مي‌شود.
وي عنوان مي‌كند: شايد برخي، در نگاه اول بسياري از مشكلات حوزه تئاتر را معطوف به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي بدانند كه حتي اندك بودجه حمايتي گروه‌هاي نمايشي را هم در سال‌هاي اخير قطع كرده است؛ اما ناتواني گروه‌هاي نمايشي در توليد اثر باكيفيت و نيز جذب سرمايه و حمايت مالي از جانب ساير ارگان‌ها و حتي نهادهاي متولي فرهنگ نيز عاملي بسيار مهم به‌شمار مي‌رود.
اين كارگردان تئاتر مي‌افزايد: نبود آموزش صحيح در عرصه تئاتر فارس نيز از ديگر معضلاتي است كه بر اقتصاد اين هنر تأثير مي‌گذارد؛ همچنين بايد به سياست‌هاي فرهنگي غلط و سليقه‌اي مديران و برنامه‌ريزان هنري نيز اشاره كرد كه بدون داشتن چشم‌انداز درازمدت و هدف‌گذاري مشخص با عزل و نصب مديران متولي فرهنگ و هنر دستخوش تغييرات بسيار شده‌اند.
** ساخته‌شدن تالار مركزي شيراز وضع هنر و اقتصاد آن را بهبود مي‌بخشد
فرهادي به سرانجام‌رساندن ساخت تالار مركزي شيراز را اتفاقي مبارك مي‌خواند كه بخشي از مشكلات امروز تئاتر شيراز را ازميان بر‌مي‌دارد و موجب مي‌شود گروه‌هاي نمايشي فعال بتوانند به پشتوانه امكاناتي كه براي اين مجموعه بزرگ پيش‌بيني شده، به توليد آثار با كيفيت همت گمارند.
وي با تأكيد بر اينكه حمايت بخش خصوصي نيز مسير دست‌يابي به اهداف را كوتاه‌تر مي‌كند، عنوان مي‌كند: انجمن هنرهاي نمايشي و خانه تئاتر شيراز به‌منزله نهادهاي صنفي در حوزه تئاتر مي‌توانند با‌ برنامه‌ريزي حساب شده بلندمدت و تشكيل كارگروه‌هاي تخصصي، زمينه شناسايي آسيب‌هاي اين حوزه را فراهم آورند و با همكاري هنرمندان باتجربه، ضمن حمايت از گروه‌هاي نمايشي راهي مناسب براي برون‌رفت از ركود فعلي بيابند.
سرمايه‌گذاري هنري در شيراز هم از آن رو كه اين شهر از ديرباز با عنوان پايتخت فرهنگي ايران شناخته مي‌شده است و هم از آن جهت كه هنرمندان بسياري را در دامن خود پرورانده است، حائز اهميت است و با درنظرگرفتن اقبال مردمي و نقش هنر در زندگي مردم نيز مي‌توان در آينده از آن به‌منزله يكي از مراكز اقتصادي كه امكان جذب سرمايه‌هاي علاقه‌مندان به حوزه اقتصاد هنر را دارند، فراهم آورد.
اما، در اين ميان، نبايد فراموش كرد تا رسيدن به جايگاهي كه دست‌كم پايتخت از آن برخوردار است، راه درازي مانده است و بهره‌گيري از نظرات فعالان و هنرمنداني كه در اين عرصه دچار سود و زيان مي‌شوند، بهترين راه براي رونق اقتصادي هنر مخصوصاً در شهرستان‌ها به‌شمار مي‌رود.
7375/ 2027
گزارشگر: سيده‌سميرا متين‌نژاد ** انتشاردهنده: سيداحمد نجفي