تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۷

تهران- ايرنا- ترامپ از زمان مبارزات انتخاباتي‌اش براي كوچك‌كردن دستاوردهاي اوباما و حتي كم‌فهم نشان‌دادن و خائن جلوه‌دادن او، به طرفداران خود قول داد كه توافق هسته‌اي را پاره كرده و به توافقي مستحكم و به نفع آمريكا با ايران خواهد رسيد.

روزنامه شرق در سرمقاله اي به قلم سيدعلي خرم استاد حقوق بين‌الملل، نوشت: اگرچه اين مرد كج‌فكر نتوانست كوچك‌ترين حركتي در اين زمينه انجام دهد ولي هر روز آتش انتقام در دل او نسبت به توافق هسته‌اي و ايران شعله‌ورتر شد.

دونالد ترامپ، هرچه مجبور شد بر گوشه‌ها و زواياي توافق هسته‌اي در قالب تمديد تعليق تحريم‌ها مهر تأييد بزند، بيشتر مصمم شد خشم خود را به ايران نشان دهد. متأسفانه لابي قدرتمند نتانياهو با ابزار داماد ترامپ، مرتب در گوش اين مرد بي‌عقل نجوا مي‌كند و عربستان محمد بن‌سلمان هم آن‌طور كه منابع آمريكايي اظهار مي‌كنند، از همان ابتدا قرارداد محرمانه پرداخت هزينه جنگ آمريكا با ايران را تضمين كرده است.

بنابراين ملاحظه مي‌شود براي فرد نافهم و نامعقولي مانند دونالد ترامپ، همه‌چيز براي روشن‌كردن آتش جنگ با ايران فراهم شده است. در اين ميان اتحاديه اروپا، بازيگري است كه هنوز بر ترامپ تأثير خارجي دارد. به‌همين‌دليل دونالد ترامپ دو هفته پيش كه تعليق تحريم‌هاي ايران را براي ١٢٠ روز ديگر تمديد كرد، توپ را در زمين اروپايي‌ها انداخت و تهديد كرد كه دفعه بعد چنين تمديدي انجام نخواهد داد.
مشكل رواني ترامپ اين است كه در هيچ‌كدام از عرصه‌هاي خارجي موفق نبوده و به‌عنوان يك رئيس‌جمهور ناكام شناخته شده است. ترامپ به‌شكلي احمقانه قول داده بود بهترين روابط را با روسيه ايجاد خواهد كرد كه پس از مشخص‌شدن خيانت او در كمك‌گرفتن از روسيه براي پيروزي در انتخابات، همه سيستم آمريكا واكنش نشان داده و روابط روسيه و آمريكا را به بدترين سطح ممكن رسانده‌اند.

موضوع كره‌شمالي هم جز ناكامي نتيجه‌اي براي ترامپ نداشته، بنابراين به‌شكل لجوجانه‌اي تلاش مي‌كند از نزديك‌شدن كره‌شمالي به كره‌جنوبي جلوگيري كند. محيط‌ زيست و بقيه موارد هم كه فرصت بحث بر سر آنها اكنون نيست، ناكامي‌هاي مشابهي نصيب اين فرد نژادپرست كرده است. همه اينها از دونالد ترامپ فردي عقده‌اي ساخته كه دنبال فرصتي است تا خشم و زهر خود را در جايي بپاشد؛ حالا كره‌شمالي يا ايران؟ و متأسفانه ايران در مقايسه با كره‌شمالي، از نظر حمايت بين‌المللي، حلقه‌اي ضعيف‌تر محسوب مي‌شود؛ اگرچه امكانات دو كشور متفاوت است. در يادداشت‌هاي قبلي گفته شد كه تنها بازيگري كه ايران مي‌تواند براي مهار ترامپ روي آن حساب كند، اتحاديه اروپاست و نه روسيه و چين. اروپايي‌ها هم تلاش مي‌كنند براي مهار ترامپ و منصرف‌كردن او از اقدامي نامعقول درباره ايران يا كره‌شمالي، راهي براي راضي‌نگه‌داشتن ترامپ پيدا كنند.

