تهران-ایرنا- بسیاری از زبان شناسان معتقدند، زبان دانستن یك مهارت و علم پركاربرد است كه برای یادگیری آن باید راهبردی كارساز و كارآمد داشت، اما امروزه به نظر می رسد دامنه های این نیاز و رویكردهای آموزشی آن در سنین مختلف الگویی كلان تر از شیوه های جزیره ای كنونی می خواهد.

به گزارش ایرنا، ارتباط زبانی و نوشتاری از دیرباز كامل ترین شكل انتقال مفاهیم ذهنی بوده است و امروزه نیز با توسعه ارتباطات و تبدیل شدن دنیا به دهكده جهانی و همچنین گسترش فعالیت های اقتصادی و تجاری، علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بین المللی، ناآشنایی با زبان جهانی می تواند موجب محصور شدن و دوری از پیشرفت ها شود.
امروزه برای سفر از یك كشور به كشور دیگر، ورود به عرصه تجارت در جهان یا آشنایی با علوم و فنآوری روز و ایفای نقش در دهكده جهانی باید زبان ارتباطی این امر را فراگرفت.
انگلیسی به عنوان یكی از زبان های رایج دنیا كه برخی به عنوان زبان دوم نام می برند به خاطر برخی كاربردها یا غلط یا درست تقریبا در بیشتر كشورهای جهان به عنوان دروازه ورود به دنیای ارتباطات بین المللی مطرح است.
درك مساله لزوم فراگیری زبان دوم افزون بر زبان مادری باعث شده است، بسیاری از كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، در برنامه های آموزشی خود بیشترین و كارآمدترین برنامه و سیاست های هدفمند را لحاظ كنند، موضوعی كه به نظر می رسد در كشور ما تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته و آموزش زبان دوم در ایران اعم از زبان انگلیسی و عربی با مسایل و مشكلاتی مواجه است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در میزگردی با حضور مهناز مصطفایی مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی و معصومه استاجی عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی این دانشگاه و مهدی بهلولی كارشناس آموزشی به ریشه یابی این مشكل و راهكارهای آن پرداخت.

** سه مشكل اساسی در آموزش صحیح زبان انگلیسی در مدارس
مصطفایی مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای میزگرد با طرح این پرسش كه چرا با وجود درس زبان انگلیسی، دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی نمی توانند به این زبان صحبت كنند؟ تصریح كرد: یكی از دلایل می تواند وجود معلمانی باشد كه تخصصی در زبان انگلیسی ندارند. آنان در برخی موارد فارغ التحصیل رشته دیگری هستند اما به عنوان معلم زبان در مدارس مشغول می شوند.
مصطفایی افزود: به همین دلیل دانش آموزان اعتمادی به یادگیری زبان در مدارس ندارند و به آموزشگاه های زبان روی می آورند، زیرا توجه به برخی زوایای آموزشی پیشرفته را در این مراكز مشاهده كرده اند.
وی دلیل دوم را كافی نبودن ساعات آموزشی كلاس های زبان در مدارس دانست و گفت: 90 دقیقه آموزش در هفته برای یك محصل دبیرستانی اصلا كافی نیست و بیشترین زمان به درس های دیگر تخصیص داده می شود.
مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی با تاكید بر اینكه در كشورهای دیگر تعامل بسیاری برای تقویت زبان دوم انجام می شود، خاطر نشان كرد: دانش آموزان در مدارس ایران، زبان انگلیسی را با هدف افزایش امتیازات و قبولی در كنكور می خوانند به همین دلیل یادگیری دستور و نگارش در اولویت قرار می گیرد تا بتوانند تست زنی كنكور را با سرعت بیشتری انجام دهند.
مصطفایی با بیان اینكه پخش فیلم به زبان انگلیسی برای مدارس همانند هدر رفتن زمان محسوب می شود، تاكید كرد: بر همین اساس دانش آموزان پس از كنكور همه دانسته های خود را در ارتبااط با زبان انگلیسی فراموش می كنند.
وی تاكید كرد: در زمان حاضر به دلیل شبكه های مجازی و ارتباطات بیشتر با جهان به زبان انگلیسی دانش آموزان پیشرفت بیشتری داشته اند، اما با وجود سه مشكل تخصص معلمان، كمبود زمان و هدف قرار دادن كنكور نمی توانیم به هدف اصلی كه یادگیری مناسب زبان انگلیسی است، دست یابیم.

** آموخته های كم ثمر نظام آموزشی
استاجی عضو هیات علمی زبان و ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی هم در ادامه طرح دیدگاه های مصطفایی در میزگرد ایرنا در زمینه آموزش زبان انگلیسی و ارتباط آن با كنكور گفت: یادگیری زبان انگلیسی در كشور ما با نوشتار و رسم الخط آغاز می شود و درس خواندن نیز برای كنكور و به صورت تست زدن بویژه در زبان انگلیسی، مشكلات این عرصه هستند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه گفت: این در حالی است كه آموخته های نظام آموزشی كنونی حتی برای كنكور و آزمون های چهار گزینه ای نیز كارآیی ندارد و دانش آموزان در زبان انگلیسی هم از درصدهای خوبی در كنكور برخوردار نیستند، مگر اینكه در آموزشگاه های خصوصی زبان فراگرفته باشند.

** اهمیت آموزش اصولی
استاجی در ادامه به اهمیت آموزش زبان انگلیسی اشاره كرد و گفت: هر چه سن یادگیری پایین تر باشد، برآیند موفق تری را در این حیطه شاهد خواهیم بود.
وی افزود: بیشتر كشورهای موفق دنیا دو زبان بین المللی را به عنوان زبان های دوم و سوم همزمان در سنین كودكی آموزش می دهند.
عضو هیات علمی زبان و ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی گفت: زبان در ابعاد گوناگون علمی و اقتصادی و برای موارد مختلفی از جمله تجارت و جهانگردی استفاده می شود، بنابراین شیوه مناسب آموزشی و فراگیری درست آن برای دستیابی به اهداف مورد نظر اهمیت دارد.
استاجی گفت: بهترین زمان و اوج یادگیری هر زبانی بین 11 تا 14 سالگی است و در اكثر كتاب های روانشناسی این نكته مطرح شده كه برای یادگیری زبان اول و دوم به لحاظ عاطفی و شناختی، بچه ها در سن پایین آماده ترند.
به گفته وی همچنین با یك تا یك و نیم ساعت آموزش زبان در هفته نیز دانش آموزان به جایی نمی رسند.

** ناكارآمدی محتوای كتاب های درسی
عضو هیات علمی دانشگاه علامه دومین مشكل در زمینه آموزش زبان انگلیسی در آموزش و پرورش كشور را ناكارآمد بودن محتوای كتاب های درسی عنوان كرد و افزود: متاسفانه تنها ظاهر امر، تغییر كرده و محتوای كتاب های جدید انگلیسی بازنگری شد، اما هنوز از نظر ارتباطی و مكالمه، دانش آموزان موفق نیستند.
وی ادامه داد: تحقیق گروهی از دانشجویان در حوزه عملكرد زبانی و كاربردها روی بسیاری از كتاب های درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه، نشان می دهد با وجود تغییر كتاب ها هنوز هم درصد بالایی از دانش آموزان به لحاظ عملكردهای كاربردی زبان و مهارت های خواندن، نوشتن، درك مطلب و دستور زبان، با مشكل مواجهند كه نشانگر باقی ماندن همان متون گذشته است.
استاجی توجه یكسان به مهارت ها را مهم برشمرد و تاكید كرد: هنوز دانش آموزانی داریم كه حتی دركی اولیه از بسیاری جملات ساده انگلیسی ندارند و موفق ها هم اكثرا كسانی هستند كه در موسسه های آموزشی تحصیل كرده اند، نه كسانی كه در دوران راهنمایی و دبیرستان مهارت ها را كسب كرده باشند.
وی ادامه داد: طبق برنامه توسعه سیاستی، كتب تالیفی باید برپایه هویت اسلامی باشد و از سوی دیگر متون كارآمد هم منافاتی با این موضوع ندارد، ولی مساله فعلی این است كه كتب درسی چقدر می توانند محتوای آموزشی مورد نیاز را به دانش آموزان منتقل كنند و كارآمد باشند.

** بسیاری از دانش آموختگان مهارت زبان انگلیسی ندارند
كارشناس مسائل آموزش و پرورش هم در ادامه میزگرد ایرنا در باره مشكلات آموزش زبان انگلیسی گفت: افراد بسیاری داریم كه مدارك بالای دانشگاهی دارند، اما از گفتن یك جمله به زبان انگلیسی و شاید مهم تر ترجمه یك متن كوتاه ناتوان هستند. كسی كه دكترا دارد به عنوان یك پژوهشگر مهم ترین ابزارش زبان انگلیسی است، اما بسیاری از آنان توان و مهارتی در این زبان ندارند.
بهلولی با بیان اینكه یكی از موانع توسعه كشور نابلدی زبان انگلیسی است، اضافه كرد: در یكی از آخرین پژوهش ها در سال 2015 مشخص شد كه به ترتیب كشورهای سوئد، هلند، دانمارك، نروژ، فنلاند، اسلونی، استونی، لوكزامبورگ، لهستان، آلمان، استرالیا، سنگاپور، پرتغال، مالزی و آرژانتین در رده كشورهایی هستند كه از 71 تا 60 درصد مردم می توانند از آن به عنوان زبان دوم استفاده كنند.
وی اظهار كرد: در این پژوهش نام ایران در ردیف كشورهایی قرار داده شده بود كه تنها 30 درصد مردم امكان استفاده از زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم داشتند.
این كارشناس آموزشی همچنین با طرح این پرسش كه چرا ما در ایران در ارائه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان مشكل داریم؟ تصریح كرد: مشكلات آموزش زبان انگلیسی در ایران ریز و درشت است، نخستین مشكل ناكارآمدی نظام آموزشی است و این ناكارآمدی صرفا در آموزش زبان انگلیسی نیست به این معنا كه افرادی هم كه حتی در رشته مختلف تحصیلی دانش آموخته شده اند، نیز مهارت و توانایی كافی را در آن زمینه ندارند.
بهلولی اضافه كرد: شاید بتوان دلیل ناكارآمدی آموزش و پرورش را نارضایتی شغلی معلمان، تراكم دانش آموان در كلاس های درس و مهم تر از همه ملاحظاتی در ارتباط با آموزش زبان انگلیسی در مدارس ذكر كرد كه آموزش را از جذابیت و پویایی دور می كند.

** گرایش مردم به آموزشگاه های زبان
مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با طرح این پرسش كه چرا موسسه های زبان انگلیسی مانند نظام رسمی مشكلی ندارند؟ گفت ، تعداد زیادی از كسانی كه به دانشگاه برای تحصیل زبان های خارجی وارد می شوند، زبان انگلیسی را در آموزشگاه ها فرا گرفته اند.
وی افزود: این موضوع نشان می دهد كه برای یادگیری زبان باید انگیزه و پشتكار داشته باشیم و به موسساتی غیر از مدارس مراجعه كنیم.
مصطفایی با تاكید بر اینكه در مدارس آموزش صحیح زبان انگلیسی داده نمی شود، تصریح كرد: مشكلات آموزشی تغییری نكرده است و با این روند فرقی ندارد در دبستان نیز زبان آموزش داده شود.
مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: در برخی از مراكز مهد كودك زبان آموزش داده می شود، ولی با شروع دوران دبستان در این روند وقفه ایجاد می شود و چون محیط برای دانش آموزان آماده یادگیری زبان انگلیسی نیست، تمام آموزه های خود را فراموش می كنند.
مصطفایی با بیان اینكه از سن 11 تا 13 بهترین زمان برای یادگیری زبان دوم است، تاكید كرد: مغز انسان قبل از بلوغ انعطاف پذیری بیشتری دارد كه بر اساس پژوهش های دانشگاه های معتبر دنیا آموزش زبان دوم در سن پایین تر صرفا یادگیری آن نیست بلكه باعث شكل گیری تفكر تحلیلی و انتقادی بهتر می شود.
وی با اشاره به اینكه كودكان تا چهار سالگی 50 درصد و تا هشت سالگی 80 درصد راهكارهای مربوط به یادگیری را فرامی گیرند، خاطر نشان كرد: این روند از سن هشت سالگی كاهش می یابد و آموزش و پرورش باید از این فرصت برای آموزش بیشتر در بخش های مختلف استفاده كند.

** روش آموزش رسمی زبان انگلیسی مانع رسیدن به اهداف كیفی
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم در خصوص چرایی موفقیت موسسه های زبان انگلیسی در كشور گفت كه روش آموزشی بسیار رسمی و خشك باعث شده به سطح كیفی مناسب مدنظر دسترسی پیدا نكنیم.
استاجی افزود: معلمان هم در انتقال موارد و مطالب كتب درسی به دانش آموزان موفق نبوده اند. روش های آموزشی و دوره های ضمن خدمت و پیش از خدمت كه معلمان می گذرانند با تمركز در این زمینه بسیار مهم است، اما خیلی جدی گرفته نشده و برنامه بسیار جامع برای این دوره ها تعریف نمی شود.
وی تاكید كرد: در بسیاری مواقع معلم نیز سطح زبانی خوبی ندارد و بسیاری از كلمات انگلیسی درست توسط آنان تلفظ نمی شود، در حالی كه قرار گرفتن دانش آموز در محیط آموزشی مناسب، معلم ماهر و لهجه خوب اثرگذار است.
به گفته استاجی در استخدام معلمان آموزش و پرورش تنها فارغ التحصیلی و برخورداری از مدارك بالا نباید مدنظر باشد بلكه سطح توانمندی های آنان از نظر ارتقای زبان و مهارت های ارتباطی را هم باید مورد توجه قرار داد كه این موارد در موسسه های آموزشی زبان بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
وی انتقال مهارت از سوی آموزگار را در ارتباط با هر دانشی از جمله زبان و نیز كاربرد روش ها و امكانات نوین آموزشی و استفاده از فناوری را بسیار مهم دانست و افزود: آموزگاران در دنیای فناوری امروز باید از «پادكست» (نوترین ابزار تولید و نشر محتوای صوتی در اینترنت) به جای شنیدار و از پوشه كار جهت یادگیری هرچه بهتر دانش آموزان استفاده كنند و وب سایت و وبلاگ داشته باشند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه گفت: نظام های ارزشیابی و نمره گرایی نیز همچنان معضل مهمی هستند، هدف گذاری آموزشی بسیار مهم است، دانش آموزان باید بدانند، آموزش برچه مبنا و هدفی انجام می شود و تا روی این مساله سرمایه گذاری نشود و نظام های ارزشی ما بر اساس نمره دهی است به جایی نمی رسیم.

** جذاب نبودن كتاب های درسی
بهلولی هم در باره تفاوت آموزش زبان دوم در نظام آموزشی با موسسه های زبان ضمن بیان این نكته كه زبان هر كشوری دنیای متفاوت و زیبایی را پیش روی انسان می گشاید، بسیاری از دانش آموزانی كه برای یادگیری زبان انگلیسی به موسسه های خصوصی می روند معتقدند در آموزشگاه بهتر درس می دهند، كتاب های درسی قابل فهم تر هستند و ارتباط بهتری با بچه ها برقرار می كنند.
وی بیان كرد: همچنین دانش آموزان اظهار می كنند در آموزشگاه ها معلمان انگلیسی صحبت می كنند، اما در مدارس به هر دو زبان انگلیسی و فارسی صحبت و بخشی از زمان هم صرف حضور و غیاب و نمره می شود.
كارشناس آموزشی اظهار كرد: فاصله سنی معلمان با دانش آموزان نیز در آموزشگاه ها كمتر است و آنها ارتباط بهتری با زبان آموزان برقرار می كنند در حالی كه در مدارس بسیاری از معلمان بازنشسته هستند. از سوی دیگر دامنه لغاتی كه در آموزشگاه ها یاد داده می شود بیشتر و كاربردی تر است.
بهلولی از جمله دیگر دلایل ناكارآمدی آموزش زبان در مدارس را بلاتكلیفی در آموزش و پرورش و این مساله كه متولیان نظام آموزشی نمی دانند آیا باید زبان انگلیسی را در مدارس آموزش بدهند یا خیر؟
وی ادامه داد، اگر قرار است در كنار دیگر كتاب های درسی آموزش زبان نیز داده شود و دانش آموزان مطالب را خوب یاد بگیرند به طوری طبیعی آنان با فرهنگ انگلیسی تا حدودی آشنا می شوند كه این مساله برای نظام آموزشی قابل قبول نیست.
وی اظهار كرد: در این شرایط هنگامی كه خانواده های متوسط و مرفه جامعه ناكارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مدارس را مشاهده می كنند، با پرداخت هزینه فرزندان خود را راهی آموزشگاه ها می كنند و در این میان دانش آموزان طبقه پایین كه امكان حضور در این آموزشگاه ها را ندارند، از قافله عقب می مانند و نتیجه آن می شود كه مدرسه و نقش و تاثیر آن در آموزش به سمت ناكارآمدی بیشتر می رود.

**بودجه آموزش و پرورش كافی نیست
مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی هم در ادامه میزگرد تصریح كرد: با نظام آموزشی مدارس و تدریس به جایی نخواهیم رسید، مگر اینكه یا مدارس ساعات تحصیل زبان و كیفیت آن را افزایش دهند یا با آموزشگاه هایی قراردادی داشته باشند كه خارج از ساعات درسی زبان دوم را با دانش آموزان كار كنند.
مصطفایی با بیان اینكه راه دیگر تدریس دروس مختلف مانند علوم به زبان انگلیسی است، خاطر نشان كرد: در مدارسی كه به این صورت با دانش آموز زبان دوم كار می شود، معلمان متخصص و زباندان به كلاس ها می روند و زمان بیشتری برای آموزش زبان تخصیص داده می شود و دانش آموزان به دلیل استفاده از فناوری و روش مزبور علاقه مندی بیشتری برای یادگیری زبان دوم دارند.
وی با بین اینكه این روش ها بسیار موثر است، اظهار كرد: بودجه آموزش و پرورش برای چنین روش هایی كافی نیست به خصوص برای اجرایی شدن در شهرستان ها راه طولانی وجود دارد.

** سطح بندی دانش آموزان در مدارس براساس تسلط بر زبان
مدیر گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه در زمینه راهكارهای غلبه بر مشكل آموزش زبان انگلیسی و دوم در كشور گفت: جایگاه فرهنگی برای آموزش زبان انگلیسی در كشور خالی است تا بچه ها با این زبان آشنایی بیشتری پیدا كنند.
مصطفایی تصریح كرد: در آموزش و پرورش كلاس های زبان همسطح برگزار نمی شود و دانش آموزان با هر سطح و دیدگاهی در كنار یكدیگر قرار می گیرند به همین دلیل كلاس برای عده ای خسته كننده و برای عده ای دیگر غیر قابل فهم می شود در حالی كه در موسسه های آموزشی رتبه بندی دانش آموزان این مشكل را حل كرده است.

** عملی ترین راهكار حل مشكل آموزش زبان
استاجی استاد دانشگاه علامه طباطبایی هم در ادامه در زمینه راهكارهای حل این مشكل گفت: فكر كردن به وضعیت رویایی، در زمینه آموزش زبان، در شرایط فعلی اشتباه است و باید به راهكارهای عملی بپردازیم كه اولین گام یادگیری زبان انگلیسی از سن مناسب است كه باید این مساله در نظام آموزشی لحاظ شود.
وی افزود: دومین قدم بازنگری در استخدام معلمان است. چرا دروس انگلیسی را معلمان استخدامی آموزش و پرورش باید درس بدهند؟ اگر آموزش و پرورش كار نظارتی را خود بپذیرد و آموزش را ضمن توافق با موسسات موفق برون سپاری كند، موفق تر خواهد بود.
استاجی ادامه داد: استاد و معلم مهم ترین و محور كلیدی یك كلاس هستند و به راحتی می توانند انگیزه ایجاد كنند، ذهن ها را پویا و یا برعكس سركوب كنند، معلمان باید انگیزه بدهند و بستر خوبی را برای فراگیری زبان فراهم كنند.
وی با بیان اینكه باید نظام آموزشی انعطاف پذیر داشته باشیم، افزود: برخی در كشور بسیاری از متون زبان و یا الگوگیری از كشورهای موفق در این زمینه را مغایر با فرهنگ بومی و موجب از خودبیگانگی فرهنگی می دانند، در حالی كه الزاما چنین نیست.
استاجی گفت: این تفكر اشتباه است، می توان خوبی های یك فرهنگ و مسایل آموزشی را از كشورهای موفق گرفت و بومی كرد، مسیر رفته آنها را با همان سیاست اگر در حیطه آموزش زبان بگیریم، مثمر ثمر خواهد بود.
وی همچنین اظهار كرد: ادغام دو نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز به عنوان دو نظام كلان آموزشی غلط است، به جای آن می توان به ایجاد موسسه مطالعاتی مشترك بین آموزش و پرورش، سازمان سنجش و آموزش عالی برای برقراری راه ارتباطی مناسب بین این وزارتخانه ها اندیشید.
وی در ادامه به نقش استفاده از فناوری و همگام بودن با دانش روز اشاره كرد و گفت: یاد بگیریم به تك تك زبان آموزان ارزش دهیم و به خصوصیات آنها توجه كنیم و حتی بافت های شهری هم در آموزش زبان آموزان عوامل تاثیرگذاری هستند و همه اینها نشان می دهد در آموزش زبان انگلیسی همه چیز نمی تواند به صورت تجویزی پیش رود.
استاجی گفت: خانواده و روابط دوستانه آنها با مدرسه و زبان آموز نیز به عنوان مشوق اثرگذار است.

** تكلیف آموزش و پرورش در آموزش زبان انگلیسی
بهلولی كارشناس حوزه آموزش و پرورش هم در ادامه در خصوص راهكارهای حل مشكل آموزش زبان انگلیسی در مدارس با اشاره به اینكه بلاتكلیفی وجود دارد، تصریح كرد: در آموزش و پرورش بر اساس سند تحول بنیادین نظام آموزشی و در راهكار یك از بند پنجم آمده است آموزش زبان انگلیسی در چارچوب بخش انتخابی (نیمه تجویزی) برنامه درسی با رعایت اصل تثبیت و تقویت هویت اسلامی - ایرانی ارائه شود.
وی ادامه داد: اما سال 91 و در دولت دهم عنوان شد از آنجا كه یادگیری زبان دوم به دلیل یك سویه شدن مغز كه در حدود سن 10 تا 12سالگی رخ می دهد، توام با مشكلاتی خواهد شد به همین دلیل جا دارد تا حد امكان سن و دوره تحصیلی آموزش زبان پایین آورده شود و آموزش زبان خارجی می تواند در بخش دروس اختیاری از مرحله دوم دوره ابتدایی آغاز شود.
این كارشناس آموزشی در ادامه تصریح كرد: باید از كشورهایی چون ژاپن الگو بگیریم، یك كشور سنتی كه به فرهنگ خود بسیار اهمیت می دهد اما اكنون برنامه ای در نظر گرفته كه آموزش زبان انگلیسی را تا سال 2020 از پایه پنجم به پایه سوم برساند.
بهلولی توضیح داد: تجربیات جهانی و داخلی در آموزشگاه ها نشان می دهد كه ما می توانیم بچه های خود را به گونه ای تربیت كنیم كه زبان انگلیسی را فرا بگیرند اما در كنار آن به فرهنگ ملی خود نیز احترام بگذارند و نسبت به آن بی تفاوت نباشند.

** سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی تنها 1.5 تا 2 درصد است
بهلولی در زمینه بودجه آموزش و پرورش هم ادامه داد: وقتی از بودجه آموزش و پرورش صحبت می شود دو شاخص مدنظر است، یكی سهم از تولید ناخالص ملی است به این معنا كه با مقایسه آموزش و پرورش دو كشور ایران و تركیه مشاهده می كنیم كه سهم آموزش و پرورش ایران از تولید ناخالص داخلی تنها بین 1.5 تا دو درصد است حال آنكه در تركیه سه تا چهار درصد است.
وی ادامه داد: اكنون كه بودجه 97 به مجلس شورای اسلامی ارائه شده حدود 1.5 درصد سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت نسبت به سال گذشته در نظر گرفته شده در صورتی كه در كشورهای OECD (سازمان همكاری و توسعهٔ اقتصادی با 35 عضو از كشورهای اروپایی كه مقر آن در پاریس است) حدودا سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت 15درصد است.
این كارشناس مسائل آموزشی بیان داشت: سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی در فنلاند هشت درصد و كوبا تا 19 درصد است در حالی كه تولید ناخالص داخلی ایران در چند سال گذشته حدود 450 میلیارد دلار بوده و این در شرایطی است كه آموزش و پرورش حدود 35 تا 40 هزار میلیارد تومان در سال بودجه دارد و همواره با كسری 10هزار میلیارد تومانی مواجه است، زیرا همان میزان اندك از بودجه هم به طور كامل تخصیص نمی یابد. به عنوان نمونه قرار بود 20 میلیارد تومان برای شیر مدارس در اول مهر سال جاری اختصاص یابد كه هنوز دریافت نشده است.
بهلولی اضافه كرد: اكنون حدود 450 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داریم و اگر بودجه آموزش و پرورش را با قیمت هر دلار چهار تا چهار هزار و 500 تومان محاسبه كنیم رقمی حدود 10 میلیارد دلار می شود كه معادل 1.5 تا دو درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود، اما این رقم در عربستان حدود چهار درصد، آمریكا 5 تا 6 درصد است و ما با این آمار تنها كمی بالاتر از كشورهای فقیر جهان قرار داریم.

** ادغام آموزش و پرورش و آموزش عالی به بهبود آموزش كمكی نمی كند
این كارشناس در ادامه گفت: با توجه به ضعف فضای مدیریتی كشور به نظر نمی رسد، ادغام دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی و تهیه برنامه راهبردی و نقشه راه برای آن نتیجه بخش باشد، زیرا اكنون در دستگاه تعلیم و تربیت بیش از 13 میلیون دانش آموز و حدود یك میلیون كادر آموزشی و اداری وجود دارد كه اگر این آمار به حدد پنج میلیون دانشجوی آموزش عالی اضافه شود، مشكلات مضاعف خواهد شد.
بهلولی بیان كرد: اكنون حدود 90 درصد آموزش عالی خصوصی سازی شده است و شاید انگیزه ادغام این وزارتخانه با آموزش و پرورش، افزایش سهم خصوصی در آموزش عمومی باشد.
وی با بیان اینكه اكنون 12 درصد آموزش و پرورش با راه اندازی مدارس غیر انتفاعی و فعالیت مدارس دولتی در قالب نمونه دولتی و هیات امنایی خصوصی شده، گفت: با ادغام این دو وزارتخانه، نظام آموزش عمومی نیز با شتاب بیشتری به سمت خصوصی سازی حركت می كند.
وی در پایان میز گرد ایرنا تصریح كرد: 75 درصد متوسط بودجه آموزش و پرورش در دنیا صرف پرداخت حقوق معلمان و یك چهارم آن صرف بهسازی آموزش و پرورش می شود در حالی كه در ایران 98 درصد برای پرداخت حقوق معلمان در نظر گرفته می شود و این وزارتخانه همواره با كسری بودجه مواجه است، اما همه این موارد دلیل قانع كننده ای برای خصوصی سازی آموزش و پرورش نیست.
میزگرد*3009*1883*7561*خبرنگاران: فاطمه رحمتی، مریم جلوداران و سارا كریمیان* انتشار: **هادی مولوی نیا