اروپايي‌ها از مجموعه سخنان و عملكرد ترامپ دريافته‌اند كه بايد در زمينه‌هاي غيرهسته‌اي به‌نوعي شكلاتي به ترامپ بدهند تا از يك‌سو زمان بخرند و از سوي ديگر ترامپ آن را براي خود كسب وجهه‌اي محسوب كند و به شرايط حاضر رضايت دهد. ترامپ با ناكامي در زمينه برهم‌زدن توافق هسته‌اي به سه موضوع شناخته‌شده ديگر توجه دارد...

حقوق‌بشر، تروريسم و توسعه صنعت موشكي ايران. او حقوق‌بشر را در قالب اعتراضات مردمي ايران دنبال كرد ولي با اعلام رسمي مقامات عالي ايران مبني‌بر شناخته‌شدن حق تظاهرات و اعتراضات مردمي براساس ماده ٢٧ قانون اساسي، دولت آمريكا و همه مخالفان خارج‌نشين خلع سلاح شدند.

مقصود ترامپ از تروريسم، چگونگي نقش و نفوذ ايران در منطقه خاورميانه است كه اروپايي‌ها تلاش دارند راهي به اين بحث باز كنند و شايد اگر ايران مدبرانه بنگرد، يك فرصت براي ايران است كه در كنار آمريكا و روسيه، از نقش اروپا، موقعيتي براي خود به وجود آورد. اما مسئله‌اي كه اروپا را در كنار آمريكا قرار مي‌دهد، توسعه صنعت موشكي ايران است. اروپا از توسعه موشكي پاكستان، هند، اسرائيل، عربستان، تركيه، امارات و مصر احساس نگراني نمي‌كند. چرا در مورد ايران كه برد موشكي‌اش از همه كشورهاي فوق كمتر است، اعلام احساس خطر مي‌شود؟ راز اين امر در دو دليل نهفته است: اول، هيچ‌كدام از كشورهاي منطقه درباره برد موشكي خود تبليغ نمي‌كنند، درحالي‌كه بي‌سرو‌صدا به توسعه آن مشغول‌اند. دوم، هيچ‌كدام از اين كشورها اقدام به تهديد هيچ كشوري با موشك‌هاي خود نمي‌كنند.

اين به آن معناست كه احساس ناامني اروپا در خدمت مطامع سياسي آمريكا قرار مي‌گيرد. بنابراين موضوعي كه اروپا انگيزه ورود به آن را دارد و تلاش خواهد كرد محدوديت‌هايي به وجود آورد، همين حوزه توسعه موشكي است. بدون هرگونه مجامله‌اي بايد گفت اگر ايران دنبال راه‌حلي است كه اروپا را به خود نزديك كند، بايد ابتدا در صدد رفع دو عامل فوق برآيد تا درجه احساس ناامني اروپا از توسعه موشكي ايران را به مقدار زيادي كاهش دهد. سپس ايران با اروپا گفت‌وگويي شروع كند كه در آن علت منطقي توسعه موشكي ايران مطرح شود. اين گفت‌وگو از «در اختيارداشتن امكانات پيشرفته نيروي هوايي» بايد شروع شده تا آلترناتيو آن توسعه موشكي معرفي شود. چنين استدلالي در ميان صاحب‌نظران، تحليلگران و مراكز فكري اروپا و آمريكا گوش شنوا دارد و حاصلش اين خواهد بود كه اگر اروپا تقاضاي محدوديت در توسعه صنعت موشكي ايران دارد، بايد آستين بالا زده و نيروي هوايي ايران را به مجهز‌ترين امكانات آراسته كند.

سه كشور فرانسه، آلمان و بريتانيا حاضرند با احتياط وارد اين بحث با ايران شوند؛ به شرط آنكه اطمينان و اعتماد آنها جلب شود. تصور مي‌شود اين فرصتي گران‌قيمت براي ايران خواهد بود كه هم نيروي هوايي خود را بعد از ٤٠ سال بازسازي كند و هم از نظر سياسي، براي مهار ترامپ، اروپا را در كنار خود داشته باشد و هم غير از روسيه و آمريكا، بازيگراني جديد ولي قوي در كنار خود در منطقه خاورميانه داشته باشد كه علاوه بر آمريكا، دو بازيگر منطقه‌اي يعني اسرائيل و عربستان هم روي آن حساب كنند؛ چنان كه آقاي امانوئل مكرون براي دوري از ايران دست رد بر سينه عربستان زد.

*منبع:روزنامه شرق،1396،11،24
**گروه اطلاع رساني**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه